جود الهجومية على قدم المساواة أن الخليج الهجومية

فيديو أكبر "عبدي" والفاعل للسينما، وأن جزءا منه لليهود اسم جود» يشير إلى. ويبدو أن هذا صرح أبناء اليهودية احتجاجا على التزوير لبعض أسباب غير معروفة إلى الاعتقاد بأن الكلمة جود الهجومية.

عنوان اليهودية — بعض اليهود واستبدال المستخدمة والعلامة التجارية جود — الدين الإسلامي من قصة سيدنا موسى، نعت اليهود، أن موسى قال له المسلمون. المحاور من المفترض أيضا أن يتكلم في قواعد اللغة العربية، ومصبح السمة على فعیل، وهو وزن الكفة ثلاث رسائل، م لام (مثل كلمة) أدلى. كليم الله عليه بمعنى واحد أن الله هو التحدث معه. يتم اقتطاع هذه العبارة والمفهوم الديني، وليس في بداية اسم الإثنية؛ ومع ذلك، كل جماعة عرقية لها الحق في اختيار اسمها وإذا كان اليهود الجماعات اليهودية أكثر استخدمت لهم نفس النطاق.

وفيما يتعلق بالهودي، لا توجد، كقاعدة عامة، معايير وأشكال قياسية لتلك الكلمة. (ولا كلمات أخرى) لا وجود له وكل كلمة حتى يتغير معناها (أي لا تتحرك بنفس الكلمة ذات المعنى المختلف في اللغة المستخدمة.) يمكن أن تكون واضحة في لغات مختلفة في أشكال مختلفة. اليهود هم شكل آخر من أشكال اليهودية. كما إيهود (الاسم الأول لوزير الدفاع الإسرائيلي السابق) أو يهوذا. (اسم رسل يسوع الناصري) كما أنها واحدة من تركيبات وأشكال الكلمة وليس لها معنى الهجوم أو المهينة. فارس هو شكل آخر من أشكال Pars الكلمة ، الاسم العرقي للشعب الإيراني ،. أخذ العرب كلمة بارس منا وتحولوا إلى فارس في نظامهم الصوتي وعادوا إلينا بنفس الطريقة، واليوم نستخدم فارس والفارسية بدلاً من بارس، في كثير من الحالات.. كلمة السلوقي هي أيضا — التي يستخدمها الإيرانيون للعرب — جاء من الطائي العربي وهو اسم إحدى القبائل العربية الكبرى.. در زبان پارسی میانه، پارتیان لغت طایی را از اعراب گرفتند و تبدیل به تازی کردند و آن را برای همه اعراب بکار بردند. وذهبت الكلمة نفسها إلى مورلانهار في القرون اللاحقة، حيث غيرت معناها، كما هو الحال في مواجهة القبائل التركية غير المسلمة إلى جميع المسلمين، بغض النظر عن الممتلكات العرقية، كما قالوا الصيد، وأصبحوا فيما بعد من الكلاب السلوقية والطاجيكية..

يمكنك ترك الرد, أو تتبع للوباء من الموقع الخاص بك

وصلة قصيرة لهذا المنصب:

8 الرد على جود الهجومية على قدم المساواة أن الخليج الهجومية

  • على وقال أن:

    این سر دنیا به ایشان Jewish یا همان جهود گفته میشه و میفرمایین یک کمدین این کلمه را هم نمیتونه بکار ببره؟؟

    إظهار  
    • المشرف وقال أن:

      یک زمانی به ما هم می گفتند برای احترام به یهودیان، موقع اشاره به آنها Jew (جود) نگویید! می گفتیم پس چه بگوییم می گفتند یک چیز دیگر بگویید مثلا Jewish (اليهود) بگویید. ایراد این استدلال این بود که جو اسم (Noun) است و جوییش صفت (Adjective) باید یک دور جمله را دور سرمان می جرخاندیم صرفا برای اینکه اسم نیاوریم و بجایش صفت بکار ببریم. بعد من متوجه شدم در دانشنامه ها در واژه نامه ها در متون دانشگاهی و تاریخی و حتی ادبیات طرفدار اسراییل هم همین جو را می نویسند. این حرفها مهملات آدمهای بیکار است. اینکه اکبر عبدی رفته مجیز احمدی نژاد را گفته قطعا کار زشتی کرده و باید مردم ایران به این مسئله توجه کنند. اما در رابطه با لغت جهود، اگر یک لغت معنای توهین آمیز نداشته باشد و کاربرد گسترده هم داشته باشد توهین آمیز نیست و می شود بکار برد.

      إظهار  
    • har ki وقال أن:

      شرم که ندارید مساله این نیست که ون حیوان گفت جود. بقیه حرفاش چی؟ پوزخند کثیفش موقع گفتنهمه جهودا بد نیستنچی؟ بازی با جون یه عده جهود دست بسته تو ایران واسه گرفتن سکه.
      شرم کنید حداقل همون گهی باشید که هستید و برین تو همون وبسایتای آقا بنویسین.

      إظهار  
  • mg وقال أن:

    این حرفها مهملات آدمهای بیکار است. اینکه اکبر عبدی رفته مجیز احمدی نژاد را گفته قطعا کار زشتی کرده و باید مردم ایران به این مسئله توجه کنند. اما در رابطه با لغت جهود، اگر یک لغت معنای توهین آمیز نداشته باشد و کاربرد گسترده هم داشته باشد توهین آمیز نیست و می شود بکار برد.

    با ابن نظر موافقم :)

    إظهار  
  • mg وقال أن:

    از ادمین
    كه وقت گذاشته و با حوصله لغات و مفاهيم را توضيح دادند به سهم خودم متشكرم و استفاده كردم
    واقعا احسنت و افرين به شما كه در دوران بي حرمتي و بي بند وباري نوشتن در اينترنت كه اكثرا نه از روي بي ادبي بلكه براي استفاده جنون اميز از اين ازادي قلم را رها مي كنند تا هرجور خواست بچرخدنوشتن با حوصله و مودبانه و با صرف وقت. ان هم براي اطلاع رساني به ديگران جاي تقدير و تشكر دارد :القوس:

    إظهار  
  • تاجیک‌ها وقال أن:

    الطاجيكيه (الطاجيكيه: Тоҷик) نامی عمومی است که بر اقوام آریایی ایرانی‌تبار[14] و فارسی‌زبان که از کهن‌ترین زمان در آسیای مرکزی و افغانستان زندگی می‌کردند اطلاق می‌شود که وطن اجدادی آن‌ها افغانستان، تاجیکستان و جنوب ازبکستان می‌باشد. امروزه افزون بر این مناطق، در ایران، پاکستان، شمال هندوستان و ناحیهٔ سین کیانگ چین نیز به سر می‌برند.[15][16]
    مردم تاجیک از نظر زبان، فرهنگ و تاریخ بسیار نزدیک به فارسی‌زبانان ایران هستند. تاجیک‌های چین، با وجود این‌که به نام تاجیک شناخته می شود به زبان‌های ایرانی شرقی صحبت می‌کنند و از تاجیک‌های ایرانی متمایز هستند.[17][۱۸]
    نام‌های دیگر برای مردم تاجیک، فارسی، پارسیوان یا پارسیبان و دهقان (به تاجیکی: Деҳқон) می‌باشد.[19] دهقان در قدیم به ایرانی اصیل صاحب ملک و زمین اعم از ده‌نشین و شهرنشین اطلاق می‌شده و مقابل تازی و بری پنداشته می‌شده که چادرنشین و بدوی بودند.[20]
    خاستگاه واژهٔ تاجیک نامعلوم است. شرح و بیان معنای این واژه تاریخی در چند مقالۀ علمی تحلیل و بررسی شده‌است. در اینجا دیدگاه‌های چند تن از دانشمندان به طور فشرده در مورد تاریخ واژهٔ «تاجیک» درج شده‌است:
    تاجیک نام قبایل «داها» بوده، پارت‌ها و اشکانیان «دئی»، «تاجیک» و «دجیک» خوانده می‌شدند.
    تاجیک نامی است که ترکها بر ایرانیان نهادند. از آنجا که ایرانیان پارسی کلاهی تاج مانند بر سر مینهادند.
    تاجیک از «تای» است و همریشه با کلمه یونانی «تگاس» به معنای پیشوا و «ددیک».
    تاجیک از ریشه «تژی» در زبان سکایی است.
    تاجیک همریشه‌است با نام مردم ایرانی «تات».[15] (رد شده)
    تاجیک صفت منسوب است از واژه «تاج»، نام یک قبیله.
    تاجیک به معنی آریایی و پاک و نجیب و اصیل‌زاده و میهمان‌نواز[15]
    تاجیک صفت منسوب است از نام قبیله عربی «طای». (رد شده)
    تاجیک صورت دیگری از «تازیک» و «تاژیک» به معنای «عرب» است. (رد شده)
    ت.ب://fa.wikipedia.org :?:

    إظهار  
    • المشرف وقال أن:

      دوست گرامی در دانشنامه اسلام چاپ لیدن (به عنوان یکی از معتبرترین منابع عمومی تاریخ اسلام)، جلد دهم، صفحه ی 62 زیر مدخل TADJIK اینطور آمده:
      (جلد ده من هنا قابل دسترسی است.)

      The traditional explanation of the term goes back
      at least to E. Quatremere, Histoire des sultans mamelouks
      de I’Egypte, ii/2, Paris 1845, 154-5, and was set forth,
      مثل, in Barthold’s E71 art. This derives Tazik, etc./
      Tadjik from the name of the Arab tribe of Tayyi1
      [q.v.], Syriac Tayyaye, meaningArabs”, said to have
      been the first Arab tribe encountered by the Persians
      in pre-Islamic times (this would presumably be from
      contacts with the Lakhmids [q.v.] of al-Hlra, who used
      the Tayyi1 as frontier guards in ‘Irak, with lyas b.
      Kablsa al-TaJI in A.D. 602 actually taking over the
      wardenship of the marches from the Lakhmids), so
      that the Persians then applied it to the Arabs in general.
      The usage of the term may, however, be older
      than the 6th century. It spread eastwards with the
      Arab advance through Persia in the 7th century A.D.,
      and when Arab troops reached Transoxania and first
      encountered members of the Western Turkish empire,
      the latter gradually took over the term, at first applying
      it to all Muslims (between whose component
      ethnic groups they did not as yet distinguish) but subsequently
      to the Iranian peoples of Transoxania and
      then Persia proper, as the Muslim people with whom
      they were, by that time, most in contact.

      توضیح سنتی برای اینواژه حداقل به سال 1845 بازمی گردد که لغت تاجیک از لغت عربی طایی آمده که نخستین قبیله عربی بودند که پارسیان در دوران پیش از اسلام با آنها تماس داشتندو بعدا پارسیان این را برای همه ی اعراب بکار بردند. در قرن هفتم میلادی با پیشروی اعراب در ایران آنها به ماورالنهر رسیدند و با امپراتوری ترک غربی مواجه شدند و آن زمان ببعد این لغت برای همه ی مسلمانان عرب یا غیر عرب و بدون توجه به قومیت آنها استعمال شد.

      اما والتر هنینگ با این ایده موافق نیست:

      W. Henning (cited in M. Mu’in’s ed. of the Burhdn-i
      kdtic, طهران, أنا, 455) therefore concluded that tdftik
      in the sense of “اللغة الفارسية” has nothing to do with MP
      tazik/g and MParth tdzik/g, which exclusively mean
      Arab”, and convincingly postulated an origin for
      tddj.ik in *Tdt-cik, originally *Tdd-cik. Persians migrating
      from Fars to Transoxania would have brought
      with them their own name for themselves and their
      لغة, a name quite distinct from Tazik and Tazik,
      names by which the Persians and Parthians respectively
      called the Arabs.

      هنینگ می گویید این لغت با لغت تازی که پارسیان به اعراب می گفتند تفاوت دارد و از لغت Tdd-cik آمده و گروهی از پارسیان بودند که از فارس به ماورانهر رفتند و نام خودشان را به همراه بردند.

      إظهار  
  • مجهول وقال أن:

    واژه ها تا مورد استفاده قرار نگیرند به خودی خود معانی و مفاهیم مطلقی را منتقل می کنند. بنا براین اون همه توضیح درباره واژه “جود”، که در اول بحث داده شده، هیچ ارتباطی به کار زشت اکبر عبدی خودفروخته به مسعود ده نمکی نداره. همه ما ایراینان می دانیم که در فرهنگ ما به هر مسلمانی بگویند “جود”، برافروخته می شود و این واژه هنگام استفاده در انظار عموم و مورد خطاب و اشاره قراردادن دیگران به روشنی توهین آمیز است، جون علاوه بر یهودی بودن مفهوم دیگری نیز همراه دارد که ما نباید از آن غافل باشیم. از اینها هم که بگذریم وقتی کسی دوست ندارد و ناخشنود باشد از شیوه و شکلی که ما او را نام می بریم، خوب این که دیگه از ادب و اخلاق و انسانیت به دور است که مایه رنجش او شویم و تفاوتی نیست در این که ما دیگران را با واژه زشتی خطاب کنیم یا هر واژه دیگر، مهم بار فرهنگی و منطقه ای واژگان مورد استفاده ماست. بیایید تفاوت میان دو واژه رقاصه و رقصنده را در نظر بگیرید؟ هیچ یک توهین آمیز نیستند. ولی به کدام خانم یا مرد ایرانی را که نیکو می رقصند، می توانیم رقاص یا رقاصه خطاب کنیم؟

    إظهار  
  • الرد على har ki

    :غمزة: :ملتوية: :لفة: :عفوا: :mrgreen: :لول: :فكرة: :الشر: :الرقص: :صرخة: :القوس: :سهم: :غاضب-: :?: :-| :-x :-o :-ف :-د :-? :) :( :!: 8-أو 8)

    WWW.FARDA.US © 2008-2015, المشاريع حسب Farda.us الذي استضافته Farda.us | كافة الصور والكائنات هي ملك لأصحابها