Sì ! بهتر است محتوای سایتت را به چنین موضوع

Commenti inviati: Linee guida di forgia SSL per una maggiore sicurezza Autori: Kourosh.

Sì ! بهتر است محتوای سایتت را به چنین موضوع هایی اختصاص دهی . هم فرصت کار
مفید برای حیوان پان ایرانیستی چون تو و طرفدارانت بوجود میاید و هم اینکه با مشغول شدن
به این کار دیگر حرفهای پان حیوانی فارسی بی‌ربط خودت را مطرح نمیکنی .
و بزرگترین امتیازت هم این است که من موافق این کار هستم !ا لذا بعید میدانم هیچ مشکلی ؛
هر چقدر هم بزرگ و بزرگتر باشد ، بتواند موجبات روی ندادن این اتفاق را فراهم سازد

دیدگاههای دیگر kourosh

Biblioteche e کتابسوزی in Iran
به عالم و ادم تهمت كتابسوزي ميزنند در حاليكه مستندترين كتابسوزي تاريخ را مرتكب شده‌اید
فاجعه دهشتناک کتابسوزان” 26Azar 1325 به دست ارتش ایران, ارتش تهران که به بهانه نظارت بر انتخابات روانه آذربایجان شده بود در قالب ارتشی تجاوزگر در 21 Azar 1325 موجب سقوط حکومت خودمختار آذربایجان شد که بر اساس آمار ارتش 25000 اعدام و 70000 مهاجر و آوارهو زخمی برجای گذاشت. در این تجاوز که محمدرضاشاه به عنوان نجات آذربایجان از آن نام می برد ، حتی مردم بی دفاع و زنان آذربایجانی نیز از قتل و غارت و تجاوزهای ناموسی در امان نبودند. به دستور تهران تمامی کتاب های درسی مدارس را جمع آوری کردند و آتش زدند(26 Azar 1325 که امروزه روز کتاب در بین فعالین حرکت ملی آذربایجان شناخته می شود)! ارتش آزادی بخش محمدرضاشاه مرتکب جنایاتی شد که در طول تاریخ کم سابقه بود! جالب اینکه روزنامه های سراسری و حتی روزنامه های حزب توده نیز که ادعای دوستی خلق ها را داشت در برابر این جنایات سکوت کردند، عادت و سیاستی که این روزنامه های سراسری تا به امروز حفظ کرده اند! حزب شونیست ایران نیز طبیعتاً در برابر این جنایات سکوت پیشه کردند. متأسفانه فراریان و پناهندگان به دولت شوروی نیز اکثراً زندگی فلاکت باری در آنجا داشتند، عده ای کشته شدندو عده ای سالیان طولانی تبعید گشتند.


Privato: I panturchi, Wikipedia e la lobby americana
البته وقتی میگوییم که طبیعت شما فارسها و ایرانیستها ، با تصویری که گذاشتم هماهنگی دارد ، به این معنا نیست که چون شما قبلا سگ و حیوان بوده اید ، هم اکنون نیز باید به همان عناوین خطاب قرار گیرید ؛ اما دانستن این موضوع ، چندان هم برایتان بد نیست و شاید هدف از این کار صرفا اگاهی باشد !OBO

ilinti.com/13166/


Privato: I panturchi, Wikipedia e la lobby americana
درود بر ادمین سگزی گرامی بی‌شرف احمق عالی‌قدر
احتیاجی به این نیست که عده‌ای برای انکار و نابودی آن به اصطلاح «میراث فرهنگی» ارمنی‌ها ، که امروزه انها و شما سگجنسان فارسی و روس ها ، برای به سینه زدن سنگ یکدیگر از یکدیگر سبقت میگیرید ، تلاش کنند . چرا که به غیر توحش ، بعید میدانم که ارمنستانی ها چیز دیگری را از گذشته‌ توحش‌بارشان به ارث برده باشند ; لذا متاسفانه این میراث انها ، انقدری گران قدر نیست که موجبات وقوع حالتی را فراهم سازد که موقعیت شخص یا گروهی به خطر افتد ! من نیز از همین جا اعلام میکنم که ما باید میراث فرهنگی ارمنستانی ها ، که عبارت از توحش انان میباشد را ، باید به رسمیت بشناسیم و با حرکت در محوری که ادمین سگزی فارسی این سایت ، ما را به ان رهنمون شدند ، باید از انکار این
میراث فرهنگی ارمنی ها ، خودداری کنیم .

جناب ادمین نره سگ گرامی ، احتیاجی به نوشته ها و مدارک غیر تخصصی وجود ندارد ؛ البته من نمیدانم که ان دسته از اموری که غیر تخصصی هستند ، برای تخصصی شدنشان باید تاییدیه امثال شما حیوانات را بگیرند تا تخصصی شوند یا نه ؛ چه بسا دلیل این که مدارکی در بالا با عنوان «غیر تخصصی» یاد کردید ، از همین قاعده بهره جسته باشید ! اما در هر حال حتی اگر ان دسته از مدارکی را که توء حیوان عالی مقام انها را معرفی کردی را هم کنار بگذاریم ،‌ چندین و چند سند از خود ارمنی ها وجود دارد که معرّف توحش و بیشرفی انهاست
. برای مثال در زیر به اعترافات یک ارمنی درباره کشتار ازربایجانیان اشاره شده است

اعترافات شوک آور يک روزنامه نگار وشاعر ارمني در باره فاجعه خوجالي

ترجمه وتنظیم ازامین موحدی

اين اعترافات که از يکي از سياهترين لکه هاي ننگ تاريخ بشريت پرده بر ميدارد توسط يک روزنامه نگار وشاعر معروف ارمني نگاشته شده است که خود در آن جنايات شرکت داشته وآنرا مايه افتخار خود وارامنه ميداند. باشد کساني که هنوز نسبت به وقوع اين فاجعه با ترديد مينگرند با خواندن اين اعترافات صريح وتکاندهنده بخود بيايند.یکی‌ از شعرا و نویسندگان مشهور ارمنی به نام زوری بالایان در کتابی‌ تحت عنواناحیا دوباره روحماناز قتل عام خوجالی در تاریخ ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ که خود نیز در آن شرکت
داشته چنین مینویسد:

