Comentarios: Noticias de BBC, la raza aria y la contra Irán Autores: دشمن الله و عرب.
BBC: یک محقق دانشگاه «کاس مُس» انگلستان نظریه ی شیرازی بودن قبیله ای رو در تانزانیا که سالها به نام ایرانی «زنگبار» نامیده می شد به چالش کشید!
اشرفی بناب:
ما مارکرهای کروموزوم «آی» و دی ان ایه «میتو کونده ریال» مادری این قبیله رو با مارکرهای شیرازی های شیراز و حومه مورد آزمایش قرار دادیم!! و همچنین برای تایید آزمایشات نمونه خونها، آزمایشاتی بر روی قبایل دیگر تانزانیا و دی ان ای باقی مانده از آفریقایی های باستان انجام دادیم! نتایج این آزمایش ها نشون داد که محتوای ژنتیکی این قبیله ی شیرازی تانزانیا در مقایسه با مارکرها و محتوای جِنِتیکی که ما الان در شیراز و حومه و اون حوالی می تونیم پیدا کنیم که بر اساس تئوری های موجود از هزار و چند صد سال پیش با کشتی به آفریقا رفتن و به آن بخش آفریقا به فارسی نام زنگبار را تپاندند!! به مقدار بسیار بسیار محدود و کمی (همش 35-20 درصد بیشتر نیست چش گاوه ) !!!!! به شیرازی های فارس و توابع استان و اونجاها برمی گرده!! و این نشون می ده که تاثیر جنتیکی بسیار کمی، اگر هم گرفتند تازه اگر هم گرفتند از اقوام دریانورد شیرازی قلابی گرفتند. ما به این نتیجه رسیدیم که تمام قبیله های آفریقایی تانزانیا ریشه ی مشترکی دارند که بخش عمده ی محتوای جنتیکی اون ها به جمعیتی از آفریقایی های باستان تانزانیا در ده هزار سال پیش از میلاد برمی گرده که بیش از هفتاد درصد محتوای جنتیکی مرزهای سیاسی امروز تانزانیا و حومه رو تشکیل می ده!! یعنی اصلا شیرازی یی بین این قبیله وجود نداشته!!
...
دو روز بعد:
شیشه های سفارت انگلیس و دفتر بی بی سی در تانزانیا خرد و خاکشیر می شه! و یکی از خبرنگاران زن بی بی سی مورد تجاوز قرار گرفته و همکار مردش هم که برای دفاع از اون درگیر می شه از عقب مورد همون عمل قرار می گیره!!!
...
صبح فردای واقعه: BBC:
توضیح در مورد نتایج یک تحقیق پیرامون نژاد قبیله ی شیرازی تانزانیا:
دکتر اشرفی توضیح تکمیلی در اختیار ما گذاشته است. عنوان آن گزارش ویدیویی هم که قبلا منتشر شده بود، پس از دریافت توضیح زیر اصلاح شد:
اشرفی بناب:
اینجانب در مصاحبه خود با گزارشگر محترم بی بی سی فارسی به هیچ عنوان ادعا و عنوان نکرده ام که «اصلا شیرازی یی بین این قبیله وجود نداشته!!» و این جمله که به اشتباه به عنوان تیتر گزارش انتخاب شده، کاملا با آنچه اینجانب مطرح کرده و باور دارم متفاوت است.
تحقیقات اخیر جنتیکی اینجانب نشان می دهند که عموم قبایل تانزانیا (زنگبار قدیم) و حتی حومه، علیرغم اینکه دارای تفاوتهای جزئی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهای مختلف هم تکلم می کنند، دارای ریشه جنتیکی مشترک هفتاد درصدی هستند و این ریشه مشترک به جمعیتی اولیه که در حدود ده تا یازده هزار سال پیش از میلاد در این بخش از آفریقا ساکن بوده بر می گردد.
این مطالعات جنتیک نشان می دهند که شباهت های جنتیکی قبیله ی شیرازی با فارس ها و شیرازی ها &)) نه به دلیل مهاجرت اقوامی از شیراز… و بنادر خلیج فارس (در همون حدودی که می گین حالا هرچی) بلکه به دلیل مهاجرت و سفر دریایی قبایل تانزانیایی به سمت ایران (در حدود همون ده هزار سال قبل) می باشد!
اندکی تفحص در منابع و مدارک تاریخی موجود نشان می دهد که کلمات «شیراز و شیرازی» و » زنگی و زنگبار»به کرات توسط شخصیتهای تاریخی و مورخان داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفته و دارای معانی مختلفی بوده اند، مثلا به عنوان نامی برای یک قبیله ی باستانی در تانزانیا، نامی برای کشور رسمی تانزانیا و حتی نامی برای سرزمینی که محل اقامت تانزانیایی های باستان بوده است به کار رفته است!! اسناد و شواهد تاریخی و باستان شناسی نشان می دهد که شیرازیان زنگبار اقوامی مهاجر نبوده اند، بلکه از حدود ده هزار سال قبل در همین سرزمین ساکن بوده و مبدا و منشاء بزرگترین ابداعات و نو آوریهای انسان مدرن بوده اند (از جمله ابداع کشتی، ابداع بادبان، ابداع قبیله ی ماسائی، پیدایش نخستین روستاهای کپری و زاغه ای در جهان، اهلی کردن شیر و گاو یالدار و تمساح برای اولین بار، و خیلی چیزای دیگه!).
هر چند بررسی دقیق اینکه شیرازیان که بوده اند، چه بوده اند و چه وقت و در کجای سرزمینهای تانزانیا بوده اند نیاز به تحقیقات جامع زبان شناسان، متخصصان تاریخ و باستان شناسی دارد، امروزه شواهد مختلفی از جمله یافته های باستان شناسی و جنتیک درستی این فرضیه که اقوامی از سرزمینهای دور شیراز به سواحل آفریقا مهاجرت کرده و نام آنجا را زنگبار نهادند را به طور جدی مورد سئوال قرار داده و آنرا رد می کنند.
باور بنده اینست که برخی انسان شناسان و زبان شناسان شیراز برای فرضیه نژادپرستانه و پان شیرازیست خود که قصد توضیح و توجیه تمدن برتر خود و نحوه گسترش فرهنگ و کشتیرانی و بازرگانی پارس و حتی برتری نژادی برخی ایرانیان را داشته است و برای اصالت بخشیدن به این فرضیه خود نیاز به یک نام اصیل و باستانی داشته اند، نام «شیرازی» را که ریشه در زبانهای سواحیلی و تانزانیای باستان دارد را به امانت گرفته و به نوعی مورد سوء استفاده قرار داده اند. و این باور غلط را در بین شما شیرازی های تانزانیا ایجاد کرده اند که در هزار و اندی سال پیش شیرازیان با کشتی به سواحل شما آمده و میان شما ساکن شدند! دلیلی هم که زبانشناسانشان استناد می کنند نام ایرانی «زنگ-بار» است که همانطور که از محتوای جنتیکی تان پیداست و همینطور تحقیقات بسیار جدید و بسیار برجسته و قلنبه شده ی جنتیکی و زبان شناسی نشان می دهند فقط ورود دونفر! No! فقط یکی! یک ایرانی خلیج فارسی بی سروپا کافی بود که نام ایرانی «زنگبار» را به کل کشور شما اماله کند یا بتپاناند!
در حالیکه جریان کاملا برعکس است شیرازی اصیل همین شماها بودید که از ده هزار سال پیش در سواحل آفریقا بودید و شما با کشتی به شیراز رفتید و آن جاها پراکنده شدید و تمدن و «شیر» آفریقایی را با آن یال و کوپالش از آفریقا به ایران بردید و به عنوان نماد ملی بر پرچم و نقوش برجسته هایش حک کردید!!!
