غیاث آبادی پژوهشگر یا شیاد؟ اخیرا با …

دیدگاه فرستاده شده در رضا مرادی غیاث آبادی؛ دکتر قلابی و جاعل تاریخ نویسنده: غیاث آبادی پژوهشگر یا شیاد؟.

غیاث آبادی پژوهشگر یا شیاد؟

اخیرا با اشاره به نوشتارهایی از فردی به نام غیاث آبادی ادعاهای تاریخی جالبی و بحث بر انگیزی در باب ایران باستان مطرح شده است. بد نیست در باب خود این شخص بیشتر تبادل نظر کنیم:

سرقت ادبی رضا مراد غیاث آبادی از ايلام شناس معروف

مدت ها است که ویترین بسیاری از کتاب فروشی ها به کتاب با عنوان منشور حقوق بشر کورش زینت داده می شود و تا کنون چاپ های متعددی از این کتاب منتشر شده است. کتاب مذکور ترجمه ای امروزین از منشور حقوق بشر کورش هخامنشی است که اصل آن در موزه بریتانیا نگه داری می شود.

نویسنده کتاب فردی به نام رضامراد غیاث آبادی است که خود را اختر-باستان شناس و دکتر معرفی می کند. اما بعد از انتشار این کتاب مشخص گردید که نویسنده و محقق واقعی آن دکتر ارفعی کتیبه شناس معروف ایرانی است که در دهه شصت و زیر نظر دکتر ناتل خانری کار تحقیقی خود را بر استوانه کورش آغاز نموده بود. با این حال رضا مراد غیاث آبادی پس از دست یابی به نسخه های پیش نویس این ترجمه با تغییراتی جزئی آن را به نام خود منتشر نمود.

دکتر ارفعی با نوشتن یادداشتی به روزنامه همشهری در این خصوص افشاگری کرد که در جای خود باعث رسوایی سارق (رضا مراد غیاث آبادی) شد و کم و کیف آغاز پژوهش های خود در این خصوص مشخص کرد.

ادعای دکتری!
غیاث آبادی ادعا می کند که تحصیلات دانشگاهی دارد. در حالیکه چنین چیزی صحت ندارد:

غیاث آبادی در مصاحبه با این وبلاگ (نسخه ی پشتیبان این صفحه بر روی سرور این سایت)، که خودش از نویسندگان آن است می گوید لیسانس، فوق لیسانس و دکترایش را در رشته «اختر باستانشناسی» از دانشگاه دولتی ریگا گرفته؛ اما هیچ دانشگاهی به نام دانشگاه ریگا یا دانشگاه دولتی ریگا در عالم واقعیت وجود ندارد که به ایشان دکترا داده باشد.

گویا جو سازیهای غیاث آبادی هدفی اقتصادی هم داشته! البته عجیب نیست. معمولا کسی مفتی دروغ نمی گوید:

.

فرهنگ نامه ايران باستان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

این دروغگو در اینجا هم دارد دروغسرایی می کند در حالیکه جز سایت خودش هیچ مدخلی در گوگل نمی توان یافت که حتی کوچکترین نقدی بر این کتاب نوشته باشد ادعا می کند که کتاب پر فروش شده و برخی عزیزان دچار مشکل در تهیه کتاب شده اند!
+ روزنامه ها و نشریات زیادی هستند که در ایران هفتگی و ماهیانه آمار کتب پر فروش را منتشر می کنند اگر ادعای ایشان درست بود حداقل در جایی اسم این کتاب را می شد دید. بر عکس به نظر می رسد این سرمایه گذاری با شکست مواجه شده و ایشان به روش بازارگرمی با ادعای تمام شدن کتاب رو آورده اند، غافل از اینکه طبقه کتاب خوان ایران برای خرید کتاب پول مفت ندارد!

این کتاب که گویا توسط انتشارات خودشان به چاپ رسیده 22 هزار تومان قیمت خورده و واقعا نخوانده می توان انتظار داشت که چه تعاریف جدید و دروغین از مفاهیم باستانی ایران را باید در این کتاب دید.

منتظریم ببنیم کسی نقدی بر این کتاب می نویسد تا ببینیم اینبار چه دسته گلی به آب داده اند!

اما با بررسی بیشتر می بینیم که بیزنسی ایشان راه انداخته اند! گرچه به نظر نمی رسد بگیرد و تمام سرمایه هایشان به باد می رود مگر اینکه از سوی حکومت حمایتی شود. کتابهایشان را بخرند و برای دانشگاهها عضویت در این به قول خودشان دانشنامه بگیرند. برای خواندن مدخلهای آن لازم است. عضو شوید: 50 هزار تومان به حسابشان بریزید (برای موسسات 200 هزار تومان)

برای این سایت ایشان فارسی فرهنگنامه ایران و ترجمه اشتباه ENCYCLOPEDIA IRANIA را انتخاب کرده اند. فریبی بزرگ و کلماتی دهان پر کن. این در حالی است که نوشتن دانشنامه مانندن زدن وبلاگ و وبسایت نیست بلکه کاری حرفه ای و پر هزینه است که نیاز به تیمی از متخصصان دارد ولی ایشان یک تنه ادعای زدن یک دانشنامه-فرهنگنامه را دارند. از همین رفتارهای آماتور که سمت و سوی مالی دارد می توان فهمید چه جناب ایشان چرا یکدفعه ضد ایرانی شدند و تیغ بر کشیدند بر همه چیز ایران باستان!

آقای غیاث آبادی
گرچه یک دانشمند و محقق و استاد که سرش به تنش بی ارزد شما و نوشته هایتان را قبول ندارد و تایید نمی کند .
و گرچه بسیاری میدانند پشت نقاب شما چیست …
و باز هم گرچه ! حرفهای شما حتی برای پانترک جماعت هم قابل باور نیست و فقط هدف از مطرح کردن شما بوسیله آنها بدلیل سوء استفاده است وبه محض اینکه کلامی مخالفشان حرف بزنی بدترین ناسزاها را از همانها میشنوی
و برای چندمین بار گر چه ماجرای جعل ها و دروغ های شما بر همه روشن شده و نشان دادید که صداقت ندارید و ماجرای ایمیلی که جعل کردید و اینکه تهدید به قتل شدید از طرف شخصی که اتفاقا جوابهای دندان شکن به شما داده بود نهایت عقده های شخصی شما را با ایران دوستان میرساند .
و دگر باره گرچه در سخنان خود شما بارها بارها دوگانگی و چند گانگی و هزار گانگی موج میزند و دروغ و جعل سراسر نوشتار شما هست ولی اشکالی ندارد شما هم از قبال کورش لقمه شهرتی ببرید . :evil: :evil: :evil: :evil: :evil: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen:

غیاث آبادی پژوهشگر یا شیاد؟ همینطور نوشت:

رضا مرادی غیاث آبادی؛ دکتر قلابی و جاعل تاریخ
رضا مرادی غیاث آبادی در نقش پورپیرار جدید و حرفهای نادرست و غیرمستند درباره کورش هخامنشی

دوستان ایرانی باید بدانند که تاریخ ایران به طور مستند نوشته شده است و نه به طور احساساتی که هرکسی بخواهد به آن تهمت کند و ناسزا گوید. اما بدبختانه ایرانیان هنوز آگاهی نیافتند که چگونه این تاریخ مستند را درک کنند و از کجا یابند. به طور ساده:

منابعی مانند گوگل اسکالار و نوشتارهای پروفسورهای تاریخ در دانشگاه-های بزرگ جهان همواره مورد نظر محققان است. اما نوشتارهای روزنامه-ای / وبلاگی و غیره, هیچ ارزشی علمی ندارد. نوشتار کسانی که دکترا ندارند و جزو دانشگاه معتبر نیستند هیچ ارزش علمی در رابطه با تاریخ مستند ایران ندارد. یعنی نوشتارهای شعارگونه وبلاگی (چه بر ضد تمدن ایران چه بر سود تمدن ایران) را نمیتوان برای تز تاریخ اورد یا از آنها در مبحث آکادمیک استفاده کرد. بنابراین در اینجا تنها کوشش شده است که از منابع آکادمیک استفاده شود (یعنی منابعی که متخصصان دانشگاهی نوشتند) و قضاوت را بر عهده خوانندگان وامیگذارم:

در مورد غیاث آبادی که حتی دکترا ندارند و نویسنده هیچ متن علمی انگلیسی در مجلات معتبر جهانی نیست, همینطور است. برای نمونه پورپیرار/زهتابی/غیاث آبادی/صدیق/شاملو و غیره کسانی نیستند که در تاریخ رسمی بشر نقشی داشته باشند.

البته این گروه ها را کسی امروز در علم تاریخ جدی نمیگرد زیرا آنها صاحب کرسی در دانشگاه نیستند و مقالات متعدد در مجلات معتبر انگلیسی جهان ندارند. بنابراین ایرانیان باید یاد بگیرند که چگونه به مطالب علمی امروز دسترسی پیدا کنند و ژورلنهای معتبر ایرانشناسی را بخوانند.

اما پیش از بررسی ادعای او در مورد بابل یا غیره و استقبال پانترکیستها از کلام وی, جالبتر که وی یک کتابی در مورد آریاییها دارد (در رابطه با بومی بودن آنها ر ایران) در حالیکه پانترک میگوید “آریایی” وجود ندارد…

من تنها چند نمونه از تناقضات غیاث آبادی را میاورم:
ghiasabadi.com/mohajerat.html


در سرزمین باستانی ایران بزرگ، اقوام و مردمان گوناگونی زندگی می‌کرده‌اند که یکی از آنان و احتمالاً نام عمومی فرهنگی همه آنان «آریـایـی» بوده است..
با توجه به همه شواهدی که تا اینجا بطور خلاصه گفته شد، به نظر می‌رسد که ایرانیان یا آریاییان «به ایران» کوچ نکردند؛ بلکه «در ایران» و «از ایران» کوچ کرده‌ و به نقاط دیگر پراکنده شده‌اند.”

یا برای نمونه اینجا:
ghiasabadi.com/rabatak.html

“کشف سنگ‌نبشته رباطک به چندین پرسش دیرینه در زمینه مطالعات کوشانی، پاسخ داد. به موجب این کتیبه دانسته می‌شود که کوشانیان زبان خود را به نام «زبان آریایی» می‌شناخته‌اند و آن نیای زبان فارسی یا دری است که گویا «دری» گونه تغییر‌یافته تلفظ واژه «اَریَـئـو» باشد. زبان آریایی و گونه تحول‌یافته آن بنام دری/ فارسی، زبان همگانی مردمان سرزمین‌های ایرانی بوده و منظور از «فارس»، تنها ناحیه فارس در جنوب ایران نیست؛ ”

ghiasabadi.com/what-is-iran.html

“نام‌های ایران و فارس و شکل‌های پیشین آنها، همچون آریا، اَری، آرین، اَئیریَه، پَرسَه، پارسوا، پَرَشی، پِرسیس و انبوهی شمارش‌ناپذیر از دیگر نام‌های مشابه با آنها، از حدود ۴۵۰۰ سال پیش و به گونه پراکنده در منطقه‌ای از حدود غرب بین‌النهرین و آناتولیِ میانی تا شمال قفقاز، حوزه دریاچه خوارزم، سغد و دشت فرغانه تا دشت تاریم و غرب چین و تا پنجاب و رود سند برای نامیدن برخی سرزمین‌ها و مردمان ساکن در آنها رواج داشته است”

سپس اینجا را بنگریم:
ghiasabadi.com/human-sufferings-04.html

“. «آریایی» اصطلاحی استعماری و بدون سابقه تاریخی در مفهوم جدید خود است که برای مقاصد نژادپرستانه و تفرقه‌افکنانه در اواخر سده نوزدهم میلادی رواج یافته است “!!

