Largo Ernest Hemingway dijo:: Todos los pensadores son ateos! Aunque la idea de indulgencia de Hemingway, por lo tanto debe aceptar que incluso sectores son ateos. Casi todos los ganadores del Premio Nobel y la mayor parte de los científicos y pensadores más destacados del mundo son escépticos de la existencia de Dios y esto es incluso antes de que se proporciona a la existencia de profetas, Ángeles, o demonios, o ajanh, un imán y unos 100 mil años han creído el ausente. Conocer que la importancia de este tema es tal que el دیدگاههایی en Irán o en otras sociedades islámicas como Arabia Saudita tratar con seguridad y de la cara incluso la pena de muerte sería. Por lo tanto, cuando se enfrentan con tales cargos (Como la pena de muerte para Insultar al padre de la gpeto) Usted debe saber lo que el alcance de la ciencia cognitiva y la incertidumbre que enfrentamos:
Tengo todo el argumento de que se acredite la existencia de Dios comentarios y ninguno de ellos consiguió válido en términos de la lógica نیافتم. –برتراند راسل، برنده نوبل ادبی (Minutos 9.:00)
اغلب دانشمندان بی خدا هستند؛ تعداد معدودی کمتر از ده درصد به وجود خدا باور دارند. در میان دانشمندان عمده، بیش از نود درصد بی خدا هستند. آنها جنبه های مختلف دانششان را به زندگی روزمره شان انتقال می دهند. این بدین معنا نیست که من تمایلی به موضوعات عرفانی ندارم فقط نمی توانم آنها را قبول کنم. –هارولد کروتو، برنده نوبل شیمی (دقیقه ۲۰:30)
علم حقیقتا باور مذهبی را تباه می کند و چقدر خوب است که چنین می کند. –استیون واینبرگ، برنده نوبل فیزیک (دقیقه ۳۳:30)
ایمان به وجود خدا مقدمه ای برای باور به اصول و قواعد دیگر است. در کشور ما علاوه بر اینکه اعتقاد به وجود خدا به عنوان یک اصل، پذیرفته شده؛ اعتقاد به حقانیت نمایندگان خدا که پیامبران باشند و از سوی او به رسالت برگزیده شده اند؛ اعتقاد به رسالت امامان شیعه که نسل اندر نسل جانشینان پیامبر اسلام هستند و اعتقاد به حقانیت روحانیون و ولایت فقیه که جانشین و نایب امامان هستند هم برای ورود به عرصه های سیاسی و اجتماعی لازم دانسته می شود و در همه موارد موجودیت خدا به عنوان یک اصل غیر قابل انکار مورد تایید جامعه، مقدمه ای است برای پذیرش دیگر اصولی که نظامات سیاسی و اقتصادی بر پایه ی آن استوار شده است.
این ویدیو مجموعه ای است از اظهارنظرهای پنجاه تن از برجسته ترین متفکران و دانشمندان درباره خدا و مذهب که بطور مختصر دلایلشان را در اینباره توضیح می دهند.
مصاحبه شوندگان به ترتیب نمایش:
Lawrence Krauss, World-Renowned Physicist
Robert Coleman Richardson, Nobel Laureate in Physics
Richard Feynman, World-Renowned Physicist, Nobel Laureate in Physics
Simon Blackburn, Cambridge Professor of Philosophy
Colin Blakemore, World-Renowned Oxford Professor of Neuroscience
Steven Pinker, World-Renowned Harvard Professor of Psychology
Alan Guth, World-Renowned MIT Professor of Physics
Noam Chomsky, World-Renowned MIT Professor of Linguistics
Nicolaas Bloembergen, Nobel Laureate in Physics
Peter Atkins, World-Renowned Oxford Professor of Chemistry
Oliver Sacks, World-Renowned Neurologist, Columbia University
Lord Martin Rees, Astronomer Royal
Sir John Gurdon, Pioneering Developmental Biologist, Cambridge
Sir Bertrand Russell, World-Renowned Philosopher, Nobel Laureate
Stephen Hawking, World-Renowned Cambridge Theoretical Physicist
Riccardo Giacconi, Nobel Laureate in Physics
Ned Block, NYU Professor of Philosophy
Gerard ‘t Hooft, Nobel Laureate in Physics
Marcus du Sautoy, Oxford Professor of Mathematics
James Watson, Co-discoverer of DNA, Nobel Laureate
Colin McGinn, Professor of Philosophy, Miami University
Sir Patrick Bateson, Cambridge Professor of Ethology
Sir David Attenborough, World-Renowned Broadcaster and Naturalist
Martinus Veltman, Nobel Laureate in Physics
Pascal Boyer, Professor of Anthropology
Partha Dasgupta, Cambridge Professor of Economics
AC Grayling, Birkbeck Professor of Philosophy
Ivar Giaever, Nobel Laureate in Physics
John Searle, Berkeley Professor of Philosophy
Brian Cox, Particle Physicist (Large Hadron Collider, CERN)
Herbert Kroemer, Nobel Laureate in Physics
Rebecca Goldstein, Professor of Philosophy
Michael Tooley, Professor of Philosophy, Colorado
Sir Harold Kroto, Nobel Laureate in Chemistry
Leonard Susskind, Stanford Professor of Theoretical Physics
Quentin Skinner, Professor of History (Cambridge)
Theodor W. Hänsch, Nobel Laureate in Physics
Mark Balaguer, CSU Professor of Philosophy
Richard Ernst, Nobel Laureate in Chemistry
Alan Macfarlane, Cambridge Professor of Anthropology
Professor Neil deGrasse Tyson, Princeton Research Scientist
Douglas Osheroff, Nobel Laureate in Physics
Hubert Dreyfus, Berkeley Professor of Philosophy
Lord Colin Renfrew, World-Renowned Archaeologist, Cambridge
Carl Sagan, World-Renowned Astronomer
Peter Singer, World-Renowned Bioethicist, Princeton
Rudolph Marcus, Nobel Laureate in Chemistry
Robert Foley, Cambridge Professor of Human Evolution
Daniel Dennett, Tufts Professor of Philosophy
Steven Weinberg, Nobel Laureate in Physics
Descargar archivo
- این مستند را به همراه زیرنویس از طریق این نشانی Atrapar.
- اگر صرفا به زیرنویس نیاز دارید، فایل زیرنویس را به تنهایی از این نشانی Obtener.
Algunos consejos que pueden ayudar
- برای تماشای فایل ویدیویی به یک پلیر که قابلیت پخش فایل FLV را دارد، نیاز دارید. Si no tienes ese plan, Aplicación KM Player Buen plan (Para PC Ordenador) Y es gratis ver casi todos los formatos de video.
- Si su velocidad de descarga de Internet es lenta, puede usar aplicaciones de Administrador de descargas como "J Downloader" Uso.
- Si está utilizando el sistema operativo Windows y después de recibir el archivo de subtítulos, verá las letras de forma ilegible, desde el Panel de control de Windows, en el Apariencia y personalización بر روی گزینه یChange date, Hora, o formatos numéricos y haga clic en el botón Administrativo Opción Cambiar la configuración regional del sistema Y entonces Persa Y al apagar y encender el dispositivo, este problema se solucionará.
دزدی ممنوع!
هر نوع بریدن از نوشته من و انتشار مجدد با نام شخص دیگر در حکم سرقت ادبی (plagiarism) و دزدی در روز روشن است. من تا امروز به این مسئله واکنش نشان ندادم ولی بازنشر نوشته ی من با نام شخص دیگر علاوه بر اینکه اجحاف در حق من است؛ اسباب به اشتباه انداختن مخاطب و گرفتاریهای دیگر می شود.
اگر به نظرتان یک نوشته ارزش اشتراک گذاری دارد می توانید نشانی نوشته را برای دوستانتان بفرستید. اگر می خواهید چیزی را از نوشته ی من ببرید می توانید نشانی وبلاگ من را همراه با آن برای خواننده بفرستید تا بتوانند به اصل نوشته رجوع کنند.
ترجمه این مطلب را بدون اینکه هیچگونه آشنایی با اعتقادات مذهبی دکتر ملکی، رییس پیشین دانشگاه تهران، داشته باشم به او تقدیم می کنم.
روایت می کنند پس از حمله ی اتمی آمریکا به هیروشیما و در جایی که تمام شهر به تلی از ویرانه تبدیل شده بود؛ مردی جارو به دست گرفت تا خیابان را جارو کند. زمانی که او پرسیدند در این انبوه آوار چه جای جارو کشیدن است؟ پاسخ داد که باید از یکجا شروع کنیم!
تصویر اخیر دکتر ملکی را که دیدم یاد آن داستان افتادم. به نظرم دکتر ملکی قبلا از یکجا شروع کرده!
The original video credit goes to Jonathan Pararajasingham at http://drjtp.com.
FAIR USE NOTICE: This video contains copyrighted material the use of which has not always been specifically authorized by the copyright owner. We are making such material available in our efforts to advance understanding of issues of ecological and humanitarian significance. We believe this constitutes a ‘fair use’ of any such copyrighted material as provided for in section 107 of the US Copyright Law. In accordance with Title 17 U.S.C. Section 107, the material in this video is distributed without profit to those who have expressed a prior interest in receiving the included information for research and educational purposes. For more information go to: http://www.law.cornell.edu/uscode/17/
Pi escribió
Esta página fue eliminada del servidor y la versión anterior fue reemplazada. آخرین نسخه کش گوگل، در تاریخ سوم دسامبر ۲۰۲۰، Desde aquí Disponible.
آیا امکان دارد که جهان خود به خود بوجود بیاید آیا این امکان دارد از یک قطره خون یک انسان به وجود بیاید آیا امکان دارد این همه کاءینات به وجود بیاید یک سوال از شما دارم انسان از چی ساخته شده …….. هر چیز که در دنیاد به چشم میخورد کسی آنرا ساخته است چطور ممکن است که این همه کاءینات این همه دریا ها اقیانوس ها این همه پرندگان وحیوانات آبی وخشکه به وجود بیاید :
Mostrarبیگ بنگ ، تکامل ، نظریات علمی و همه این ها ارزشش نزد ما کمتر از فرضیه ساخته شدن از گل است ؟
Mostrar«ساخته شدن انسان از گل» فرضیه نیست؛ باور مذهبی است.
فرضیه حدس و گمان علمی است؛ یعنی بر پایه ی آنچه می دانیم و آنچه صدق آن اثبات شده، گمان های جدیدی مطرح می کنیم که باید بصورت روشمند بررسی شوند تا تایید یا رد شوند؛ اگر تایید شوند نظریه علمی می شوند و اگر رد شوند هم که مردود می شوند. اگر ابزار ابطال کردنشان هم در دسترس نبود معوق می شوند به آزمایشات آینده؛ و اگر ابطال پذیر (falsable) هم نباشند اساسا فرضیه نیستند.
گزاره یا ادعای پدید آمدن «انسان از گل» ابطال پذیر است، چون مادی است و چون ابزار روشمند در جهان مادی برای تایید کذب یا صدق آن وجود دارد؛ فرضیه نیست چون پایه اساس علمی ندارد و اساس آن مذهب است؛ و مردود شده چون خلافش به اثبات رسیده است.
