دیدگاه فرستاده شده در رضا مرادی غیاث آبادی؛ دکتر قلابی و جاعل تاریخ نویسنده: غیاث آبادی پژوهشگر یا شیاد؟.
رضا مرادی غیاث آبادی در نقش پورپیرار جدید و حرفهای نادرست و غیرمستند درباره کورش هخامنشی
دوستان ایرانی باید بدانند که تاریخ ایران به طور مستند نوشته شده است و نه به طور احساساتی که هرکسی بخواهد به آن تهمت کند و ناسزا گوید. اما بدبختانه ایرانیان هنوز آگاهی نیافتند که چگونه این تاریخ مستند را درک کنند و از کجا یابند. به طور ساده:
منابعی مانند گوگل اسکالار و نوشتارهای پروفسورهای تاریخ در دانشگاه-های بزرگ جهان همواره مورد نظر محققان است. اما نوشتارهای روزنامه-ای / وبلاگی و غیره, هیچ ارزشی علمی ندارد. نوشتار کسانی که دکترا ندارند و جزو دانشگاه معتبر نیستند هیچ ارزش علمی در رابطه با تاریخ مستند ایران ندارد. یعنی نوشتارهای شعارگونه وبلاگی (چه بر ضد تمدن ایران چه بر سود تمدن ایران) را نمیتوان برای تز تاریخ اورد یا از آنها در مبحث آکادمیک استفاده کرد. بنابراین در اینجا تنها کوشش شده است که از منابع آکادمیک استفاده شود (یعنی منابعی که متخصصان دانشگاهی نوشتند) و قضاوت را بر عهده خوانندگان وامیگذارم:
در مورد غیاث آبادی که حتی دکترا ندارند و نویسنده هیچ متن علمی انگلیسی در مجلات معتبر جهانی نیست, همینطور است. برای نمونه پورپیرار/زهتابی/غیاث آبادی/صدیق/شاملو و غیره کسانی نیستند که در تاریخ رسمی بشر نقشی داشته باشند.
البته این گروه ها را کسی امروز در علم تاریخ جدی نمیگرد زیرا آنها صاحب کرسی در دانشگاه نیستند و مقالات متعدد در مجلات معتبر انگلیسی جهان ندارند. بنابراین ایرانیان باید یاد بگیرند که چگونه به مطالب علمی امروز دسترسی پیدا کنند و ژورلنهای معتبر ایرانشناسی را بخوانند.
اما پیش از بررسی ادعای او در مورد بابل یا غیره و استقبال پانترکیستها از کلام وی, جالبتر که وی یک کتابی در مورد آریاییها دارد (در رابطه با بومی بودن آنها ر ایران) در حالیکه پانترک میگوید “آریایی” وجود ندارد…
من تنها چند نمونه از تناقضات غیاث آبادی را میاورم:
ghiasabadi.com/mohajerat.html
”
در سرزمین باستانی ایران بزرگ، اقوام و مردمان گوناگونی زندگی میکردهاند که یکی از آنان و احتمالاً نام عمومی فرهنگی همه آنان «آریـایـی» بوده است..
با توجه به همه شواهدی که تا اینجا بطور خلاصه گفته شد، به نظر میرسد که ایرانیان یا آریاییان «به ایران» کوچ نکردند؛ بلکه «در ایران» و «از ایران» کوچ کرده و به نقاط دیگر پراکنده شدهاند.”
یا برای نمونه اینجا:
ghiasabadi.com/rabatak.html
“کشف سنگنبشته رباطک به چندین پرسش دیرینه در زمینه مطالعات کوشانی، پاسخ داد. به موجب این کتیبه دانسته میشود که کوشانیان زبان خود را به نام «زبان آریایی» میشناختهاند و آن نیای زبان فارسی یا دری است که گویا «دری» گونه تغییریافته تلفظ واژه «اَریَـئـو» باشد. زبان آریایی و گونه تحولیافته آن بنام دری/ فارسی، زبان همگانی مردمان سرزمینهای ایرانی بوده و منظور از «فارس»، تنها ناحیه فارس در جنوب ایران نیست؛ ”
ghiasabadi.com/what-is-iran.html
“نامهای ایران و فارس و شکلهای پیشین آنها، همچون آریا، اَری، آرین، اَئیریَه، پَرسَه، پارسوا، پَرَشی، پِرسیس و انبوهی شمارشناپذیر از دیگر نامهای مشابه با آنها، از حدود ۴۵۰۰ سال پیش و به گونه پراکنده در منطقهای از حدود غرب بینالنهرین و آناتولیِ میانی تا شمال قفقاز، حوزه دریاچه خوارزم، سغد و دشت فرغانه تا دشت تاریم و غرب چین و تا پنجاب و رود سند برای نامیدن برخی سرزمینها و مردمان ساکن در آنها رواج داشته است”
سپس اینجا را بنگریم:
ghiasabadi.com/human-sufferings-04.html
“. «آریایی» اصطلاحی استعماری و بدون سابقه تاریخی در مفهوم جدید خود است که برای مقاصد نژادپرستانه و تفرقهافکنانه در اواخر سده نوزدهم میلادی رواج یافته است “!!
البته سنگ نبشت بیسون و کنیشکا و متن اوستا و هردوت و غیره کنار, چطوری مورخی که خود ادعا میکد “آریایی” اصطلاحی بدون سابقه تاریخی است همواره از آن در کتاب و مقالات خود استفاده میکند!
(در ضمن در مورد اصطلاح آریایی و مفهوم امروزی آن دوستان میتوانند به مقاله پروفسور گنولی در اینجا بنگرند):
http://www.iranicaonline.org/articles/iranian-identity-ii-pre-islamic-period
There can be no doubt about the ethnic value of Old Iran. arya
البته اگر مراد غیاث آبادی از مفهوم نادرست هیتلر از آریایی هست ..ایشان باید تذکر بدهند تا بهانه ای برای ایرانستیزان نباشند. خلاصه چنانکه گفتم مقاله زیر مفهموم درست آریایی را شرح داده است:
http://www.iranicaonline.org/articles/iranian-identity-ii-pre-islamic-period
و همچنین دو مقاله آریا/آریان درایرانیکا..
غیاث آبادی در مورد اقدام داریوش هخامنشی میگوید:
ghiasabadi.com/page/18
“این آثار، از کوشش هخامنشیان برای سازندگی و اصلاحات اداری در مصر و نیز از روحیهٔ مدارای مذهبی آنان حکایت دارد.”
و سپس میگوید:
“سنگنبشتههای ارجمند داریوش بزرگ هخامنشی در سوئز به همراه بیش از یکصد کتیبه دیگر هخامنشی در مصر و آثار فراوان دیگری که از آنان در مصر بجای مانده است، اسناد مهمی از حضور سازنده آنان در کشورها و سرزمینهای دیگر است. شاید نتوان از حمله هخامنشیان به کشورهای دیگر دفاع کرد؛ اما رویکرد آنان به آبادانی و سازندگی و احترام به ادیان و باورداشتها، در قیاس با تباهکاریها و ویرانگریهای جهانگشایان دیگر، ارزنده و ستایش برانگیز است”
حال به سخنان تازه غیاث آبادی نگاه کنیم
“کورش را به راستی میتوان «بزرگ» نامید، چرا که او نابودگر و ویرانکنندهای بزرگ بود. او توانست در طول مدت پادشاهی خود چندین کشور و تمدن درخشان بشری را چنان برای همیشه نابود کند که جز نامی از آنان برجای نماند”
و این سخن او اینجا:
“اما هجوم کورش به بابل- برخلاف هجوم مغول به ایران- منجر به نابودی قطعی مشخصههای هویت بابلی شد. هجوم کورش نه تنها موجب شکلگیری سبک تازهای در فرهنگ و هنر و معماری و دیگر دستاوردهای فکری یا مادی نشد، که حتی همان دستاوردهای موجود علمی و اجتماعی را که بابل به تازگی بدانها دست یافته بود، به باد یغما داد”
دوستان من دوست ندارم سر این خزعبلات وقت صرف کنم.. میدانیم که تنها کسانی که این حرفها باورشان میشود پان ترک هستند وگرنه هیچ مورخی صاحب کرسی در دانشگاه معتبری چنین خزعبلاتی را نمیگوید. یعنی کسی که تاریخدان واقعی باشد مانند حزب اللهی شعار نمیدهد. اما محض اطلاعات دوستان چند نکته میگویم: آیا تا بحال یک مورخ بی طرف و استاد دانشگاه چنین حرفی را زده است؟ کدام تمدنها؟
ایشان “جهانگشایی” را نیز مذمت میکنند در حالیکه جهانگشایی همواره جزو تاریخ بشر (که یک نوع حیوان است) بوده است. امروز هم نقش جهانگشایی را آمریکا دارد.. اما همه جهانشگشایان یکسان نیستند. برخی ویرانی میاورند مانند چنگیزخان و برخی آباد میکنند. ما در دوره ایده-ال زندگی نمیکنیم. باید جهانگشایی را در چارچوب زمان و مکان خود بسنجیم.. در دو هزار و پانصد سال پیش ..یا ایرانیان مجبور هستند به بابلیها/آشور باج بدهند (چنانکه ایلام یا ماد یا پارس به آنها نیز باج میدادند) یا ماجرا برعکس بود. یعنی در آن زمان سازمان ملل و جنبشهای این چنینی نبود.
غیاث آبادی در مورد چنگیزخان مینویسد:
“هر یک از سه سپاه مهاجم مقدونی و عرب و مغول فقط یکبار به ایران حمله کردند. در آن یکبار نیز بیشتر قوا و قشونشان را ایرانیان تشکیل میدادهاند”
ghiasabadi.com/inroad.html
“علاوه بر این، هجوم مغول موجب سقوط قطعی خلفای عباسی نیز شد که ایرانیان و دیگر ملتها از ساقط کردن آنان عاجز شده بودند.”
حتما ایشان شعر سوگنامه مانند مشهور سعدی شیرازی در مورد خلیفه عباسی (سعدی شعری بسیار غم انگیز در این مورد دارد) را نیز جزو همین عجزها میدانند.
در حالیکه منابع (یکیشان در زیر خواهد آمد) به طور روشن میگیند که اکثریت سربازان مغول “ترک” بودند و نه ایرانی , ایشان اکثریت سربازان مغول را ایرانی میدانند!!
الدنگ هاي بي سواد معلوم نيست دارند چه گوهي ميخورند اين كره خر و اون عموناصر عمله بناي احمق!
اخوندها هم كه ماشالا انگار نه انگار بايد بزنند تو دهن اينا!
غیاث آبادی پژوهشگر یا شیاد؟ همینطور نوشت:
رضا مرادی غیاث آبادی؛ دکتر قلابی و جاعل تاریخ
غیاث آبادی پژوهشگر یا شیاد؟
اخیرا با اشاره به نوشتارهایی از فردی به نام غیاث آبادی ادعاهای تاریخی جالبی و بحث بر انگیزی در باب ایران باستان مطرح شده است. بد نیست در باب خود این شخص بیشتر تبادل نظر کنیم:
سرقت ادبی رضا مراد غیاث آبادی از ايلام شناس معروف
مدت ها است که ویترین بسیاری از کتاب فروشی ها به کتاب با عنوان منشور حقوق بشر کورش زینت داده می شود و تا کنون چاپ های متعددی از این کتاب منتشر شده است. کتاب مذکور ترجمه ای امروزین از منشور حقوق بشر کورش هخامنشی است که اصل آن در موزه بریتانیا نگه داری می شود.
نویسنده کتاب فردی به نام رضامراد غیاث آبادی است که خود را اختر-باستان شناس و دکتر معرفی می کند. اما بعد از انتشار این کتاب مشخص گردید که نویسنده و محقق واقعی آن دکتر ارفعی کتیبه شناس معروف ایرانی است که در دهه شصت و زیر نظر دکتر ناتل خانری کار تحقیقی خود را بر استوانه کورش آغاز نموده بود. با این حال رضا مراد غیاث آبادی پس از دست یابی به نسخه های پیش نویس این ترجمه با تغییراتی جزئی آن را به نام خود منتشر نمود.
دکتر ارفعی با نوشتن یادداشتی به روزنامه همشهری در این خصوص افشاگری کرد که در جای خود باعث رسوایی سارق (رضا مراد غیاث آبادی) شد و کم و کیف آغاز پژوهش های خود در این خصوص مشخص کرد.
ادعای دکتری!
غیاث آبادی ادعا می کند که تحصیلات دانشگاهی دارد. در حالیکه چنین چیزی صحت ندارد:
غیاث آبادی در مصاحبه با این وبلاگ (نسخه ی پشتیبان این صفحه بر روی سرور این سایت)، که خودش از نویسندگان آن است می گوید لیسانس، فوق لیسانس و دکترایش را در رشته «اختر باستانشناسی» از دانشگاه دولتی ریگا گرفته؛ اما هیچ دانشگاهی به نام دانشگاه ریگا یا دانشگاه دولتی ریگا در عالم واقعیت وجود ندارد که به ایشان دکترا داده باشد.
گویا جو سازیهای غیاث آبادی هدفی اقتصادی هم داشته! البته عجیب نیست. معمولا کسی مفتی دروغ نمی گوید:
.
فرهنگ نامه ايران باستان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
این دروغگو در اینجا هم دارد دروغسرایی می کند در حالیکه جز سایت خودش هیچ مدخلی در گوگل نمی توان یافت که حتی کوچکترین نقدی بر این کتاب نوشته باشد ادعا می کند که کتاب پر فروش شده و برخی عزیزان دچار مشکل در تهیه کتاب شده اند!
+ روزنامه ها و نشریات زیادی هستند که در ایران هفتگی و ماهیانه آمار کتب پر فروش را منتشر می کنند اگر ادعای ایشان درست بود حداقل در جایی اسم این کتاب را می شد دید. بر عکس به نظر می رسد این سرمایه گذاری با شکست مواجه شده و ایشان به روش بازارگرمی با ادعای تمام شدن کتاب رو آورده اند، غافل از اینکه طبقه کتاب خوان ایران برای خرید کتاب پول مفت ندارد!
این کتاب که گویا توسط انتشارات خودشان به چاپ رسیده 22 هزار تومان قیمت خورده و واقعا نخوانده می توان انتظار داشت که چه تعاریف جدید و دروغین از مفاهیم باستانی ایران را باید در این کتاب دید.
منتظریم ببنیم کسی نقدی بر این کتاب می نویسد تا ببینیم اینبار چه دسته گلی به آب داده اند!
اما با بررسی بیشتر می بینیم که بیزنسی ایشان راه انداخته اند! گرچه به نظر نمی رسد بگیرد و تمام سرمایه هایشان به باد می رود مگر اینکه از سوی حکومت حمایتی شود. کتابهایشان را بخرند و برای دانشگاهها عضویت در این به قول خودشان دانشنامه بگیرند. برای خواندن مدخلهای آن لازم است. عضو شوید: 50 هزار تومان به حسابشان بریزید (برای موسسات 200 هزار تومان)
برای این سایت ایشان فارسی فرهنگنامه ایران و ترجمه اشتباه ENCYCLOPEDIA IRANIA را انتخاب کرده اند. فریبی بزرگ و کلماتی دهان پر کن. این در حالی است که نوشتن دانشنامه مانندن زدن وبلاگ و وبسایت نیست بلکه کاری حرفه ای و پر هزینه است که نیاز به تیمی از متخصصان دارد ولی ایشان یک تنه ادعای زدن یک دانشنامه-فرهنگنامه را دارند. از همین رفتارهای آماتور که سمت و سوی مالی دارد می توان فهمید چه جناب ایشان چرا یکدفعه ضد ایرانی شدند و تیغ بر کشیدند بر همه چیز ایران باستان!
آقای غیاث آبادی
گرچه یک دانشمند و محقق و استاد که سرش به تنش بی ارزد شما و نوشته هایتان را قبول ندارد و تایید نمی کند .
و گرچه بسیاری میدانند پشت نقاب شما چیست …
و باز هم گرچه ! حرفهای شما حتی برای پانترک جماعت هم قابل باور نیست و فقط هدف از مطرح کردن شما بوسیله آنها بدلیل سوء استفاده است وبه محض اینکه کلامی مخالفشان حرف بزنی بدترین ناسزاها را از همانها میشنوی
و برای چندمین بار گر چه ماجرای جعل ها و دروغ های شما بر همه روشن شده و نشان دادید که صداقت ندارید و ماجرای ایمیلی که جعل کردید و اینکه تهدید به قتل شدید از طرف شخصی که اتفاقا جوابهای دندان شکن به شما داده بود نهایت عقده های شخصی شما را با ایران دوستان میرساند .
و دگر باره گرچه در سخنان خود شما بارها بارها دوگانگی و چند گانگی و هزار گانگی موج میزند و دروغ و جعل سراسر نوشتار شما هست ولی اشکالی ندارد شما هم از قبال کورش لقمه شهرتی ببرید .
دیدگاههای دیگر غیاث آبادی پژوهشگر یا شیاد؟
ناصر پورپیرار: یهودیان و مسیحیان نجس اند
دلالت های وهابی در آرای ناصر پورپیرار
ناصر پورپیرار اصالتا از ایل خمسه هستش یه طایفه از طوایف کوچ رو استان فارس که مخلوطی از نژاد عرب و تورک قشقایی هستند و به دو زبان تورکی و عربی تکلم میکنند
مدتی است برخی از جملات و دیدگاه های پورپیرار در شبکه های اجتماعی دست به دست و صفحه به صفحه می چرخد و کاربران فیس بوک سوالاتی در خصوص چندوچون و ماهیت ادعاهای وی مطرح می کنند.
یکی از مهم ترین این جملات مربوط به سطوری است که در تصویر می بینید.
به گزارش آذریها این سطور مستقیما دلالت بر اندیشه های وهابی مآبانه دارد که پورپیرار حامل آن بود. ناصربناکننده معروف به پورپیرار به لحاظ ریشه قومی از قبایل عرب استان فارس است . به لحاظ پیشینه سیاسی متعلق به حزب توده و سپس عوامل سرویس های امنیتی عربستان و عراق. تفکری عربستانی ذاتا تفکری ضد شیعه و ضد ایرانی است و پورپیرار در این جملات قصد حمله به تشیع را دارد که ممکن است تحت تاثیر وهابیت در عربستان بوده باشد.
مفاهیمی که پورپیرار آنها به ظاهر فاضلانه ارزیابی کرده و بر شمرده است همگی بخش مهمی و پایه ای از فقه جعفری و اصول و علم کلام به شمار می روند. فقه جعفری معتقد است که بدون تسلط بر علم کلام و اصول قرائت متن نمی توان هیچ متن جدی اعم از قرآنی، شرعی،قانونی و … را تاویل و تفسیر کرد.
دلیل حمله پورپیرار به فقه شیعه چیست؟ آیا جز این است که ویژه عامل سرویس های امنیتی بود که از نظر مسلکی و دینی با تشیع دشمنی داشتند؟
اکنون می توان فهمید که دشمنان ازلی و ابدی این مرز و بوم چه برنامه های بلند مدتی از طریق افراد دست آموز خود برای کشور و وحدت ملی مان داشته اند.
پاسخ:
خوب جمهوری اسلامی از گرده ی شما سواری می گیرد ایراد ندارد طبیعتتان همین است
_______________________________________________________________________________
استقلال آزادي جمهوري آذربايجان جنوبي
پيام سکوت ملت آذربايجان :آذربايجان در امور داخلي ايران دخالت نميکند.
بعد از حوادث خونبار مربوط به خلق مسلمان در سال 1359درآذربايجان،وجانباختن تعداد کثيري از مردم آذربايجان در آن حادثه تاريخي،که در نهايت به عقب نشيني توام با اعتراف به اشتباه از سوي رهبريت حرکت خلق مسلمان در آذربايجان يعني آيت الله شريعت مداري که علاوه بر مرجعيت بعنوان مردي از داخل نظام که لقب جانشين خميني را هم يدک ميکشيد،وميتوان گفت که از حيث وابستگان نظام اولين کسي بود که وقتي علم مخالفت با توتاليترهاي مذهبي به رهبريت خميني،را برافراشت ،با اولين حمله متقابل از سوي رژيم،مردم را تنها گذاشته وبراي نجات جان خود، شروع به چانه زني نموده ونهايتا تن به اعتراف و توبه داد.مردم آذربايجان با چنين تجربه اي که نشان ميدهد تغيير نظام با تکيه به وابستگان ناراضي حاکميت وکساني که از درون حاکميت ميآيند امکان پذير نيست ، تجربه تلخ وخونبار ديگري را در سال 1385 از سر گذراند ،تجربه اي که در آن ، اعتراض مدني ملت مظلوم آذربايجان به سالها توهين وتحقير از سوي رسانه هاي همواره وابسته به شوونيستها ، در ميان سکوت موذيانه وعمدي مدعيان حقوق بشر ! ودر ميان بهت وحيرت،در کوجه ها وخيابانهاي شهرهاي آذربايجان،توسط رژيم بخاک و خون کشيده شد.همانهايي که مدام آذربايجان را سر ،سبز وطن ميناميدند،و به جانفشانيها وفداکاريهاي بينظير آذربايجانيها در راه بقول آنان ايران! اعتراف و اذعان داشتند،بناگهان زبان در کام فرو بردند،وچشمها بستند،تا اين بقول آنها سر،سبز وطن!سرخ شود.تو گويي آذربايجان وآذربايجاني سرباز بي مزد ومواجب ايران است وفقط در روزهاي دشوار ايران بکار ميآيد وبعد از آن ديگر هيچ! در واقع آذربايجان در خرداد 1385 از ايران جدا شد.اما مسبب اين جدايي آذربايجاني نبود بلکه کساني بودند که چشم بر جنايت رژيم در آن سال در آذربايجان بستند.نميشود آنگاه که ايران به سرباز جنگجوي غيور نياز دارد ،آذربايجاني ، هموطن غيور ،براي ايراني عنوان شود وبعد از کارزار ،سوسک شود وله شدن سزايش، يکي براي ما تعريف کندفاصله هموطن غيور تا سوسک از کجاست تا بکجا؟.آري درست ميخوانيد، آذربايجان در خرداد 1385 از ايران جدا شد. اماآذربايجان از اين جدايي شرمگين نيست وبا سري بلند به تاريخ جواب خواهد داد، چه:آنکه آذربايجان را از ايران جدا کرد آذربايجاني نبود،بلکه کساني بودند که آذربايجاني را گارگر فصلي ايران قلمداد ميکردند.با احترام به جنبش سبز ايران ،ودر پاسخ به گلايه هاي اين جنبش نسبت به نپيوستن ملّت آذربايجان به اين جنبش بايد خاطر نشان کنم باتوجه به اينکه سالهاست اين ملت را از خود جدا کرده ايد (جز در مواقع دشوار که نياز به غيرت آذربايجان ،پيدا ميکنيد) وچون فرزند خوانده ايران به وي نگريسته ودرد ورنج آنها را مربوط به خودشان دانسته وچشم بر مظالم رفته بر آنان ميبنديد،چنين انتظاري (پيوستن ملت آذربايجان به جنبش سبز)غير معقول مينمايد.که چرا وقتي شما امور مربوط به آذربايجان را به خودمربوط ندانسته ونميدانيد ،در شگفتم ،که چگونه پيام ملت آذربايجان را تابحال دريافت نکرده ايد؟پيام سکوت ملت آذربايجان به شما اين است :آذربايجان در امور داخلي ايران دخالت نميکند.
نمایشاستقلال آزادي جمهوري آذربايجان جنوبي
آکراد متوهم
نمایشامروزه تصور میشود که شمال عراق و شمال سوریه و جنوب شرق آناتولی از دیرباز تاریخ کرد نشین بوده و اکراد پابه پای اقوام آسوری و سریانی و ارمنی و بابلی و سومری در بین النهرین و آناتولی و سوریه حضور داشته اند.حتی برای تثبیت این توهم عده ای از پانکردها الفبای کردی پیش از اسلام را جعل و ارائه داده اند جلب است که زبانهای پارسی و پهلوی و مادی و هخامنشی که قرنها زبان رسمی خاورمیانه بوده اند هرگزالفبای مستقلی نداشتند و از زبانهای بین النهرین و سریانی و عربی الفبای میخی و سریانی و عربی را به قرض گرفته اند حال این الفبای کهن کردی از کجا سر برآورد جای شگفتی و در عین حال اسباب خنده است.
واقعیت این است که اکراد در اصل سکنه زاگرس بوده اند مانند الوار و لک و بختیاری و….. و با شروع فتوحات سلاجقه ترک در آناتولی( دولت روم شرقی) پای کردها به آناتولی شرقی باز شد در این هنگام کردها بعنوان مزدور در واحد های سلاجقه خدمت میکردند و بتدریج بر نیمه شرقی آناتولی که ارمنی نشین بود غلبه کرده و مهاجرت اکراد و نیز اتراک به داخل آناتولی قوت گرفت البته فتوحات اتراک سلاجقه و عثمانی به غرب آناتولی هم سرایت کرده که در آن هنگام یونانی نشین بود ودر یک هزار سال اخیر این روند ترکسازی و کردسازی در شرق و غرب آناتولی ادامه یافت تا اینکه در پایان جنگ دوم جهانی و زوال دولت عثمانی اکراد حمیدیه( تابع سلطان عبدالحمید) با اوامر ناسیونالیستهای ترک کمیته باصطلاح اتحاد و ترقی برای همیشه ارامنه را از شرق آناتولی پاکسازی کرده و صاحب اراضی و مایملک آنها شدند و در غرب آناتولی هم با کوچ اجباری ۵ میلیون یونانی به خاک اصلی یونان غرب آناتولی هم یک دست ترک نشین شد.
در شمال عراق و شمال شرق سوریه حضور کردها به عصر هلاکو بر میگردد و تا آن موقع شهرهای عمدتا کرد نشین امروز مانند اربیل و کرکوک و دهوک وحکاری و قامشلو و حسکه و…. نه کرد نشین بلکه آسوری نشن بوده و نام آسوری این شهرها همگی دلالت بر این مطلب دارد لکن با حمله هلاکو بداخل حوزه خلافت عباسی با تحریک خواجه نصیر الدین طوسی اکراد در معیت مغولان شروع به فتح و تخریب و کشتار در مناطق مزبور زده و به تدریج این مناطق با طوایف کوچنده و جنگجویان کرد و ترکمن مجددا مسکونی گردید. پس وواقعیت این است که شمال عراق و سوریه و جنوب شرق آناتولی (ترکیه) در اصل ملک آسوری ها و سریانی ها و ارامنه بوده ودر کمتر از ۹۰۰ سال اخیر به تدریج به دست اکراد افتاده و حال اکراد از ارامنه و آسوری ها و سریانی ها بعنوان مسیحیان کرد تبار!!!!!! یاد میکنند. ودر این زمینه چیزی از پانترکها کم ندارندبا این تفاوت که پانکردها بشدت مورد حمایت مادی و معنوی از امپریالیزم و رسانه های غربی بوده و برای اهداف آتی یعنی نا امن کردن و تضعیف و تجزیه خاورمیانه برگزیده شده اند.
گوه خوردن زیاد تورک های خر ایران 💩
نمایشمن یک مرندی هستم وهمه همشهریانم وهم استانیهایم همه وهمه قویااعتقادداریم که روزی جمهوری آذربایجان جعلی که زمانی به زورتوسط روسهای حرامزاده ازایران جداشد،دوباره به مام میهن یعنی ایران عزیزخواهدپیوست واین عو عوی اقلیت بسیاربسیارناچیزو حقیر بنام پانترک هم بزودی تمام خواهدشد.اینهاهنوزنمیدانندکه چند نفرسران جمهوری جعلی آذربایجان مزدوران اردوغان بیسواد و عقده ای هستند وسودی برای این پان تجزیه طلبان ندارند.همه30میلیون آذری های هموطنم بلی سربازهستندولی سرباز مادرمان ایران واز ذره ذره خاکمان دفاع کرده ومشتی عناصر تجزیه طلب که ازباسن پدرشان اردوغان
نمایشخارج شده اند رابه سزای خیانتشان بزودی خواهندرساند.زنده بادایران بزرگ وآذریهای شریف و خوار و زبون باد سران جمهوری جعلی آذربایجان و سران متعفن ترکیه جعلی،که اگر بخواهیم به مرزهای تاریخی برگردیم،ترکیه هم بایدبه مام وطن یعنی ایران بزرگ برگردد.
مانقورد به معنی واقعی کلمه
نمایشدرود بر شما.. من تبریزی هستم وطنم ایران است .
نمایششاید شما مانقورد یا… باشید اما اجداد ما انسان بوده نه گرگ حیوان
باعث خنده اقام دیگه کردید مارو
کص ننت خر زاده بی ریشه
نمایشمن یک مرندی هستم وهمه همشهریانم وهم استانیهایم همه وهمه قویااعتقادداریم که روزی جمهوری آذربایجان جعلی که زمانی به زورتوسط روسهای حرامزاده ازایران جداشد،دوباره به مام میهن یعنی ایران عزیزخواهدپیوست واین عو عوی اقلیت بسیاربسیارناچیزو حقیر بنام پانترک هم بزودی تمام خواهدشد.اینهاهنوزنمیدانندکه چند نفرسران جمهوری جعلی آذربایجان مزدوران اردوغان بیسواد و عقده ای هستند وسودی برای این پان تجزیه طلبان ندارند.همه30میلیون آذری های هموطنم بلی سربازهستندولی سرباز مادرمان ایران واز ذره ذره خاکمان دفاع کرده ومشتی عناصر تجزیه طلب که ازباسن پدرشان اردوغان
نمایشخارج شده اند رابه سزای خیانتشان بزودی خواهندرساند.زنده بادایران بزرگ وآذریهای شریف و خوار و زبون باد سران جمهوری جعلی آذربایجان و سران متعفن ترکیه جعلی،که اگر بخواهیم به مرزهای تاریخی برگردیم،ترکیه هم بایدبه مام وطن یعنی ایران بزرگ برگردد.
یاشاسین مرندی با غیرت
نمایشهنوز یک عده از همشهریهای ما در خواب غفلت هستند نمیدونند اررررردوغان خواب دیده براشون همونطور که ایلهام علیف غلام حلقه به گوش خود کرده. اما کور خوندن
نمایشزنده باد ایران و ایرانی
همه دوره موشهای پان حضور داشتند اما جرات ندارند
در اصل پان تورک یا پان کورد همه اینها باید شجرشونو ببینند احتمالا یک جا تخم ترکه شون ایراد داره