البته سنگ نبشت بیسون و کنیشکا و متن اوستا و هردوت و غیره کنار, چطوری مورخی که خود ادعا میکد “آریایی” اصطلاحی بدون سابقه تاریخی است همواره از آن در کتاب و مقالات خود استفاده میکند!

(در ضمن در مورد اصطلاح آریایی و مفهوم امروزی آن دوستان میتوانند به مقاله پروفسور گنولی در اینجا بنگرند):

http://www.iranicaonline.org/articles/iranian-identity-ii-pre-islamic-period

There can be no doubt about the ethnic value of Old Iran. arya

البته اگر مراد غیاث آبادی از مفهوم نادرست هیتلر از آریایی هست ..ایشان باید تذکر بدهند تا بهانه ای برای ایرانستیزان نباشند. خلاصه چنانکه گفتم مقاله زیر مفهموم درست آریایی را شرح داده است:

http://www.iranicaonline.org/articles/iranian-identity-ii-pre-islamic-period

و همچنین دو مقاله آریا/آریان درایرانیکا..

غیاث آبادی در مورد اقدام داریوش هخامنشی میگوید:
ghiasabadi.com/page/18

“این آثار، از کوشش هخامنشیان برای سازندگی و اصلاحات اداری در مصر و نیز از روحیهٔ مدارای مذهبی آنان حکایت دارد.”
و سپس میگوید:
“سنگ‌نبشته‌های ارجمند داریوش بزرگ هخامنشی در سوئز به همراه بیش از یکصد کتیبه دیگر هخامنشی در مصر و آثار فراوان دیگری که از آنان در مصر بجای مانده است، اسناد مهمی از حضور سازنده آنان در کشورها و سرزمین‌های دیگر است. شاید نتوان از حمله هخامنشیان به کشورهای دیگر دفاع کرد؛ اما رویکرد آنان به آبادانی و سازندگی و احترام به ادیان و باورداشت‌ها، در قیاس با تباه‌کاری‌ها و ویرانگری‌های جهان‌گشایان دیگر، ارزنده و ستایش برانگیز است”

حال به سخنان تازه غیاث آبادی نگاه کنیم

“کورش را به راستی می‌توان «بزرگ» نامید، چرا که او نابودگر و ویران‌کننده‌‌ای بزرگ بود. او توانست در طول مدت پادشاهی خود چندین کشور و تمدن درخشان بشری را چنان برای همیشه نابود کند که جز نامی از آنان برجای نماند”
و این سخن او اینجا:
“اما هجوم کورش به بابل- برخلاف هجوم مغول به ایران- منجر به نابودی قطعی مشخصه‌های هویت بابلی شد. هجوم کورش نه تنها موجب شکل‌گیری سبک تازه‌ای در فرهنگ و هنر و معماری و دیگر دستاوردهای فکری یا مادی نشد، که حتی همان دستاوردهای موجود علمی و اجتماعی را که بابل به تازگی بدان‌ها دست یافته بود، به باد یغما داد”

دوستان من دوست ندارم سر این خزعبلات وقت صرف کنم.. میدانیم که تنها کسانی که این حرفها باورشان میشود پان ترک هستند وگرنه هیچ مورخی صاحب کرسی در دانشگاه معتبری چنین خزعبلاتی را نمیگوید. یعنی کسی که تاریخدان واقعی باشد مانند حزب اللهی شعار نمیدهد. اما محض اطلاعات دوستان چند نکته میگویم: آیا تا بحال یک مورخ بی طرف و استاد دانشگاه چنین حرفی را زده است؟ کدام تمدنها؟

ایشان “جهانگشایی” را نیز مذمت میکنند در حالیکه جهانگشایی همواره جزو تاریخ بشر (که یک نوع حیوان است) بوده است. امروز هم نقش جهانگشایی را آمریکا دارد.. اما همه جهانشگشایان یکسان نیستند. برخی ویرانی میاورند مانند چنگیزخان و برخی آباد میکنند. ما در دوره ایده-ال زندگی نمیکنیم. باید جهانگشایی را در چارچوب زمان و مکان خود بسنجیم.. در دو هزار و پانصد سال پیش ..یا ایرانیان مجبور هستند به بابلیها/آشور باج بدهند (چنانکه ایلام یا ماد یا پارس به آنها نیز باج میدادند) یا ماجرا برعکس بود. یعنی در آن زمان سازمان ملل و جنبشهای این چنینی نبود.

