غياس رضا مرادي العبادي بستان النقش يقول استناداً إلى السكيثيين، داريوس تقع أسباب دينية ونپرستیدن أهورا مازدا أن قتل وألقى بها في النهر إلى اسرایشان؛ وطبعا هذا الموضوع مثل معظم ادعاءاته الأخيرة للحقيقة.

حول الحرية الدينية خلال فترة داريوس سيد دراسات الشرق الأدنى في جامعة ميشيغان چنین می گوید:

.تقريبا كل العلماء الذين قد طرقت هذا الموضوع وجهات النظر الدينية سياسة داريوس مواتية للآلهة لإخضاع الشعوب

ويقول شأن دآريوس أنا عرض التسامح والاحترام للمصري مقاطعة, أما بالنسبة للمقاطعات الأخرى للإمبراطورية.

تقریبا تمامی محققین متفق القول آند که سیاست مذهبی بن بر پایه خوشامد خدایان مردم مد بود نظر. ويقول بریسایانی أن داريوس الأول مقارنة بأجزاء أخرى من تلك الإمبراطورية تظل المصريين الاحترام والتسامح وأشار إلى.

أيضا، عملا تاريخ "الطباعة كامبردج" معظم المصادر أن دراسة تاريخ إيران، داريوش اتفق الزعماء الدينيين المصريين يوافق على رسم معهم، ومثل الدول الأخرى أن تحترم والتسامح. نفس السلوك منه حول معبد أبولو والكشافة بصورة عامة كانت دائماً التسامح الديني نفسه إلى داريوس وهناك اهتمام المؤرخين موضوعية.

این چهره از داریوش با تصویری که رضا غیاث آبادی کوشش می کند در نوشته خود از داریوش نشان بدهد، تفاوت دارد. در واقع غیاث آبادی به دلیل نامعلوم ترجمه نادرستی از کتیبه بیستون ارایه داده. ترجمه کتیبه بیستون را می توانید از انظر هنا:

74. (5.20-30.) Darius the King says: Afterwards with an army I went off to Scythia, after the Scythians who wear the pointed cap. These Scythians went from me. When I arrived at the sea, beyond it then with all my army I crossed. Afterwards, I smote the Scythians exceedingly; another (leader) I took captive; this one was led bound to me, and I slew him. The chief of them, by name Skunkha — him they seized and led to me. Then I made another their chief, as was my desire. After that, the province became mine.

75. (5.30-3.) Darius the King says: Those Scythians ere faithless and by them Ahuramazda was not worshipped. I worshipped Ahuramazda; by the favor of Ahuramazda, as was my

ترجمه از سپهبد گرامی: سکاهای تیزخود از من نافرمانی کردند. من رئیس آنها را گرفتم و کشتم (یعنی هیچ جا نمیگوید زن و بچه و شهر و غیره) و رئیس دیگری بر آنها گماردم. آن سکاها اهورامزدا را نمیپرستیدند. من اهورامزدا را میپرستم. از لطف اهورامزدا بود که من توانستم بر آنها کامرا باشم.
همین عبارت را نیز در مورد ایلامیان نیز استفاده میکند. چنانکه میبینیم لوحه-های ایلامی در زمان داریوش کبیر به خوبی نشان میدهد که ایلامیان خدایگان خود را داشتند و برای آنها نذر میکردند و هخامنشیان/ایرانیان آهورامزداپرست کاری به آنها نداشتند. اینها در لوحه های ایلامی تخت جمشید موجود است.

A) غیاث آبادی به دروغ و جعل, كلمة “خائن” را در متن ترجمه خود وارد کرده است.

اثنان) داریوش کبیر هیچ جا نمیگوید که دین اهورامزداپرستی را بر سکاها تحمیل کرده است و یا بخاطر دین آنها با آنها جنگ کرده است. تنها اختلاف بین داریوش کبیر و رئیس قبیله سکاهای تیزخود افتاد و داریوش یک رئیس دیگر از خود آن قبیله بر آنها گمارد.

سپس داریوش پیروزی خود بر رئیس قبیله که نافرمانی کرد را بخاطر لطف خدا میداند. اما هرگز حرفی از تحمیل دین یا جنگ بخاطر مذهب در این عبارت دیده نمیشود و این بدفهمی و نیت پلید غیاث آبادی (که دکترا ندارد و بیخود به خود لقب دکتر میدهد و آثار دیگران مانند دکتر ارفعی را به سرقت میبرند و زیر نام خود چاپ میکنند) را نشان میدهد.

تمامی اینها را باید در چهارچوب زمان و مکان 2500 سال پیش دید و با این حال, کارهای داریوش کبیر هرگز در معیار آن زمان غیرانسانی نبود. زیرا تمامی متون بیستون اشاره میکند که “سپاه من سپاه ایکس را شکست داد..” و هیچ جا از کشتار غیرنظامیان نمیگوید و جایی حتی کشتار ضعیفان را نکوهش میکند.

در ضمن غیاث آبادی دروغ دیگری اینجا در مورد غرق کردن اسیران در آب نسبت به داریوش داد.