Mostrarانسان از ماده ساخته شده و اینکه جهان چطور وجود آمده و حتی اگر خودبخود بوجود نیامده باشد اثبات وجود خدا نیست . این ادعا یک مغالطه منطقی است به نام دوالحدین جعلی.
https://en.wikipedia.org/wiki/False_dilemma
MostrarCreer en la existencia o ausencia de Dios a cualquier ciencia o evidencia o cualquier experimento no es respondible a sus preguntas.. Solo depende de la comprensión de los seres humanos reflexivos.. با این حال به نظر من انکار خدا مثل این که پدرومادرترو انکار کنی به بگی من خودم تو رحم مادرم بوجود اومدم و تکامل یافتم یا اینکه بقول قوم اینکاها ما فرزندان ماهوخورشید هستیم یا هرچیز دیگی.و این که بقول《 شما حتی اگر جهان ساخته شده باشد باعث وجود خدا نمیشه》 و باید بگم که نظر شما کاملا غیر منطقیه. ¿Puede la máquina que tenemos ahora ser creada gradualmente sin ser construida por nadie?. O el ejemplo más vívido es como una semilla que no se convierte en ninguna planta hasta que se planta, por lo que tiene que ser plantada por alguien para crecer, pero esa planta no puede entenderte y entenderte.. Porque el mundo de la planta es diferente..
MostrarSi, en sus palabras, ninguna ciencia, evidencia y experimentación es receptiva, entonces, ¿cómo lo entienden las personas reflexivas? ¿Cómo esta percepción de los "hombres reflexivos" tiene coordenadas que no se basan en la experimentación, la ciencia o la evidencia?. ¿Cómo pueden el pensamiento y la perceptualidad ser considerados válidos pero no basados en la evidencia?
Tu opinión no importa porque discutimos objetivos. Temas objetivos como la aparición de personas desde el vientre materno o la evolución de sujetos relacionados con el mundo material y su autenticidad se demuestra mediante evidencia y experimentación.. Opiniones de la gente sobre temas subyugativos.
Lo que escribí para otro usuario (Creo que bajo este post o el post "Irdat Borhan Mulla Sadra") Era que si asumíamos que el mundo tenía una causa antes del Big Bang, esta no es necesariamente la causa de Dios, mientras que esta suposición es una gran suposición porque antes del Big Bang no había tiempo para causar.. Este tipo de inferencia es un falso Dhu l-Huddin. Si decimos eso porque no sabemos la razón de algo, entonces esa razón es necesariamente Dios, entonces el "Dios de los agujeros" porque no sabemos nada, no podemos obtener el resultado deseado..
Hay una situación diferente sobre el surgimiento de los seres.. Sabemos con certeza que la complejidad es causada por la evolución y la selección natural. (Objeto/Objetivo) que no requiere creación inteligente.
Lo expliqué aquí antes.:
https://farda.us/?p=4743
Mostrar((نسان از ماده ساخته شده و اینکه جهان چطور وجود آمده و حتی اگر خودبخود بوجود نیامده باشد اثبات وجود خدا نیست))
Mostrarپس اثبات چیست؟؟؟اگر این دنیا خدا وافریننده ای داشت ،چه اشکالی داشت؟اینکه دیده نمی شود؟اگر دیده شود به نظر شما می شود اسم خدا روی آن گذاشت؟چیزی که دیده شود محدود است و محدود محکوم به فناست.اصولا مگر بی نهایت دیده می شود؟؟؟اینکه دنیایی وجود دارد با این همه شگفتی که چشمان کورتان را برآن عامدانه بسته اید،محصول تصادف یا مغالطه ی منطقی است؟؟؟اخرش معلوم نشد قوانین فیزیک را که هاوکینگ عامل خلقت می داند،چه کسی وضع کرده است؟هیچ راهی نیست مگر اینکه اگر عقل سالمی داشته باشید که ندارید به طراحی هوشمند که ما آن را خدا یا الله می نامیم معتقد باشید.مشکل شما این است که اگر این خدا را باور داشته باشید باید دینش را هم قبول داشته باشید ،ومقید به اعمال شایسته باشید و از هوا وهوس و تجاوز وهزار کثافت کاری دست بکشید که نفستان قبول نمی کند.همان اول الف نمی گوئید که مجبور نباشید بعد از آن ب بگوئید.آری از دیدگاه شما خدایی نیست ،دینی نیست و قیامتی نیست.خدا فرمود انا هدیناه السبیل اما شاکراواما کفورا .خدا راه را نشان داده است حالا خواه ایمان اورید وخواه کافر شوید .خدا نه به ایمانتان نیازدارد و نه از کفر شما بیمناک.خیلی حماقت و خباثت می خواهد که به کسی که این همه محبت کنی و حتی هنگام تولد شیر را در سینه مادرش جاری کنی که گرسنه نماند ولی حیف ….
شما یک پاراگراف مطلب نوشتی من اشتباهات و مغالطاتت را نشان می دهم خودت و دیگر خوانندگان قضاوت کنند چند ایراد داری!
اینکه جهان چطور پدید آمده بحث های گسترده فلسفی و تاریخی دارد و هر کدام از راه حل هایی که ارایه می شود ایرادات متعدد دارد و از جمله وجود خدا. مطلبی که من برای کامنت گذار بالا نوشتم این بود که محدود کزدن عومل پیدایش جهان به دو نوع خودبخودی یا طراحی هوشمند مغالطه ای است به نام ذوالحدین جعلی. ممکن است طراحی هوشمندی درکار نباشد و جهان یکباره هم از جایی سر در نیاورده باشد و احتمال سوم یا چهارم یا دهمی در کار باشد که ما نمی دانیم و بتوانیم در آینده بدانیم یا نتوانیم و ندانیم. در هر حالت صورت مسئله لزوما آنطور نیست که شما مطرح کردید. اگرچه برخی از آنچه مذهب ادعا می کند خارح از قلمرو شناخت ما است؛ اما بخشی هم هست که قابل شناخت است و مردود شده. مثلا همانطور که بالا نوشتم ما می توانیم بدانیم و می دانیم که انسان اولین وجود خارجی نداشته چون بر خلاف مقوله ی خدا و پیدایش جهان ابزار شناختش را داریم.
همین یک مورد نقض تمام ادیات ابراهیمی است و هر سه آیین ابراهیمی را مردود می کند؛ چون ما نباید همه ی مدعای آنچه از جانب خدا مطرح شده را رد کنیم؛ صرفا ابطال یکی از اجزا بدین معنا است که این مذهب از جانب خدا نیامده؛ مگر اینکه تععمدا این خدا را درغگو فرض کنیم.
درباره پیدایش جهان و علت اول، علت اول لزوما باید در زمانی پیش از معلول اتفاق بیافتد که اگر بیافتد دیگر علت اول نیست و خودش معلول واقع می شود. چون معلول زمان Es. از آنجا که امروز با فیزیک جدید می دانیم زمان آغازی داشته و آغاز آن بیگ بنگ بوده این خدا نمی تواند پیش از پیایش زمان حادث شده باشد چون نقض قاعده فیزیک است. همانطور که نوشتم به آن سادگی نیست که شما تصور می کنی!
این یک مغالطه منطقی لست به نام مغالطه «پهلوان پنبه»! اینکه یک پدیده باید اثبات شود، لزوما به معنای دیده شدنش نیست. یک پدیده باید ماهیتا ابطال پذیر (falsable)باشد تا اثبات شود. خدا ابطال پذیر نیست بنابر این نمی شود بصورت روشمند اثباتش کرد. اثبات پدیده های جهان مادی از جمله علت ها و معلولات نیازمند ابطال پذیری است. وجود خدا ایرادی ندارد اما تا چیزی اثبات نشود قابل باور پذیری نیست.
اگر منظور از طراحی هوشمند آفرینش هوشمند موجودات است، این موضوع رد شده و بدون تردید ما می دانیم موجودات در اثر انتخاب طبیعی بوجود آمدند. من یک پست مفصل اینجا نوشتم:
https://farda.us/?p=4743
منابع هر بخش از آن نوشته هم همراهش آمده. اینکه موجودات در اثر انتخاب طبیعی پدید آمدند مقوله ابطال پذیر است–یعنی ابزار شناختش را داریم. ادعای دیگر این است که جهان (نه صرفا موجودات زنده) نیاز به طراح هوشمند دارند (Ajuste fino) که این ادعا هم شبه علم است و مردود شده. هیچکدام از اینها به معنای عدم خدا یا اثبات نبود خدا نیستند اما لزوم وجود خدا را در پیدایش موجودات و کائنات رد می کنند.
مطلب دوم اینکه «ماده گرا» (ماتریالیست» همان «مادی گرا» (مقید به مادیات یا زندگی مادی) Fuera de línea. ماده گرا یا ماتریالیست یعنی کسی که معتقد است همه چیز از جمله خودآگاهی انسان حاصل فعل و انفعالات در جهان ماده است. این بدان معنا نیست که خودآگاهی یا تفکر هم ماده است یا خواص مادی دارد. من یک متریالیست هستم–یعنی به دنبال دلایل فرا فیزیکی برای تشریح رویدادهای مربوط به جهان ماده نیستم—اما یک مادی گرا هم نیستم.
یکسان فرض کردن اینها یک مغالطه است به نام Ambigüedad که دو چیز مشابه در نام را یکسان فرض می کند. اما اگر فرض بر این باشد که مادی فرض کردن پایه همه چیز لزوما به مادی گرایی منتج می شود، آنوقت با مغالطه دیگری سر و کار داری به نام مغالطه کامپوزیشن.
اینکه چیزی از چیز دیگر پدید بیاید به معنای حفظ همان خواص و ویژگی ها نیست، جهان از ماده ساخته شده اما من یک مادی گرا نیستم؛ بالعکس خیلی هم طرفدار معناویاتم؛ منتها معنویاتم با مال شما توفیر دارد!
برای اینکه اهمیت اختلاف من و شما را بفهمیم و بدانیم که این بحث بسیار فراتر از ایمان یا عدم ایمان به موجودات فراطبیعی است برای شما یک مثال می زنم:
سیصد سال پیش افغان ها به اصفهان حمله کردند و شاه سلطان حسین بجای دفاع با روشهای مرسوم نظامی، آش نذری نخود پخت و بر هر نخود آن «لااله الی الله» خواند. شاه سلطان حسین به روشهای مادی برای حل مسایل مادی اعتقاد نداشت و از اعماق قلب باور داشت که آنچه می کند راه حل مقابله با نیروهای دشمن است. نتیجه نبرد را همان موقع در تاریخ ها نوشتند.
امروز پیش از اینکه پاسخ شما را بنویسم یک مطلب خواندم که امام جمعه مشهد، علم الهدی معتقد است راه درگیری فلسطینی ها با اسراییل نه معادلات نظامی بلکه روش های خدایی است. آقای علم الهدی عمیقا به چیزی که می گوید باور قلبی دارد. آقای علم الهدی این ظرفیت را دارد که یک ملت را بفرستد دقیقا همانجا که شاه سلطان حسین فرستاد!
زمانی که شما پذیرفیتی برای درک مقولات جهان مادی دلایل مابعدالطبیعه ای ازاعماق قلبت ردیف کنی، آنگاه این موضوع صرفا به مابعدالطبیعه ختم نمی شود و از هر جای دیگری سردرآورد!
این یک مغالطه است به نام ادهام اتک یا حمله شخصی.
شما بجای اینکه ادعایت را ثابت کنی یا نقض ادعای من را بیاوری؛ خیلی سریع نتیجه می گیری که همه ی اینها از سر هوا و هوس و زشتکاری و بی اخلاقی و تجاوز و به قول خودت «کثافتکاری» است؛ فلذا ادعای من نقض می شود و مدعای شما به اثبات می رسد؛ که اینطوز نیست. برای اثبات یک ادعا باید بر صحت ادعا دلیل بیاورید نه صحت گوینده و بالعکس.
جهت اطلاع شما، این کسانی که می گویی در کثافت هستند همانهایی هستند که بزرگترین پیشرفت های تاریخ بشر را مدیون آنها هستید. صد و پنجاه سال پیش، بیش از ۹۵ درصد جمعیت جهان در فقر مطلق بودند؛ کسانی که شما به کثافت کاری متهم می کنی همانهایی هستند که اگر نیامده بودند شما الان در کثافت و فلاکت غوطه می خوردید. از سوی دیگر صد و پنجاه سال گذشته را فقط در ایران برای تمام مصادق مدنیت از حمام رفتن و دوش گرفتن و دبستان رفتن و آب لوله کشی داشتن با ملایان جنگیده ایم. تمام تاریخ مملو است از ستمی که مذهبیون از سودجویی و بی شعوری بر جامعه انسانی کرده اند.
مذهبیون—چه در ایران چه در جوامع دیگر—کارنامه مشخص اخلاقی دارند که بسیار بد است. یعنی زشتکاری نبوده که مذهبیون منشا آن نبوده باشند. هر اندازه دستشان برای تعدی درازتر بوده بیشتر تعدی کرده اند. لامذهب ها و سکولارها سوابق اخلاقی تاریک تر از مذهبیون ندارند؛ اگرچه من معتقد نیستم صرف مذهب داشتن یا نداشتن لزوما به معنای اخلاق داشتن یا نداشتن است.
همانطور که استیون واینبرگ، برنده نوبل فیزیک، می گوید:
Mostrarسوال آیا علم تونسته بگه که قبل از بیگ بنگ چه اتفاقی باعث به وجود آمدن بیگ بنگ شده ؟؟
مسئله ی دوم اینکه نظریه بیگ بنگ هنوز کاملا اثبات نشده ثابت کیهانی یا ماده تاریک یک برهان نقض در نظریه بیگ بنگ است. منتها چون بیگ بنگ تونسته به بسیاری از سوالات پاسخ بده به عنوان یک نظریه درست مطرح شده است.
این داستان بین اندیشمندان علمی هست که اگر تمام دانش فزیک نظری و کوانتوم و شیمی و … در کنار هم جمع بشن به احتمال میتونند قبل از بیگ بنگ رو حدس بزنند.
Mostrarولی ما برای پیدا کردن پاسخ باید به فلسفه و دین مراجعه کنیم . فلسفه هم تا وجود خدا اثبات میکنه اما اینجا پاسخ اصلی دست دین است.
یک سوالی دارم فرض کن یک کارگری داره در یک کارخونه نوشابه سازی کار میکنه با توجه به این شرایط شما چه حقوقی رو برای اون در نظر میگیرد اگر بخواهیم درست عمل کنیم نیاز داریم یک جامعه شناس و یک روان شناس ، اقتصاد دان، و… رو برای این کار دعوت کنیم که هرکی یک پیشنهاد بده جامعه شناس هنجار های اجتماعی رو برسی میکنه میگه ۵ میلیون ، اقتصاد دان میگه اگه حقوق و ۵ میلیون کنی قیمت نوشابه میشه ۱۲ هزار و دیگه به صرفه نیست و میگه ۲ میلیون ، مشاور خانواده میگه باتوجه به روحی این فرد و خانواده ۴ نفره میگه ۳ تومن و همین طور هرکی یه نظری میده . در نهایت یک فرد میان رشته ای که تقریبا از هر ۳ این رشته ها سر در میاره میگه ۲.۵ میلیون تصویب میشه.
حالا بحث اینه ما نباید عالم هستی رو فقط با ابزاری مثل علم بهش نگاه کنیم. علم به تنهایی پاسخ گوی مسئله نیست و باتوجه به دیدگاه خودش داره این مسئله رو برسی میکنه. نتیجه ای که میده نمیتونه قابل استناد باشه چون هم خطا پذیره هم تجربیه .به هر حال نظریات علمی دیگه ای هم بودند که ناقص بودند یا به مرور تکمیل شدند یا توسط افراد دیگه نقص شدند.
نکته آخر اینه که دین مختص به همه زمان ها بوده مفهوم انرژی با مفروضات علمی قرن ۲۱ درست شده برای توضیح ماده ما بحث ذره رو پیش میکشیم از نظر ریاضی ذره یک جسم بدون بعد و بر اساس اون مسائل فیزیک و حل میکنیم و پاسخ میگیریم اما آیا ذره بدون بعده ؟ آیا جسم دوبعدی وجود داره . از نظر برخی از دانشمندان دنیا یک بازی کامپیوتری که ما به صورت کدنویسی کامپیوتر به وجود اومدیم فکر میکنیم دنیا واقعی اما نیست.
از نظر برخی دیگر از دانشمندان ما اصلا وجود نداریم ما احساس میکنیم که وجود داریم چون بینایی جزو حواس و حواس هم خطاپذیره. به هر حال برهان برای رد یک مسئله زیاد است اما ما نباید یک جانبه به قضیه نگاه کنیم و تصمیم بگیریم.
این یک مغالطه است به نام خدای حفره ها (God of the gaps)
نخست اینکه پیش از بیگ بنگ یا انفجار بزرگ زمان وجود نداشته که اتفاقی بیافتد. برای یک رویداد به زمان نیاز است و زمان بعد از انفجار بزرگ بوجود آمد.
