Los estadounidenses tienen el proverbial: Si te gusta pato-pato-como paseo; sonido; si pareces un pato, probablemente sea un pato!

El significado de este refrán es si ves algo que parece un pato o un ganso es probablemente la ballena o no y la cebra es lo que piensa, que es el pato. البته تضمینی هم نیست که حتما اردک باشد؛ مثلا ممکن است کسی یک اردک مکانیکی درست کرده که شما را فریب بدهید یا ممکن است شما علایم اردک بودن را خوب درک نکردید و ایراد از حواس شما باشد؛ اما ظن غالب همان اردک است.

El Sr. Farhadi fue ganador de un Oscar por segunda vez y sumerja en la alegría y honor *. Porque somos Academia japonesa–که هیچ ربطی به ما، به عنوان یک ملت، ندارد–Tan orgulloso de este tamaño es algo más no para honrar a la. De hecho, nada queda para que nosotros en honor a la parada! بنابر این هرگاه نام یک ایرانی، یا هر چیزی که مرتبط به مقوله ایران است، به شکل مثبتی مطرح می شود ما هم به ناگاه غریق در شعف و افتخار می شویم.

Pensé en unos para este honor son tan orgullosos de la nueva نصیبمان no es accidentales. این افتخار جدید مصادف شد با طرح ناعادلانه ی ممنوعیت ورود اتباع ایرانی به آمریکا که با تحریم فرهادی رویه کاملا سیاسی گرفت و به شکلی شانس برنده شدن فیلم را افزایش داد. از آنجایی که جو شدید ضد ترامپ در هالیوود وجود دارد، اینکه تحریم آقای فرهادی به کسب جایزه اسکار یا دستکم ایجاد نوعی همدردی با سازنده فیلم ختم شود، جای تعجب نباید داشته باشد.

Farhadi es uno de los directores más prominentes de los medios de comunicación más conocidos del gobierno, especialmente los Guardias Revolucionarios, que no les gusta el artista, pero no le impiden mostrar y hacer su trabajo.. همین موضوع مخالفت با در نظر گرفتن اینکه تهیه کننده فیلم نخست برنده اسکار فرهادی خود سپاه پاسداران (Pasargad Bank) ha sido, es un poco más complicado.

Creo que le debemos este nuevo honor al menos hasta cierto punto al IRGC. البته این موضوع بدین معنا نیست که لزوما خود فرهادی یا عوامل فیلمش یا کسانی که جایزه را دریافت کردند، مزدور حکومتی باشند یا نباشند؛ صرفا بدین معنا است که سپاه با ابزارهایی این اقدام را مدیریت کرده و در شرایط کنونی که هجمه شدید علیه ایران بوجود آمده، توانسته امتیاز تبلیغاتی بگیرد. این موضوع استفاده از هنر یا حمایت از هنر در مقاطع خاص در میان سازمانهای اطلاعاتی دنیا پیشینه طولانی دارد، بطوری که گاه خود هنرمند هم بخشی از جریان پروپگاندا است؛ و گاه بدون اینکه رسما بخشی از آن باشد در همان راستا فعالیت می کند.

با اینحال اگر رییس جمهور جدید آمریکا تا امروز یک چیز را بخوبی اثبات کرده باشد، آن این است که برای این قبیل تبلیغات و اثرات روانی آن ارزشی قایل نیست. پیش بینی من این است که اگر لزومی به هر نوع تقابل با ایران احساس شود، اینطور تبلیغات سیاسی-هنری بیشتر از همان چند شبکه اجتماعی بردی نخواهد داشت و دستگاه حاکمه آمریکا اقدامات خود را انجام خواهد داد.