غیاث آبادی در مورد چنگیزخان مینویسد:

“هر یک از سه سپاه مهاجم مقدونی و عرب و مغول فقط یکبار به ایران حمله کردند. در آن یکبار نیز بیشتر قوا و قشونشان را ایرانیان تشکیل می‌داده‌اند”
ghiasabadi.com/inroad.html

“علاوه بر این، هجوم مغول موجب سقوط قطعی خلفای عباسی نیز شد که ایرانیان و دیگر ملت‌ها از ساقط کردن آنان عاجز شده بودند.”

حتما ایشان شعر سوگنامه مانند مشهور سعدی شیرازی در مورد خلیفه عباسی (سعدی شعری بسیار غم انگیز در این مورد دارد) را نیز جزو همین عجزها میدانند.

در حالیکه منابع (یکیشان در زیر خواهد آمد) به طور روشن میگیند که اکثریت سربازان مغول “ترک” بودند و نه ایرانی , ایشان اکثریت سربازان مغول را ایرانی میدانند!! :arrow: :arrow: :arrow: :arrow: :arrow:

الدنگ هاي بي سواد معلوم نيست دارند چه گوهي ميخورند اين كره خر و اون عموناصر عمله بناي احمق!
اخوندها هم كه ماشالا انگار نه انگار بايد بزنند تو دهن اينا!


دیدگاههای دیگر غیاث آبادی پژوهشگر یا شیاد؟

ناصر پورپیرار: یهودیان و مسیحیان نجس اند
دلالت های وهابی در آرای ناصر پورپیرار
ناصر پورپیرار اصالتا از ایل خمسه هستش یه طایفه از طوایف کوچ رو استان فارس که مخلوطی از نژاد عرب و تورک قشقایی هستند و به دو زبان تورکی و عربی تکلم میکنند

مدتی است برخی از جملات و دیدگاه های پورپیرار در شبکه های اجتماعی دست به دست و صفحه به صفحه می چرخد و کاربران فیس بوک سوالاتی در خصوص چندوچون و ماهیت ادعاهای وی مطرح می کنند.
یکی از مهم ترین این جملات مربوط به سطوری است که در تصویر می بینید.
به گزارش آذریها این سطور مستقیما دلالت بر اندیشه های وهابی مآبانه دارد که پورپیرار حامل آن بود. ناصربناکننده معروف به پورپیرار به لحاظ ریشه قومی از قبایل عرب استان فارس است . به لحاظ پیشینه سیاسی متعلق به حزب توده و سپس عوامل سرویس های امنیتی عربستان و عراق. تفکری عربستانی ذاتا تفکری ضد شیعه و ضد ایرانی است و پورپیرار در این جملات قصد حمله به تشیع را دارد که ممکن است تحت تاثیر وهابیت در عربستان بوده باشد.
مفاهیمی که پورپیرار آنها به ظاهر فاضلانه ارزیابی کرده و بر شمرده است همگی بخش مهمی و پایه ای از فقه جعفری و اصول و علم کلام به شمار می روند. فقه جعفری معتقد است که بدون تسلط بر علم کلام و اصول قرائت متن نمی توان هیچ متن جدی اعم از قرآنی، شرعی،قانونی و … را تاویل و تفسیر کرد.
دلیل حمله پورپیرار به فقه شیعه چیست؟ آیا جز این است که ویژه عامل سرویس های امنیتی بود که از نظر مسلکی و دینی با تشیع دشمنی داشتند؟

اکنون می توان فهمید که دشمنان ازلی و ابدی این مرز و بوم چه برنامه های بلند مدتی از طریق افراد دست آموز خود برای کشور و وحدت ملی مان داشته اند.


پیوند کوتاه به این نوشته:

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners