توهین های مکرر و نژادپرستانه ی هواداران تراکتورسازی به مردم شریف افغانستان

تراختور

تراختور

پان ترکیستها و قومگرایان ترک گرا — که از لایه های کم سواد و عقب افتاده جامعه ایران و آذربایجان هستند — برای توهین نژادی و تحقیر مردم پارسی زبان ایران، به آنها فارس افغانی یا فارس افغانی نژاد می گویند؛ غافل از اینکه افغانی بودن یا افغانی زاده بودن به هیچ عنوان اسباب شرمندگی نیست و مردم شریف افغانستان سالها در ایران وظیفه انجام کارهای دشور را بر عهده داشتند و بسیار بیش از پان ترکیستهای مفت خور و طلبکار در توسعه ی ایران و پیشرفت و آبادانی کشور ما سهم دارند.

این قبیل توهین ها متاسفانه به فضای استادیوم های فوتبال ایران هم سرایت کرده ودر بازیهایی که یک سوی آن تیم تراکتورسازی یا به قول پان ترکیستها تیم «تیراختور» باشد و در سوی دیگر تیم فارسی زبان و یا از شهرستان دیگر بازی کند، علاوه بر انواع و اقسام ناسزاهای ناموسی و شعارهای ضد ایرانی و توهین به تمامیت ارضی و هویت ملی ایرانیان، شعار فارس افغانی نژاد یا شعار آذربایجان مال ما است، افغانستان مال شما است (آذربایجان بیزیمده، افغانستان سیزینده) هم سر داده می شود.

به گزارش سایت باشگاه پرسپولیس، امروز هم پان ترکیستها و هواداران تیم تراختور در جریان بازی با پرسپولیس شعارهای نژادپرستانه و ضد ایرانی سر دادند و توهین نژادی کردند. موضوع افغانی خواندن تیم های پرسپولیس و استقلال موضوع تازه ای نیست و اخبار آن بارها از رسانه های دولتی ایران هم منتشر شده. همانطور که اشاره کردم افغانستانی بودن و محبوب افغانستان بودن بسیار هم خوب است و باعث افتخار است که تیم های ایرانی محبوب افغانستان هم باشند؛ اما این کار زشت که مشخصا برای توهین قومیتی و نژادی انجام می شود قابل اغماض نیست و مسئولین فوتبال ایران باید با آن برخورد جدی کنند.

You can leave a response, or trackback from your own site

پیوند کوتاه به این نوشته:

79 پاسخ به توهین های مکرر و نژادپرستانه ی هواداران تراکتورسازی به مردم شریف افغانستان

  • nini گفت:

    zende bad turk marg bar farse sag AKHEY ye farse sag gheyrati shode

    نمایش  
    • مهران گفت:

      حرامزاده خوب چرا فارسی می نویسی؟! به همان زبان مغولی خودتان می نوشتی. پان ترک خر

      نمایش  
    • Aynaz گفت:

      بله، جناب نره آدمین درست اشاره کردند! افغانی‌ها انسانهای شرافتمندی هستند و هزار بار به این فارسای بی‌شرف حیوان می‌ارزند؛ و شاید بیشتر.
      لکن بهتر است از این بعد به جای ‹فارس‌های‌افغانی›، از اصطلاح ‹فارس‌های‌تاجیکستانی› استفاده شود…
      البته بهتر آن است به جای این هر دو، از همان اصطلاح مقبول ‹فارس‌سگ‌› استفاده شود. زیرا از آنجا که فارسها سگ هستند، نامیدن آنها به نام اصلی‌شان توهین محسوب نمی‌شود. و بلکه این کار شایسته تقدیر نیز می‌باشد. و ما نبایست با نامیدن فارسها به نامی بغیر از سگ، تاریخ را جعل کنیم… و اگر این کار را نیز انجام دهیم، آنها مقاومت میکنند. چرا که: هرکسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش…
      جناب نره آدمین، اگر افغانستانی بودن و محبوب افغانستان بودن بسیار هم خوب است و باعث افتخارتان است، آن پرچم نره شیرتان را بردارید و میان افغانی‌ها علمش کنید و ترتیبی اتخاذ کنید بلکه افغانستان به ایران ملحق شد و وسعت باغ‌وحش ایران، با تنوع گونه‌های حیوانی‌ای همچون شما و برادران هم‌نژادتان، بیشتر شد… آن موقع راحت‌تر میتوانید در چندین جبهه با پان‌تورک‌ها و پان‌عرب‌ها و سایر پان‌ها مبارزه کنید…
      افغانی خطاب کردن فارسها، همانقدر توهین به افغانی‌ها محسوب میشود، که سگ خطاب کردن فارسها، همانقدر توهین به سگ محسوب میشود…
      لکن فارسها دست پیش گرفته‌اند تا پس نیافتند، چرا که عوض انکه سگ‌ها از اینکه از نام آنها برای نامیدن فارسها استفاده میکنیم، شکایت کنند، این فارس‌ها هستند که با پیش دستی میخواهند بگویند که (مثلا) از سگ‌ها سرتر هستند… درحالیکه در آخرین مذاکره‌ای که بین سگان و فارسها مبنی بر توافق بر قرار گرفتن فارسها در جرگه سگسانان صورت گرفت، سگها زیر بار این توافقنامه نرفتند و پان ایرانیستها با جعل و تحریف (به دروغ) اعلام کردند که این کار با رضایت سگها صورت گرفته است…
      البته اهورامزدا و اهوراسوناتا شاهد است که من این حرفها را از خودم نگفتم. چرا که من همانند جناب نره آدمین دروغگو نیستم. من یک دوست پان ایرانیست داشتم (البته حالا رابطه‌مان شکرآب شده) که این حرفها را او برایم نقل کرده بود. وگرنه من خودم قبلا به اشتباه بر این باور بودم که قرار گرفتن فارسها در گروه سگسانان با توافق سگها و سایر وابستگان صورت گرفته است…
      تصویر دوست پان‌ایرانیستم را این زیر برایتان گذاشتم، علیرغم شباهتی که به جناب آدمین دارد، امیدوارم به وجوه تمایزش پی ببرید…
      tinyurl.com/MyPanIranistFriend
      این دوست پان ایرانیست من بسیار باسواد میباشد و اخیرا عناوین بزرگترین پروفسور و بزرگترین فیلسوف قرن را به خود اختصاص داده است…

      نمایش  
      • جاسم الغبیشی الاحوازی گفت:

        اینازAynaz
        بمن سکس میدی؟
        فاخته زمانی هم مرتب بمن سکس میده
        :wink: :-P :lol:

        نمایش  
      • ناشناس گفت:

        پس تورک خر هم توهین به خر است دیگه جمع کن این بساطو حرامزاده بین مردم اختلاف ننداز مردم به اندازه کافی بدبختی دارن ارزش هرکسی هم به شعور وانسانیتش هست نه نژاد و زبانش من خودم ترک و لر و بیشتر خودم رو ایرانی میدونم

        نمایش  
    • Aynaz گفت:

      یک پان‌ایرانیست درحال وبگردی…
      imagesturk.net/XAo

      نمایش  
      • ناشناس گفت:

        آیناز واقعا یک *نده به تمام معنا هست ظاهرا حداقل آدرستو بده همه بفهمن تا از طریق این سایت نخوان باهات رابطه برقرار کنن *نده خانم

        نمایش  
    • Aynaz گفت:

      کوروش بزرگ در حال آمیزش با یک پان ایرانیست
      tinyurl.com/Paniranist85

      نمایش  
    • Aynaz گفت:

      پاینده خلیج تاابد عربی
      tinyurl.com/q7sm2s3

      نمایش  
    • سینا گفت:

      ک*رم تو ک*ه ننه هر چی ترک خرو خر زادست بسوزین از سوزش این درد مجبورتو ن می کنیم بچه هاتون فارسی یاد بگیرن مرداتونم فقط جای خر ازشون کار می کشیم زناتونم که فقط بدرد جندگی می خورنو شهرتشون
      تو هرزگی همه جا بخش پس دیگه اینقدر ار ار نکنین

      نمایش  
    • Aynaz گفت:

      افغانی‌ها انسان‌های شریفی هستند و به همین دلیل است که آدمین سایت با ارسال چنین پستی، خواسته که خود را به افغانی ها نسبت دهد…. و برای خودشیرینی برای مخاطبان افغانی خود، به دروغ اعلام کرده هواداران تراختور به افغانی‌ها اهانت میکنند و سپس بابت این کار هم از حقوق افغانی‌ها حمایت کرده….
      درحالیکه افغانی های شریف، آدمین و کلا ایرانیان فارس را به تخم خود نیز حساب نمیکنند و تلاش آدمین که به سفلیس مغز مبتلا گشته، بیهوده خواهد بود و نخواهد توانست ایرانیهای کثیف را به افغانی‌های شریف و پاکزاد بچسباند….!
      زنده باد افغانی‌های غیرتمند…

      نمایش  
    • Aynaz گفت:

      جناب نره آدمین، لطفا شعارها را تحریف نکیند، اصل آن شعار جعلی که در بالا نوشته اید، بدین گونه است:
      آزربایجان بیزیمدی، تاجیکستان سیزیندی

      نمایش  
    • AYNAZ گفت:

      nini
      خفه شو تورک ک*نی
      من دیگه تصمیم گرفتم به فارسهای سگ وافغانی های بوگندو ک*س بدم
      :evil:

      نمایش  
  • saeed گفت:

    من فکر میکنم که نباید همه را با هم قاطی کرد من دوست ترک زبان دارم که خود را ایرانی میداند و به کشورش ایران افتخار میکند اما باز باید دید ریشه این توهینها از چه منبعی سرازیر میشود همه برمیگرده به سیاست که به قول معروف سیاست پدر مادر نمیشناسد …
    من عرب زبان ایرانم
    من ایرانیم
    و ایرانی میمیرم
    زنده باد ایران و ایرانی …

    نمایش  
    • Aynaz گفت:

      آری. اینجا طویله فارسها نیست که همه را باهم قاطی کرد و در این میان حساب و کتابی وجود دارد.
      من خودم یک دوست فارس دارم که خود را افغانستانی میداند و به افغانی‌ها هم افتخار میکند، چرا که هم‌رای با جناب نره آدمین است و افغانی‌ها را انسانهایی شریف میداند و از ایران متنفر است اما حالا باز باید دید که ریشه علاقه امثال اینگونه فارسها از چه منبعی سرازیر میشود؟ همه برمیگرده به سیاست که به قول معروف سیاست بابا و مامان نمیشناسد …
      دوست من، فارس زبان افغانی است
      او ایرانی است
      ولی افغانی خواهد مرد
      زنده باد افغان و افغانی…

      نمایش  
      • ناشناس گفت:

        حالا شبی چند میگیری آیناز جون از پشت چند؟ جلو چند؟ در ضمن یه سوال دیگه شما پان ترکها همه از این راه پول در میارین؟ مردها از لواط دادن زنا از زیر این و اون خوابیدن

        نمایش  
  • ali گفت:

    دلم خنک شد از اینکه زورتان غرفت یاشاسین بیرلاشمیش azerbaijan

    نمایش  
  • hasan گفت:

    آریایی توهمی بزرگ

    آریا و آریا باوری افسانه ای بیش نیست. بر همگان آشکار است که در تاریخ و ادبیات ما حتی در افسانه های ملی تا این اواخر نامی از قومی به نام آریا وجود نداشته و ذکری از آریاییان در میان نبوده و چنین کلمه ای در قاموس زبان فارسی و زبان های مجاور به مفهوم قوم و مردمی در تاریخ وجود نداشته.

    ظاهرا لفظ آریا به مفهوم یک قوم ، ابتدا از طرف نازی های آلمان که به نژاد برتر معتقد بودند، در مفهوم «آلمانی اصیل» به زبان ها افتاده و روز به روز بردامنه اش افزوده شده است و نویسندگان بعدی در این راه چنان تاخته اند که گویی تاریخ (حداقل تاریخ اروپا وقسمت اعظم آسیا) با آنان شروع میشود.

    این ایده کذائی که از آلمان نازی شروع و به کشور ما هم به دلایلی که اشاره خواهد شد سرایت کرده بود ، در دوران پهلوی دوم به اوج خود رسیده و شاه را چنان تحت تاثیر قرار داده بود که خود را «آریا مهر» ملقب نموده بود!! که همانند لنگه دیگرش «شاهنشاه» ترکیبی غلط و بی معنی از لحاظ گرامری است. به علاوه آریا باوری پایه تفکر ناسیونالیستی طیفی از ملی گرایان قرارگرفت که بعد از زوال سلطنت پهلوی هم به بقاء خود ادامه داد.

    لیکن باید از نظر دور داشت که تاریخ از قومی بنام «آریا» خبر ندارد . البته اگر برخی به اصطلاح باستان شناسان وطنی متعصب که اصراردارند هر شئ زیر خاکی را به نام این قوم موهوم ثبت کنند ، اجازه دهند ، حتی جغرافیا نیز تکه سفالی نیز از آنان در سینه ندارد.

    ارانسکی درتایید این نظر میگوید: «مجموع مدارک تاریخی و فرهنگی و زبانی که از فلات ایران به دست آمده (بویژه آنچه مربوط به بخش غربی آن میشود) نیز حاکی ازآن است که زبان ساکنان اصلی و بومی سرزمین مزبور نه به گروه آریایی مربوط بوده و نه (چنانکه مفهوم وسیعتری را در نظر بگیریم) به زبان های هند واروپایی«

    البته ارانسکی این سخن را با قبول اصل وجود آریایی ها میگوید. حال آنکه آریا گرایی افسانه ای بیش نبوده و هنوز آریا باوران نتوانسته اند حتی برای این قوم موهوم محل زیست معینی مشخص نمایند!!! عجیب است که ارانسکی از» گروه زبان های آریایی!» سخن به میان می آورد و حال آنکه خود وی پیشتر اذعان دارد که از به اصطلاح زبان آریایی «هیچ نشانی» در دست نیست.

    جهت آشنایی با ماهیت و نحوه شکل گیری این افسانه عجیب معاصر به ذکر گوشه ای از نوشته های “موریس دوورژ” ، استاد حقوق و علوم سیاسی فرانسه می پردازیم:

    “نظریه هایی «نژادی» که تاکنون بیان داشتیم هر چند غلط باشند . دست کم بر برخی واقعیت ها تکیه دارند . مثلا یک نژاد سفید ، یک نژادسیاه ، یک نژاد زرد وجود دارد که میتوان آنها را از هم باز شناخت . برعکس نظریه های مربوط به نژاد آریایی ، کاملا سرگیجه آور است . چرا که هیچکس نژاد آریایی را ندیده است و هیچکس توفیق تعریف آن را نیافته است”.

    درسال 1787 زبان شناسی بنام “جونز” که از شباهت های میان زبان های سانسکریت، یونانی و لاتینی، آلمانی و سلتی یکه خورده بود ، فکر کرد که همه این زبانها ریشه مشترکی است و از یک مادر زبان که برای ما کاملا نا آشناست مشتق شده اند.

    در سال 1813 “توماس یانگ” این زبان مادر را هند و اروپایی نامگذاری کرد.

    درسال 1861″اف. ماکس مولر” مردمی که به این زبان سخن می گفتند را «آریایی» نامید، ولی بعدا توضیح داد که تعریف از مردم آریایی فقط جنبه زبان شناختی دارد.

    “ماکس مولر” چنین نوشت: به عقیده من نژاد شناسی که از نژاد «آریایی» و از »خون آریایی» از «چشم و موی آریایی» سخن میگوید ، به همان اندازه غلط فاحش میشود که اگر زبان شناسی از (افسانه) فرهنگ (دولیکو سفال) یا درازسران یا صرف و نحو «براکی سفال» یا گرد سران سخن گوید .

    در سال 1840 “پوت” چنین نتیجه گرفت که آریایی ها از دره سیحون و جیحون آمده اند
    در سال 1868 “بن فری” سرچشمه آنان را از شمال دریای سیاه ، میان دانوب و دریای خزر انگاشت.
    در سال 1871 “جی سی کنوک” اصل آنان را از محلی بین دریای شمال و اورال دانست.
    در سال 1890 “دی. سی. بریتون” آنان را اهالی آفریقای شمالی به شمار آورد.
    در سال 1892 “دی. گوردون چایلد” آریایی ها را از مردم روسیه جنوبی شمرد.
    در آغاز قرن بیستم” کی. اف. جی. هنسن” مهد آنان را کرانه بالتیک گرفت.
    در 1921 “کوسینا” با دقت کمتر آنان را فقط در شمال اروپا جای داد.
    در “1922پیتر جیلیز” مسکن اصلی آنان را مجارستان شمرد.

    و… هکذا

    انبوه نظرات در مورد منشا آریایی خود بر پوچ بودن آن دلالت دارد هنوز هم این نظریات ادامه دارد.

    در این بین دو نویسنده ، افسانه های نژاد آریایی را ضمن استنتاجهای کاملا متفاوت به مردم شناساندند.

    نخستین آنها “آرتور دوگوبینو” (1816-1882) یک فرانسوی هوادار سلطنت ، ضد آزاد منشی و ضد دموکراسی است. کتاب اساسی وی تحت عنوان «گفتگو در باب نابرابری نژاد های بشری (1852-1855) افسانه آریایی ها را برای توجیه نابرابری اجتماعی در درون هریک از ملتها به کار گرفت. “آرتور دوگوبینو” میگوید : میان اشراف و مردم عادی اختلاف نژادی است. اشراف اروپایی همه از آریایی ها یعنی نژادی که بر حسب طبیعت ، مسلط و تمدن را او خلق کرده است، منشعب میشوند.

    برخی از شاگردان “گوبینو” چون “واشر دولاپوژو” و “آمون” کوشش کردند تا این نظریه را از نظر علمی مورد بررسی قرار دهند و بدین منظور از علم آمار برپایه اندازه گیری جمجمه انسانها بهره گرفتند . از اینجاست که قانون ادعایی جامعه شناختی آمون پایه گرفت که بر اساس آن دراز سران (یعنی آریاییها) درشهر ها بیشتر از روستا ها هستند . بعدها معلوم شد که این قانون یکسره نادرست است.

    دومین پایه گذار آریایی گرایی “هوستون استیوارت چمبرلن” (1855-1927) است، پسر یک فرمانده نیروی دریایی و ستایشگر شیدایی ژرمنها که در سال 1916 در بحبوحه جنگ به تابعیت آلمان در آمد . او در سال 1899 در اثر عظیم یک هزار صفحه ای خود تحت عنوان «پایه های قرن بیستم» با استفاده از افسانه آریایی ، به مدح آلمان ها پرداخت . او بجای اینکه مانند “گوبینو” آریایی ها را با یکطبقه ، یعنی آرسیتو کراسی ، یکی بداند آنان را با یک ملت ، یعنی آلمان ، یکی دانست و چنین نوشت : اهمیت هر ملت به عنوان قدرت زنده امروزی متناسب با خون اصیل آریایی آلمانی جمعیت آن است و از سوی دیگر کوشید تا نشان دهد که همه نوابغ بزرگ عالم بشریت همچون ژول ورن، اسکندرکبیر، جیوتو ، لئوناردو داوینچی ، گالیله ، والتر و لاوازیه خون آریایی آلمانیان باستان را در رگ داشتند . بنظر وی شخص مسیح نیز از آلمانیان باستان بوده است.!!!

    درهر حال اندیشه ریشه واحد زبان های هند و اروپایی ، دنباله طبیعی فرض نژاد واحد برای هندیان و اروپاییان بوده است که هم اصل و هم فرع هر دو بی اساس است. نه منشا واحد برای زبان های هند اروپایی متکی بر دلیل و سند قابل قبولی است و نه نژاد واحد آریایی.

    کلمه آریان در مفهوم نژاد و قوم اولین بار در رژیم نازی «به اهالی آلمان و غیر یهودیان» (نژاد برتر ژرمن) اطلاق شد و معلوم نیست که نازی ها این کلمه را از کجا و به چه استنادی در این معنی آورده بودند . در هر حال ظاهرا برخی از باستان گرایان متعصب وطنی که در اروپا تحصیل کرده بودند ، این تفکر را به کشور وارد نموده و در کنار روحیه ناسیونالیسمی افراطی (شئونیزم) رضا پهلوی ، زمینه سیاسی مساعد لازم را برای گسترش آن تهیه نموده و رفته رفته مقبول بعضی محافل خاص افتاد.

    طرفه آنکه کالای وارداتی از مد افتاده ، با مرگ و اضمحلال تولید کننده آن (نازیسم) دراروپا تماما از رونق افتاد و از رده خارج شد . اما در بازار اندیشه ما هنوز جای دارد و روایی!!!

    اما لفظ آریان در زبان هندویان ، در سنسکریت فعلی بمعنای «شریف و اصیل است و لیکن در گذشته به معنای کسی که به خدای برهمان معتقد و متعبد بوده اطلاق میشده است» و در این کاربرد از هر گونه بار نژادی و مفهومی قومی خالی است معلوم نیست چگونه زبان شناسان «متخصص علوم وفلسفه هند» ما که »چهل واندی سال» در این زمینه استخوان خرد کرده ، قصد دارد به زور بارنژادی و ملی به این کلمه تحمیل نماید!!

    آیاهندوان سیاه چرده با اروپاییان ، با وجود فرهنگ و زبان متفاوت ، حتی رنگ ورخساره و ظاهر متفاوت! به لحاظ وجود همین کلمه و استدلال های از این قبیل، میتوان از یک ریشه قلمداد نمود؟!

    اگرقرار باشد در هر زبانی کلمه ای متشکل ازA+Rدیدیم آن زبان و متکلمان بدانرا آریایی قلمداد کنیم ، باید ترک ها را سر سلسله این نوع ملت ها بدانیم ! زیرا در ترکی از این نوع کلمات زیاد است (آری= پاک ، تمیز وار= رادمرد. و(…

    امااین محققان عمدتا یهود تاریخ هخامنشیان ، در برخی کتیبه ها ی آنان کلمه»آری/ آریکا» را (به پسوند روسی «- کا» در آخر کلمه دقت شود !) به معنای «آریا» و قوم آریا تعبیر و تاویل کرده اند تا به اکاذیب خود سند تاریخی دست و پا کنند و کلمه آریا را به ریش تاریخی ما ببندند ، تحقیقات اخیر نشان دده است که به عمد یا سهو در این خصوص تحریف صورت گرفته است .آری / آریکا در کتیبه های فوق به معنای «شورشی و شرور» میباشد کهداریوش در توصیف مقاومت های محلی در برابر خود به کار برده است و کلمه خالی از هر گونه بار معنایی نژادی است.

    چنانکه امروزه در زبان فارسی هار / هاری همان مفهوم شرارت و سرکشی را دارد وجالب است که در ترکی آذری نیز هارین: گردن فراز ،سرکش و از همان فعلی نیزساخته شده است هاریماق / هارینماق: هار شدن و نافرمانی کردند.

    ایده ارتباط ریشه ای میان برخی زبان های هند و اروپایی (یونانی . لاتین . سانسكریت آمانی و سلتی) این بار در سال 1784 از طرف مستشرق انگلیسی “سرویلیام جونز” مطرح گردید او عنوان نمود كه همه این زبان ها از منشا مشترك برخور دارند.
    در سده بعد زبان های بیشتری در زمره زبان های هند و اروپایی قرار داده شدند .

    دراوایل قرن 19 ارتباط ریشه ای بر اساس مقایسه فونتیك از طرق “دین رامسوسراسك” و “یاكوب گریم” آلمانی مشخص گردید. “یاكوب” تطابق بین صائت های متقارن دو زبان آلمانی و یونانی را مشخص نمود … و اینچنین داستان زبانهای هند و اروپایی و شاخه ای از آن به نام هند و ایرانی بر سر زبان ها افتاد ، بی آنكه این مسئله از نظر ماهیت پیداش زبان مورد بررسی قرار گیرد .

    همانطوركه گفتیم این شباهت یا از طبیعت اخذ شده ، یا كاملا تصادفی است و یا دراثر داد و ستد و كوچ و تهاجم مستمر و متقابل بوده. بنابرین زبان ها درعین وحدت منشا هویت ، تكثر و اختلاف خود را دارند و نمی توان آنان را و یاحداقل بخش عظیم آنان را، از یك منشا واحد دانست .

    درهر حال نظریه زبان واحد از هند تا اروپا یك نظریه بدون دقت علمی و پشتوانهمیدانی است. در خصوص زبان فارسی ممكن است برخی از كلمات موجود فارسی ( مثل رود / است / دختر/ اعداد و ارقام و غیره .. ) به لحاظ تاریخی ظاهرا ازطریق اسلاوی و یا یونانی وارد زبان فارسی گردیده و با برخی از كلمات اروپایی انطباق و یا شباهت دور و نزدیك نشان دهد اما این نوع تشابهات ازطریق وام گیری حاصل شده است و بیانگر ارتباط ریشه ای و بنیادی نیست این قبیل تشابهات چنانكه گفته شد در مقایسه هر زبانی با زبان دیگر ممكن است بدست آید اما اكثریت قاطع كلمات اصلی زبان فارسی چون دانه / خانه / خواب / گندم / ارزن / نان / خرد / خار / خر / ماهی / دهان / شكم / سر / دل / چشم / رو / سنگ / رنگ / بازو / بهار و شب / سیاه / آرد / آسیا / سفید / پسر / و… هیچ شباهت ظاهری و یا ریشه ای با زبان های اروپایی ندارد و مستقل است. آن مقدار معدود كلمات دخیل با ریشه اروپایی كه در فارسی حضور دارند به بنیاد و ذات فارسی مربوط نمی شود و صرفا كلمات دخیل هستند كه در زمان حضور اسلاوها و یونانیان در ایران به فارسی راه یافته اند و نمیتوان بابزرگنمایی و تاكید بر این قبیل كلمات دخیل ، فارسی را زبان هند و اروپایی قلمداد نمود .

    اصولا فارسی دری بعنوان زبان مصنوع از منابع متعدد گرد هم آمده و ساخته شده است و بعد از تشكل استقلال یافته و بطور تام به هیچ منشاء خاصی وابستگی نداردكلمات دخیل و قرضی عمدتا روسی آن نباید به معنی هند و اروپایی تلقی شدن آن باشد. چنان كه انبوه كلمات قرضی تركی یا عربی آن نباید موجب آلتائیك یا سامی تلقی گشتنش گردد!دخیل دخیل است چه عربی و چه روسی تنها فرقدر زمان ورود است. كلمات دخیل روسی تاریخ مقدم تر دارند و دخیل های عربی موخرترند كذا بیشتر دخیل های تركی و ظاهرا همین حضور قدیمی تر باعث جاافتادگی بیشتر ، فراموشی هویت واقعی و خودی تلقی شدن ، دخیل های روسی گردیده است.

    1-موریس دوورژ: جامعه شناسی سیاسی. ترجمه دکتر ابولفضل قاضی. انتشارات دانشگاه تهران 1376 ص 248
    2-ام ارانسکی .مقدمه فی اللغه ایرانی. ترجمه کریم کشاورز.انتشارات پیام ص 44
    3-محمد رضا جلالی ناینی :فرهنگ سنسکریت-فارسی. جلد اول. مقدمه. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعه فرهنگی 1375
    the oxford English-4dictionary-1989 ترجمه نام آریا در زبان هندی و سنسکریت
    5-تاریخ كامل ایران – عبدالله راز

    نمایش  
    • Admin گفت:

      آریایی یک نام قومی است و نام تبار مردم ایران است و در اینباره هیچ تردیدی در میان دانشمندان وجود ندارد. من در سه نوشته دلایلش را توضیح دادم و پیوند منابع معتبر دانشگاهی هم در آن سه مطلب آمده.

      نمایش  
    • البته متوهم اجداد مغولت هستند گفت:

      2تا سوال اگر ایران وجود نداشته وترکیه وجود داشته چرطبق تاریخ غربیها در جنگهای ایران ویونان وروم ایا سربازان دوطرف با هلی کوپتر از فراز ترکیه میگذشته اند؟؟؟چرا نامی از ترکیه برده نشده است؟؟؟چون ترکیه امروزی قسمت اعظمش جزو ایران وبقیه جزو امپراتوری روم شرقی بوده است..که با تاریخ پانترکهاکه خودشان به گرگ زادگی وگرگ پروردگی ماننداجدادشان تموچین مغول وبا عرضه بودن مانند انان افتخار میکنند تناقض دارد…….پس ترکیه وتاریخ کوتاه مدت مغولی وسفاکانه ونزاد پرستانه اش دروغ است نه نام پاک ایرانی واریایی…۴۰ نفر از همین نزاد متوهم از نظر شما ارتش تا بن دندان مسلح عراق را ۴۰ روز پشت دروازه های خرمشهر نگاهداشت.ولی پانترکها در ترکیه وباکو از پس چند میلیون ارمنی بر نیامدند؟؟اذری هم نام ایرانی است ونه نام اغوزی ومغولی هموطنان اذری ما از اقوام مفتخر ایرانی هستند نه تورک ومغول .که دست تک تکشان را میبوسم..خداوندا ای .یزدان پاک ما را وسر زمین اهوراییمان را از شر حرامزاده های تشنه به خون ایرانی وایرانیت محفوظ بدار می می رم تا ای ران بماند داریوش عزیز .اذر ابادگان من جان جانان من است قیمت خون ارس رگ ایران من است

      نمایش  
  • emrah گفت:

    منشور حقوق بشر کوروش کبیر ، یاوه بزرگ – هفته نامه اشپیگل

    درج در سايت : فرمانروای قلابی صلح

    هفته نامه “اشپیگل”، شماره 28/2008

    spiegel.de/international/world/0,1518,566027,00.html

    spiegel.de/international/world/0,1518,566027-2,00.html

    ماتیاس شولتس

    در سازمان ملل متحد در نیویورک در ویترینی شیشه ای لوح 2500 ساله به خط میخی نام “منشور باستانی حقوق بشر” وجود دارد که به آن احترام فراوان می گذارند. اکنون آشکار می گردد: این لوح را یک دیکتاتور باستانی نوشته است که مخالفان خود را شکنجه می کرده است.

    قرار بود آن چه که محمد رضا شاه پهلوی در نظر داشت، جشن رکوردها گردد. او نخست “انقلاب سفید” (اصلاحات ارضی) را اعلام کرد و خود را “آریامهر” خواند. حال، در سال 1971 نیاز آن را حس کرد که “2500 سال پادشاهی ایران” را جشن بگیرد و این گونه بود که اجرای “بزرگترین نمایش جهان” اعلام گشت.

    او دستور داد که پنجاه خیمه باشکوه بر ویرانه های تخت جمشید (پرسپولیس) برپا سازند. 69 نفر از سران کشورها و پادشاهان و در میان انها پادشاه ژاپن به آنجا رفتند. در آنجا 20،000 لیتر شراب نوشیده شد به همراه خوراک بلدرچین، طاووس و خاویار در ظرف طلا. بر روی میزها نیز بطری های شراب “شاتو لافیت” Château Lafite گردانده می شد.

    در نقطه اوج جشن شاه به سوی آرامگاه کوروش دوم گام نهاد که در سده ششم پیش از میلاد در یک جنگ درازمدت خونین بیش از پنج میلیون کیلومتر مربع را تسخیر کرده بود.

    “منشور باستانی حقوق بشر ” مورد ستایش همگان

    با بیش از صد میلیون دلار هزینه، ستایش از پادشاه باستانی ایرانیان امری پرهزینه و مورد انتقاد بود. شاه در پاسخ با این انتقادها گلایه وار گفته بود: “یعنی با نان و تربچه از سران کشورها پذیرایی کنم؟”

    حتی رهبر مذهبی آیت الله خمینی نیز از تبعیدگاه خود نفرت خود را از این کار ابراز داشت: “جنایت های شاهان ایرانی صفحات تاریخ را سیاه ساخته است.” با این وجود شاه معتقد بود که بهتر می داند. او بیان داشت که کوروش انسانی ویژه بوده است با اندیشه انسانی، سرشار از محبت و مهربانی. او نخستین انسانی بوده است که حق “آزادی اندیشه” را بنیان نهاده است. شاه این دید خود را به اطلاع سازمان ملل متحد نیز رسانید. در روز 14 اکتبر که جشن در تخت جمشید در اوج خود بود، خواهر دوقلوی او (اشرف پهلوی) گام به بنای سازمان ملل متحد در نیویورک نهاد. در آنجا او کپی لوح منشور حقوق بشر را به “سیتو اوتانت”، دبیر کل سازمان ملل هدیه داد. او نیز برای این هدیه تشکر کرد و آن را به عنوان “منشور باستانی حقوق بشر” مورد ستایش قرار داد.

    اکنون این دبیر کل سازمان ملل بود که می گفت: پادشاه پارسی این “هوشمندی را در احترام به تمدن های دیگر نشان داد.” سپس اوتانت دستور داد این لوح گلی را که بیانیه این کوروش دوم به اصطلاح انسان دوست سال 539 پیش از میلاد را در بر دارد، در یک ویترین شیشه ای در بنای اصلی سازمان ملل به نمایش بگذارند. این لوح هنوز آنجاست، در کنار قدیمی ترین قرارداد صلح جهان.

    تعارفات بزرگ، سخنان بزرگ، یاوه بزرگ

    به نظر می رسد که سازمان ملل متحد قربانی یک حقه بازی شده است. بر خلاف ادعای شاه، جوزف ویزهوفر (Josef Wiesehofer) شرق شناس پرسابقه از شهر کیل می گوید که این لوح خط میخی بیش از یک “پروپاگاند” (تبلیغ) نیست. او می گوید: “این که نخستین بار کوروش اندیشه های حقوق بشر را طرح کرده است، سخنی پوچ است.”

    هانس پتر شاودیگ (Hanspeter Schaudig)، آشورشناس از هایدلبرگ نیز در این فرمانروای باستانی، مبارز پیشاهنگ برابری و احترام نمی بیند. زیردستان او باید پاهای او را می بوسیدند.

    نزدیک به سی سال این فرمانروا شرق را به جنگ کشید و میلیون ها انسان را در بند مالیاتی خود اسیر ساخت. به دستور او بینی و گوش نافرمایان را می بریدند. محکومان به مرگ را تا سر در خاک می کردند و خورشید کار را به پایان می رساند.

    آیا سازمان ملل این دروغ تاریخی ساخته و پرداخته شده توسط شاه را بدون تحقیق پذیرفته است؟

    “سازمان ملل یک خطای بزرگ مرتکب شده است.”

    این کلاوس گالاس (Klaus Gallas) متخصص تاریخ هنر که در شهر وایمار گرم تدارک فستیوال فرهنگی آلمان و ایران (“دیوان غربی-شرقی، تابستان 2009″) است، بود که این بحث را به افکار عمومی کشاند. در تدارک این فستیوال بود که او متوجه ناهمخوانی هایی در این منشور شد. او می گوید: “سازمان ملل یک خطای بزرگ مرتکب شده است.”

    با وجود درخواست های فراوان “اشپیگل” سازمان ملل حاضر به ابراز نظر در این مورد نیست. “سرویس اطلاعات سازمان ملل” در وین کماکان بیان می دارد که این سنگ نبشته شرقی توسط بسیاری به عنوان “نخستین سند حقوق بشر” پذیرفته شده است.

    پیامد های این کار بسیار سنگین است. در این میان حتی در کتاب های درسی مدرسه های آلمان نیز این ایرانی باستانی (کوروش) به عنوان پیشاهنگ سیاست بشردوستی تدریس می شود. در اینتر نت نیز یک ترجمه جعلی پخش شده است که در آن کوروش حتی حداقل دستمزد و حق پناهندگی را نیز تدوین کرده است. “برده داری باید در تمام جهان برچیده شود. هر کشوری می تواند آزادانه تصمیم بگیرد که آیا رهبری مرا می خواهد یا نه.” اینها سخنانی هستند که در آنجا گفته شده اند.

    حتی شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل در سال 2003 نیز در این دام افتاده است. او در سخنرانی خود در اسلو گفت: “من یک زن ایرانی هستم، از نواده کوروش بزرگ، همان فرمانروایی که بیان داشت که نمی خواهد بر مردمی حکومت کند که او را نمی خواهند.”

    دانشمندان حیرت زده مانده اند که یک شایعه چگونه خود به خود گسترش می یابد. تا این میزان روشن است که در مرکز این بلوف بزرگ چهره ای ایستاده است که شرق باستان را بیش ار هر کس دیگری به لرزه درآورد. “نبوغ نظامی” (ویزهوفر) کوروش او را تا هند و به مرزهای مصر رساند. او آفریننده کشوری با ابعاد عظیم نوین بود. در اوج قدرت خویش، او صاحب امپراطوری افسانه ای بود که به ثروت خود می بالید. اگرچه در ابتدا همه چیز بسیار ناچیز آغاز گشت. این مرد جوان که فرزند یک پادشاه کوچک بی اهمیت در پارس در جنوب غربی ایران بود، در سال 599 پیش از میلاد بر تخت سلطنت نشست.

    یک عمل گرا با شلاق و شیرینی و نه یک بشردوست

    حتی در دوران باستان نیز حماسه های عجیب و غریب پیرامون سلسله های حکومتی ساخته و پرداخته می شدند. یکی از آنها می گوید که کوروش در بیابان بزرگ شد و یک سگ به او شیر می داد. از او هیچ تصویر یا تندیس واقعی وجود ندارد.

    غرب بسیار زود اراده نیرومند او را حس کرد. او نخست بر ایلامی ها، ملت همسایه خود چیره شد. سپس در سال 550 پیش از میلاد با ماشین جنگی سریع و سربازان خود در زره های برنز بر مادها حمله برد. پس از آن بر آسیای کوچک پیروز شد که در آن صدها هزار یونانی در جوامع کوچک می زیستند. اشراف زاده های “پرینه” به بردگی گرفته شدند.

    سردار جنگی برای استراحت از جنگ، به کاخ خود در پاسارگاد باز می گشت، جایی که گرداگرد از باغ های آبیاری شده “پارادایسوس” (پردیس-مترجم) بود. در کاخ نیز او حرم بزرگی داشت. البته او زمان زیادی در آنجا نماند و به زودی دوباره روانه جبهه شد، این بار در افغانستان. در 71 سالگی بود که کارش در جایی در ازبکستان به پایان رسید. نیزه ای به ران او خورد و او سه روز پس از آن درگذشت.

    “ویزهوفر” این پادشاه را “عمل گرا” (پراگماتیست) و زیرک در جنگ و هوشمند در سیاست داخلی می خواند که با “سیاست شلاق و شیرینی” به هدف های خود می رسید. او بشردوست (اومانیست) نبود.

    البته برخی از هلنی ها از این سردار پیروز خوششان می آمد. هرودوت و اشولس (که هر دو در سال های بعد می زیستند) این رهبر شرقی را به عنوان بخشنده و مهربان می ستودند. در کتاب مقدس نیز او قدیس نام برده می شود چون او گویا به یهودیان اسیر اجازه داده است که به اسراییل بازگردند.

    اما تاریخ شناسان مدرن گزارش های این گونه را به عنوان تملق و چاپلوسی افشا ساخته اند. “ویزهوفر” می گوید: “در دوران باستان یک تصویر درخشان از کوروش ساخته شد.” اما در حقیقت او یک حاکم خشن چون دیگران بوده است. ارتش او مناطق مسکونی و مکان های مقدس را غارت می کرد و اشراف شهری را به اسارت می برد.

    این که این مرد را بنیان گذار حقوق بشر جا بزنند، تنها می توانست به فکر شاه برسد که خود در سال های 60 دچار دشواری بود. با وجودی که ساواک، پلیس مخفی او، وحشیانه شکنجه می کرد، همه جا در کشور مقاومت شکل می گرفت. گروه های مارکسیستی بمب پرتاب می کردند و ملاها مردم را به مقاومت فرا می خواندند.

    این لوح گلی یک خیانت سیاسی فرومایه را جاودانه کرده است

    از این رو فرمانروا (شاه) تلاش داشت که خود را به گذشتگان باستانی بچسباند. آن گونه که کوروش در آن زمان پدر ملت بود، “من نیز امروز هستم.” شاه ادعا می کند که “تاریخ پادشاهی ما با بیانیه مشهور کوروش آغاز می شود. این یکی از درخشانی ترین سندهایی است که در باره روح آزادی و برابری در تاریخ بشری یافت می شود.”

    اما حقیقت این است: این لوح گلی یک خیانت سیاسی فرومایه را جاودانه ساخته است. آن زمانی که این نوشته در سال 539 پیش از میلاد تدوین می شد، کوروش درگیر دراماتیک ترین بخش زندگی خود بود. او جرات آن را یافته بود که بر امپراطوری جدید بابل، رقیب نیرومند برای تسلط بر خاورمیانه، حمله برد. گستره این دولت تا فلسطین بود و مرکز آن بابل باشکوه بود با برج 91 متری، که تاج آن بود و مرکز دانش و هنر. افزون بر آن این سرزمین پر از سلاح نیز بود. با این وجود این پارسی جرات حمله را یافت. نیروهای او مسیر دجله را پیمودند و نخست اوپیس (Opis) را تسخیر کرده و تمام اسیران را کشتند. سپس به سوی بابل سرازیر شدند. آنجا نبونید، پادشاه پیر 80 ساله پشت دیوار 18 کیلومتری پیرامون شهر سنگر گرفته بود.

    در همین زمان روحانیون خدای مردوک در بابل طرح خیانت به سرزمین خود را می ریزند. آنها که از این که پادشاه شان قدرت روحانیون را محدود ساخته بود، عصبانی بودند، به گونه ای نهانی دروازه های شهر را گشودند و نمایندگان پارسیان دشمن را به شهر راه دادند. نبونید به تبعید فرستاده شد و پسرش کشته شد.

    سپس تبانی بر سر تسلیم بدون جنگ شهر صورت گرفت. کوروش آزادی همه هموطنان خود را که در جنگ های پیشین به اسارت گرفته شده بودند را خواستار شد . او همچنین تندیس های خدایان را که دزدیده شده بودند را بازپس گرفت.

    این بخش ها بودند که از سوی شاه به گونه ای دیگر به عنوان رد عمومی برده داری بازتفسیر شدند. اما در حقیقت کوروش تنها زنجیرهای هم وطنان خود را گشوده بود.

    روحانیون برای این خدمت خیانت کارانه پول و زمین دریافت کردند. در پاسخ آنها کوروش را “کبیر” و “عادل” و در اساس او به عنوان کسی که همه جهان را “از نیاز و دشواری رها می سازد”، خواندند.

    تنها پس از آن که همه چیز روشن گشته بود، کوروش خود وارد شهر شد. او با اسب خویش از میان دروازه درخشان آبی رنگ “ایشتار” گذشت. زیر پای او شاخه های نی گسترده بودند. سرانجام، آن گونه که در سطر 19 نوشته شده است، مردم اجازه یافتند که “پای او را ببوسند.”

    در این لوح به خط میخی هیچ چیز در باره رفرم های عمومی، اخلاقی یا توصیه های بشردوستانه وجود ندارد. “شاودیگ” محقق آن را “قطعه ای پروپاگاند درخشان” می نامد.

    اما این شایعه فرمانروای صلح طلب به برکت حقه باز ایجاد شد و اکنون پس از ستایش از سوی سازمان ملل متحد این حباب کماکان بزرگتر می شود.

    “گالاس” فاش ساخت که: “حتی چندی پیش از پارلمان آلمان درخواست شده بود که نمونه این لوح را در یک ویترین شیشه ای در پارلمان به نمایش گذارند. این درخواست البته بازپس گرفته شده است. اما خدشه سازی تاریخ متوقف نشده است. با این ستایش منحوس از سوی سازمان ملل متحد، شایعه ای متولد شده است که کماکان تغذیه جدید می یابد.

    یک ضرب المثل شرقی می گوید: “یک نادان سنگی را در چاه می اندازد که ده عاقل نمی توانند آن را بیرون آورند.”

    نمایش  
  • Basturk گفت:

    همين شماها(سگها)بوديدكه باشروع توهينهاكاررابه اينجارسونديدكه ماواسه ايران وفارس وخليج عربی تره خوردنميكنیم بالابريدپايين بريدهمه ازربايجان خواستارجدایی هستن واين اتفاق ميافته بعدشم انقدنگوييدكه بعدضعيف شدن جمهوری اسلامی فلان بهمان ميکيم اينوبدونيدسگ بدون صاحبش هيچی نيست توسال88يادتونه كه مانبوديم پيشتون وچطورگرفتن كردندتون!!!?پس زيادكوس شعرنگيدچون حتی گيريم که شمااومديدسركار!!!!شما!!!ميخواين جلوی مارابگيريد بدبختاشمايی كه تايه صدای ترقه ميشنويدجاتونوخيس ميكنيدميخواين جلوی ازربايجان رابگيريد?باباسوسول جون برو؛بروباحرفات ابروی مارونبريد؛اينبارخودمون ميگيريم…تادورگه شين ها…!!!مرگ برررررفارس پدرسگ مرگبر ايران ياشاسين ازربایجان یاشاسين توررررررركيه

    نمایش  
    • Admin گفت:

      شما گویا سگ خیلی دوست داری؟ یک گله ی بزرگ از سگ ها در اینجا بصورت کولتورمندانه آعو آعو می کنند. به گمانم اگر خوب گوش کنی و چشم بیاندازی شاید قوم و خویش هایت را هم پیدا کردی. اینها غلط زیادی است که شما اینجا نوشتی در دنیای واقعی و در یک درگیری واقعی امثال تو سوراخ موش را به قیمت بازار سیاه می خرند. هر کس بخواهد از ایران جدا شود می تواند گور اش را از مملکت ما گم کند و ما بسیار هم استقبال می کنیم؛ منتها قرار نیست کسی به شما خاک بدهد. تحزیه طلبان تنها در یک صورت می توانند از ما خاک بگیرید آن هم همان به همان شکلی که اسلافشان گرفتند و همان چند وجب خاک قبر است که دریغ نمی کنیم.

      نمایش  
      • Aynaz گفت:

        آزربایجان جنوبی متعلق به مردمان تورکش میباشد که حق تعیین سرنوشت برای خود و سرزمینشان را دارند.
        مگر ما به شما میگوییم که گورتان را کجا گم کنید؟ این شما پان‌ایرانیستهای فاشیست نامحترم هستید که سرزمین ما رو استعمار کردید و ثروت و منابع آزربایجان رو به استانهای فارس‌نشین گسیل می‌دهید.
        تا زمانیکه منافع ملل مختلف کشور به اصطلاح ایران، فدای اعمال شووینیستی قومک فارس می‌شود و تا زمانیکه سیاست آریایی‌سازی و پاک‌سازی نژادی ادامه میابد، پس راهی جز جدایی و استقلال وجود ندارد. اگر به خاطر دفاع از زبان مادریم و هویتم پان تورکیست نامیده شوم، ایرادی ندارد. چراکه شما ما را به این سمت سوق داده‌اید که تنها راه احقاق حقوقمان را در جدایی و استقلال بیابیم…
        پان‌تورکیست نامیدن کسانی که از زبان مادری و هویت و سرزمینشان دفاع میکنند، تنها بهانه‌ای برای سرکوب آنها و ادامه سیاست‌های فاشیستی در قبال آنها میباشد…

        نمایش  
      • Aynaz گفت:

        ضمنا ما باید هم سگ و گله‌سگان را دوست داشته باشیم. بهرحال فارس‌ها (فعلا) هم‌وطن ما محسوب میشوند و ما نمیتوانیم هم‌وطنان‌مان را دوست نداشته باشیم! البته علاقه و دوست داشتن ما صرفا در حد احترام به حقوق حیوانی حیواناتی همچون ایشان میباشد…

        نمایش  
    • سعید گفت:

      اگه به ایران وسرزمین پارس دلبستگی ندارید میتونید گورتونو گم کنید و گم شید از ایران برید بیرون.خر که شاخ و دم نادره.شما برید ور دل ایلار دیانتی جندتون :wink:

      نمایش  
      • آرمان گفت:

        ایران بیشتر مال ترکاست تا فارس های سگ
        معماری و ادبیات ترکی و عربی و فارسی و علم و آشپزی و موسیقی و…و کلا تمدن از آذربایجان به سایر نقاط ایران رفته

        نمایش  
    • تورک گفت:

      ما نه تنها اذربایجان بلکه خراسان شمالی را هم تجزیه خواهیم گرد-و خراسان شمالی را از کرد و فارس پاک خواهیم کرد

      نمایش  
    • ناشناس گفت:

      زنده باد اذربایجان ولی مرگ بر تو وترکیه

      نمایش  
  • حمید گفت:

    واقعأ اوج وقاهت پان فارسیسم به این می گویند !!! در بازی های تراکتور در شهر های فارس نشین شاهد رکیک ترین فحاشی ها به مردم غیور آذربایجان هستیم که بطور مستقیم از تلویزیون پخش می شود .شعار تماشاگران تراکتور( ادب شرف شعاریمیز – تراکتور افتخاریمیز ) است .برخلاف پان فارس ها که ایران را ارث پدری خودشان می دانند و به همه ملیت ها فحاشی می کنند تراکتورچی ها هرگز به افغانی ها و یا سایر ملل توهین نمی کنند . ضمنأ شعار شما با افغانستان ٬ ما با آذربایجان بهیجوجه تحقیر افغان ها نیست و این طبیعی ترین حالت است که فارس های ایران با همنژادان و همزبانان افغانی شان یکی شوند ولی چون شما حتی افغانی ها را هم قبول ندارید آن را فحاشی حساب میکنید !!!

    نمایش  
  • آزربایجانلی گفت:

    یاشاسین آزربایجان تورک میللتی
    مرگ بر پانفارسیسم و داشناگ ارمنی

    نمایش  
  • اذری وبا هزاران افتخار ایرانی الاصل گفت:

    عیزان هموطن خواهشا به دقت عرایض بنده را بخوانید……… چند وقت پیش یکی از مقامات امریکایی گفته بود که واشینگتن دیگر پروزه براندازی در ایران را کنار گذاشته است . مطبوعات ببوی ایران هم فقط ان را منعکس کردند .ولی کسی نخواست بفهمد خوب چه جیزی را در دستور کار قرار داده اند؟؟واضح است تجزیه وتضعیف ایران)….خاک بر سردولتمردان بخواب رفته ایرانی که سالها این همه نشانه را دیدند.ولی هزاران دلار را صرف مقابله با تهاجم فرهنگی غرب کردند .در حالیکه تهاجم چندانی هم از جانب انها در کار نبود..باید از انها پرسید در مقابل ترکیه وباکو چه کرده اند در این سالها؟؟؟(تلوزیون دولتی باکو فیلم ضد ایرانی۳۰۰ را بیش از ۲۰ بار در سال ۲۰۱۰ نشان داد) کسی از دولتمردان مشنگ ایرانی یکبار نپرسید که چرا؟؟؟ ترکیه وتوله گرگش باکو در((((( ایرانیت زدایی ))))))تا کجا باید پیش برود که دولتمردان ما بیدار شوند ؟؟(چند تا کنفرانس در باکو در سال باید بر ای ضرورت تجزیه ایران باید در باکو وانکارا برگزار بشود؟؟؟)…وقتی توپخانه فرهنگی ما بسمت امریکا واسراییل بودترکها تا توانستند در مصادره مفاخر فرهنگی وتاریخی وجوانان معصوم اذری کوشیدند …امروز کار از کار گذشته است.چون همانطور که در کامنت ها میبینید نام ترکیه وباکو مقدس است ولی نام ایران عزیز ما مقدس نیست ..جانفشانی های جوانان اریایی در مقابل عراق مقدس نیست.ولی در گیری کوچک وکوتاه مدت انها با ارامنه مقدس است..دولت ما وقتی در سودای جمع اوری ماهواره وغیره بود .در باکو کلمه کاملا فارسی نوروز(نو +روز) را برداشتند ودوتا نقطه رویش گذاشتند وان را در یونسکو به نام خود ثبت کردند(وهزاران افتخار تاریخی ایرانی دیگر).دریغ از یک اعتراض ایرانیان ویا حتی فارس زبانها (امروز کار بجایی رسیده است که من (فارس زبان پانترک هم دیده ام)…در این زمان خود را نواده چنگیز مغول وحشی (که خودش را گرگ زاده وگرگ پرورده میدانست)نزد خیلی ها افتخار است میدانید چرا؟؟چون سالهاست دولت ما با فرزندانمان سر این مسئله کلنجار میرود که تومسلمان ایرانی هستی ..مبادا فکر کنی که ایرانی مسلمان هستی ..تمام دنیا به کوروش کبیر به خاطر فرهنگ مدارا با اقوام دیگردر ان زمان ها افتخار میکنند(تاریخ ایرانیها را فارسها ننوشته اند بلکه یونانیها(هرودوت) یکی از انها است)….به جز ۲گروه ..یکی مذهبیون افراطی در ایران…دومی هم بوز گوردی(گرگ زاده .وگرگ پرورده همچون اجداد مغواشان) های باکو وانکارا….راستی اگر فیلمی راجع به پادشاهان ایرانی ساخته میشد مانند حریم سلطان ..محافل پانترکیستی که در فرصت تاریخی غفلت ایرانیان از فرط فعالیت ضد ایرانی در حال جر خوردن هستند چه بوق وکرنا هایی در اینترنت وغیره میکردند که این هم از پادشاهان ایرانی ومثلا فارسها که چقدر شهوتران هستند (بنا به فیلمهای خودشان) ولی نخبگان ایرانی بخواب رفته (همه گناهها را نمیتوان به گردن دولت انداخت فرهیختگان وروشنفکران ما هم سالهاست بیگانه پرست شده اند)در فراغت بال ان را در خانه به همراه خانواده تماشا میکنند..هیچکس نمی پرسدکه اقایان پانترک که اینقدر از فارسها بدتان میاید وزبانتان هم خیلی خیلی غنی است .(من قصد مقایسه این دوزبان را ندارم ولی پانترکیست سالهاست با حرکت خزنده به زبان فارسی وصد البته که هدف اصلی انها ایرانیت است حمله کرده است).چرا در فیلمها وسریالهای ترکیه اینقدر از اسامی بشدت فارسی مانند(روزگار..ماه دوران..مهر ماه.رخسار.اندام.جاویدان…)استفاده میشود ؟؟؟در ترکیه به بیمارستان میگویند هاستانه که همان خسته خانه فارسی است..یا یکبار کسی از نخبگان ایرانی راجع به انبوه کلمات عربی بدون مترادف در زبان ترکی مانند عسگر..الله.عالم..باشکوه و…)چیزی ننوشت( میدانید که کمال مصطفی اتاتورک با تغییر حروفات به لاتین سعی در پنهان کردن این واقعیات داشته است.ضمن اینکه میخواسته شبهه مدرنیته برای ترکیه ایهای خودخواه ایجاد کند) .در حالیکه انها زبان فارسی را سالها تحقیر میکردند…اقایان از ماست که بر ماست….اگر دو کلمه با یک وطن فروش پانترک صحبت کنی متوجه میشوی که ..ان چیزی که سنگ اصلی را بر سر انها میاندازد شکوه تاریخی وفرهنگ ونام ایرانی وایرانیت است..وفارسها بهانه اند ..در واقع ترکیه در تبدیل شدن به امپراتوری نئو عثمانی کشوری به وسعت ایران رانمی تواندونمیخواهد که تحمل بکند .این را من کارگر متوجه شده ام ولی دولتمردان ایرانی متوجه نمیشوند؟؟اگر کسی واقعیات را جز این میبیند به بنده حقیر گوشزد کند..پانترکیست هزاران گاف ودروغ دارد که نخبگان وطن پرست میتوانند انها را همانند دشمنان ضدایرانیمان در بوق وکرنا کنند ..این اقایی که در بالا به اندازه یک کتابچه با پررویی راجع به تجزیه ایران چرندیات نوشته ولی کسی وطن پرست پیدا نمیشود که حال حوصله جواب دادن به انها را در خود اینترنت داشته باشد(حتی مثلا یک فارس)این است رمز پررو شدن این حرامزادکان و ان…. دلزدگی وغفلت تاریخی ایرانیان است که این اقایان گرگ زاده همچون مغولان(بگفته خودشان)نهایت استفاده را از ان برده اند..در پایان از یزدان پاک میخواهم که این سرزمیبن اهورایی را از شر همسایگان خائن ووحشی اش حفظ کند ومردم دلزده ومایوسش را بیدار کند

    نمایش  
  • irani گفت:

    چرا حکومت با اینا برخورد نمیکنه ؟ چرا فقط بسیجیهاشو به جون تهرانیهای درمانده(اما بافرهنگ) میندازه؟
    همون بسیجیهارو تو ورزشگاه مستقر و با تفنگ دوربین دار مجهز کنه تا هر کی که اون پرچم مزخرف رو بالابرد و اون شعارهای کثیف رو سرداد یک گلوله تو مخش خالی کنن !
    سخت نیست خیلیم قانونیه و انسانی
    “”این گرگان خرخرام هرچی شمارشون کمتر بهتر””

    نمایش  
    • تورک گفت:

      بابا زرررر نزن بچه سوسول -اگه این اتفاق بیفته و یه ترک کشته بشه خدا شاه ایران را از فارس جماعت پاک خواهم کرد

      نمایش  
      • آرمان ایرانی گفت:

        ببین بی ناموس تو سگ کی باشی که بخوای اینکارو بکنی اخه کو**دهمین گندتون عثمانی نتونستن ایران رو بگیره اونوق تو واسم میای کو* شعر میگی گمشو همون ترکیه خراب شده انقدم زر نزن ک*رم تو اول و اخرت

        نمایش  
  • x man گفت:

    از این که می بینم بعضی از فارسهای فاشیسم از گفتن حقیقت آریایی افغانی ناراحت می شوند خوشحالم.بابا چرا از اصل و نسب خوویش گریزانید شما که همه می دونند اقانیستانی هستید اونم افقانیستانی به قول خودتون با غیرت و کار کن.

    نمایش  
    • Admin گفت:

      ما که گفتیم به افغانی بودن افتخار می کنیم. اصلا هم از این موضوع گریزان نیستیم. من همیشه گفتم باز هم می گویم که ایران را باید از لوث وجود تجزیه طلبان مفتخور پاک کرد و بجایش افغانی ایراندوست و به قول تو باغیرت و کارکن وارد کرد.

      نمایش  
    • جاسم الغبیشی الاحوازی گفت:

      ترک= ک*نی
      ترک= فاحشه

      نمایش  
  • بهنام گفت:

    آیا میدانستید اتا خوک ترک نبوده بلکه یونانی بوده

    نمایش  
  • بهنام گفت:

    چرا ترک خره من توهین نمیکنم اما وقتی نماد شان یکحیوان است (گرگ)دیگر نباید انتظار…

    نمایش  
  • Aynaz گفت:

    جناب نره آدمین، این گونه اخبارهای بیهوده ول کنید، خبرهای مهمی مانند این خبر را در سایتتان منتشر کنید… حالا برای پایمال کردن حقوق تورکها میگویید که آنها تورک نژاد نیستند و فلان… برای کوردها چه؟

    چاپ دینار عراق به دو زبان عربی و کردی ، کتمان زبان و هویت ترک در ایران ــ اومود اورمولو
    بر اساس اخبار رسمی منتشر شده توسط بانک مرکزی عراق از این پس دینارهای عراق دوزبانه چاپ خواهند گردید.
    دینارهای عراق از سال ۲۰۱۴ به صورت دو زبانه و کاربرد ۲ زبان رسمی عراق یعنی زبانهای عربی و کردی منتشر خواهند شد. در پشت و روی دینارهای عراقی و همچنین سکه های منتشر شده توسط بانک مرکزی عراق از هر دو زبان به طور وسیع استفاده خواهد شد.
    بر اساس گفته های رئیس بانک مرکزی عراق، سیستم بانکی عراق برای رفع مشکلات مرتبط با موضوع چاره اندیشی نموده و گروهی متشکل از کارشناسان خبره را برای تامین زیرساختها چاپ اسکانسهای دوزبانه تعیین نموده و به زودی بانک مرکزی عراق اسکانهای دوزبانه را به صورت رسمی وارد بازار تجارت خواهد نمود. رئیس کل بانک مرکزی عراق از علائم، کلمات، موتیفها و .. دوزبانه ای که از این پس در اسکناسهای عراق نقش خواهند بست به مطلبی اشاره نکرده است.
    در حالیکه عراق جنگ زده از سال ۲۰۰۳ با تحقق حقوقی همچون رسمیت چندین زبان به صورت رسمی سراسری و رسمی منطقه‌ای، کاربرد وسیع چند زبان در سیستم آموزشی و تحصیلی عراق، اجرای سرود ملی عراق به چندین زبان، گشایش کانالهای تلویزیونی منتصب به گروههای ائتنیکی و … اکنون نیز چاپ اسکناس به دو زبان به سرعت و جدیت تمام در حال تحق حقوق گروههای ائتنیکی و زبانی موجود در عراق می باشد ما در ایران شاهد سیاست های یکسانسازی وسیع و کتمان تنوعات ائتنیکی، دینی، فرهنگی و زبانی به صورت وسیع می باشیم به طوریکه اکنون نیز تنوعات یاد شده موجود در این جغرافیا به صورت رسمی کتمان گردیده و گروههای اکثریت مغلوب تنها به سبب تمایز ائتنیکی و زبانی با گروه اقلیت حاکم استعمارگر به عنوان شهروندان درجه چندم دولت تلقی گردیده و از هیچ حقوق اولیه‌ای همچون حق برخورداری از آموزش زبان مادری، حق اداره مناطق ملی خود، حق داشتن مئدیای ملی، داشتن ان‌جی‌او ها، تمثیل در ساختار قدرت و … محروم نگه داشته شده اند. مهمترین ابزار دولت و ملت حاکم برای پدید آوردن جامعه ای تک زبان، تک تیپ و تک ایدئولوژیک سیستم آموزشی و تحصیلی اجباری که بر پایه ویژگی های زبانی گروه اقلیت حاکم شکل گرفته به پیش برده میشود.
    اولین خواسته فعالین جامعه ترک از هر طیف و گروه فکری برای رفع تبعیضات زبانی متعدد در این جغرافیا رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی بر اساس ضمانت اجرائی قانونی اساسی و عدم تحمیل زبان اقلیت فارس زبان به هر نام و عنوانی می باشد. گروهی از فعالین ترک و مرکزگرا که از تحقق اصل به اصطلاح ۱۵ قانون اساسی فعلی سخن می گویند می باید به این حد از اطلاع و درک از مسائل برسند که در حالیکه در عراق و سوریه شاهد ظهور ۲ دولت کرد خودمختار می باشیم سخن گفتن از اصل ۱۵ قانون اساسی که قابلیت تطابق و پاسخگوئی به نیازهای انسان و جوامع امروزی را ندارد به مانند خاک پاشیدن بر روی آفتاب می باشد. شاید اگر ۱۰۰ سال پیش بود می شد به تحقق اصل ۱۵ امیدوار بود ولی اکنون روند جهانی و منطقه‌ای به شیوه‌ای دیگر بوده و دولت و ملت حاکم نیز یا می باید به مانند امروز در روندی متضاد شنا کنند که نتیجه‌اش از اکنون با توجه به نمونه های منطقه ای و جهانی مشخص هست که به کجا خواهد انجامید ویا می باید به طور سریع به استعمار داخلی گروه های مغلوب پایان داده و سعی در احقاق حقوق گروههای ائتنیکی – زبانی را در پیش بگیرند.

    نمایش  
  • AYNAZ گفت:

    سلام
    آدمین عزیز
    من دوس دارم ک*ر فارسهای سگ رو بکنم تو ک*سم
    اما خرج داره
    چقدر پول میدی؟
    بوس بوس

    نمایش  
    • پان ترک احمق گفت:

      ترک خر احمق فعلا علی الحساب ** روسها و داعش و ارمنستان و یونان و چین و اسرائیل و پ ک ک را از توی * گشادت بکش بیرون تا بعدا درباره باقی مسائل با تو ترک خر احمق حمال تبریزی احمق حمال حرف بزنیم

      نمایش  
  • حالا هر چی !!! گفت:

    ای بابا
    افغانی هستین دیگه :)))
    واسه خودتون تاریخ ۲۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ساله میسازین و بعد ادعا میکنین همه ی مردم دنیا عاشق شما هستند ، از اونور فیلم ۳۰۰ رو میسازن و ۱ جا میرینن به تاریختون :))))))
    پشت بندش فیلم اشغال سفارت رو میسازن و اونم برنده ی اسکار میشه .
    در کل همه ی مردم دنیا از افغانها ( تولیدکنندگان عمده ی مواد مخدر) و برادران ایرانیش متنفرن :)))
    خوش باش با ویکیپدیا و فیس بوک و استلتوسای آبکب که برای هم نوشابه باز میکنین
    ایران ۱۰۰% تجزیه میشه و فقط کویرش برای ایران میماند .

    نمایش  
    • ناشناس گفت:

      oskeshe madar j**de age iran tajziye beshe be ghole u shomal kore khar kavire k**am to avalo akharet shoma k***mono ham nemitonin bokhorin dg dore torka tamome tamom hala zor bezan jaryane pishe vari ke yadet narafte midoni ke dg ghodrati nadarin to iran mikhain joda beshin k***onam nistein

      نمایش  
  • احمد گفت:

    مرگ بر ترک خر درود بر فارسها و آریاییها

    نمایش  
  • نادر گفت:

    فارس ملت بیست میلیونی با تاریخ دزدی و جعلی ده هزار و هشتصد ساله با لهجه شیرین شعری دربار عرب و ترک کارش به جایی رسیده که اینجا به ملت بزرگ توران هشتصد میلیونی با تاریخ پرافتخار هشت هزار ساله توهین میکنه
    تاسف بر خودمان که به شما عزيزان پست نژاد و قلاده دار زندگی دور از توحش را یاد دادیم ولی انگار سگ داره خوبی نبودیم که اينهمه پارس میکنید
    شما را چه به توران جنوبی
    جای شما آن سوی خلیج عربی است پیش پدران اصلی!!!!!

    نمایش  
  • vahid گفت:

    فارس-سگ-افغانی… تبریز-باکو-آنکارا/ ما کجا فارسها کجا … نماد ما گرگ است/ نماد شما سگ

    نمایش  
  • فارس ترک گفت:

    بیفرهنگی در ایران بیداد میکنه
    برید اروپا ببینید چند نزاد و زبان هست و ببینید چقدر متحد هستند اره
    این ترک ترک گفتنا و فارس فارس گفتنا مختص شما ایرانیهاست

    نمایش  
  • ناشناس گفت:

    بلی یه روزی یه نفر از سکوت دس برمیداره و پا میشه

    نمایش  
  • بابک گفت:

    منم با تو هين مخالفم ولي خوب اينا توهين نکردن که شما هايي که ادعاي اذربايجان رو دارين و مردم و ترک زبان ميدونيد و فلان به شما ميگن که کس شعر نگين ايران بزرگ رو با کشورهاي هم زبانتان بسازيد تاجيکستان و افغانستانو پاکستانو اينا ملات افغانستان ملت بزرگي است و ايران امروزي هر چه دارد از ملت افغان و تاجيک دارد که بعدا از همين مناطق مردماني کوچ کردن به ايران امروزي

    نمایش  
  • kia گفت:

    سگ وگرگ از یک نژادن نواده تیمور لنگ

    نمایش  
  • kia گفت:

    زنده باد اذربایجان مرگ بر ترکیه

    نمایش  
  • kia گفت:

    مرگ بر ترکیه که پدران ما را در جنگ چالدران وبعد در محاصره تبریز به شهادت رساند کو غیرتتون

    نمایش  
  • ستاره گفت:

    خدا آخر و عاقبت ما مسلمان ها را بخیر کند
    چون همه یه جورایی افتادیم به جون هم و نمی فهمیم که کی ها دارن این تفرقه ها رو میندازن.
    یکی به نام فرقه و مذهب ، یکی به نام نژاد وغیزه……….
    خواهش من از همه اینه که یکم به خود بیاین و به فکر دین خویش باشین……… :wink:

    نمایش  
  • بژی ئیران بژی کوردستان بژی ارمنستان گفت:

    بله همونطور که میدونید کون ترکهای هون وحشی از پیروزی ارامنه ی شریف و کردها و اخراج ترکهای وحشی کثیف مغول تبار از کرکوک توسط کردهای اریایی بدجور سوخته.ما کردها ۵۰ میلیون کرد ترکیه را از خرهای ترک و پدر خرشان آتاخر ازالد خواهیم کرد و قبرس هم به یونان خواهد رسید و ترکها یا زیر لوای زندگی میکنند یا به مغولستان بر میگردند.

    نمایش  
  • بژی ئیران بژی کوردستان بژی ارمنستان گفت:

    ر پاسخ به ادعای احمقانه شونیستهای تجزیه طلب پانترک در باب “””زبان مردم آذربایجان و نیز تبار مردم آذربایجان””””
    مطالب و منابع بسیاری راجع به ایرانی بودن مردم آذربایجان موجود است که پانترکها بدون دلیل و احمقانه این منابع را که اکثزا عربیست رد میکنند.فرتوری که گذاشته شده مربوط به کتاب “سفر نامه احمد بن فضلان”است که ۹۰۰سال پیش از طرف خلیفه به سمت مغولستان رفت و مطالب زیادی را راجع به ترکان (مردمانی بومی مغولستان)نگاشته است.

    در اینجا با پرسش دیگری روبرو هستیم؛ آیا زبان وگویش آدمی بیانگر تبار و ریشه های قومی و خاندانی اوست؟ هر انسان خردمندی در پاسخ به این پرسش بی درنگ میگوید، همیشه نه! نمونه ها در این زمینه آنقدر زیاداست که هر انسان بینایی با اندکی نگرش در پیرامون خویش میتواند به این پاسخ دست یابد. مردم برزیل به زبان پرتقالی سخن میگویند اما پیرامون ۱۵ درصد از آنها ریشه پرتقالی دارند. مردم سیرالئون بزبان انگلیسی و گینه کوناکری بزبان فرانسوی سخن میگویند اما از دیدگاه شما، مردمان سیه چهره اخیر، لاتینو یا آنگلو ساکسون هستند؟ مردم بولیوی،کلمبیا وشیلی چطور؟ لاتینوی اسپانیولی هستند یا سرخپوستانی مخلوط با لاتینها که زبان پدران چندسده پیش را از دست داده اند؟ به چنین پدیده ای میگویند چیرگی زبانی (Lingual Domination). در اثر چیرگی زمانبر یک گروه قومی بردیگری بویژه در طی چند سده، قومیت زیردست زبان خویش را به مرور ازدست داده وزبان نیروی مسلط را می پذیرد حتی اگر نیروی برتر در اینجا ازدیدگاه شمارگان انسانی دراقلیت باشد. چنین پدیده ای دربسیاری ازسرزمینهای جهان رخ داده که از خاورمیانه گرفته تا امریکای لاتین را دربرمیگیرد. کشورهای مصر، لیبی، مراکش، سوریه ، لبنان و… نمونه های بارزی از عرب شدن جوامعی هستند که از دیدگاه تباری هرگز در زمره اعراب جای نمی گیرند. درمورد مردمان سرزمین سپند آذربایجان و نیز ترکزبانان قفقاز وآناتولی نیز همین دیدگاه، گویای راستی وحقیقت است. چنانکه در بررسیهای ژنتیکی مشاهده کردید، مردمان یادشده هرگز از تبار ترک بعنوان یکی از شاخه های نژاد زرد بشمار نمی روند، در حالیکه اینان بزبان ترکی مخلوط با واژگان فارسی و عربی سخن میگویند. آنچه درباره زبان ترکی هویدا وآشکارست این امر میباشد که این زبان ریشه درگروه زبانهای اورال-آلتایی دارد و با زبانهای مغولی،چینی، کره ای و… هم خانواده و هم گروه است؛ چنانکه زبان پارسی با زبانهای کردی،تالشی، پهلوی کهن، سانسکریت، توتونی، اسلاوونیک، لاتین و… دریک خانواده زبانی است. هرچندکه زبان پارسی به شوند آنکه زبان ادبی،آموزشی ودیوانی(اداری) فلات ایران و سرزمینهای پیرامون آن بوده،درهزارسال گذشته واژه های گوناگونی ازدیگر زبانهای پیرامون وبویژه عربی گرفته که شوندِ آن،پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان بوده است. این پدیده سبب شد تا بتدریج آثار باشندگی گسترده دین اسلام در زندگی روزمره ایرانیان، چهره خویش را در زبان و گویش مردمان این پهنه نشان دهد.
    واما توضیح این پدیده که چرا مردم آذربایگان، زبان آذری کهن را که شاخه ای مهم از زبان پهلوی دوره ساسانی بوده، از دست دادند و بزبان کنونی سخن میگویند بسیارساده وآشکار است: بر اثر سیادت قومی وحکومتی ترکان اغوز در این مناطق از سده پنجم هجری (یازده میلادی) بدین سو، مردمان بومی آذربایجان، اران (شمال ارس) وآناتولی زبان نیاکانی خویش را که گوناگون نیز بوده، به آرامی و درطی چندسده ازدست داده و به زبان نوتری سخن میگویند که کمترین پیوند تباری را با ایشان دارد. اینکه در دیگر نواحی ایران چنین دگرگونی رخ نداده به شَوند آنست که در دیگر سرزمینهای ایرانی، تنها برتری حکومتی خانهای ترک وجود داشته ونه باشندگی ایلات اغوز. حضرات پانترک بهتراست به مطالعات نوین درترکیه نگاهی بیاندازند.درپژوهش سینوقلو(ازترکیه) وهمکاران وی از دانشگاههای آمریکا وایتالیا، درآناتولی بسیارآشکارآمده است:«…برای برآوردکردن باشندگی آللهای آسیای مرکزی درآناتولی امروزی، ساده ترین توضیح آنست که تا پیش از سده ۱۱ میلادی، (آللهای) مردم ترکیه همانند دیگر همسایگانشان درمدیترانه، خاور و جنوبشرق اروپا بوده است … ؛ دوم اینکه، تا پیش از سال ۹۹۲ میلادی، طوایف اغوز در سرزمینی بودند که امروزه قرقیزستان خوانده میشود. امروزه قزاقها، اویغورها و قرقیزها در میان خانواده زبانی ترکها، نزدیکترین وابستگی را به شاخه ترکی از زبانهای آلتائی دارند…». این پژوهش، سه الگوی مهاجرتی را درهزارسال اخیر از آسیای مرکزی به آناتولی(همسان با آذربایجان) بیان میکندو براین امر صحه می گزارد که تا هزار سال پیش،خبری ازترکزبانان دراین ناحیه ازآسیا نبوده و برای اثبات گفتار خویش چندین سند وگواه را ازپژوهشگران گوناگون همچون گوگلیلمینو ۱۹۹۰، لانگ۱۹۹۱، اندرس۱۹۸۸،کوماس۱۹۹۸ و .. می آورد. همچنین کانر برکمن(شماره ۳ بالا) از ترکیه ،شمه ای از نمایان شدن ترکزبانان را چنین می آورد: « میان سده های ۵ تا ۷ پس از میلاد، آسیای مرکزی بدست قبائل بدوی ترکزبان کنترل میشد. در سده ۶ میلادی اتحادیه ای ازقبائل ترکزبان دربیرون مغولستان ظهوریافتند که خود را گوک-ترک می نامیدند… پس از انشعاب گوک-ترکها، گروهی از آنها بنام اغوزها بسمت غرب مهاجرت کردند… در بازه سده های ۹ تا ۱۱ میلادی طوائف ترکزبان پکنز، اوز و قبچاق، شمال دریای سیاه را اشغال و به خاور اروپا مهاجرت کردند… در آناتولی، گروههای نامور به ترکزبان پیرامون سده ۱۱ میلادی ظاهرشدند، چنانکه پیشتر نشان داده شد، درآغاز دوره هیتی ها تا پایان سده های اخیردر آناتولی بزبان هندو اروپایی سخن گفته میشد. زبان ترکی پیرامون هزارسال اخیر وبا یورش گروههای بیابانگرد ترکزبان(ترکان اغوز) وارد شد. در نتیجه فشار قپچاقها، ترکان اغوز بطور عمده از سرزمین اصلیشان درمیانه دریای آرال وکاسپین مهاجرت کردند… آن دسته ای که به جنوب دریای کاسپین یورش آوردند، زبانشان را به مردم آذربایجان و آناتولی تحمیل کردند …» (کانر برکمن:۲۰۰۶ ، رویه ۷-۶)
    با این همه پانترکها که پس از روبرو گشتن با چنین یافته های نوینی بشدت کلافه گشته اند، راهکار را در جعل تاریخی دیگری جستجو میکنند. اینان با راهنمایی یک توده ای شیاد بنام محمدزاده صدیق میگویند نام آذربایجان برگرفته از طایفه ای بنام آز یا آس است که بدین شکل درآمده وچون قبیله آز، ترک بوده اند پس نام آذربایجان نام ترکی ومردم آذربایجان نیز از نسل همان طایفه هستندو لزوما ترک تبارند! محمدزاده صدیق و دیگر پانترکها واقعا شاهکار جعل ودزدی تباری هستند؛ میگویید چرا؟ ۱) طایفه ای که بنام آز یا آس مورد ادعای جاعلان پانترک است،یکی ازقبائل چهارگانه سارماتها هستند:آلانها،روکسولانها،سیراکها وآورس ها. دوستان اگر میخواهند بدانند که سارماتها کیستند کافیست به دانشنامه بریتانیکا،ایرانیکا،دانشنامه مرجع کشور روسیه یا هرکتاب دانشگاهی دیگردرباره تیره های باستانی ایرانی رجوع کنندو آشکارا ببینند که طوایف نام برده، از قدیمی ترین خاندانهای ایرانی درجنوب روسیه بوده اند که نامشان حتی درنقشه ژنرالهای رومی درسده های نخست میلادی آمده است. در اوستای کهن نام سارماتها بصورت سائیریم و درشاهنامه سلم (یکی از فرزندان فریدون) آمده است. درگذشته دور سارماتها بیشتر با نام آلان شناخته شده میشدند که نامورترین گروه سارماتها بودند (همچون ایران که دربسیاری از اسناد باستانی با نام پارس یا پرشیا خوانده میشد). اینان پس ازشکست خوردن از خزرها درسده ۴ میلادی از صحنه قدرت جهان کنار رفتند ودردیگر اقوام قفقاز و نیز در یکدیگر تحلیل رفتند تا آنجا که تنها سرزمینی کوچک برای آنان باقی ماند.
    ۲) نام اُس،آس یا آز، گویش گرجی ازنام همان طایفه آورس است که امروزه بصورت اوست یا اوستیا باقیمانده وشگفتا که مردمان این سرزمین هنوز خود را «ایرونی» میخوانند، ولی پانترکها نام طایفه آنها را بنام خویش مصادره کرده اند!
    ۳) نام اوز که درمیان اغوزها پس ازسده ۱۰ میلادی دیده میشود، کوچکترین پیوندی با آذربایجان ندارد زیرا محدوده باشندگی قبیله اوز درشمال کاسپین ودریای سیاه بوده(بیش از هزارکیلومتری آذربایجان) و ازسویی مدتها پیش ازآنکه چنین نامی درمتون قدیمی بیاید؛ نام آذربایجان در اسناد ایرانی و اسلامی آمده بود. همچنین نام اوز که بشکل بسیار گمان برانگیزی از سوی پانترکها مطرح میشود هرگز نام جغرافیایی نبوده و این نام را تنها میتوان درمیان واژه ازبک یافت، آنهم با هزارتفسیر! دیگرآنکه قبیله ای که بدین نام از سوی پانترکها یاد میشود درسده ۱۱میلادی ازدشت قبچاق در روسیه بسمت خاوراروپا رانده شدند وبه تندی درمیان مانده های سکاها واسلاوها گم شدند. اکنون چگونه وباکدامین سند تاریخی، از آذربایجان سربرآورده اند؟
    ۴)حتی کودکان هم میدانند نام آذربایجان برگرفته از نام آتورپاتکان در دوره اشکانی،آذرپاتگان در دوره ساسانی و آذرآبایجان درسده های نخست اسلامی است وترکیبی است از۲ واژه پارسیِ آذر(آتور یا آترو-athro در پهلوی) وپاتکان یاهمان آبادگان که پسوندمکان است. این نام سپس براثر فشارگویش عربی، درمتون نخست اسلامی بصورت آذربایجان روایی یافته است. نام آتورپاتکان یا کوتاه شده آن «مادِ آتروپاتن»، در نوشته های مورخین رمی ویونانی همچون استرابو، آریان، یوسف فلاویوس، پولیبیوس، پلینی و…آمده وچنانکه استرابو آشکارا یادآور شده است:«چون دور پادشاهی هخامنشیان به پایان آمد، سرداری بنام آتورپات در آتورپاتکان برخواسته و آن سرزمین را که بخشی از خاک ماد بنام ماد کوچک بود، از افتادن بدست یونانیان نگاه داشت و آن سرزمین بنام او آتورپاتکان خوانده شد». (عنایت الله رضا، رویه های: ۲۷-۲۲(
    ۵) مگر نام یک محل یا طایفه، هویت تباری ونژادی انسانها را تعیین میکند؟ پس اگر اینگونه است هر ایتالیایی که نام چیرو (کورش بزبان ایتالیایی) را دارد، ایرانیست؟ نهایتا پیشنهاد میکنم که چند آینه برای پانترکها خریداری گردد تا ضمن دیدن قیافه خویش در آینه؛ به میزان شباهت خویش با ترکان زرد پی ببرند.

    نمایش  
  • اتروپات گفت:

    کلا ترک جماعت خره

    به زودی خون همه ترک‌های ایران شمالی
    را پس از آزادی می‌ریزیم

    نمایش  
  • ائل گفت:

    فارس= سگ = افغانی = بی ناموس = ولده زنا

    نمایش  
  • افشین خائن گفت:

    فارس ها با همه دنیا مشکل دارند.در منطقه خود با ترک ها،اعراب،کردها،بلوچ هاو در فراتر از آن با اروپا،آمریکاو…
    بی خود نیست که آقای انور عشقی(مشاور پادشاه سعودی)گفته اند:کاری با ملت ایران خواهیم کرد که در خیابان های عربستان مانند ولگردها گدایی کنند.

    نمایش  
    • پان ترک احمق درباره ترک نبودن ترکیه بخون گفت:

      ترک ها با همه دنیا مشکل دارند.در منطقه خود با کرد ها،اعراب،فارس ها،عرب هاو یونانی ها و ارمنی ها و در فراتر از آن با اروپا،چین و آمریکاو غیره
      بی خود نیست که ولادیمیر پوتین گفته اند:کاری با ترکها خواهیم کرد که در خیابان های استانبول مانند ولگردها گدایی کنند.

      نمایش  
  • yakamoz گفت:

    نژاد پارس خیلی نژاد خوبیه ..این نژاد از گونه سگ سانان بوده و بسیار سگ صفت هستند دندان های بسیار تیزی دارند ولی گونه دوپای آنها بسیار وحشی و رام نشدی است و در روایت ها امده است که انها را نجس نیز میدانستند آنها همیشه زبان خودرا بر دیگر ملت ها و قومیت ها تحمیل کرده و بسیار زورگو و ناسپاس هستند در هیچ جای تاریخ از انها نام و نشانی نبوده و نیست و لیکن انها برای خود تاریخ سازی کرده و تاریخ دیگران را نیز تخریب نموده و برای خود اسطوره و پادشاهان خیالی و افسانه ای میسازند و با توجه به خصوصیت سگیشان هرکجا میرسند شاشی کرده و خاکش را مصادره نموده و حتی لهجه شان را نیز نمیتوان به عنوان لهجه هم پذیرفت به عنوان زبان پارسی (واق واق سگ ) در مدارسشان به عنوان زبان ملی ندریس میکنند و با شرمساری از کلمه پارس (پارس سگ ) انرا زبان فارسی مینامند که در زبان عربی هم بتوان ان را تلفظ کرد

    نمایش  
  • ناشناس گفت:

    فارس ها حاصل تجاوز تمام ملت های روی زمین هستند و هر کس به سرزمین فارس حمله کرده فارس ها لنگهایشان را هوا داده اند . :arrow:

    نمایش  
  • دیدگاه خود را بنویسید

    :wink: :twisted: :roll: :oops: :mrgreen: :lol: :idea: :evil: :dance: :cry: :bow: :arrow: :angry-: :?: :-| :-x :-o :-P :-D :-? :) :( :!: 8-O 8)

    WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners