رها گفت:

بهتر بود در پی نوشت به شهاب سنگ بودن سنگ سیاه اشاره میکردی چون شهاب سنگها تخست نورانی و سفید هستن بعد از مدتی تیره یمشن و تصاویر قدیمی سنگ عربستان هم مشخص میکنه سنگ بهشتی نبوده و از این جور سنگهای سیاه در همه جای دنیا هوجود اره البته سعودی هیچوقت اجازه آزمایش سنگ رو نمیده

ناشناس گفت:

بدور از هر چیز دیگه ای از انتقام ایرانیان از عربستانیهای وحشی بسیار خرسندم

کیوان گفت:

سلام .دوستان اینها مهم نیست.شیعه وسنی مهم نیست ماایرانی هستیم وعربستان تاابد دشمن ما خواهد بود

پوریا گفت:

نکته ای که هست درمورد داستان اصحاب فیل اینکه این همه فیل از کجا امده؟ یا باید از هندوستان آمده باشن که باید از سرزمین ایران عبور میکردن که غیر ممکنه چنین اجازه ای بهشون داده میشد و یا باید از آفریقا بیان که اون دیگه محاله با همچین فاصله دوری بشه چند لشکر فیل و آدمو اونم تو شرایط بیابانی بخوای بیاری عربستان همون نرسیده به کعبه همشون میمردن این داستان شبیح یک افسانه هندی در مهابارتاست که شباهتای زیادی با اون چیزی که تو قرآن هست داره و چون محمد یک بازرگان بوده احتمالا دریکی از سفرهای تجاریش این داستانو شنیده و به عنوان معجزه کعبه به در قرآن آورده وگرنه هیچ مدرکی برای ثابت کردنش وجود نداره که چنین اتفاقی در کعبه افتاده و جالبه فقط در قرآن از این اتفاق گفته شده و ما هیچ روایتی دیگه از این رویداد که چند لشکر فیل با سنگ ریزه کشته بشن نداریم

زین العابدین میرحسینی گفت:

بهر حال کینه و عداوت بین اعراب و ایرانیان قابل کتمان نیست ،،،کاری نکنیم که مسلمین از فرط ظلم در جوار دیگران بایستند،،،اما قرامطه را هم تحسین میکنم

ناشناس گفت:

سلام انسان خداباورانسان سالمی نیست وپوچ گراست ماهرچی رونمیدونستیم ربطش میدادیم به خدامثلامانمیدانستیم که زلزله وسیل وبارون چگونه بوجودمیاد تااینکه علم به وجوداین اتفاقهادست یافت وقرآن هم هیچی به جزمزخرفات وسکس ووحشت نداره مثلا درسوره نساء آیه ۳۴گفته که زنت روبزن وودرسوره بقره نوشته خداوندآسمان رومانندسایبان برروی سرموسی وطرفدارنش قراردادوازآسمان بلدرچین بریان فرستادآخه خداآشپزخونه اش کجاست یاچاپ خونه اش کجاست که قرآنی که کتاب آسمانی روازآسمان فرستاده دست محمد

حاج و واج گفت:

مانده ام از ادبیات بکار رفته در بین همزبانها !!
چه موافق مقاله و چه مخالف ، بنظرم بودند اشخاصی که از جملات سخیف برای بیان نظراتشان استفاده کرده اند ، من تمام نظرات را خواندم ،، متوجه شدم که حمله هایی به مرکز پرستش مسلمانان (کعبه) انجام گرفته که اولین را عده ای نزدیک به افسانه میخوانند و دومین حمله را منتصب به فرماندهی در بحرین … توجه کنین اتفاقاتی در گذشته نسبتا دور افتاده یا به اصطلاح قدما :یکی مرد و یکی مردار شد و یکی هم به عذاب الهی گرفتار شد ،،
روزی روزگاری یکی یک عملی را انجام داده ، متوجه باشیم الان که در این سیاره حضور داریم حداقل به این مسئله فکر کنیم که شخص ما برای مفید بودن چه کاری بایست انجام بدهیم ، من فکر میکنم اگر هر کسی دارای هر آیین و مسلکی هست نتیجتا این آیینها خواسته که از ما انسان بهتری برای لحظاتی که در آن هستیم بسازه ، حتی اگر کسی به هیچ آیینی پایبند نیست هم بهتره برای شخص خودش با دریافتهایش از طبیعت و مطالعات و اکتساباتی که داشته سعی در تبلور روند زندگی شخصیش داشته باشه ،، همین ،، فکر نمیکنم دیگر زمانی داشته باشیم که انرژی هدر داده و وارد بحثها و فحشهای خواب آور شویم ، یمقدار آروم باشین ، برسین به زندگیتون ، اگر فضل و دانشی هم در خودتان سراغ دارین و خواستین به اشتراک بگذارین به حرمت دانسته ها و باورهایتان هنگام خروج کلمات کمی تامل بفرمایین لطفا،
قربان همگی ،

ناشناس گفت:

حقیقت تلخ است

داریوش گفت:

چقدر دروغغغغغ

درواقع پس از مرگ ابوطاهر قرمطی بود، که قرمطیان دانستند محال است به هدفشان برسند بنابراین سنبربن حسن قرمطی، در روز عید قربان ۳۳۹، حجرالاسود را -که در این مدت به خوبی و در پوششی نقره‌ای نگه‌داری می‌شدـ در حضور فرماندار مکه از درون جوال بیرون آورد و با همان پوشش نقره‌ای در جایگاهش نهاد.در ۳۴۰، چند ماه پس از بازگردانده شدن و نصبِ دوباره حجرالاسود، پرده‌داران کعبه آن را از جایگاهش بیرون آوردند و با به کارگیری طوق جدیدی از نقره محکم‌تر کردند. این طوق در ۵۸۵ به دستور داوود بن عیسی حسنی، فرمانروای مکه، برداشته شد.

تف به شرفت ادمین دوراری