دوم اینکه انفجار بزرگ یک نظریه علمی است. در علم نظریه به بالاترین جد قطعیت گفته می شود و انفجار بزرگ یک چارچوب است برای درک جهان.
فلسفه و دین در یک حد از جزمیت نیستند. فلسفه روشمند است و اگرچه چیزی را اثبات نمی کند و ابطال پذیر نیست ولی مجدوده دانایی را نشان می دهد؛ دین اما به معنای پذیرفتن هر باوری از روی شکم است. هیچ حد و مرزی برای پذیرش مهملات دینی وجود ندارد و چون روشمند نیست، تقریبا هر چرندی و هر خزعبلی را می شود به عنوان دین پذیرفت و در طول تاریخ هم همواره همین رویه برقرار بوده است.
این مثال یعنی شما نمی فهمی داری درباره چه افاضه می کنی!
اگر سه شاخه از علم به سه جواب متناقض به یک پرسش یکسان برسند آنوقت شما با علم سر و کار نداری؛ با شبهه علم یا سودو ساینس یا چرند علمی نما سر و کار دارید!
یا مطالعه یک موضوع در دایره روش علمی هست یا نیست؛ اگر هست یا امکان رسیدن به پاسخ دقیق برای یک پرسش در جهان مادی وجود دارد یا ندارد؛ اگر وجود دارد آنگاه این پاسخ تحت شرایط یکسان باید یکسان باشد؛ همینطور باید قابل مشاهده، اندازه گیری و ابطال پذیری باشند. یک پدیده مادی ممکن است ابعاد مختلف داشته باشد؛ اما مطالعه هر پدیده در یک حوزه معلوم است. اگر روش علمی به سه پاسخ متفاوت به یک پرسش یکسان برسد برسد آنگاه لزوما روشها و اندازه گیری اشکال دارد و همانطور که نوشتم نمی تواند علمی باشد.
همانطور که نوشتم یک مغالطه است به نام «خدای حفره ها».
هیچ نظریه علمی (scientific theory) نمی تواند نقض شود. لغت نظریه در علم با کاربرد روزمره اش یکسان نیست. اگر چیزی نظریه علمی باشد در بالاترین حد قطعیت است و هر چیزی نظریه علمی نیست. ممکن است برخی اجزای فرعی نظریات در طول زمان کاملتر شوند اما نظریه نمی تواند مردود شود چون باید به اثبات برسد تا نظریه باشد.
یا شما معنی دانشمند را نمی دانی چیست؛ یا گمان کردی من نمی دانم دانشمند چه کسی است!
Mostrarنظریه ریسمان در یک برهه زمانی مردود اعلام شد.
Mostrarنظریه علمی نمی تواند مردود شود اگر مردود شود نظریه علمی نیست. نظریه کلیتی است که بارها و بارها آزمایش شده و صدق آن به اثبات رسیده. همه نظریات در یک درجه از جزمیت نیستند. برای اندازه گیری جزمیت نظریات از ابزاری استفاده می کنند که به آن criteria of adequacy معادل «معیارهای درستی» می گویند که از این بحث خارج است اما نظریه کلیتی از دانش است که مردود نمی شود.
درباره نظریه ریسمان من یک مستند پاپ ساینس چند سال پیش ترجمه کرده بودم که از اینجا قابل دیدن Es.
مثالی که شما می زنید نمونه ای از مغالطه equivocation است که دو یا چند چیز مشابه در نام را برابر فرض می کند، که لزوما برابر نیستند. فرضیات متعددی با این نام نظریه ریسمان مطزح شده که نظریه نیستند و رد شده اند. این موضوع حتی موضوع مقالات زرد و عامه پسند متعدی با نام نظریه ریسمان هم هست؛ اما تا آنجایی که به فیزیک یا هر شاخه از علوم طبیعی مربوط است، اگر چیزی به عنوان نظریه مورد پذیرش قرار بگیرد نمی تواند با یک یا تعدادی آزمایش رد شود. ممکن است در یک فریمورک بزرگتر که توضیح بهتری از عالم ماده می دهد بعدا ادغام شود؛ اما رد نمی شود.
Mostrarجناب آقای دکتر . تعریف شما از زمان چیه؟ تعریف فیزیک دبیرستان اینه : زمان یک کمیت است. یک امریه که خالقش بشر بوده. زمان به خودی خود وجود خارجی نداره چون ما برای سنجش و محاسبات فیزیک زمان رو درست کردیم. زمان پارامتری نیست که از قبل وجود نداشته باشه و با بیگ بنگ شروع به کار کنه. دوم اینکه چه عاملی باعث وجود بیگ بنگ شده.سوم چطور درمورد دین همچین فکری میکنید ؟ یعنی فقط با علم تجربی ما باید تمام دیدگاه و تفکراتمون رو گسترش بدیم ؟ دین مقوله ایه که به بسیاری از سوالات انسان پاسخ داده و من منکر این نیستم که درش هر جفنگیاتی وارد شده اما ما علم داریم عقل داریم . پروفسور چگینی دکتری فیزیک پلاسما پدر علم فیزیک پلاسما و فرد بشدت مذهبی است. دکتر گلشنی و خیلی از دانشمندان هستند که در علم صاحب نظر هستند و دیدگاه دینی دارند. اصلا بشر نیاز به متافیزیک داره چطور همچین حرفی میزنی؟ در مورد مسئله شبح علمیتون: شما این نظر رو دارید که هر ۳ کارشناس باید به یک مبلغ اشاره کنند؟ خیلی خنده داره . علم الان دارای بینهایت زیرمجموعه و شاخه است که هر شاخه ای برای خودش حرف برا گفتن داره. چیزی که جناب عالی میگی علم باید به یک نتیجه برسه در غیر این صورت شبح علمی میشه. این درسته اما داستانی که وجود داره اینکه هرکس باتوجه به دیدگاه خودش داره درباره مبلغ نظر میده. جنبه های دیگه رو در نظر نمیگیره چون علم شاخه شاخه شده اینجاست که بحث میان رشته ای مطرح میشه. چیزی که شما نوشتی بشدت ساده انگارانست. جناب نظریات علمی ای هم بودند که رد شده اند . نظریه ریسمان در یک برهه زمانی رد شد و دوباره پذیرفته شد. نظریه از اسمش پیداست قابل رد شدن به شرط آنکه دلایل علمی و موجه باشند. در ضمن طبق نظریه انفجار بزرگ همه به این قائل هستیم که ابر سیاه چاله هایی در مون هنگام انفجار به وجود آمدند . حال سوال اینه چه عاملی باعث شده که دنیا بوجود اومده با توجه به گرانش دوباره در یک نقطه جمع نشه؟ یا به عبارت دیگه باعث نگهداری دنیا شده ؟ اینجاست که بحث ثابت کیهانی یا ماده تاریک وسط میاد و خود ماده تاریک یک عامل نقص در مورد نظریه بیگ بنگ هست. منتها همون طور شما اشاره کردی بیگ بنگ به شناخت جهان کمک زیادی کرده دلایل اثباتش بیشتر از دلایل ردش هست اصلا عزیز من محسن شریف پور یه دانشمند ایرانی اثبات کرده بیگ بنگ آغاز دنیا نبوده این اثباتش دنیا رو شکه کرد. این خیلی کوتاه فکری که من باتوجه به این نظریه تموم مبنا های زندگیم و بر این اساس قرار بدم.در آخر من به شما توهین نکردم من تعریف برای دانشمند ارائه نکردم شما در مورد دانشمندان یک دید ساده انگارانه دارید اون هم اینه که فکر میکنید همه دانشمندان دنبال حقیقت علمی هستند . اما داستان اینه که دانشمندان به غیر از اونکه حقیقت علمی هستند دنبال این هستند که تئوری های علمی رو مبتنی بر نظریاتشان ارائه کنند. جدال بین انیشتن و بور سر چی بود؟ اونها که سر نتیجه گیری مشکلی نداشتند سر ارائه تئوری مشکل داشتند . زمانی که نظریه داروین قرار بود وارد کتب های درسی دانشگاهی روسیه بشه دانشمندان روسی نگذاشتند این نظریه وارد کتاب درسی شون بشه نیوتن عقیده داشت خدا یک مکان خلق کرده و بعد زمان فضا رو داخلش قرار داده داستان اینکه اون شخص خدا محور بود و علم رو با توجه به عقایدش بیان کرد. این حرف رو آقای دکتر.
Mostrarمن تا این لحظه که برای شما کامنت می نویسم هنوز یک دانشنامه دفاع شده در یکی از شاخه های علوم ندارم؛ بنابر این دکتر خطاب کردن من بی مورد است. در این وبسایت هم جز عنوان «فرهاد» یا «ادمین» تا امروز استعمال نکردم؛ بعدا هم که دکترا گرفتم اگر نیاز به خطاب مستقیم بود، همان ادمین یا فرهاد کماکان کفایت می کند. عناوین آکادمیک مبارک متخصصات تولید شده ملایان باشد!
من نعریفی از زمان ندارم! سوال شما شبیه این است که از کسی بپرسیم: «به نظر شما پاریس پایتخت فرانسه است یا بلغارستان؟» واضح است که جغرافیای پاریس یک موضوع انتزاعی و سابجکتیو نیست و عینیت دارد بنابر این نظر ما مهم نیست. اگر کسی نظرش بر این قرار بگیرد که پاریس پایتخت بلغارستان است لزوما نظرش نادرست است. برای اینکه بدانیم پاریس کجا است، روش های معلوم داریم که فراتر از نظر افراد است.
زمان یک موضوع سابجکتیو و انتزاعی نیست که مشمول تعریف من باشد. زمان بعد چهارم ماده است و یک مقوله قابل اندازه گیری، قابل مشاهده، و مستقل است که مربوط به دنیای مادی است و بنابر این مطالعه آن در حوزه علم است. اینکه زمان چطور شروع شده هم می دانیم شروعش با انفجار بزرگ یا بیگ بنگ بوده؛ فلذا اینکه نظر شما چه باشد نامربوط است. شروع زمان یک مقوله فیزیکی است، فیزیک جدید هم روش های شناسایی اش را دارد و دانش فیزیک هم می گوید که زمان پیش از انفجار بزرگ نبوده.
نمی دانیم! اما چون الان جواب نداریم معنایش این نیست که شما می توانی جفت پا بپری وسط و عامل دینی برایش بتراشی! همانطور که گفتم این شیادی به نام «خدای حفره ها» است.
در مورد جهان مادی فقط علوم تجربی صلاحیت دارند موضوعات را بررسی کنند؛ در مورد جهان فرامادی–اگر قایل به چنین قلمرویی هم باشیم–من قایل به روشهای دیگر کسب معرفت مانند شهود برای شناخت مابعدالطبیعه نیستم. همین علوم تجربی نشان داده اند آن حالاتی که انسانها به عنوان حالات عرفانی یا فراطبیعی نام می برند در واقع ریشه طبیعی دارند و فراطبیعی و غیر مادی نیستند. در اینباره احتمالا بعدا یک مطلب بنویسم.
بطور کلی بالاترین سطح دانشمندان جهان بیخدا هستند. شواهد نشان می دهد که هرچقدر دانشمندان نخبه تر باشند احتمالا بیخدا تر هستند. قبلا چند جا در همین وبسایت پیوند دادم که بیش از نود درصد دانشمندان عمده بیخدا هستند. منتها اینکه دانشمندان چه عقایدی داشته باشند لزوما به معنای وجود یا عدم خدا نیست. اگر چنین ادعا کنیم یک مغالطه است به نام appeal to authority به فارسی چیزی معادل «توسل به اولیای امور» که مغالطه منطقی است.
اگر فرض کنیم بشر نیاز به چیزی داشته باشد هم به معنای صخت آن نیست. برتراند راسل خیلی خوب نشان می دهد که یک گزاره صحیح است صرفا به دلیل اینکه صحتش اثبات شود؛ اینکه سودمند باشد–به فرض که باشد–لزوما نامربوط است.
علم بینهایت شاخه ندارد و هر شاخه ای از علوم طبیعی یک بخش از جهان مادی را مطالعه می کند. علم دیدگاه نیست. دیدگاه یک موضوع سابجکتیو است؛ علم آبجکتیو و عینی و ابطال پذیر است. دیدگاه یک متخصص علم نیست، برداشت آن شخص از علم است که ممکن است نادرست باشد.
نظریه علمی نمی تواند رد شود. من اینجا با شما یکه به دو نمی کنم و وقت رایگان هم ندارم. صرفا چیزی که می دانم را در اختیار شما می گذرم؛ صرفا چون معتقدم روشهای تمیز سره از ناسره باید در اختیار همه باشد. بقیه اش با خودت است! یکبار در پاسخ این موضوع نوشتم و دوباره بحث نمی کنم.
چرند است!
Mostrarجناب شما درحقیقت من لطف نکردی که تا این موقع شب داری جواب میدی. فردی که مطلب عمومی میزاره باید پی این موارد رو هم به خودش بماله . در ضمن من چیزی از خودم در نیاوردم تموم این مطالبی که گفتم حرف اشخاص صاحب نظر در فیزیک بوده.در رابطه با آقای شریف پور جالبه که شما مطلبی رو نخوندی داری ردش اصلا مقاله علمی ایشون و نخوندم و اینکه صاحب نظران چی گفتند . اونقت داری ردش میکنی خیلی جالبه.
Mostrarاز کامنت هایی که دادی نهایت استفاده رو کردم.
Mostrarدیدگاه فکری تون هم برا بنده روشن شد
به طور کلی ۷۰ درصد برندگان جایزه نوبل در مجموع صد سال خداباور و به طور ویژه مسیحی هستند. اون امار که بیشتر خداناباور هستند مربوط به اکادمی ملی علوم امریکا هست نه جایزه نوبل. بهتره از امار نادرست در ابراز عقیده خودداری کنید.( مراجعه به ویکیپدیا).
Mostrarآفرینش همه تنبیه خداوند دل است
Mostrarدل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
Wessam……. :
یه دنیا سپاس از آدمین عزیز و با شرافت و وطن پرست واقعی، منم با اجازه چند نکته در خصوص اشخاصی که تمامی ادیان رو بر حق میدونن،عرض میکنم،در قرآن به صراحت ذکر کردن که الله به شیطان آمر میکنه که بر آدم سجده کن و شیطان نافرمانی میکنه و خدا شیطان رو از درگاه الهی اخراج میکنه و در سوره ای دیگر از قرآن اومده شیطان میاد و آدم و هوا رو فریب میده و از میوه ی درخت ممنوعه میخورن و …، حالا سوال اینجاست شیطان که اخراج و رانده شده چطور بدون اذن الله میاد وارد درگاه الهی میشه و مُخ آدم و هوا رو میزنه قاچاقی میاد بدون اذن الله خخخخ ؟ و یا شکافتن دریای سرخ توسط موسی برای رسیدن به سرزمین اسرائیل و کوه سینا .. این موسی چطور دریایی به عرض 400 کیلومتر رو شکافت خخخخ / و یا شکافتن ماه توسط محمد با یک اشاره اونم با فاصله 384 هزار کیلومتری ماه نسبت به زمین بدون اینکه سایر تمدن ها در مناطق جهان اون رو بببنن و ثبت یا تایید کنن ، هموطنان میدونم با این خرافات نسل در نسل زندگیهامون رو تباه کردن، خواهش دارم در مورد بیماری اسکیزوفرنی و سندرم مغز پیامبر در یوتیوب ویدئویی هست حتما اون رو ببینید و مصاحبه های بیماران اسکیزوفرنی که توهم شنیداری و دیداری شدیدی دارند رو حتماااااا ببینید، و نظریه من برای تمامی ادیان ابراهیمی این هست که در زمان ابراهیم، ایشون مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی میشن و مردم آن زمان از دانش و فهم و شعور بالایی بخاطر ابتدایی بودن سبک زندگیشون برخوردار نبودند و اونها از این موضوع سوء استفاده کردن و به مرور زمان ثروتمند شدند و با افزایش قدرت این خانواده یا گروه شیاد فرزندان و نوادگان اینها در هر کجای جهان که موقعیت رو مناسب میدیدن برنامه بعدی خودشون یعنی دین جدیدی رو پیاده سازی میکردن و ساده لوحی مردمان سوء استفاده میکردن،و اگر کامنت های زیر ویدئو اشخاص اسکیزوفرنی که توهم دارند رو در قرن 21 بخونید متوجه میشید مردم امروزی هم در جهالت به سر میبرن .. مخلص کلام فقط با علم میشه به جنگ خرافات رفت .. بازم تشکر میکنم از آقا فرهاد عزیز ..
MostrarEven we find ourselves making video content on Instagram quite often.
Mostrar