با خاچاتوریان به خانه ای که تصرف کرده بودیم وارد و کودک ۱۳ ساله تورکی راديديم که توسط سربازان ارمني به پنجره اتاق ميخکوب شده بود خاچاتوریان برای اینکه جلوی گریه و فریادهای کودک را بگیرد پستان بریده شده مادرش را به زور در دهان وی فرو برد بعد از آن من پوست سر و سینه و شکم کودک را کنده و تایم گرفتم کودک در عرض هفت دقیقه بر اثر شدت خونريزي جان داد و من با این عمل دچار شادی و شعف زاید الوصفی شدم و تمام
روحم سر شار از غرور گردید.

خاچاتوریان جسد کودک را تکه تکه کرده و در مقابل سگهایی که از نژاد خود ترکها هستند انداخت!شب همانروز این کار را با سه کودک دیگر ترک تکرار کردیم `بدین شکل من به وظیفه خود به عنوان یک ارمنی عمل کرده و یقین دارم که که تمامی‌ ارامنه به ما و کارهایمان افتخار خواهند کرد.

زوری بالایاناز کتاب احیا دوباره روحمان- چاپ شده در صفحه ۲۶۰ تا ۲۶۲ نشریه وانادزور بتاریخ ۱۹۹۶.

علاوه بر این نویسنده و روزنامه نگار دیگر ارمنی به نام دیوید خردیان که اکنون ساکن لبنان می‌باشد در لابلای صفحات ۱۹ تا ۷۶ کتابی تحت عنواندر راه صلیباز مصیبتهای وارد به اهالی خوجالي در طی‌ قتل عام آنها توسط ارامنه به عنوان افتخار ارامنه یاد کرده و در صفحهٔ ۲۶ آن نوشته است:در یک صبح سرد در نزدیکیهای داش بولاق مجبور شدیم برای عبور از یک باتلاق از اجساد پلی‌ برای عبور بسازیمپود پول کوویک اوهانیانوقتی‌ ترس مرا در عبور از روی اجساد دید و اشاره کرده وگفت نترس حرکت کن و من پایم را روی جسد دختری ۹ تا ۱۱ ساله گذاشته و شروع به حرکت نمودم.پاهايم وتمام شلوارم غرق
خون شده بود. بدین شکل ما از روی اجساد ۱۲۰۰ نفر که پلی‌ برای ما شده بودند گذشتیم.در صفحهٔ۶۲ و ۶۳مارتین ۲از یک گروه ارمنی به نام کافلان که وظیفه سوزاندن اجساد را بر عهده داشتند نام برده شده و در ادامه آمده است: ۲۰۰۰ نفر از منگولهای پست(تورکها) در یک کیلومتری خوجالی سوزانده شد .در آخرین ماشینی که برای سوزاندن حمل میکردند من دختری ۱۰ ساله را دیدم که علیرغم زخمهای زیاد در ناحیه سر و دست وسرما و
گرسنگی همچنان زنده بود و به سختی نفس می‌کشید ;دخترک به من نگاه میکرد و من هیچگاه چشمها ی آن دختر ۱۰ ساله را که با مرگ دست و پنجه نرم میکرد را فراموش نخواهم کرد
`سربازی به نام تیکرانیان گوشهاي دخترک را گرفت و او را کشان کشان به داخل اجسادی انداخت که قرار بود سوزانده شوند سپس مواد آتش زا بر روی آنها ریخته و اجساد راآتش زدندصدای نالهٔ و فریاد کسانی‌ که هنوز زنده بودند از میان آتش به گوش میرسید

¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥

شما که انقدر نگران سلامتی تمامیت ارضی این ایران ویرانتان هستید و در متهم کردن پان تورکیست ها به این که چشمداشتی نسبت به این خاک ایران ویرانتان دارند ،‌ شب و روز ندارید و مدام در تکاپو هستید و برای اینکه سوءتفاهمی در بازشناختن پانتورکیستها پیش نیاید ، حاضر هستید که کسانی را که برای حفظ هویت خود و زبان مادری شان تلاش میکنند ، پان تورکیست خطاب کنید تا انها را به هدفی که برای یک به اصطلاح پان تورکیست تراشیده اید که برای نیل به ان تلاش میکنند ، منسوب کنید ، تا نابودی زبان و هویت انها را با این سرپوش ، موجه جلوه بدهید ، پس چرا نسبت به ان نقشه‌ی ارمنستان بزرگ ! که در موزه‌ی
ملی ایروان نگه‌داری میشود ، موضع خاصی را پیش نمیگیرید ؟!!!OBO

tinyurl.com/6536jss

بهتر است مقداری در همزیستی مسالمت آمیزتان با ارامنه و روس‌ها ؛ که حداقل در موضوع تورکها ، نسبتا همدرد هستید ، تجدید نظر کنید ! چرا که ممکن است ارمنیان زودتر از ان به قول شما پان تورکیست ها دست به کار شدند و ان تمامیت ارضی کشور ایرانتان را ، که ان را هدف پان ایرانیستی خود قرار داده‌اید ، اما در اصل با ان عنوان برای گسترش اندیشه های فاشیستی تلاش میکنید ، به خطر انداختند !!!OBO

جناب نره ادمین ؛ محض اطلاعتان باید عنوان کنیم که همانطور که در نقشه قابل مشاهده است ، ارمنستان بخش غربی کشور ایران (ازربایجان) را متعلق به خود میداند . نمیدانم چرا ، اما این ادعا را دارد ! اگر شما نیز که در پیدا کردن انگیزه ی دیگران ، در چشم طمع دوختن به خاک این ایران ویران ، خبره هستید ، توانستید دلیل ان را پیدا کنید ، لطفا مطلبی علی‌حده درباره ان در سایت اذرگشنسب مستقر کنید !OBO

البته از انجا که در جریان هستم که شما نره حیوان ادمین ، نسبت به منابع تورکی ، از وسواس خاصی برخوردار هستید ، و فکر و ذکرتان این است که منابع تورکی را از سایر منابع تمیز دهید ، اگر صحت و سقم ادعای بالا را باور نکردید ، لطفا با توجه به اینکه مناسبات دو کشور همدرد ایران ویران و ارمن‌حیوانستان در شرایط بسیار خوبی قرار دارد ، یک تــُک پا به موزه ی ملی ایروان بروید و ان نقشه را از نزدیک ملاقات کنید و اطمینان حاصل کنید که ان نقشه نیز چاپ پان تورکیست ها نباشد !ا آخر نمیخواهم احساس کنید که من
این نقشه از طریق فوتوشاپ و یا غیر از ان دسته از منابعی که در بحث پان ایرانیستی ، استفاده از انها مجاز شمرده میشود ، ایجاد کرده‌ام !!!OBO

تصویری که در این کامنت گذاشتم کاملا با طبیعت همه فارسگرایان و ایرانیستها هماهنگی دارد.

tinyurl.com/cc4qlh4


Privato: I panturchi, Wikipedia e la lobby americana
دهن نیست که ، چاه توالته !!!OBO
اما برای نشان دادن طبیعت حیوانی شما ایرانیان و ایرانیست ها ، احتیاجی به رسم و تصویر نیست ؛ چرا که کثافتی که در وجود شما میباشد ، میتوان انرا حتی با چشم غیر مسلح نیز مشاهده کرد !OBO
لابد جواب کسانی را که بر علیه منافع ملی تلاش میکند را ، توء حیوان لجن خوار خواهی داد ؟!OBO
Sì ! با دهن کثیفی که توء حیوان داری ، بعید میدانم که طرف مقابلت بتواند حتی یک دقیقه جلوی تو دوام بیاورد و صحنه را ترک نکند !!!OBO
من چنین انگیزه ای را ، در هیچ یک از حیواناتی که تو در جرگه ی انها هستی ، ندیده ام !OBO
ضمنا ما بر خلاف شماهای حیوان ، به هیچ کس توهین نمیکنیم . ما چرا باید به حکیم فرزانه طوس ، فردوسی ، که به عنوان نمایندی از میان قومک فارس ، به چاپلوسانه ترین شکل ممکن ، سلطان محمود غزنوی تورک را ، به عنوان نماینده ای از میان تمام تورک ها ،

ستایش میکند را ، توهین کنیم ؟ا

چو کودک لب از شیر مادر بشست
ز گـهــواره مــحمــود گویــد نخست

به ایران به توران ورا بنده اند
به رای و به تدبیر او زنده اند !!

شاهنامه،تحت نظر ی.ا.برتلس،جلد یک ص ۱۸و ۱۹

البته ما نمیتوانیم حکیم طوس ، فردوسی و نیز سایر شاعرانی که در زمینه نشان دادن حقایق و از میان انها ، اشاره به ناچیز بودن قومک بی اصالت فارسی و سگ خواندن فارسها و اشاره به موضوع بدیهی عظمت تورک ها ، اشعار بی شماری را سروده اند را ، به خاطر این کارشان از انها تقدیر کنیم . چرا که انها فقط به وظیفه خود عمل کرده اند و نباید انها را به خاطر انجام وظیفه ، ستود .

حافظ شيرازي شاعر قرن هشتم در آرزوي رسيدن به درگاه ” امير تيمور ” مي نويسد :

سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
شاه تركان فارغ است از حال ما ، كو رستمي؟

آدمي در عالم خاكي نمي آيد به دست
عالمي ديگر ببايد ساخت و از نو آدمي

خيز تا خاطر بدان ترك سمرقندي دهيم
كز نسيبش بوي جوي موليان آيد همي
(پناهي سمناني ،تيمور لنگ ،ص ۴۳)

انوری ابیوردی در مدح سلطان سنجر سلجوقی می گوید:

خسروا بنده را دوسه سال است
که هــمــی آرزوی آن بــاشـــد

کز ندیمان حضرت ار نشود
از مقیــــمان آســــتان بــاشد

بخرش پیش از آنکه بشناسی
کانـــگی رایگان گــران باشد

چه شود گر ترا درین یک بیع
دست بوسیدنی گران باشد…
راحه الصدور، محمد راوندی ص ۱۹۸ (چاپ دوم سال ۱۳۶۳)

اثیر اخسیکتی درقصیده ای برای راهیابی به دربار قزل ارسلان در مدح وی گوید:

ای کمینگاه فلک ابروی تو
آبروی آفتاب از روی تو

جای جانها گوشه شبوش تو
دام دلها حلقه گیسوی تو…

بر سر کوی غمت بر تا “اثیر”
های هویی می زند بر بوی تو

کم نگردد رونق حسن تو هیچ
گر بیفزاید سگی در کوی تو
دیوان اثیر اخسیکتی، نسخه موزه بریتانیا or.۲۶۸.ff.۷sA۷۷۶

در زمان شاه عباس صفوی، شاعری اصفهانی مورد توجه شاه بوده وشاه عباس وی را در سفر شکار همراه خود می برده است، لاکن مدتی توجه و عنایتی به وی نداشته است. شاعر از این بی توجهی شاه نسبت به خود پریشان خاطر شده جهت جلب نظر شاه عباس بیت زیر را می سراید که به نظر مهدی اخوان ثالث شاعر معاصر، خود برابر یک دیوان است !:

ســحر آمــدم به کـویــت
به شکار رفــته بــــودی
تو که ســگ نبرده بودی
به چه کار رفته بودی!!!

مقاله مهدی اخوان ثالث، دی ماه ۱۳۴۰، ماهنامه فرهنگ، جلد اول، شماره یک صص ۸۷

-۹۱

مهدی اخوان ثالث در مقاله ای تحت عنوان “حیوانها شعر می گفتند”می نویسد:
“اما آنچه مسلم است این است که “سگیّات” شعرای عهد میانه و متاخر فصلی مبسوط از فصول و مضامینی است که متداول بین شعراست. کمتر شاعری از شاعران عهد مذکور می شناسیم که دیوانش آلوده به “سگیّات” نباشد.

جامی می گوید:

Sono una fibbia a portata di mano.
Il piacere di Zto nell'osso
شد سگ کوی تو جامی،
چون سگانش داغ کن
تا بداند هر که بیند،
کز سگان کوی توست

فخرالدین عراقی هم می گوید:

بگذار که بگذرم بکویت
یکدم ز سگان کویم انگار
بگذاشتم این حدیث کز من
دارند سگان کوی تو عار
پندار که مشت خاک باشم
زیر قدم سگ درت خوار

سنایی می گوید:

ما را سگ خویش خوان که تا ما
گویـــیم که شــــیـــــر چرخ ماییم

مقاله “حیوانات شعر می گفتند”، مهدی اخوان ثالث مانامه فرهنگ، دی ماه ۱۳۴۰، شماره یک

ص ۸۷-۹۱

خب وقتی شاعران نسبت به بیان حقیقت اصرار دارند ، ما که نمیتوانیم انها را از کارشان منصرف کنیم ! و نیز نتیجه کار انها نیز ، نباید از جانب ما گرفته شود !OBO

منتها این خود حکیم فرزانه طوس بود که با روی تابیدن از قاعده ی بالا ، ادعای ناچیز بودن قومک فارسی ، که به عنوان قاعده ای بدیهی بود که فردوسی نیز با پذیرش همین اصل ، در اشعار خود تورک ها را ستایش میکرد ، را دیگر قبول نکرد و در اشعار خود بارها به تورک ها و عرب ها وتازید . او در سگنامه خود ، بارها به شخصیت زن حمله کرد و او مایه پلیدی خواند ! خب ؛ در اینجا وظیفه همگان میباشد که علاوه بر مبارزه با اندیشه کذایی ، ناچیز نبودن قومک فارس ، که فردوسی در پی رواج ان بود ، از رواج روحیه زن ستیزی وی نیز جلوگیری کنند . چرا که فردوسی الگوی حیوانات فارس میباشد و چه بسا قبیله فارس ، با قبول ادعای فردوسی ، مبنی بر ناچیز نبودن فارسگیان ، ادعای برتری قوم و قبیله خود را مطرح کنند !OBO

فردوسی در وصف زنان میگوید :

Le donne ستای buck sgan
Un cane di un centinaio di پارسای femminile !!!

La donna e il drago sono entrambi nel territorio della
Il mondo pulito di questo fallo sia per

La donna è stata lasciata di lato, ha creato
کس از چپ راستی هرگز ندیده

حال بگویید که چه کسی توهین میکند ؟!


Gonaz tv (Gonaz tv) È affiliata con la CIA
:-o
درود بر فرشاد ، هدیه نژاد ساختگی سگاریا !OBO
هه‌هه‌هه ! فرض کردنتان هم مثل بقیه کاراتون احمقانه و ابلهانه است ! حتی اگه همه اون
چیزایی رو که تو گفتی رو فرض کنیم ، خب آخرش بازم فرضیه هستش و فرض کردن ، چه
فایده‌ای برای وضعیتی داره که واقعیت داره ؟!!! تو چقدر احمقی که اون همه ترکی رو که تو
ارکان لعنت شده‌ی ایران ویرانتان هستند ، چنار حساب میکنی ! من درخت شناس نیستم و
نمیتوانم مثل شما حیوانات فارس ، مشخصات درچت چنار را مطرح کنم اما انها چنار نیستند
. انها مزدور هستند . انها اسمیله شده اند . یعنی حتی از خود فارسها هم ، خودشونو فارس‌تر
میدونن ! و در ضمن انها به شرطی در ارکان لعنتی حاکمیت قرار گرفته اند ، که نه تنها
هویت تورکی خودشونو انکار کنند که هیچ ، بلکه جبهه دشمنی نیز علیه هویت خود بگیرند .
Bene ! شما که انقد دست و دلباز هستید که حق رو به ترک های جدایی طلب میدید ، چرا یه
ذره از اون حق رو به ترک های جدایی نطلب ! نمیدید ؟! آیا تورک هایی که جدایی نطلب
هستند ، حق ندارند که برای حفظ هویت خود و نیز زبان مادریشان در مقابل کسانی که برای
نابودی آن تلاش میکنند ، مبارزه کنند ؟! یا شما اتفاقا همین تورک‌های جدایی نطلب رو که
خواستار حقوق خودشون هستند رو ، به عنوان جدایی طلب مطرح میکنید ؟! پیرامون این
موضوع که گفتید دم خروس رو باور کنید یا قسم حضرت عباس رو هم باید بگیم که : Si
آزاد هستید که دم خروس یا دم مرغ یا دم هر حیوان دیگری رو که خواستید باور کنید ، حالا
نمیدونم ، اگه حضرت عباس هم قسم خورد ، خب حالا اونو هم باور کنید ، ما که بخیل نیستیم
، هر چند قسم خوردن و دم حیوانات نمیدانم چه ربطی به موضوع مطرح شده دارد ؟!. توء
حیوان فارسی شانه به سر ، از دیگران به عنوان خیره سر یاد میکنی و در احمقی هر چه
تمام نسبت به توهین نژادی و قومی ابراز تنفر میکنی ، در حالی در آخر جمله ای که نمایانگر
حیوان بودن ساختگی‌نژادی‌ات بود ، گفتی : همه ما یک نژاد داریم ؟ تا زمانی که بر این
حرف حیوانی خودتان اصرار دارید ، ارزوی دیدن ان روزی که مردم «ممالک محروسه»
نیز به این باور برسند را نیز به گور خواهید برد . البته اگر حیواناتی چون شما را در گور
جای بدهند . که بعید است چنین اتفاقی بیفتد . که البته ما نیز مخالفت شدید خودمان را نسبت
به عکس این موضوع اعلام میکنیم . ضمنا شما نیز به غیر از دیدن دوره‌های آموزشی «
تبدیل کردن حیوانات فارس به حیوانات انسان‌نما» ، که منحصرا کلاسی آموزشی برای
محصلان حیوان فارسی میباشد ، به یک لغت نامه غیر فارسی نیز احتیاج دارید ، چرا که «
متوسل» را آنگونه که شما نوشتید ، نمینویسند و اگر بنویسند ، من نیز شما را به همان لغت
نامه غیر فارسی ارجاع میدهم !!! Inoltre, non è vero che la maggior parte dei paesi il تورکها "
Mahrosh», in confronto con la minoranza iscrizione تورکیه Kenny ! Ora hai qualcosa di sbagliato e anche
KORDI ! Beh, questo dovrebbe essere colpire i dardi ! اما اصلا به ما چه که تورکیه ای ها با کورد ها چه کار
میکنند ؟ اصلا اونا میخوان همه کورد ها رو از رو مملکتشون بخراشن و بندازن دور ! نکنه
توء احمق میخواستی نتیجه بگیری که چون حقوق کورد ها در تورکیه ضایع شده ، پس باید
فارسهای ایران ویران نیز تورک های «ممالک محروسه» رو نابود کنند هاااا ؟؟؟ عجب
حیوانی هستی توووووو ! ضمنا محض اطلاعتان باید بگوییم که خوشبختانه حقوق اقلیت کورد
در تورکیه همانند اکثریت تورک به رسمیت شناخته میشه و کورد ها دارای حزب در مجلس
و تدریس زبان کوردی و کانال تلویزیونی کورد زبانی و چندین سرویسهای پیشرفته ی دیگر
نیز هستند !!! اونوقت توء حیوان ، چطور تونستی خودِ احمقتو راضی کنی که به این مقایسه
تن بدی ؟؟؟ ضمنا در «ممالک محروسه» ، اکثریت تورک در مقابل اقلیت فارس قرار دارد ،
پس نمیتوان انها را با کوردها در تورکیه مقایسه کرد

در آخر ، با اجازه جناب نره ادمین ، با توجه به ضرورت اقناع کردن این نره حیوان ،
کامنتی را که در مطلب قبلی قرار داده بودم را بار دیگر به ادامه این کامنت ملحق میکنم :Ritmo

برخی از منابع فارسی – در حالیکه به جز تعداد انگشت شماری، تقریبا هیچ ترکی در میان رهبران، سران و مسئولین و مواضع کلیدی و درجه اول حتی درجه دوم کشوری و نظامی جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد- ادعا می کنند: “بیش از نیمی از زمام‌داران حکومت، به‌ ویژه رهبر و ولی‌ فقیه زبان مادریشان ترک است و از اهالی یکی از مناطق آذری زبانند”. (نشریه شهروند- وقتی که سوسک سخن می‌گوید – منصور کوشان)

و این در حالی است که بیش از ۹۵ درصد کابینه دولت در دست فارسها است، ریاست هر سه قوه ایران فارس است، سیاستهای کلام اقتصادی دولت ایران٬ مانند سیاستهای کلان امنیت و فرهنگ و هویت ملی آن٬ منحصرا در تسلط قومیت فارس کشور است و افزون بر ۹۰ درصد شرکت های دولتی در مناطق فارس نشین قرار دارد.

علاوه بر رهبر که فارس و خراسانی است، همه اعضای بیت رهبری، شورای عالی امنیت ملی، فرماندهان عالیرتبه سپاه پاسداران، بسیج، ارتش و نیروهای انتظامی، روسا و اکثریت مطلق اعضای مجلس خبرگان، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورا، روسای سه قوه مجریه، قضائیه و مقننه، رئیس جمهور، اعضای هیئت وزرا به ویژه وزارتخانه های کلیدی کشور، خارجه، اطلاعات، آموزش و پرورش و …. سفرا و نمایندگیهای خارج از کشور، صدا و سیما، شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرهنگستانهای گوناگون زبان، هنر، ….، سازمان میراث فرهنگی، روسای دانشگاهها، دادگاه انقلاب، دادگاه ویژه روحانیت، حوزه های علمیه، …. Tutti e tutti sono Faraday..

قانون اساسی ایران صرفا به زبان فارسی نگاشته شده و منحصرا زبان فارسی را رسمی و مشترک اعلام کرده است، در این قانون تنها از قوم فارس و زبان وی نام برده شده و کوچکترین ذکری از دیگر ملل ساکن در ایران که اکثریت مردم ایران را تشکیل می دهند و با نام در میان نیست، حقوق ملی آنها نیز رسما انکار شده است

Tutti i documenti ufficiali del governo della costituzione della Repubblica islamica per la pubblicazione per la stampa delle bollette e il certificato di nascita e passaporto è semplicemente la nazione del Golfo, lingua. زبان فارسی تنها زبان مجاز در نظام آموزشی از مهد کودکها گرفته تا دانشگاهها و در عرصه ها و موسسات سیاسی، نظامی، اداری و اقتصادی و هنری و رسانه ای و علمی جمهوری اسلامی ایران است.

در جمهوری اسلامی تنها مذهب رسمی، مذهب شیعه امامی فارسی است و رهبران و روسای جمهور و … صرفا از میان معتقدین به این مذهب فارسی انتخاب می گردند.

سیاست خارجی دولت ایران صرفا بر اساس منافع ملی قوم فارس و بویژه بر علیه منافع ملی دو ملت ترک و عرب ساکن در ایران شکل گرفته است.

تفسیر رسمی دولت ایران از تاریخ و هویت مردمان ساکن در ایران، تفسیر قومیتگرایان افراطی فارس و بر اساس تاریخ و هویت قوم فارس است….

رتوریک اقتصاد ایران دست ترکهاست: در زمینه اقتصادی نیز وضعیت چنین است. حتی اگر بنا به ادعاهای بی پایه قومیتگرایان افراطی فارس، همه بازار سنتی ایران دست ترکها باشد- که نیست- سیاستهای کلان اقتصادی دولت ایران در هیچ زمینه ای توسط ترکها٬ چه برسد با در نظر گرفتن مثلا مصالح و منافع خلق ترک و یا مناطق ترک نشین ایران- تعیین نمیشود.

از منطقه بندی اقتصادی٬ کشور و تقسیم بندی مرزهای استانی تا استخراج منابع زیرزمینی٬ از نفت عربستان ایران تا روابط فینانس و بانکداری و بیمه و گردش پولی٬ از سرمایه گذاری شرکتها و دولتهای خارجی٬ از اولویتهای فراملی مانند پخش فرودگاههای بین المللی٬ بنادر٬ راه آهن و ….. از گمرکات و مناطق آزاد تا سیاستهای صادرات و واردات از مسائل کارگری تا سیاستهای کشاورزی و دامپروری و عشایر و فراورده های غیر نفتی و خریدهای نجومی نظامی و تسلیحات و … همه اینها توسط بوروکراتهای با منسوبیت ملی فارس (همه از مربع مشهد-کرمان-اصفهان-تهران) تعیین و هدایت میشوند و احدی تصمیم گیر از ملل ایرانی غیرفارس و در این بین ترکها – چه برسد با هویت ملی خود و با در نظر گرفتن منافع گروه ملی خود- در این عرصه ها حضور ندارد.

بنابراین دولت جمهوری اسلامی ایران، حتی با وجود عده ای انگشت شمار دولتمرد دون پایه غیرفارس در آن- که شما آنها نیز روز بروز کمتر می شود، به لحاظ هویت و جهت گیری ملی خود، دولتی خالصا فارس است. در تعین و سیاستگذاریهای کلان دولت ایران٬ احدی غیر فارس حضور ندارد. و اگر افراد منسوب به ملیتهای غیرفارس ایرانی در رده های بالای حکومتی هم باشند اینها همه در عرصه های اجرائی اند و نه در عرصه های سیاستگذاریهای امنیت و هویت ملی کلان و در ثانی اینها به شرط‌ دشمنی و نفی و انکار هویت ترکی و عربی و کردی و خود به عنوان هویتی ملی در آنجا هستند.

مسئله موجود در ایران ربطی به ملیت این شخص و یا آن شخصیت ندارد. آنچه که نقد میشود ملیت این و یا آن شخص و شخصیت نیست. مسئله سیاست رسمی دولت ایران در باره ایدئولوژی آریاپرستی، فارس محوری، استعمار فارسی، آریا سازی و فارس ساختن مردم ایران است. حالا از ایرانیان فارس و ترک و عرب و کرد و گیلک و تبری و لر و… میتوانند که حامی این اندیشه ضدانسانی و ارتجاعی باشند. آنچه نقد میشود این اندیشه است، نه صاحبان آنها و ملیتشان. زبان مادری مجریان و مزدوران این دولت مهم نیست٬ زبانی که قانون اساسی و مجمع تشخیص مصلحت نظامش به عنوان زبان ملی قبول می کنند مهم است، راسیسم، استعمار و فاشیسم فارسی در ایران مشکل اصلی است٬ نوع اسلامی و یا آریائی و پان ایرانیستی و حزب کمونیست کارگری و جمهوری خواهانی آن فرع مساله است. ترک زبان بودن عمال و عمله های رژیم اصلا مهم نیست٬ مهم سیاست ملی کلان دولتی است که آن ترک زبان مزدور و عمله آن است و آن سیاست٬ در ایران عبارت است از نئوفاشیسم و استعمار فارسی و راسیسم آریائی که علاوه بر بسیاری از ایرانیان فارس٬ عده ای ناآگاه و یا لمپن و خودفروخته از ترک و کرد و لر و عرب هم در خدمت اویند.

دولت ایران بر مبنای نژادپرستی آریائی و شونیسم ملی فارسی شکل گرفته است٬ برای پیشبرد و اجرای این سیاستهای ضد انسانی خود٬ بسیاری از ایرانیان منسوب به همین ملیتهای قربانی و آسیمیله شده را به عنوان عمله و آلت بکار میبرد. در تحلیل نهایی همه عمله و کارگزاران ترک و عرب و کرد و لر و گیلک و مازنی و بلوچ و ٬.. دو رژیم نژادپرست و فاشیست پهلوی و جمهوری اسلامی٬ مهره ای از نظام و ماشین نژادپرستی آریائی و فاشیسم فارسی اند٬ گیرم که حتی کلمه ای فارسی نیز ندانند. افراد منسوب به ملیتهای غیرفارس ایران در خدمت دستگاه راسیتی و شونیستی دولتی٬ اگر که از قبیل پاسداران و …. کم رتبه باشند همه قربانی سیاستهای نژادپرستانه و اسیمیلاسیونیست اند. و اگر در رده های بالا باشند مانند اردبیلی و موسوی و خلخالی٬ ….. مزدور راسیسم آریائی و شونیسم فارسی و شریک جرم و از مسئولین این سیاستها بر علیه ملل ایرانی اند.

علی رغم وجود افرادی از ملل ایرانی در دستگاه رژیم٬ هیچکدام از ملل ایرانی غیرفارس و بویژه دو خلق ترک و عرب به عنوان یک گروه ملی٬ از بابت سیاستهای راسیستی و شونیستی دولتی در صندلی اتهام قرار ندارند٬ چرا که اینها هدف اصلی همین سیاستهای انکار و امحا هستند. اما قوم فارس به عنوان یک گروه ملی٬ از آنجائیکه سیاستهای راسیستی و شونیستی دولت به نام نژاد و فرهنگ و زبان و هویت و خط‌ و .فارسی پیاده میشود٬ در صورت ادامه سکوت خود٬ شریک و از مسئولین این فجایع دولتی فاشیستی شمرده خواهند شد.


Link breve a questo post:

Registrati a بازخوری Sì ! بهتر است محتوای سایتت را به چنین موضوع

  • ARAZ Ha detto:

    la risposta:
    Il polline del bene che non è necessario essere a cavallo la stessa obiezione è طبیعتتان
    _______________________________________________________________________________

    Libertà di indipendenza Repubblica di Azerbaigian sud
    Un messaggio silenzioso della nazione dell'Azerbaijan :Azerbaigian non interferisce negli affari interni dell'Iran.

    Dopo i sanguinosi eventi legati al popolo musulmano durante l'anno 1359, drazarbaijan ojanbakhten numero کثيري di persone in quell'evento storico, che è infine di nuovo con Israele ad ammettere un errore di rhbarit del movimento di persone in Azerbaigian, quando l'Ayatollah Shariat orientamento che, oltre all'attività come un uomo di All'interno del sistema, soprannominato dalla sostituzione di Khomeini ha insistito, omitavan ha detto che in caso di quello primo che è stato etichettato il sistema invece di una scienza con religioso totalitrhai a rhbarit, costruito, con il primo contrattacco da parte del regime, persone hanno gettato loro vite solo obrai, il mento e la germinazione di onhaita tonnellate (b) (E) la confessione e il pentimento del popolo di Azerbaijan. l'esperienza con tale Mostra un cambiamento nel sistema di affidarsi agli affiliati all'interno della regola وکساني regola naradi subordinati non è possibile, l'amara esperienza di altro in okhunbar l'anno 1385 Dell'esperienza, in cui protesta civile della nazione, oppresso dall'insulto all'Azerbaigian per molti anni othaghir è sempre stata dipendente da shownista media, precisamente nel silenzio della oamadi dei diritti umani mdaian ! OhAirt e کوجه sono tra i migliori nelle città dell'Azerbaigian, okhiabanahai dal regime بخاک ed esprime la costante hmani che il sangue era il capo di l'Azerbaijan verde della patria, minamidend e janfshaniha وفداکاريهاي binzir azrbaijaniha a loro modo come l'Iran.! Ammettere e riconoscere, bnaghan com, uchshmha verso il basso nel linguaggio Bureau, come si dirigono verso la patria verde,!Come u oazarbaijani Azerbaijan. rosso soldato è omoajab salario e anestetico nei giorni difficili di caldo e non appare! Infatti, nel mese di maggio 1385 Di Iran. ma questa separazione non era causativo, ma quelli erano l'occhio di azeri sui crimini del regime in quell'anno in Azerbaigian, non quando. * jangjoi soldato Maria Grazia Maria Grazia Azarbayjani, membro, deve essere come iraniano e la campagna di scarabeo, diventando uno dei nostri promos per sezaish, tari F. Neji membro کندفاصله di بکجا dello scarabeo è?. La corretta ari mikhanid, Azerbaigian nel mese di giugno 1385 Separato dall'Iran. Questa separazione non è shrmegin amaazarbaijan e risponderà alla lunga storia della serie, che cosa:Essere separati da Azerbaigian e Iran, ma anche coloro che erano Azarbayjani Azarbayjani come Gozzi stagionale. dell'Iran per quanto riguarda il movimento verde dell'Iran e le risposte alla glaih di questo movimento verso il movimento a Azerbaijan ملّت npiosten dovrebbe essere notato per quanto riguarda il fatto che ho scelto per questa nazione (G) avete il vostro (Ma la dura volte che hai bisogno di trovare ghyart, Azerbaigian) Guardò verso un più piccolo bambino di esprimere le proprie conoscenze relative al mimillo li uchshm il loro mibandid andato a causa delle passività, tale Le0 (Unire la nazione dell'Azerbaijan, al movimento verde)Quando un ragionevole. perché hai questioni relative a Azerbaijan al onmidanid non khodmrbot, con meraviglia, come il messaggio di nazione di Azerbaijan mantenuto messaggio silenzioso? scaricare nazione Azerbaigian a voi è :Azerbaigian non interferisce negli affari interni dell'Iran.
    Libertà di indipendenza Repubblica di Azerbaigian sud

    Visualizza  
    • Ricerca تجزی di Kaspersky Ha detto:

      آکراد mtoham
      Oggi si pensa che l'Iraq settentrionale, la Siria settentrionale e l'Anatolia sud-orientale siano stati a lungo curdi e che i curdi siano stati presenti in Mesopotamia, Anatolia e Siria insieme alle tribù assire, siriache, armene, babilonesi e sumere. Erano le lingue ufficiali del Medio Oriente, non hanno mai avuto un alfabeto indipendente e hanno preso in prestito gli alfabeti cuneiformi, siriaco e arabo dalla Mesopotamia, dal siriaco e dalle lingue arabe..
      La realtà è che gli aborigeni sono stati originariamente اکراد Zagros come legname e Lac ČR e….. E iniziare con i turchi Selgiuchidi in conquiste di Anatolia( Il governo romano orientale) L'Anatolia orientale al piede dei curdi è stata in questo open quando curdi come un mercenario al servizio delle unità di Seljuk e gradualmente sulla metà orientale dell'Anatolia che ha superato l'armeno è stato costretto l'immigrazione e اکراد così come اتراک nell'Anatolian Seljuk e, naturalmente, sopravvivono le conquiste ottomane di اتراک all'ovest dell'Anatolia ha contagiato anche d D è stato forzato quando greco e un migliaio di anni il processo di ترکسازی e کردسازی a est e a ovest dell'Anatolia ha continuato fino alla fine della seconda guerra mondiale e il governo ottomano hamidiyeh اکراد( La funzione del Sultano Abdul Hamid) La cosiddetta Alleanza avrebbe lasciato il comitato con ناسیونالیستهای e armeni dell'Anatolia orientale per sempre di compensazione e il proprietario del terreno e sono stati مایملک e migrazioni forzate in Anatolia occidentale insieme a 5 milioni terraferma greca Grecia per l'ovest dell'Anatolia fu costretto a lasciare una mano.
      Nel nord dell'Iraq e Siria, la presenza dei curdi a nord est dell'era è finita e quindi è una città di holaku tempestiva nel principalmente curda Arbil e Kirkuk oggi, come costretto e وحکاری e ghamshlo e حسکه e Dahuk…. Non renderà ma nn آسوری آسوری queste città tutti hanno questo suggerisce il nome, ma ci sono aree in attacco con il califfato holaku Altieri con stimolazione di Nasir al-Din Tusi اکراد in معیت l'Orda ha cominciato a conquistare e distruzione e l'uccisione in settori di cui sopra e, gradualmente, le aree con طوایف کوچنده E combattenti turkmeno ed era di nuovo residenziale. Così وواقعیت è quella Corea del Nord e Siria e l'Anatolia sud orientale (Turchia) Proprietà di آسوری in originale siriaco e armeno e meno di 900 anni e gradualmente è caduto nelle mani di اکراد e اکراد di armeni e siriaci cristiani come آسوری e discesa *!!!!!! Essi imparano. E questa cosa di پانترکها basso ndarandba tranne che پانکردها gravemente امپریالیزم sostegno materiale e spirituale dei media occidentali e per le finalità di mezzi indebolito e futures insicuro e il Medio Oriente sono stati scelti.

      Visualizza  
    • کریم ناصری Ha detto:

      Sono un Marandi e tutti i miei cittadini e i miei provinciali credono fermamente che un giorno la falsa Repubblica dell'Azerbaigian, che una volta era separata con la forza dai bastardi russi dell'Iran, si riconterà a Mam Mihan, cioè l'Iran, e questa è una minoranza molto, molto umile. Panturk sarà finito presto.Questi non si sanno quanti falsi mercenari della Repubblica dell'Azerbaigian Erdoğan sono analfabeti e ossessivi e non hanno un profitto per questi pan-secessionisti.Tutti i 30 milioni di azeri il mio compatriota Soldato belly, ma nostra madre soldato Iran e difeso il granello del nostro suolo E gli elementi secessionisti della battuta del padre di Erdogan
      Si sono ritirati a scapito del loro tradimento presto.Lunga vita all'Iran e alle nobili e disprezzate scuse dei capi della finta Repubblica dell'Azerbaigian e delle teste puzzolenti della falsa Turchia, che se vogliamo tornare ai confini storici, anche la Turchia deve tornare nel paese, cioè il Grande Iran..

      Visualizza  
    • Antiasino Ha detto:

      Kass Nant è un asino senza radici

      Visualizza  
  • کریم ناصری Ha detto:

    Sono un Marandi e tutti i miei cittadini e i miei provinciali credono fermamente che un giorno la falsa Repubblica dell'Azerbaigian, che una volta era separata con la forza dai bastardi russi dell'Iran, si riconterà a Mam Mihan, cioè l'Iran, e questa è una minoranza molto, molto umile. Panturk sarà finito presto.Questi non si sanno quanti falsi mercenari della Repubblica dell'Azerbaigian Erdoğan sono analfabeti e ossessivi e non hanno un profitto per questi pan-secessionisti.Tutti i 30 milioni di azeri il mio compatriota Soldato belly, ma nostra madre soldato Iran e difeso il granello del nostro suolo E gli elementi secessionisti della battuta del padre di Erdogan
    Si sono ritirati a scapito del loro tradimento presto.Lunga vita all'Iran e alle nobili e disprezzate scuse dei capi della finta Repubblica dell'Azerbaigian e delle teste puzzolenti della falsa Turchia, che se vogliamo tornare ai confini storici, anche la Turchia deve tornare nel paese, cioè il Grande Iran..

    Visualizza  
    • Anonimo Ha detto:

      Alcuni dei nostri concittadini stanno ancora sognando l'abbandono, non sanno che Arordoghan ha sognato per loro come Ilham Aliyev Ghulam si è fatto fischiare l'orecchio.. Ma sono diventati ciechi.
      Viva l'Iran e l'Iran
      I topi pan erano sempre presenti, ma non osavano
      In realtà Pan Turk o Pan Kurd tutte queste persone dovrebbero vedere il loro albero, probabilmente un insetto da qualche parte nel ramoscello è sbagliato

      Visualizza  
  • WWW.FARDA.US © 2008-2015, Progetto di Farda.us Ospitato da Farda.us | Tutte le immagini e gli oggetti sono di proprietà dei rispettivi proprietari