فارس بي بي سي مزيفة والفارسية كيسه 2؛

بي بي سي الإنجليزية.

بي بي سي الإنجليزية.

ووفقا للوثائق المنشورة موقع ويكيليكس وتدعم "حكومة إنجلترا"، جنبا إلى جنب مع وكالات الاستخبارات الولايات المتحدة، وإسرائيل، وباكستان والمملكة العربية السعودية وحتى المنسق الانفصالية في إيران (هذا الإدخال لمشاهدة كافة مانبش.). يمكنك بالإضافة إلى الدعم المباشر، تنفق ملايين الدولارات، باسم حقوق الإنسان ومنظمات حقوق الإنسان القيام بحسب لوموند الدبلوماسي لوكالة المخابرات المركزية؛ وحتى لا ينبغي أن يكون من المدهش أن نعرف الكثير من أولئك كناشط في مجال حقوق الإنسان ومؤيد لحقوق الأقليات الإثنية في المشبك النشطة الخاصة بهم نيد؛ حيث يتم تمويل.

لبضع سنوات حتى الآن، أنشأت بي بي سي، الوكالة الحكومية في إنجلترا، قسما يسمى "المراقبون يقولون" على موقعها الفارسي وقد كتب فيه بعض الانفصاليين المعروفين.. على الرغم من أنني لا أستطيع الوصول إلى تلفزيون بي بي سي الفارسي ، إلا أنني قرأت أكثر المواد المعادية لإيران ووقاحة وبشاعة في السنوات القليلة الماضية على موقع بي بي سي الفارسي.. وصل العمل إلى نقطة قاتلوا فيها حتى من أجل تفكك إيران ، في حين أن الحق في الانفصال في شكل الحق في تقرير المصير هو كذبة وقحة على الإطلاق.. قادني استمرار هذا الإجراء إلى إنشاء قسم منفصل على مدونتي لمعالجة الاتهامات والتزييف لهذه الكتابات..

چند ماه پیش بی بی سی فارسی مطلبی را نشر مع العنوان: «”پرژیاکجاست وپرژینکیست؟». در آن نوشته نویسنده کوشش کرده بود نشان دهد استفاده از عنوان پرشیا برای همه مردم ایران اجحاف در حق اقوام ایرانی است. همانطور که در مطلب پیشین توضیح دادم، تم اصلی تمام مقالات قومگرایانه بی بی سی موضوعی به نام ستم ملی است و ادعاهایی از این دست هم در همان ارتباط مطرح می شود. در آن زمان من در دو کامنت پاسخ نسبتا مفصلی برای نویسنده نوشتم که بی بی سی هر دو کامنت را سانسور کرد. امروز که پس از چند ماه پاسخ مطلب دیگری را منتشر کردم؛ این دو کامنت را هم منتشر می کنم. علاوه بر آن مقاله ی پروفسور فرای در دانشگاه هارواردکه پاسخ کوبنده ای به این اراجیف استاز پایگاه جی ستور دریافت کردم و از اینجا قابل دسترسی هو. متن کامنت من:

فارس و پارس دو صورت از یک واژه یکسان است. لغت «فارس» معرب یا فرم عربی شده ی «پارس» است. فارسی و پارسی هم صفت نسبی برای مردمی است که به زبان پارسی تکلم می کنند (مانند ایرانی که صفت نسبی برای گویشگران زبانهای ایرانی است.) به گروه گویشگران فارسی هم فارسیان یا پارسیان می گویند. بر خلاف نظر دوست نویسنده، لغت فارسیان یا پارسیان پس از اسلام هم کاربرد تاریخی دارد و استفاده از آن هم نه نژادپرستانه است و نه برساخته و جعل جدید. عينة: روز بهان فارس میدان عشق//فارسیان را شه ایوان عشق//پیش در پرده‌سرائی رسید//از پس آن پرده‌نوائی شنید. (جامی، هفت اورنگ)

در مورد تفاوت پرشیا/پرژیا و ایران، به گفته ی ریچارد فرای، این دو لغت به لحاظ تاریخی مترادف نیستند. ایران نام سرزمینی است که از خراسان و خوارزم تا فرات امتداد داردهمان چیزی که امروز «ایران بزرگ» می خوانیم. پرشیا صرفا نام بخش غربی سرزمین تاریخی ایران است، یعنی آنچه که امروزه ایران می خوانیم یا کشور ایران مدرن.

Persia would be used for the modern state, more or less equivalent towestern Iran”. I use the termGreater Iranto mean what I suspect most Classicists and ancient historians really mean by their use of Persiathat which was within the political boundaries of States ruled by Iranians.

ت.ب://www.jstor.org/discover/10.2307/1508723

از نظر قومی و اتنیکی به تمام مردم ساکن در ایران امروزی پارسیان می گفتند:

يشكل الليك عشائر الدم الفارسي الحقيقي, مثل اللور, بختياريس. قد يضاف إليهم Koords, كأفراد من العائلة الفارسية; لكن أعدادهم في سيادة الشاه قليلة نسبيا, الجزء الأكبر من هؤلاء الأشخاص المنتشرين على نطاق واسع مرتبطون بتركيا. بشكل جماعي ، فإن Koords عديدة لدرجة أنه يمكن اعتبارهم أمة مقسمة إلى قبائل متميزة. من هم الليك, ومن هم الكوورد? هذا الاستفسار لا أستطيع حله. لم أقابل أحدا في بلاد فارس, إما ثعبان البحر أو المولا, من يمكنه إعطاء أقل توضيح لهذا السؤال. كل ما استطاعوا قوله هو, أن كلا هذين السباقين كانا Foors e kadeem,-old Persians.A Lek will- نعترف بأن كورد, مثله, هو "الفارسية القديمة”(فورس القديم) لكنه ينفي أن تكون العائلات متطابقة, وينظر كورد إلى السؤال في نفس الضوء.

شيل, هانم (مريم). لمحات من الحياة والأخلاق في بلاد فارس. لندن: جون موراي, 1856.

نام تاریخی اقوام کرد، لر یا لک پارسی است. حتی مردم آذربایجان هم پیش از ترکی شدن زبانشان در قرن پانزده به پهلوی تکلم می کردند و نام تاریخی این گروه هم پارسیان است. توصیه می کنم دوست نویسنده هذا الإدخال را بخواند.

اما اینکه چرا پرژن/پرشین را بجای ایرانین بکار می بریم، ممکن است برخی اینکار را به دلایل سیاسی انجام دهند؛ من شخصا اگر با یک فرد غیر ایرانی گفتگو کنم، نام کشورم را ایران و ملیت/قومیت خودم را پرژن معرفی می کنم. صفت ایرانی علی رغم سابقه تاریخی و علی رغم اینکه حداقل هزار سال یا بیشتر در زبان فارسی نو قدمت دارد، در زبانهای اروپایی شناخته شده نیست و قدمت آن به یک قرن نمی رسد. قاعدتا هر آنچه که درباره پیشینه ما ایرانیان و دستاوردهایمان، در حافظه ی تاریخی این ملت ها و در تاریخ و ادبیاتشان ثبت شده، با همان عنوان پرژن آمده و استفاده از عنوان پرژن احتمالا مختصات دقیق تری از هویت فرهنگی و تاریخی ما در زبانهای اروپایی می دهد. برای من استفاده از پرژن دلیل دیگری ندارد.

يمكنك ترك الرد, أو تتبع للوباء من الموقع الخاص بك

وصلة قصيرة لهذا المنصب:

16 الرد على فارس بي بي سي مزيفة والفارسية كيسه 2؛

  • ایرانی وقال أن:

    صديقي العزيز، لا أعرف من أنت، ولكن أياً كان أنت وأينما كنت في العالم، أنت دافئ وتحيات.. ول الاسف (وبالطبع، بالطبع، بالطبع.) وبما أن إيران لا تحظى بدعم الحكومة وأي وكالة تجسس أجنبية، فإن صوت إيران ووطن الأصدقاء الإيرانيين بين المناهضين للمرتزقة الإيرانيين مفقود.. وكما هو الحال في تاريخ إيران وإيران، تم تحديد مكان الأصدقاء المضطهدين.. لذلك المثابرة المستنير الخاص بك هو كثيرا جدا ل “إيران” إنها حاسمة وحاسمة..

    إظهار  
  • مهدی امامی وقال أن:

    تجربه شخصی اینجانب برعکس است.هربار از پرشیا می گویم مردم تنها گریه پرشیا را می شناسنددر عوض هربار از ایران می گویم، فورا از اخمدی نجاد و کومینی و سایر ات و اشغالهای ایران می گویند. :صرخة:

    إظهار  
  • مجهول وقال أن:

    كبيرة

    إظهار  
  • الخريف وقال أن:

    السلام عليكم.. کارتان قابل تقدیر است و بنده به سهم خود سپاسگزارم.. قدرتهای بزرگ و خصوصا رقبای منطقه‌ای از استعدادهای فراوان ایران (وسعت، جمعیت، منابع طبیعی و معدنی و غیره) برای تبدیل شدن به قدرت اول اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی در خاورمیانه به خوبی آگاهند و طبیعتا تمام کوشش خود را بکار خواهند گرفت که از آن جلوگیری کنند و حمایت از دیکتاتورهای فعلی و قبلی ایران، ایجاد نفاق میان اقوام ایرانی به منظور تجزیه‌ی کشور و حتی حمایت مستقیم مالی سیاسی رسانه‌ای از تجزیه‌طلبان و غیره، همه و همه بخش‌های مختلف این تلاش هستند و برماست که با حفظ هوشیاری، آگاه‌رسانی وسیع و دیگر روشها با این سیاستهای شوم و دشمنانه به ستیز برخیزیم تا فردا روزی از انفعال خود دچار یاس و پشیمانی نشده و به سبب بی‌لیاقتی و گیجی‌مان شرمنده‌ی نسلهای آینده‌ی این سرزمین گرامی نگردیم..

    امیدوارم در راه نیکی که برگزیده‌اید همواره مقاوم و موفق باشید..
    پاینده ایران و ایرانی و شرم ابدی بر وطنفروشان..

    إظهار  
  • شاهین وقال أن:

    با درود بسیار
    از شما می خواهم که مطالب و نوشتاهای اینچنینی را که نشان دهنده اسناد مربوط به حمایت بی بی سی و سازمانهای جاسوسی از تجزیه طلبهاست را بیشتر منتشر کنید
    بارك الله في إيران

    إظهار  
  • مهرداد آزما وقال أن:

    قرأت النص الذي قمت بتجميده بعناية. تقول: "كلمة “بيرجن” "في اللغات الغربية، لا توجد إشارة إلى شعب معين، ويستخدم لوصف الناس الذين يعيشون في بلاد فارس/بريجا والحالات ذات الصلة بهم".
    « معاني مثل”الفن الفارسي”، “الثقافة الفارسية”، “السنة الفارسية الجديدة” في ترجمة كلمات مثل “الفنون الفارسية”، “الثقافة الفارسية” أو “السنة الفارسية الجديدة” كما أنها مشكلة تماماً، لأن مثل هذه الحالات كما نعلم هي تراث مشترك لجميع الأعراق الإيرانية".
    "ينبغي أن يذكر صراحة أن الترجمة الفارسية للمصطلح الفارسي / Perzhen هي كلمات مثل “كورب”، “البارسي”، “فارس.”او “الناطقة بالفارسية” ليس كذلك".
    ما ألتقطه من الكتابة هو أن ترجمة المصطلح الإنجليزي "Perzhen" باللغة الفارسية يجب أن يكون شيئًا في فئة "الإيراني" وليس شيئًا غير نافوري، مثل "الفارسية"..
    وهنا ما كتبته أعلاه، "في تلك الكتابة، حاول المؤلف أن يظهر أن استخدام لقب بلاد فارس لجميع الإيرانيين هو تكريم للجماعات العرقية الإيرانية".
    أعتقد أنك أخطأ ذلك، ومن ثم الرد اللافت للنظر على أن arajif!! كنت قد أعطيت.
    بالإضافة إلى ذلك، لإبلاغك عن بت كنت قد جلبت من جامي، فارس يعني الفارس والفارسية يعني الفرسان.! انظر دهخودا. إنه على الإنترنت.

    إظهار  
    • المشرف وقال أن:

      مرحبا صديقي العزيز. من الواضح أن هذه خاطئة.:

      …وظيفة فيها خاجه ناصر “طسي” المنح الدراسيه “البارسي” ليتم تقديمها، للوهلة الأولى يمكن تفسيرها على المشاعر الأصولية الضمنية للمؤلف

      كلمة “كورب” كما يعادل الفارسية لذا قاموا بتزوير واستخدم الكلمة “بيرجن” لا تشير اللغات الغربية إلى أشخاص معينين، وتستخدم لوصف الأشخاص المقيمين في بلاد فارس/بيرجا وقضاياهم ذات الصلة..

      ومن المثير للاهتمام ، وكلمة "بارسيان" هو مشتق حديث وليس له تاريخ في الفارسيةماذا في ذلك بحثا عن محكمة القصائد والكتب الماضية ، فإنه لا يمكن العثور عليها..

      الإشارة إلى الأصل الإثني للشخص بأي حال من الأحوال كحاسوب أو جانب عنصري. القول بأن خاجة ناصر غراي فارسي، وهو نفس القول، على سبيل المثال، كان نبي الإسلام شخصاً عربياً.. لا يوجد أي تفوق وعنصرية في هذا البيان.. إذا كان بارسي أو بارسيان في الشعور العرقي الحديث للتزوير أو لديهم تاريخ بين الإيرانيين ، انظر هذا بعض الأمثلة:

      البقاء حتى لرؤية المر انه / انها ليس لديها ميزة من المعرفة // الرومانية و الشعب الفارسي//السفينة هي زوجة الأب ج / (مملكة الإسكندر، فردوسي)

      لست متأكدا حتى كل ما لي من الأفعال والأفعال أنا فرح NICABM. يوم الخميس ، جمال الشرس ، والنة والكفة الكبو الفارسية الشهر داي سنوات على أربعمائة وعشرة Yazdjerdi. ذهبت إلى المسجد وصلاة وطلبت مني أن أتخلى عما يلزمني وأن أردع السبهانة وحق معاليه.. (سفرنامه، ناصرخسرو)

      ای داورگیتی که بود شهرهٔ آفاق//چون مهر فلک هرکه به حان مهر تو و‌رزد//دارد رخم از خون جگر رنگ طبرخون//با آنکه بود شعر مرا طعم طبر زد//این پارسیان راکه به صد بیت ستودم//مسکین تنم از همت این طایفه لرزد//صد بیت که هر بیتش ارزد به دوصد ملک//گویا بر ایشان به یکی ملک نیرزد// (قاآنی)

      ز رومی و از مصری و پارسی//فزون بود مرد از چهل بار سی//یکی بارگی ساختند آهنین//سوارش ز آهن ز آهنش زین// (پادشهای اسکندر، فردوسی)

      چنین داد پاسخ که ای پادشا//یکی پارسی مَردم و پارسا//به بازارگانی برفتم ز جز//یکی کاروان دارم از خز و بز// (پادشاهی شاپور ذوالاکتاف، فردوسی)

      و همینطور این موارد را ببینید:

      لفظ «پارسی» یا «فارسی» البته به عنوان زبان رایج در ایران پرسابقه است اما این که این کلمه به عنوان نام گروهی افراد وبرای نامیدن قومی خاص در زبان فارسی استفاده شده‌باشد امری اخیر هو.

      چنین خطایی در ترجمه و سند زدن اصطلاحات فرهنگی و تاریخی به نام پارسیان، برای ایرانیانی که صاحب هویتی جدا از هویت فارسی هستند البته حساسیت برانگیز است؛ برای کرد و آذری و بلوچ و گیلک و دیگر اقوامی که نوروز و مراسم قبل و بعد آن، ‌و بسیاری دیگر مولفه‌های فرهنگ ایرانی را به کمال برگذار می‌کنند انگاشته شدن و برچسب زده‌شدن مولفه‌های میراث فرهنگی اش به نام تنها یکی از اقوامی که در میراث‌ فرهنگی اش شریک است طبیعتاً موجب نارضایتی است.

      در این راه باید صراحتا عنوان کرد و گوشزد کرد که ترجمه فارسی اصطلاح فرنگی Persian/پرژن کلماتی از قبیل “كورب”، “البارسي”، “فارس.”او “الناطقة بالفارسية” غير متصل. همچنین برساخته‌ها و ترجمه‌هایی که در ادامه چنین جعلی باب شده‌اند.

      نویسنده مشخصا چند ادعا می کند: (1) نخست ادعا می کند که استفاده از واژه پارسی مفهوم قومی ندارد و مفهوم قومی آن جعل جدید است. (2) ادعا می کند که استفاده از عنوان پارسی برای اشاره به قومیت، قومگرایانه و حتی نژادپرستانه است. (3) ادعا می کند گروهی در ایران از این عنوان برای بچسب زدن به مولفه ها و میراث فرهنگی تمام ایرانیان، صرفا در جهت منافع یک قوم (القمع الوطني)، استفاده می کنند در حالی که چنین حقی ندارند.

      در مورد ادعای نخست و دوم پیشتر توضیح دادم؛ اما سومی به نظرم زمینه اصلی مقالات قومگرایانه ی بی بی سی فارسی است. اینکه گروهی به نام فارس ها در ایران وجود دارند که به شیوه های مختلف، حقوق فرهنگی، اقتصادی، و تاریخی اقوام دیگر را مورد تعدی قرار می دهند. این مقاله را من در چارچوب یک مجموعه می بینم. مجموعه ای که پیام واحد ستم ملی را به طرق مختلف و در اشکال گونتگون به خواننده القا می کند؛ و این تکرار تا هر اندازه ای که برای پیام پذیری مخاطب لازم باشد، ادامه پیدا خواهد کرد.

      اما ای کاش رسانه هایی مانند بی بی سی فارسی و رادیو فردا به حق آزادی بیان باور داشتند و کامنتهای مخالفانشان را حذف نمی کردند؛ تا شما هم اگر ایرادی به نوشته من داشتید، بتوانید در زیر همان مطلب پاسخ بنویسید. يكون منتصرا.

      إظهار  
      • مهرداد آزما وقال أن:

        تحياتي لكم. كذلك إذا بي بي سي وشبكة فوكس نيوز، أغلقت دانیشان التعليقات لحسن الحظ هنا يمكن أن نتحدث معا.
        الأول هو أنه يبدو أن هذه المادة باللغة الإنجليزية أن لم يكن في إيران حول الترجمة الفارسية للكلمة في اللغة الإنجليزية التي يجب أن تكون مترجمة من الفارسية أو الإيرانية.
        ولكن ماذا عن الأشياء التي كنت قد آثار: نصير الطوسي كان جيدا إلا أن المجتمع؟ لا يمكن معرفة الذين تم في باريس، أو حتى من طرف ما، ولكن أنا لا أقصد أن الفارسي. إلا إذا كنت افترض "الفارسية الإيرانية الإيرانية الفارسية"، IE IE. إذا كان الأمر كذلك يمكن أن أطلب الذهاب في الأركان الأربعة للشعب أن كنت الفارسي أو الإيراني؟ ونرى ماذا يقولون لأنفسهم،.
        في حالة تاريخ استخدام اللغة الإنكليزية في الأدب، بالمناسبة، أنا في نفس الوقت النظرية وصعدت على موقع هيئة الإذاعة البريطانية أن نسخ من هنا، ولك:
        “واستجابة، السيد ر. عن تاريخ استخدام الكلمة “البارسي” في الأدب، “البارسي” عموما، إلى سكان ينبح أو التعميم يشير إلى أن الإيرانيين، كما هو الحال في المثال الفردوسى وناسيرخسرو..

        لكن بقدر ما أستطيع أن أرى آثار دول الخليج الفارسي، والمواجهة ولا لور {وإجازة، و “اللغة الإنجليزية” والعربية (جلال الدين الرومي)}الصراع بين الرومانية والفارسية لماذا الوطنية، {(ز) المصري والفارسي الروماني (الفردوسى)}المتناقضة خراساني الهندي والصيني الجغرافي، والفارسية، وماذا {المجتمع الكبريت(سعدي)}الصراع بين اللغة الإنكليزية والسلوقي، لماذا {وما هو تال تعال الخليج الفارسي (جلال الدين الرومي)}.

        ينبح يكاد ينطوي دائماً نطاق جغرافي؛

        لكن هذا البلد الخليجي (في هذا معنیی أن عموم هنا قد ألقيت أمام الإجازة وترك اللغة) والأمة من بارس والبارسي (وهذا يعني أن ایرانیست حب عموم الآرية ويستخدمونها) الخادم لم يجد أثر ذلك في الأدب.”

        ولكن من غير أن كنت قد كتبت قليلة، "يدعى مقدم البلاغ على وجه التحديد: استخدام العنوان الفارسي للإشارة إلى العرق والعرق وحتى العنصرية "دعونا نذهب إلى المناطق الأربع في إيران معا ونقول للناس مثل، "عيد النوروز هو احتفال بالسنة الجديدة من الفارسية ودعونا نرى ما هو تصورهم. ". ألا تعتقد أن مثل هذه التسميات لديها حساسية؟ الناس بارس الذين هاجروا إلى إيران قبل بضعة آلاف من السنين مع شعب بارث ومعاد، ماذا يبقى أن يأتي ليقول الفارسية بدلا من إيران؟

        إظهار  
  • کاردو کوردستانی وقال أن:

    والله تا اونجا که من بی بی سی رو میبینم بیشتر یه جماعت پان فارس آن رو اداره میکنند تابقیه ملیتهای تحت ستم ایرانی .دیگه خیلی دیر شده ملتهای کورد و تورک و بلوچ آگاه شده اند و به هویت و حقوق خود آگاهی دارند خوشبختانه. کشوری تاریخی به اسم ایران هیچ وقت در دوران باستان وجود نداشته و فقط توهم یه عده نژادپرست پان فارسه. پارس در دوران باستان به استانهای هرمزگان و کرمان و فارس کنونی اطلاق میشده نه سرزمین کوردستان و آذربایجان و خراسان. حداقل در این جغرافیا اسم قلمروی حکومتها به اسم قوم غالب بوده مثلا دورانی که حکومت ماد سرزمین پارسها و بقیه مناطق را تصرف کرد همه قلمروشان ماد خوانده میشد و بعد از آنکه حکومت ماد با حیله گری و خیانت کوروش سرنگون شد سرزمین پارس با کشورهای تحت اشغال آن از جمله کشور ماد وپارس نامیده شدند. اینکه بیاید ملت کورد یا ملت تورک رو پرژن بنامید از مضحکترین و رذیلانه ترین کاریهایه که آدم میتونه مرتکب بشه.ملتکورد هیچ وقت ایرانی نبوده و نیستند بلکه از بومیان ساکن در زاگروس و توروس و بین النهرین شمالی هستند(کوردستان بزرگ) که هزاران سال پیش از ورود اققوام هند و اروپایی در سرزمین کنونی خودشان ساکن بوده اند پس با این مضخملات و جعلیات بیشتر از این به متهای کورد و تورک و بقیه توهین نکنید. ماکوردها نه عربیم نه تورکیم نه ایرانی بلکه کوردیم و کوردستانی که سرزمینمان با توطئه استعمارگران انگلیس و فرانسه بین کشورهای دستساز خودشوون یعنی ایران و ترکیه و سوریه و عراق کنونی تقسیم شده

    إظهار  
  • ترک نبودن حداقل 35 فَوْق 50 میلیون نفر از مردم ترکیه به طور مستند و به روایت آمار وقال أن:

    ترک نبودن حداقل ۳۵ تا ۵۰ میلیون نفر از مردم ترکیه به طور مستند و به روایت آمار
    معرفی اقوام و ملیت های کشور کثیرملت و تازه تاسیس (صد سال قدمت) تركيا – کردها، ارمن ها، عرب ها، بالکان ها، یونانی ها، پوماک ها، قفقازی ها و
    از ۸۰ میلیون جمعیت ترکیه حداقل ۳۵ تا ۵۰ میلیون نفر ترک نیستند.
    دموگرافی (جمعیت شناسی) تركيا

    1.- کردهای ایرانی در ترکیه ۱۴ تا ۲۲٫۵ میلیون
    https://en.wikipedia.org/wiki/Kurds_in_Turkey
    https://en.wikipedia.org/wiki/Turkish_Kurdistan
    2.- زازاهای ایرانی در ترکیه (شاخه ای از قوم ایرانی کرد) ۳ میلیون
    https://en.wikipedia.org/wiki/Zazas
    3.- ارمن ها و ارمن های مخفی (شبه ایرانی) در ترکیه ۳ تا ۵ میلیون
    https://en.wikipedia.org/wiki/Armenians_in_Turkey
    https://en.wikipedia.org/wiki/Hidden_Armenians
    4.- عرب ها در ترکیه ۱ میلیون
    https://en.wikipedia.org/wiki/Arabs_in_Turkey
    5- لازها (قفقازی) در ترکیه ۱ تا ۱٫۵ میلیون
    https://en.wikipedia.org/wiki/Laz_people
    https://en.wikipedia.org/wiki/Laz_people_in_Turkey
    6.- چچن ها (قفقازی) در ترکیه ۱۰۰ هزار
    https://en.wikipedia.org/wiki/Laz_people
    7.- چرکس ها (قفقازی) بین ۱ تا ۶ میلیون تخمین زده می شود ولی تنها ۵۰ هزار نفر زبان چرکسی حرف می زنند و بقیه آسمیله و استعمار شده اند.
    https://en.wikipedia.org/wiki/Circassians
    https://en.wikipedia.org/wiki/Circassians_in_Turkey
    8.- گرجی ها (قفقازی) ۱ تا ۱٫۵ میلیون
    https://en.wikipedia.org/wiki/Georgians_in_Turkey
    9- آدیغه ای ها (قفقازی) در ترکیه ۳۰۰ هزار
    https://en.wikipedia.org/wiki/Adyghe_people
    10- آسی های ایرانی (قفقازی) در ترکیه ۲۰ تا ۱۰۰ هزار
    https://en.wikipedia.org/wiki/Ossetians_in_Turkey
    11- آبخازها (قفقازی) در ترکیه ۵۰ تا ۵۰۰ هزار
    https://en.wikipedia.org/wiki/Abkhaz_people_in_Turkey
    12- الآشوريين (خاورمیانه ای) در ترکیه ۲۵ تا ۵۰ هزار با وجود نسل کشی ۴۰۰ هزار نفری توسط ترکها
    https://en.wikipedia.org/wiki/Assyrians_in_Turkey
    https://en.wikipedia.org/wiki/Assyrian_genocide
    13- بوسنیاک ها (بالکانی) در ترکیه ۱۰۰ هزار تا ۲ میلیون
    https://en.wikipedia.org/wiki/Bosniaks_in_Turkey

    إظهار  
  • ترک نبودن حداقل 35 فَوْق 50 میلیون نفر از مردم ترکیه به طور مستند و به روایت آمار وقال أن:

    14- صرب ها (بالکانی) در ترکیه ۱۵ هزار نفر
    https://en.wikipedia.org/wiki/Serbs_in_Turkey
    15- آلبان ها (بالکانی) در ترکیه ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار
    https://en.wikipedia.org/wiki/Albanians_in_Turkey
    16- یونانی ها و یونانی های مسلمان شده (بالکانی) در ترکیه حدود ۱ میلیون با وجود نسل کشی
    https://en.wikipedia.org/wiki/Greeks_in_Turkey
    https://en.wikipedia.org/wiki/Greek_Muslims
    https://en.wikipedia.org/wiki/Pontic_Greeks
    17- پوماک ها یا مسلمانان اسلاونژاد بلغاری (نزدیکی تباری با ایرانیان) در ترکیه حدود ۷۵۰ هزار
    https://en.wikipedia.org/wiki/Pomaks_in_Turkey
    ۱۸ – رومن ها یا کولی ها (ایندوایرانی) در ترکیه ۵۰۰ هزار تا ۵ میلیون
    https://en.wikipedia.org/wiki/Romani_people_in_Turkey
    19- آفریقایی ها در ترکیه تعداد نامعلوم
    https://en.wikipedia.org/wiki/Afro_Turks
    20- تاتارهای کریمه (إجازة) در ترکیه ۱۵۰ هزار تا ۶ میلیون
    https://en.wikipedia.org/wiki/Crimean_Tatars
    https://en.wikipedia.org/wiki/Crimean_Tatars_in_Turkey
    ۲۱- آذری ها (إجازة) در ترکیه ۸۰۰ هزار
    https://en.wikipedia.org/wiki/Azerbaijanis_in_Turkey
    22- ازبک ها و قزاق ها (إجازة) در ترکیه ۵۰ هزار
    https://en.wikipedia.org/wiki/Uzbeks
    https://en.wikipedia.org/wiki/Kazakhs
    23- پرشین ها (ایرانی و افغانی) در ترکیه حدود ۷۰۰ هزار
    https://en.wikipedia.org/wiki/Persian_people
    https://en.wikipedia.org/wiki/Afghans_in_Turkey
    24- پناهندگان سوری (عرب) در ترکیه ۲٫۵ میلیون
    https://en.wikipedia.org/wiki/Syrian_diaspora
    25- یهودیان ترک (تبار غیر ترک) در ترکیه ۲۵ هزار
    https://en.wikipedia.org/wiki/Jews_in_Turkey

    إظهار  
  • مجهول وقال أن:

    دوست پان فارس ما نوشته اند که مردم آزربایجان تا قرن ۱۵ میلادی به زبان فارسی تکلم میکردند و بعدا تورک زبان شده اند .
    شما که همه چیز دستتان هست .روزنامه تلویزیون و بیش از صد سال حکومت فارس اخیر چرا نتوانسته اید، حتی یک قوم کوچک را در ایران فارس زبان بکنید .
    مگر اسم قدیم کشور” إيران” كان .
    شما ها این قدرت را از کی گرفته آید که هر کس به زبان مادری صحبت کند اسمی به رویش گذاشته و باز خواست کنید .
    جناب حداد عادل در کویت فرمودند که امکان ندارد کلمات عربی را از زبان فارسی جدا کنیم .پس زبان فارسی میشه .فت یکی از لهجه های زبان عربی است .
    شما با این لحجه میخواهید کاملترین زبان دنیا آونم زبان تورکی است از بین ببرید .
    مگر چنین چیزی ممکن هست ؟!؟!؟!؟؟!

    إظهار  
    • المشرف وقال أن:

      إذا كان ترتيب بان فارس هو مؤلف هذا بلوق ، لا! أنا لم أدعي فقط أن تبريز لم يكن يترك اللغة حتى القرن الخامس عشر، ولكن ادعى لربط إلى المصدر! جميع المحتوى الذي جاء على هذا الموقع إذا كان يزعم، ومرجعها هو أيضا.

      هناك الكثير من الفرق بين شيء لإظهار وتوش. سواء كانت بلاد فارس هي ما إذا كانت اللغة الفارسية موثقة دائمًا أم لا ، لأنه يشار إلى مصادر موثوقة بأن اللغة التركية هي اللغة الأكثر اكتمالًا في العالم ، فهي شماعات يجب كتابتها من الجو..
      اسم البلد من إيران على الأقل خلال العصر الساساني إيران وأنا ليس من المفترض أن نغير لغة شخص ما حيث أستطيع أو لا أستطيع! المفردات الإقراض هي لغة من اللغة الأخرى هو شائع جدا ولا لهجة لغة–وعدم “لجه”–اللغة الأخرى لا. الإنكليزية أكثر من ستين في المئة من جميع الكلمات وتسعين في المئة من المفردات التقنية من اللاتينية ، وهذه اللغتين ليست لهجات بعضها البعض ، والعربية لديها أيضا الكثير من الكلمات الفارسية وليست لهجات الفارسية.

      إظهار  
  • سعيد وقال أن:

    سلام متاسفانه این از حیله های سعید نفیسی رضاخان میباشد که نام پرشین به ایران تغییر پیداکرده که فقط تمدن تاریخی مناطق دیگر را انحصاری کند و به نام خودبزند بدون توجه به سهم کشورهای دیگرمانندترکمنستان افغانستان و….

    إظهار  
  • دیدگاه خود را بنویسید

    :غمزة: :ملتوية: :لفة: :عفوا: :mrgreen: :لول: :فكرة: :الشر: :الرقص: :صرخة: :القوس: :سهم: :غاضب-: :?: :-| :-x :-o :-ف :-د :-? :) :( :!: 8-أو 8)

    WWW.FARDA.US © 2008-2015, المشاريع حسب Farda.us الذي استضافته Farda.us | كافة الصور والكائنات هي ملك لأصحابها