دکتر نازبیار اشرفی بناب
دانشگاه کاس مُس – انگلستان
دشمن الله و عرب همینطور نوشت:
Noticias de BBC, la raza aria y la contra Irán
حالا دو کلام هم حرف جدی:
این آزمایش های ناقص و بی مبنا که هزاران بار توسط متخصصان مختلف انجام شده و هربار یک نتیجه ی متفاوت را نمایش داده و می دهد چه چیزی را نشان داده و ثابت کرده؟ این را ثابت کرده که هفتاد درصد از محتوای ژنتیک نمونه های گرفته شده (دقت کنید نمونه های گرفته شده نه جمعیت واقعی ایران معلوم نیست این ها چند هزارم جمعیت اقوام مختلف ایران بودند و با پراکندگی اتفاقی برداشته شدند) با محتوای ژنتیکی مردم باستانی پیش از تاریخ فلات یکسان است!؟ و چون تنها 20 Hacia arriba 35 درصد محتوای ژنتیک این نمونه ها با مردمان آسیای میانه ی و ماورای قفقاز امروزی مرتبط است!!!!!! بنابراین آریایی با مهاجرت وارد فلات نشده!؟!؟ بله مردمان هزاره ی چهارم و سوم قبل از میلاد در آسیای میانه و قفقاز سرجای خود تا امروز ماندند و هیچ کی تا امروز جایگزین ایشان نشد تا وقتی که آقای بناب رفت از مردم آنجا ها نمونه دی ان ای جمع آوری کرد!
آیا نتایج این را نشان داده که پس “آسیانی” هایی که شامل دراویدها و گوتی ها و لولو ها و هوریان و مانناییان و کاسی ها و ایلامی ها و اورارتویی ها و دیگران بودند و تمامی آثار فرهنگ و تمدن و زبان خود را در فلات ایران در کنار سامی های بابلی و کلدانی و آشوری و عبری و آرامی و فنیقی بجای گذاشتند و همگی دارای فرهنگ و نژاد و رنگ پوست و باورها و زبان متفاوت با آرین ها و مردمان هندو اروپایی بودند، این ها آریایی واقعی بودند؟!!!! این نتایج کافی است که نشان دهد که این ها از ده هزار سال پیش از فلات ایران به اروپا مهاجرت کرده و کشاورزی را به مردم عالم یاد دادند؟؟؟!!!! کدام مستندات باستانشناسی رد آن ها را تا اروپا نشان داده و کدام یافته ها آن ها را با نژاد نوردیک در اروپا یکی دانسته؟؟؟؟!!!!! فقط معلوم نیست چرا این آریاهای 10 هزارساله ای که ادعا می شود در فلات ایران بودند فقط در هزاره ی اول یا نهایتا نیمه ی هزاره ی دوم قبل از میلاد توی فلات ایران سر و کله ی زبان و آثار ورودشون پیدا می شه! البته حتما از ده هزارسال پیش تا اون زمان فرصت سر خاروندن نداشتن مشغول ساختن تمدن های سومر و ایلام و جیرفت و سیلک کهن و موهونجودارو و هارپا و اختراع خط و زبان ایلامی و دراویدی و سومری برای این تمدن ها بودن!! اسبهاشون رو هم آریاها از 10000 سال پیش تا این زمان توی اصطبل هاشون مخفی کرده بودن ها که هیچ اثری تا 1500 ق م ازشون توی فلات ایران نبود!! دلیلش هم وجود صلیب شکسته در تمدن سومر است! چون در هزاره های متاخر بسیار بعد از تمدن سومر و عیلام و تمدن های آسیای غربی، آریاها هم این علامت تزیینی را هماند دیگر ملل اقتباس کردند پس حتما آن متعلق به آریایی ها بوده پس حالا که در سومر هست یعنی سومری ها آریایی بودند! اصلا هیچ کس هم به فلات ایران مهاجرت نکرده!!!
چرا ما ابا داریم که تمدن ایران امروز و مردمش هم وامدار ساکنان اولیه ی فلات ایران است و هم وامدار قبایل دیگری که در زمان های متاخرتر وارد این فلات شدند و زبان های ایرانی و فرهنگی نو و نام ایران را برای این فلات با خود به ارمغان آوردند! چرا ما باید خود را تنها به دومی منسوب کنیم و برخلاف تمامی مدارک تاریخی، زبانشناسی و باستان شناسی و غیره دست به جعل و تحریف تاریخ و خزعبل پراکنی غیر علمی و ناهمسو با واقعیات دست بزنیم؟
شما همین 1000 سال اخیر را که جلوی چشم تاریخ بوده در نظر بگیرید! از سقوط سلسله ی ساسانی و باز شدن دروازه های ایران برای قبایل ترک و خزر که بگذریم، از قرن پنجم هجری تا کنون فوج فوج هجوم و مهاجرت دسته های عظیم و قبایل گوناگون ترکان و ترکمانان غز (غزنویان و سلجوقیان و آتابکان و خوارزمشاهیان) و مغولان و تاتاران و آل مظفر و آل اینجو و آل جلایر و آل کرت و آل مظفر و … و قراقویونلو و آق قویونلو و آلاقایی (=ترکان عثمانی) و ترکمانان یموت و … و هزاران هزار ایل و دسته ی بزرگ و کوچک ترک و مغول آیا این خیل های عظیم از آسیای میانه وارد فلات ایران نشدند و در فارس و بختیاری و لرستان و دشت های قزوین و زنجان و آذربایجان و اران و شروان و فلات آناتولی مستقر نشدند؟ آیا همین ها نبودند که به حیات بیزانس پایان دادند و در بالکان پراکنده شدند و مسلمانان بوسنی را اختراع کردند؟ آیا این ترکان بخار شدند و به آسمان رفتند که امروزه آزمایش های ژنتیک، مردم آذربایجان و قفقاز را دارای ریشه ی نژادی مشترک تشخیص می دهد و فقط چند درصد را ترک نشان می دهد؟ و در آسیای صغیر نیز همین طور! آیا پس چون نتایج ژنتیک محتوای بسیار بسیار کمی از محتوای ژنتیکی ترکان را در آسیای صغیر نشان می دهد پس آنجا هم بیایند بگویند ترکان اصلا با مهاجرت وارد ترکیه نشده و اصلا بیزانس را هم تصرف نکرده بودند!!!! ترکان اصلا از دشت قبچاق به فلات ایران مهاجرت نکره بودند!!! پس چه شدند این ترکانی که ایران و آسیای غربی و روم را به خاک و خون کشیدند؟ آیا اصلا پا به این سو نگذاشتند و نیامده بخار شده و فقط زبانشان را باقی گذاشتند؟ یا جز این است که نهایتا در مردمان بومی اران و شروان و آذربایجان، و از آن سو در مردمان چندگانه ی آسیای صغیر (رومی/یونانی/لیکیه ای/ تراسی/ فریژی/کاپادوسی/کیمری/هوری/هیتی ….) درآمیختند؟؟
امیدوارم بخود آییم و ایرانیان را صاحب افتخارات هم آریایی هم آسیانی با هم بدانیم نه آن که بدروغ آسیانی ها را آریایی نامیده و برخلاف تمام حقایق و اسناد تاریخی و باستانشناسی و زبانشناسی آثار ایشان را به آریاها نسبت داده و آریایی را هم در فلات ایران محاصره و مصادره کرده و دروغ را به جهان مهاجرت دهیم!
La respuesta:
El polen de la buena que no tienes que estar en la cresta la objeción misma es طبیعتتان
_______________________________________________________________________________
Libertad de independencia de República de Azerbaiyán del sur
Un mensaje silencioso de nación de Azerbaiyán :Azerbaiyán no interfiere en los asuntos internos de Irán.
Después de los sangrientos eventos relacionados con la población musulmana en el año 1359, drazarbaijan número کثيري de ojanbakhten de personas en ese acontecimiento histórico, que es finalmente de nuevo con Israel para admitir un error por el rhbarit del movimiento de personas en Azerbaiyán, cuando la orientación del ayatolá Shariat que además a la tarea como un hombre de En el sistema, denominado por el reemplazo de Jomeini insistió, omitavan dijo que en el caso de la primera de ellas que fue etiquetado como el sistema en lugar de una ciencia religiosa totalitrhai a la rhbarit, construido, con el primer contraataque por el régimen, personas han puesto su vidas sólo obrai, el mentón y la germinación de onhaita toneladas (b) (E) la confesión y el arrepentimiento del pueblo de Azerbaiyán la experiencia con tal muestra un cambio en el sistema de confiar a los afiliados dentro de la regla وکساني regla naradi subordinado no es posible, la amarga experiencia del otro en el año okhunbar 1385 De la experiencia, en la que protesta civil de la nación, oprimida por el insulto a Azerbaiyán por muchos años othaghir ha sido siempre dependiente en shownista de los medios de comunicación, precisamente en el silencio de la mdaian de los derechos humanos oamadi ! Ohairt y کوجه están entre los mejores en las ciudades de okhiabanahai de Azerbaiyán, por el régimen بخاک, expresa la constante hmani que sangre era el jefe de la azrbaijaniha del binzir de la وفداکاريهاي de la patria, minamidend y janfshaniha de Azerbaiyán verde en su camino como Irán.! Admitir y reconocer, bnaghan com, uchshmha hacia abajo en la lengua de la oficina, como se dirigen a la patria verde,!Como u oazarbaijani Azerbaiyán rojo soldado es omoajab sueldo y anestésico en los días difíciles del calentador y ya no aparece! De hecho, en mayo 1385 De Irán pero esta separación no fue causal, pero eran los ojos de azarbaijani sobre los crímenes del régimen en ese año en Azerbaiyán, cuando. * jangjoi soldado ghayoor ghayoor Azarbayjani, miembro, debe ser como la iraní y la campaña de escarabajo, convirtiéndose en uno de nuestros promociones para sezaish, tari F el. es miembro de Ghayour کندفاصله a بکجا del escarabajo?. La mikhanid correcta de la ari, Azerbaiyán en junio 1385 Separada de Irán. Esta separación no es shrmegin amaazarbaijan y responderá a la larga historia de la serie, lo que:La separación de Azerbaijan e Irán, pero también aquellos que eran Azarbayjani Azarbayjani como temporada gargar. de Irán en relación con el movimiento verde de Irán y las respuestas a glaih de este movimiento hacia el movimiento a Azerbaiyán ملّت npiosten debe señalarse en relación con el hecho de que elegir para esta nación (G) tiene su (Pero el duro momento que usted necesita encontrar ghyart, Azerbaiyán) Miró a un niño más pequeño a expresar sus conocimientos relacionados con oranj les uchshm en su mibandid pasado por pasivos, tal Entezari (Únete a la nación de Azerbaiyán, el movimiento verde)Cuando un no-razonable. por asuntos relacionados a Azerbaiyán a onmidanid no khodmrbot, de maravilla, ¿cómo el mensaje de nación Azerbaiyán mantiene mensaje silencioso? descargar nación Azerbaiyán le es :Azerbaiyán no interfiere en los asuntos internos de Irán.
MostrarLibertad de independencia de República de Azerbaiyán del sur
آکراد mtoham
MostrarHoy en día, se cree que el norte de Irak, el norte de Siria y el sureste de Anatolia han sido durante mucho tiempo historia kurda, y los kurdos han estado presentes junto a las tribus asirias, sirias, armenias, babilónicas y sumerias en Mesopotamia, Anatolia y Siria. Incluso para confirmar esta ilusión, algunos pankurdos han forjado y presentado el alfabeto kurdo antes del Islam. El idioma oficial de Oriente Medio nunca ha tenido un alfabeto independiente y ha tomado prestado de Mesopotamia, el siríaco, el árabe, el alfabeto cuneiforme, el siríaco y el árabe..
La realidad es que los aborígenes han sido originalmente اکراد Zagros como madera y Lac ČR y….. Y empezar con los turcos selyúcidas en conquistas de Anatolia( El gobierno romano del este) La Anatolia oriental a los pies de los kurdos fue este libre cuando los kurdos como un mercenario al servicio de las unidades de Seljuk y poco a poco en la mitad oriental de Anatolia que ha superado al armenio fue obligado inmigración y اکراد así como اتراک a los selyúcidas de Anatolia y, por supuesto, sobreviven las conquistas otomanas de اتراک en el oeste de Anatolia también ha infectado d D se vio obligado al griego y 1 mil años el proceso de ترکسازی y کردسازی en el este y el oeste de Anatolia continuó hasta el final de la segunda guerra mundial y el gobierno otomano hamidiyeh اکراد( La función del Sultan Abdul Hamid) La Alianza llamada dejaría el Comité con ناسیونالیستهای y los armenios de Anatolia oriental por siempre claro y el dueño de la tierra y eran مایملک y migraciones forzadas en la Anatolia occidental junto con 5 millones continente griego Grecia en el oeste de Anatolia fue obligado a abandonar una mano.
En el norte de Irak y Siria, la presencia de los kurdos al norte oriente de la época está sobre y por lo que es una oportuna holaku las ciudades en el principalmente kurda de Arbil y Kirkuk hoy, como forzado y وحکاری y ghamshlo y حسکه y Dahuk…. No se puede representar sino nn آسوری آسوری estas ciudades todas tienen su nombre lo indica esto, pero hay áreas en el ataque con holaku califato Abbasi con estimulación de Nasir al-Din Tusi, اکراد en معیت la Horda comenzó a conquistar y destrucción y muerte en las áreas ya mencionadas y gradualmente las áreas con کوچنده de طوایف Y los combatientes de Turkmen y era otra vez residencial. Por lo que وواقعیت es que Corea del norte y Siria y Anatolia oriental de sur (Turquía) Propiedad آسوری en el original siríaco y el armenio y el menos de 900 años y gradualmente ha caído en manos de اکراد y اکراد de los armenios y los cristianos de Syriac آسوری y descenso *!!!!!! Aprenden. Y esta cosa de پانترکها bajo ndarandba que پانکردها gravemente امپریالیزم apoyo material y espiritual de los medios occidentales y a los efectos de los medios debilitaron y futuros precarios y el Medio Oriente han sido elegidos.
Mucha comida 💩 de burro turco
MostrarSoy un Marandi y todos mis ciudadanos y mis provinciales creen firmemente que algún día la falsa República de Azerbaiyán, que una vez fue separada por la fuerza por los bastardos rusos de Irán, se reincorporará a Mam Mihan, es decir, Irán, y esta es una minoría muy, muy humilde. Panturk se terminará pronto.No se sabe cuántos falsos mercenarios de la República de Azerbaiyán Erdoğan son analfabetos y obsesivos y no tienen ganancias para estos pansecesionistas.Todos los 30 millones de azeríes mi compatriota soldado del vientre, pero nuestra madre soldado Irán y defendió la mota de nuestro suelo Y los elementos secesionistas de la fiesta del padre de Erdogan
MostrarVivan pronto Irán y las nobles y despreciadas excusas de los jefes de la falsa República de Azerbaiyán y las cabezas apestosas de la falsa Turquía, que si queremos volver a las fronteras históricas, Turquía también debe regresar al país, es decir, el Gran Irán..
Manghurd significa literalmente la palabra.
MostrarLa paz sea con vosotros.. Soy Tabrizi, mi patria es Irán. .
MostrarTal vez seas un manghurd o... Nuestros antepasados eran humanos, no animales lobos.
Me hiciste reír.
Kass Nant es un burro sin raíces
MostrarSoy un Marandi y todos mis ciudadanos y mis provinciales creen firmemente que algún día la falsa República de Azerbaiyán, que una vez fue separada por la fuerza por los bastardos rusos de Irán, se reincorporará a Mam Mihan, es decir, Irán, y esta es una minoría muy, muy humilde. Panturk se terminará pronto.No se sabe cuántos falsos mercenarios de la República de Azerbaiyán Erdoğan son analfabetos y obsesivos y no tienen ganancias para estos pansecesionistas.Todos los 30 millones de azeríes mi compatriota soldado del vientre, pero nuestra madre soldado Irán y defendió la mota de nuestro suelo Y los elementos secesionistas de la fiesta del padre de Erdogan
MostrarVivan pronto Irán y las nobles y despreciadas excusas de los jefes de la falsa República de Azerbaiyán y las cabezas apestosas de la falsa Turquía, que si queremos volver a las fronteras históricas, Turquía también debe regresar al país, es decir, el Gran Irán..
Yashasin Marandi
MostrarAlgunos de nuestros conciudadanos todavía sueñan con el abandono, no saben que Arordoghan soñó para ellos mientras Ilham Aliyev Ghulam tenía el oído sonado.. Pero se quedaron ciegos.
Mostrar¡Viva Irán e Irán!
Las ratas de sartén estaban presentes todo el tiempo, pero no se atrevían
En realidad, Pan Turk o Pan Kurd, todas estas personas deberían ver su árbol, probablemente un insecto en algún lugar de la ramita está mal