بلادي الفترة الطلابية في إيران ليست ظاهرة سانديس لم يكن بوب وحكومتنا من سانديس، بأمان ودون خوف آبرویی، لدينا أكثر. وكان كعكة وسانديس من السلع الأساسية عصرنا بعض الفكاهة عليه، "عمله قال كاتم الصوت". أميله كاتم الصوت هذه هي أيام عندما كان لدينا فصول دراسية أو الصباح حتى الليل في أيام شهر رمضان غريبة جلس على. أنا يأتي قبل ثماني سنوات يتراجع يوم سبعة من شهر رمضان، عند تناول الغداء هو واحد من همینها اشتريت يوم مشغول إلى حد ما في مكان واحد وكانت تكهنات. في نفس الوضع إلى حد ما بين الشهم مجرد نوع من جاء وطلب استثناء لا يعرفون أن من صوم رمضان لا ينبغي أن تكون المضاربة؟ قلت: لماذا أنا أعرف ولكن الجميع لا أعتقد أن مثله وبعضها لا مثل بلدي اليوم. وقال، ولكن عليك أن تحترم بلادي بگزاری الرأي! قلت لك يجب أن يكون لديك مع منطق رأيي وحتى أنا احترم بگزاری! وقال: "هذا بلد إسلامي، ومعظم الناس يصومون، ولأن الكثير من الناس يصومون، فإن رأيي مفضل.. قلت: لنفترض أنه رأي المشجعين رقم واحد يعترض عليه بشكل صحيح ولا نعتقد أنه من الخطأ أن يثبت. أقول إذا كنت يجب عليك البديل للديمقراطية معتقدی اليوم. رأيت بيرث ويقول بولا كعكة ثمانديه ومنطقة ساندیسم لدى أسفل الجبهة. وفي الواقع، كان الجوع حتى أن إذا جاء المرة الأولى المدن أصبحت كعكة طريقة معتادة وأعطى من السيارات أصبحت معتادة المدن بعد توجه الكشافة سانديس.
العلامة: حرية الرأي
الاختلافات في الرأي وأعرب بتهمة إهانة، وبدأت
تفاوت ظریفی میان اهانت و ایراد اتهام وجود دارد. اغلب فرق میان این دو را نمی دانند و همین موضوع می تواند اسباب سو تعبیر یا سو استفاده شود. برای منظور نخست صفتی را بدون در نظر داشتتن مفهوم حقیقی آن و صرفا برای تحقیر طرف مقابل بکار می برند؛ به این عمل اهانت و در برخی موارد فحاشی می گویند. اما موارد دیگری هم هست که صفات ناخوشایند در مفاهیم اصلی خودشان بکار برده می شوند و در اینصورت چنین عملی دیگر اهانت نیست و ایراد اتهام است.
برای نمونه، اگر به زنی نسبت «فاحشگی» بدهیم صرفا برای اینکه او را تحقیر کرده باشیم، نام اینکار اهانت است. اما اگر منظور از این انتساب، دقیقا همان فعل فاحشگی و تن فروشی باشد و چنین واژگانی در معنای حقیقی خود بکار برده شوند – به نحوی که گوینده و مخاطبش از مفهوم مدنظر آن آگاه باشند – دیگر نامش توهین نیست و اتهامی است که متوجه دیگری کردیم؛ چنانچه این اتهام اثبات شود یعنی دلایل منطقی برای آنچه نسبت دادیم داشته باشیم، حقیقتی را بیان کردیم؛ و در غیر اینصورت به دیگران دروغ بستیم و درحکم افترا است.
برای ایراد اتهام، بهتر است از ادبیات فاخرتری استفاده کنیم که فحاشی قلمداد نشود. اما صرف ادبیات فاخر هم لزوما بدین معنا نیست که قصد اهانت نداریم. چنانکه با ادبیات فاخر هم می شود به دیگران اهانت کرد و یا با ادبیات سخیف هم ایراد اتهام نمود.