¿Hay un Dios?"Steven Hawking

Profesor Stephen Hawking

Profesor Stephen Hawking

¿Existe Dios y es Dios el creador del universo? ¿Qué tan importante es la respuesta a esta pregunta para nosotros?

En la mayoría de las sociedades, la respuesta general a esta pregunta es la misma.. La masa de la gente del mundo ha creído en Dios de alguna manera en todo momento, aunque no hay una comprensión igual del concepto de Dios en ninguna sociedad..

En nuestro país, la creencia en la existencia de Dios es aceptada como un principio. (Como la mayoría de las otras comunidades.)La creencia en la legitimidad de los representantes de Dios que son profetas y han sido elegidos por Él; la creencia en la misión de los imanes chiítas, que son los sucesores del Profeta del Islam durante generaciones, y la creencia en la verdad del clero y del velayat-e faqih, que son sucesores y vicegerentes de los imanes, también se consideran necesarios para entrar en las arenas política y social, y en todos los casos la existencia de Dios como un principio innegable respaldado por la sociedad. Es una forma de aceptar otros principios en los que se basan los sistemas políticos y económicos..

در آمریکا، ۸۳ درصد از مردم به وجود خدا باور دارند؛ این رقم در میان دانشمندان آمریکایی در حدود ۳۳ درصدYoو در میان برجسته ترین دانشمندان که به عضویت آکادمی ملی می رسند به مراتب کمتر، در حدود هفت درصد از کل جمعیت آنها و در حدود پنج و نیم درصد در میان زیست شناسان است.II با همه اینها تنها دو درصد از جمعیت آمریکا، مذهب خودشان را بی خداIII یا ندانمگرا معرفی می کنند.

بی خدایی می تواند عواقب سنگینی برای شخص به همراه داشته باشد و به همین علت عموما این عقیده ابراز نمی شود. در آمریکا یک همجنسگرا ممکن است بتواند از موقعیتهای اجتماعی و شغلی بالا برخوردار شود؛ اما خداناباوری می تواند به از دست دادن شغل و موقعیت اجتماعی شخص بی خدا منجر شود. این موضوع مستقیما به درک اخلاقی مردم جامعه مربوط است. مثلا عموم مردم آمریکا باور دارند که یک خداناباور نمی تواند پایبند به اخلاقیات باشد؛ در صورتی که عموم چینیان یا هندیان که دین غیر ابراهیمی و مذاهب دیگری دارند، بی خدایی و اخلاق را دو موضوع جداگانه می پندارند و اعتقاد دارند که خداناباور اخلاقگرا هم ممکن است. این حقیقت همچنین نشان می دهد که نگاه به مقوله اخلاق و درستکاری در این جوامع اساسا بر پایه اعتقاد مذهبی است و می تواند اهمیت وجود خدا و نقش آن را در مذهب بهتر معلوم کند.

در طول تاریخ و در میان متفکران جهان دیدگاههای متفاوتی درباره مقوله خدا وجود دارد. گروهی مانند راسل و آگوست کنت به عنوان بیخدا شناخته می شوند؛ گروهی مانند کانت یا هیوم ندانمگرا بودند و عده ای هم مانند ولتر به وجود خدا باور داشتند. گروه دیگری که خداباور قلمداد می شوند کسانی مانند اسپینوزا هستند که قایل به وجود نوعی خدا از طریق وحدت جهان و وحدت وجود بودند،Vکه با تعریف رایج از مفهوم خدا تفاوت دارد. باور دیگری هم به نام دی ایسمVI که در دو قرن گذشته طرفداران زیادی پیدا کرد، قایل به وجود آفریدگار صرفا در ابتدای پیدایش کاینات است. آنچه که تا امروز در میان این خداباوران یا بی خدایان عمومیت داشته، اینکه اعتقاد به وجود یا عدم خدا را صرفا از طریق فلسفه و مابعد الطبیعه می توانستند بررسی کنند؛ چون علم تجربی توانایی ورود به این عرصه را نداشته و به باور گروهی هنوز هم ندارد.

اخیرا شخصی به نام استیون هاوکینگ، فیزیکدان و استاد پیشین دانشگاه کمبریجکه یکی از برجسته ترین دانشمندان حال حاضر جهان استادعا کرده که بر خلاف گذشته و بر پایه دانش کنونی بشر از جهان، امرور با اطمینان می توانیم بگوییم که آیا خدایی وجود دارد یا خیر؛ چیزی که احتمالا نیم قرن پیش امکان دانستنش را نداشتیم. پروفسور هاوکینگ در یک ویدیوی پنجاه دقیقه ای که توسط کانال دیسکاوری تهیه شده، دلایل خودش را در وجود یا عدم خدا توضیح می دهد.

این ویدیو را بطور کامل و با زیرنویس فارسی، می توانید از این نشانی در وبسایت یوتیوب (ویدیو در سایت یوتوب برای مخاطبان آمریکایی یا کسانی که از آی پی کشور آمریکا استفاده کنند، قابل دسترسی نیست.) ببینید یا نسخه کامل آن را به صورت زیر نویس شده و با کیفیت بالا از aquí ، پیوند بدون فیلتر Desde aquí (کیفیت HD، حجم ۵۹۰ مگابایت و فورمت MKV) یا با کیفیت معمولی از aquí، پیوند فیلتر نشده Desde aquí (کیفیت معمولی، حجم ۱۸۰ مگابایت و فورمت FLV) Obtener.

لطفا پیش از دریافت فایل به این چند مطلب توجه کنید:

  1. برای تماشای فایل ویدیویی به یک پلیر که قابلیت پخش فایلهای MKV یا FLV را دارد، نیاز دارید. اگر چنین برنامه ای در اختیار ندارید، برنامه کی ام پلیر برنامه خوب (برای کامپیوترهای پی سی) و رایگانی است که امکان تماشای تقریبا همه ی فورمت های ویدیویی را به شما می دهد. همچنین اگر سرعت دانلود اینترنتتان پایین است، می توانید از برنامه های دانلود منیجر مانند برنامه «جی دانلودر» Uso.
  2. دربرگردان این ویدیو، کوشش کردم تا حد امکان و با توجه به محدودیت وقت، ترجمه روان باشد؛ با اینحال دقت کنید که با توجه به ماهیت دشوار و پیچیده مطالب، دستکم باید دوبار از ابتدا تا به انتها آن را تماشا کنید.
  3. این ویدیو تنها برای آگاهی خوانندگان فارسی زبان ترجمه شده و ترجمه آن صرفا در جهت انتقال آزاد اطلاعات و ایده ها است.
  4. این مطلب و ترجمه فارسی را تقدیم می کنم به Paraíso de Sattar، کارگر باشرف ایرانی که جان شریفش را برای آزادی وطنش داد. همچنین به بهانه ی این ویدیو از دیدی عزیز Y سیاوش ایرانیکه تا امروز زحمت انتشار برخی از مطالب من را بر روی وبسایتهای فارسی کشیدندتشکر می کنم.
پانویس ها

  1. Eighty-three percent of Americans say that they believe in God, while just 33 percent of scientists do. [+] []
  2. Sin embargo, among elite scientists—now defined as members of the National Academy of Sciences—the proportion who were believers had plummeted to 7 por ciento, with biologists showing the least religious conviction at 5.5 por ciento. [+] []
  3. Atheist []
  4. Agnostic []
  5. Pantheism []
  6. Deism []
Puedes deja una respuesta, o Trackback desde tu propio sitio

Enlace corto a este post:

58 Responder a ¿Hay un Dios?"Steven Hawking

  • بیخدا Dijo:

    فوق العاده بود پاسخ پرفسور هاوکینگ برای معمای وجود جهان خیلی جالب تر از وجود خداست.

    Mostrar  
    • Mahoma Dijo:

      جناب بی خدا من مطمءنم شما هیچمطالعه ی عمیقی در منابع مخالف با نظر خودتون ندارید
      لااقل این یادداشت بنده در باب اثبات وجود خدا از بعد فلسفی رو مطالعه کنید
      خواهشی که دارم اینه که بی طرفانه بخونید
      هرچند می دونم اختلاف بنده با شما عمیق تر از این حرفهاست
      dehdari.blog.ir/1390/03/ایا-خدا-وجود-دارد

      Mostrar  
      • Admin Dijo:

        دوست عزیز من مطلب شما را خواندم. شما براهین منطقی وجود خدا را نمی شناسید. همینکه نام استدلالتان را گذاشتید بحث علمی در فلسفه و کلام یعنی تفاوت علم و فلسفه را هم نمی دانید. درباره ی وجود خدا برهانهای منطقی وجود دارد و در رد آن برهانها هم استدلالهای تاریخی آمده. هیچ ایرادی ندارد که ما چیزی را ندانیم من هم در بسیاری از این موارد مثل شما آگاهی ندارم. اما ما می توانیم به نوشته های دیگرانی که در این موضوعات آگاهی دارند، ارجاع بدهیم و دیگران را هم به عدم مطالعه در همان حوزه ها متهم نکنیم. من احتمالا بزودی در اینباره یک مطلب می نویسم.

        Mostrar  
        • Mahoma Dijo:

          جناب ادمین سلام
          ممنونم که کامنتهای بنده رو حذف نکردید و پاسخ هم دادید
          آنچه جنابعالی با عنوان برهان های منطقی اثبات وجود خدا یاد کرده اید را درست فرمودید که بنده شناختی از آن ندارم
          حداقل می توانم ادعا کنم چنین تعبیری را علی رغم مطالعه نسبتا خوبی که در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی داشته ام ندیده ام. در این خصوص می تونید دو لینک ذیل رو ببینید؛

          fa.wikipedia.org/wiki/رده:برهان‌های_اثبات_بودن_خدا

          fa.wikipedia.org/wiki/برهان‌های_اثبات_بودن_خدا

          تا منظور شما از این تعبیر چه دسته براهین باشد!

          ولی بعید می دانم براهین مد نظر شما مربوط به فلسفه اسلامی باشد و از دیگر سو تا جایی که می دانم مهمترین براهین مطرح در مغرب زمین براهین وجودشناختی است که اتفاقا بنده در آخرین مطلب وبلاگم این براهین را نقد کردم.

          ولی از این حرفها گذشته و فارغ از علم یا جهل بنده به دیگر براهین در مطلبی که لینک داده ام یک برهان کامل و عقلی را مطرح کرده ام که متعلق به یکی از مطرح ترین فلاسفه اسلامی یعنی بوعلی سیناست. شما به جای اینکه بفرمایید بنده برهان های منطقی را میشناسم یا نه نظرتان راجع به برهان مطرح شده را بیان می کردید.

          Mostrar  
          • Mahoma Dijo:

            در مورد علمی خواندن کلام و فلسفه هم لازم به ذکر است علم در اینجا مشترک لفظی واقع شده
            شما آن را به معنی علم تجربی یا science در نظر گرفته اید ولی علم در فلسفه اسلامی محدود به علم تجربی نیست بلکه به مطلق آگاهی یا knowledge اطلاق می شود. در پارادایم غربی که مد نظر شماست کلیه علوم انسانی از دایره علم خارجند من جمله فلسفه و کلام ولی بنده به این پارادایم اعتقادی ندارم والبته کاملا هم واضح است که به چه دلیل! چون منابع کسب علم را محدود به حواس پنج گانه نمی دانم. چرا که عقل در راس منابع معرفت بشر است که از دید پوزیتیویست ها مغفول مانده. بگذریم که حواس پنجگانه در خود علم تجربی هم صرفا حکم ورودی داده را دارند و پردازش اصلی در آن علوم هم بوسیله عقل صورت می گیرد.

            Mostrar  
          • Admin Dijo:

            تفاوت میان فلسفه و علم، قلمروی مورد مطالعه ی آنها است. علم به جهان مسلمات می پردازد. فلسفه جهان ممکنات را بررسی می کند. ادعای استیون هاوکینگ هم در این ویدیو، که ترجمه کردم، این است که ما از جهان ممکنات به جهان مسلمات وارد شدیم و چون علم وجود دارد، دیگر نیازی به فلسفه هم نداریم. در گذشته برای ورود به این حوزه ها صرفا از فلسفه می توانستیم کمک بگیریم چون دانش تا به این اندازه گسترده نشده بود. هر چه میزان دانش بشر بیشتر شود، مرزهای قلمروی مسلمات فراتر می رود.

            درباره دانایی یا نالج در زبان انگلیسی دو نوع نالج وجود دارد. یک نوع نالج را با کی بزرگ می نویسند (Knowledge) این نالج درباره ی پدیده های ای است که معنوی هستند و از حوزه ی علم خارج اند و در حوزه ی فلسفه هستند که شما اشاره کردید. نوع دوم را با کی کوچک می نویسند (knowledge) این دومی در حوزه ی علم است و در حوزه ی مذهب یا فلسفه نیست. حقیقت یا تروث را هم به همین قسم با حروف بزرگ (Truth) و کوچک (truth) می نویسند؛ بسته به اینکه کدام مدنظرتان است، می تواند در حوزه ی دانش باشد یا نباشد.

            چیزی به نام پارادیام غربی هم وجود ندارد (چون پارادایم شرقی نداریم). علوم انسانی عمدتا غربی است و ما چیزی تولید نکردیم. تا جایی که من درس خواندم و دیدم علوم انسانی (و نه فلسفه) همیشه در دانشگاهها در مجموع دانشها طبقه بندی می شود؛ البته ممکن است تئوریهای که در قلمرو علوم انسانی مطرح می شود روشهای متفاوتی داشته باشد. برخی روشهای علمی مانند آزمایش و مشاهده دارند. برخی ممکن است دنبال استدلالات منطقی و جنبه ی سابجکتیو و انتزاعی تر آن باشند. هر دو این دیدگاهها طرفدارانی دارد.

            Mostrar  
          • Admin Dijo:

            درود دوست گرامی، هیچ دلیلی وجود ندارد که من کامنت شما را حذف کنم. تا زمانی که یک کامنت تکراری نباشد و محترمانه باشد حذف نمی شود. همانطور که نوشتم من صرفا الفبای فلسفه را می دانم و در این حوزه متخصص نیستم؛ اما تا جایی که می دانم فلسفه ی اسلامی هم بخشی از فلسفه غرب است. ادیان ابراهیمی هم ادیان غربی هستند. هر چیزی که غرب رود سند باشد در دسته بندی فلسفه و ادیان قدیم، غربی محسوب می شود. اینجا بحث غربی و شرقی بودن نیست؛ تفاوت زیادی میان فلسفه آکادمیک امروزی و فلسفه اسلامی مربوط به قرون وسطی وجود که بصورت بکر و دست نخورده چندصد سال است که در ایران مانده. اینکه این تفاوت وجود دارد بدین معنا نیست که غرب یا فلسفه ی امروزی فلسفه ی اسلامی را نشناخته و اینها دو چیز جدا از هم هستند.

            برای اثبات وجود خدا سه نوع برهان وجود دارد: Argumentos ontológicos (ontological arguments) که در اینباره احتمالا در آینده مطلب مجزا می نویسم. برهانهای مربوط به علت هستی (cosmological arguments) مانند برهان صدیقین ابن سینا که شما اشاره کردید یا براهینی که افلاطون و ازسطو درباره ی علت نخستین ارایه دادند و برهانهایی که به انتظام جهان می پردازند (teleological arguments). تعداد این براهین زیاد است. اما هیچکدام از این براهین تا امروز بطور کامل پذیرفته نشده. به عبارت دیگر به همه ی این برهانها در طول زمان ایراداتی وارد شده از جمله همان برهان صدیقین ایراداتی دارد که دیگران مطرح کردند. درباره این برهان ابن سینا حتما در فرصت مناسب خواهم نوشت.

            اما همانطور که برهانهایی درباره وجود خدا مطرح شده؛ برهانهایی هم در رد وجود خدا آمده در همان ویکی پدیا که پیوند دادید فهرستی از این برهانها هم موجود است.
            fa.wikipedia.org/wiki/رده:برهان‌های_اثبات_نبودن_خدا

            این براهین هم مثل براهین گروه نخست توسط عده ای مورد تایید قرار گرفته و توسط عده ی دیگر رد شده. بطور کلی هیچ دلیل عقلانی و منطقی پذیرفته شده ای در بود یا نبود خدا تا همین امروز وجود نداشته. اعتقاد به وجود یا عدم خدا بیشتر یک موضوع احساسی و مذهبی است تا اینکه عقلانی و منطقی باشد.

            Mostrar  
          • Mahoma Dijo:

            جناب ادمین گرامی اینکه تقسیم بندی موضوعی که شما برای علم و فلسفه انجام دادید رو ممکنه یه منبع براش معرفی کنید. چون من در آراء و نظرات هیچ فیلسوف یا فیلسوف علمی ندیده ام. فلسفه بنا به اینکه کدام فلسفه مد نظرتان باشه فلسفه اروگای قاره ای، فلسفه انگلیسی و تحلیلی یا فلسفه اسلامی هر کدام یک تعریفی دارد ولی آنچه حداقل فلسفه قاره ای و اسلامی مدعی است کشف حقیقت از جهان اعم از ماده و فرا ماده است. به هیچ وجه هم حوزه مطالعه فیلسوفان محدود به ممکنات یا چیزهایی از این دست نیست. کما اینکه علم نیز صرفا به جهان مسلمات به قول شما نمی پردازد. بلکه اگر فرآیند نظریه سازی را در روش شناسی علمی و در پارادایمی مثلا پوزیتیویستی یا نگاتیویستی در نظر بگیریم هر نظریه ابتدای امر از یک فرضیه آغاز می شود و بسیار از قواعد علمی حال حاضر جهان در واقع هنوز فرضیه هستند ولی چون خلاف آن ها نیز ثابت نشده به عنوان یک گزاره علمی در نظر گرفته شده اند. در خصوص نالج و تروث نیز ما بر سر لغات بحثی نداریم. هرچند نالج با کی بزرگ محدود به متافیزیک نیست. بلکه به معنی آگاهی است و اعم از علم تجربی یا ساینس می باشد. برای اطلاع بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید:

            fa.wikipedia.org/wiki/دانش

            در خصوص اینکه گفتید ماچیزی به نام پارادایم غربی نداریم چون پارادایم شرقی نداریم هم حرف منطقی ای نیست. حداقل همین ادعا که مثلا شما طرفدار این تز روش شناختی هستید که فقط موضوعات آبجکتیو و قابل آزمایش و مشاهده را علمی می دانید و بنده علاوه بر این مقولات تجربی و محسوس، معقولات و در راس آنها فلسفه را نیز علمی و بلکه مادر تمام علوم می دانم این اختلاف ناشی از دو پارادایم یا دو الگوواره متمایز و متفاوت است.

            ———————————–

            در پاسخ کامنت دیگر شما نیز باید عرض کنم این مدعا که غلسفه اسلامی بخشی از فلسفه غرب است نشاندهنده آن است که شما نه فلسفه غرب را می شناسید و نه فلسفه اسلامی را! حال اگر می گفتید فلسفه یونان یا فلسفه اسکولاستیک یه چیزی! ولی اینکه فلسفه اسلامی را بخشی از فلسفه غرب می دانید جای تعجب داره! لازم به ذکره فیلسوفان مسلمان از فلاسفه یونان و اسکولاستیسم پس از یونان تاثیر پذیرفته اند ولی تاثیری از جنس همان تاثیری که علم اصول در میان شیعیان از اصول عامه پذیرفته است. یعنی به کل آن مبانی را دگرگون کرده اند. اصولا حجم و دامنه و تنوع مسایل فلسفه اسلامی با فلسغه یونان قابل مقایسه نیست ونه جوابهایی که برای مسایل دارند.

            ——————@@@@@@@@@@@@

            در خصوص تقسیم بندی براهین نیز تقَسیم بندی های زیادی صورت گرفته ولی همونطور که خود شما هم اشاره کردید چیز به نام براهین منطقی مسبوق نیست. و اما اینکه فرموده اید هیچ یک از براهین اثبات وجود خدا پذیرفته نشده‌؛ بحث اصلی ما بر سر این موضوع است. جناب ادمین چه کسی باید این براهین را بپذیرد تا برای شما حجت عقلی شود. بسیاری از فلاسفه به بسیاری از براهین اعتقاد یافتند. مثلا دکارت و پلانیتینگا معتقد به تقریری از برهان وجودی آنسلم بودند. آیا این کفایت می کند؟ اصولا هر اعتقادی حتی در علوم تجربی ممکن است مخالفینی دا‌شته باشد. آیا صرف مخالفت برخی افراد با یک اعتقاد دلیل کذب آن اعتقاد است و یا صرف طرفداریشان دلیل صحت آن؟! اصلا مگر صدق و کذب گزاره های علمی دموکراسی بردار است؟! یک گزاره علمی را می بایست شما با عقل خود بسنجید و بررسی کنید که آیا صحیح است یا ناصحیح!

            حال سوال بنده از شما این اَست و ایضا خواهشم؛ یک بارهم که شده بدون پیش داوری برهان ذکر شده در صفحه زیر را بخوان!

            dehdari.blog.ir/1390/03/ایا-خدا-وجود-دارد

            فقط یک بار سعی کن ذهن خود را از ساختارهای تحمیلی رسانه هایی که احاطه مان کرده اند فارغ کنی و به این بیاندیشی که آیا معادلات منطقی و عقلی به ما این اجازه را می دهند که وجود این جهان را بدون اعتقاذ به وجود خالق بپذیریم؟! یا عقل ما محکوم به پذیرفتن این مقوله است؟ برهان بوعلی سینا و نیز ملاصدرا نمی خواهند و نمی توانند در خصوص کیفیت وجود خدا چیزی را اثبات کنند. لذا سعی می کنند ذهن را از کوچه پس کوچه های شک و تردید عبور داده و به جایی برسانند که راهی جز قبول وجود خدا نداشته باشد.و البته در اینکار موفق بوده اند. و باز البته برهان صدیقین ملاصدرا موفق تر! چه آنکه بی واسطه تر اینکار را انجام داده و چه بهتر که برای اثبات خالق از مخلوق استفاده نکنیم.
            و در آخر اینکه مطمءن باش اگر به دنبال حقیقت باشی همان خدایی که نظاره گر اعمال و حالات و احوال ماست کمکت خواهد کرد. شک نکن.

            Mostrar  
          • Admin Dijo:

            درود دوست عزیز. تقسیم بندی قلمرو علم و فلسفه از من نیست از ارسطو است؛ اما در دوران مدرن هم کاربرد دارد. برای مثال این کتاب چاپ دانشگاه ایالتی نیویورک را ببینید.

            Traditionally, doxa has been defined as the domain of probable knowledge and contrasted to episteme, the realm of certainty. Ricoeur takes Aristotel’s position on the distinction between probability and certainty, and like him, insists thatrather than denounce doxa (opinions) as inferior to episteme (science), philosophy can consider elaborating a theory of the probable.

            درباره فلسفه ی اسلامی و فلسفه غرب بر خلاف فلسفه ی شرقی که اساسا چیز مستقلی است، فلسفه اسلامی اجزایش را از فلسفه غرب گرفته. اگر چه من هم با شما موافقم که مخلوق تازه ای ساخته که هویت مستقل دارد اما درباره گفته ی من aquí Y aquí را می توانید ببینید.

            درباره طبقه بندی براهین من چیزی ننوشتم. اینکه من چه واژگانی را بکار ببرم تا زمانی که محتوای گفته من را برساند، اهمیتی ندارد. من فلسفه را در دانشگاه و در آمریکا خواندم و عباراتی را که اینجا بکار می برم از زبان انگلیسی یه فارسی ترجمه می کنم. شما برای Logical Argument هر معادلی که در فارسی می پسندید می توانید بکار ببرید. اینکه من چیزی را ندانمکه البته قبلا نوشتم در فلسفه آگاهی عمیقی ندارممشکل شما را حل نمی کند.

            در مورد برهان آنسلم و دکارت صرفا در این اندازه برای شما می نویسم که هر دو استدلال، اشکالات منطقی دارد. استدلال دکارت معتبر(Valid) است اما بی عیب (Sound) Fuera de línea. چون مفروضاتش نادرست است و این ایراد را هم فلاسفه بعدی مثل کانت به او گرفتند در اینباره باید مطلب مجزا بنویسم اما درباره ابن سینا قبلا مطلبی نوشتم. لطفا هر ایرادی خارج از این پست دارید زیر همان نوشته مطرح کنید. کامنت های این پست صرفا درباره موضوع همین نوشته باشد.

            Mostrar  
  • canada goose canada online store Dijo:

    I just want to say I’m newbie to weblog and absolutely savored your web-site. Very likely I’m likely to bookmark your website . You really have outstanding articles. Thanks a bunch for sharing with us your website page.

    Mostrar  
  • shayan Dijo:

    ممنونم از زحمتی که کشیدید .
    من که بسیار لذت بردم .

    Mostrar  
  • farhad Dijo:

    بنابر اين زماني که مردم از من مي پرسند آيا خدا جهان را خلق کرده است؟
    من پاسخ مي دهم که خود اين پرسش اساسا درست نيست”…. عجیب است که همین نظر را خود قرآن دارد ومساله علتو معلول را در قوانین طبیعی و تا بیگ بانگ رجعت میدهد و میگوید که نپرسید چون بری شما قبل درک نیست واین علم نزد خدا است ولی در سوره مؤمنون و فکر کنم سوره بقره هم مطرح میکند که””ما زمین و آسمانها را از “No ” آفریدیم و در گسترش دادن ان در فضا از توانا هستیم “”البته ظاهر قران عقیده بربسته شدن کائنات و برگشت ان بهنقطه هیچقبل از بیگ بانگ را دارد.البته در اول تورات هم اشاره به این فرایند شده است .هاوکینز خود نیز درآخر مطلب هایش باز مجبور به استفاده از فلسفه شده است البتهفلسفه علمیکه منطق قرآن هم هاست و روشنفکران مذهبی و نو اندیش هم از این متد برای تشریح” Allí” استفاده میکنند بخصوص در کتاب تبین جهان سازمان مجاهدین پایه قرار داده شده است.انیشتین هم چنین پایه های فلسفی را بنحوی در مساله خدا ابراز کرده است .منظورم فاکتهای عینی را تمیم دادن پایه قرار دادن در عمومیت و فلسفه .

    Mostrar  
  • Hesam Dijo:

    با سلام
    اجازه میدید این مطلبو تو سایتم انتشار بدم ؟

    Mostrar  
    • Admin Dijo:

      درود حسام جان
      هر نوشته یا محتوای اینترنتی که برای دسترسی عمومی و بر روی دامنه ی اینترنتی منتشر شود، در قلمرو عمومی است و شما می توانید از آن استفاده عادلانه و غیر تجاری کنید.

      بنابر این نه در این مورد نه در موارد مشابه نیازی به اجازه نویسنده ندارید. صرف اینکه نام یا نشانی مرجع نوشته را ذکر کنید می توانید هر جا که خواستید بازنشر دهید. Ser victorioso.

      Mostrar  
  • Mehdi Dijo:

    سپاس از شما.امیدوارم همیشه برقرار باشید و روشنگری کنید

    Mostrar  
  • khalil Dijo:

    Hola
    من قسمتی از فیلمو بصورت مستقیم از یوتوپ تماشا کردم که زیر نویس هم داشت. اما وقتی که اونو با فرمت FLV دانلود کردم، زیر نویس رو نشون نمیده.
    اگه ممکنه فایل زیرنویس پارسی رو جداگانه تو سایت بذارید تا اونو دانلود کنم.
    Gracias.

    Mostrar  
    • Admin Dijo:

      Hola. در پوشه زیپ شده که دانلود کردید، یک پوشه دیگر شامل دو فایل وجود دارد. یکی از دو فایل، فایل ترجمه است دیگری فایل تصویری. پوشه را از داخل فایل زیپ بیرون بیاورید و در زمان اجرای فایل تصویری هر دو فایل در داخل پوشه باشند. اگر اجرا نکرد بر روی فایل زیرنویس فشار دهید تا برایتان اجرا کند. برای کسانی که با فورمت KMV دانلود می کنند تنها یک فایل وجود دارد؛ چون زیرنویس را به فایل دوختم و تبدیل به یک فایل واحد شدند. اما فورمت FLV را که برای کاربران داخل ایران یا با سرعت اینترنت پایین گذاشتم، شامل دو فایل مجزا است. Ser victorioso.

      Mostrar  
  • khalil Dijo:

    سلام ادمین جان، با تشکر از توجه تون.
    همانطور که تو پست قبلی گفتم، من فایل رو ازیوتوپدانلود کردم که موقع نمایش زیر نویس داشت ولی بعد از دانلود، این زیر نویس رو نداره.
    از اونجایی که من فایلزیپ شدهرو دانلود نکردم، اون زیر نویس رو در اختیار ندارم. و از طرفی دانلود کردن مجدد اون که حجم بالایی داره، برام سخته.
    بنابراین خواهش می کنم اگه ممکنه اون فایل زیرنویس رو بصورت مجزا، تو سایت بگذار تا از اون استفاده کنم.
    بازم ممنون.

    Mostrar  
  • khalil Dijo:

    سلام ادمین جان
    از اینکه فایل زیرنویس رو برام گذاشتید، مجددا سپاسگزاری میکنم.
    شاد و تندرست بوده و در راه آگاهی بخشی، کوشا باشید.

    Mostrar  
  • Alireza Dijo:

    سلام ممنون از زیرنویس
    با اجازتون لینک زیرنویستون رو تو یکی از سایت ها با ذکر اسم سایت شما قرار دادم
    بازم ممنون

    Mostrar  
  • Amir Dijo:

    با درود و نشکر
    لطفا دو قسمت دیگر این مجموعه را هم بگذارید
    discoveryuk.com/web/stephen-hawkings-grand-design/episode-guide/

    Mostrar  
  • artimis Dijo:

    با درود و تشکر
    آیا این ویدیوی شما قسمتی از همین سه برنامه هست؟:
    mihandownload.com/2013/02/Stephen-Hawkings-Grand-Design-2012-HD-720p.php

    اگر ممکنه زیر نویس فارسی دو قسمت دیگر را بگزارید.

    Mostrar  
    • Admin Dijo:

      Hola.
      من تا کامنت دوست بالایی نمی دانستم این ویدیو بخشی از یک مجموعه سه بخشی است. البته هر کدام از این بخشها گویا مستقل است و درباره موضوعات مختلف است.

      این مطلب کنونی را خودم چند ماه پیش دیدم و بعد به دلایلی که در نوشته هم آمده به این نتیجه رسیدم که باید به فارسی ترجمه شود. ممکن است چند ویدیو دیگر را هم بخواهم ترجمه کنم اما بعید است یک مجموعه باشد. متاسفانه الان وقت کافی برای اینکار ندارم همانطور که می بینید وبلاگ خودم را هم چند ماه است بروز نکردم اما اگر کسی چیزی از این مجموعه یا مطالب مربوط به آن ترجمه کرد و تمایل داشت از پهنای باند من استفاده کند، می تواند فایل ترجمه و نوشته را با نام خودش اینجا آپلود کند، تا دیگران راحت بتوانند دانلود کنند. Ser victorioso.

      Mostrar  
  • rafie Dijo:

    سلام وخسته نباشید واقعابینظیره با اجازه شما من زیرنویس رو تو سایت مرجع سابسین آپلود کردم اینم لینکش تا دوستان راحت استفاده کنند با تشکر

    subscene.com/subtitles/did-god-create-the-universe-2013/farsi_persian/693833

    Mostrar  
  • nasim Dijo:

    تو رو خدا زیرنویس دو قسمت دیگر را هم بگذارید.

    Mostrar  
  • […] خداوند آفریدگار جهان است» یا «آیا خدا وجود دارد»، از اینجا می توانید ببینید. در برگردان این دو برنامه، کوشش کردم، […]

    Mostrar  
  • elham Dijo:

    سلام لطفا اگه کسی میتونه به سوال من پاسخ بده ممنون
    آخر فیلم به جایی رسیدیم که زمان وجود نداشت، حالا احتمال نداره خدا در غیر زمان باشه؟ یعنی در جایی که اصلا زمان نیست.
    همین سیاه چاله زمان ندارد ولی جرم دارد
    نمیشه خدایی در غیر از زمان و انرژی وجود داشته باشه؟

    Mostrar  
  • […] سیمپسون میشناسند؛ مردم عادی او را با بیماری عجیب و نظریات جنجالی اش درباره وجود خدا و پیدایش کائنات بیاد می آورند؛ و در دنیای علم با برجسته […]

    Mostrar  
  • Anónimo Dijo:

    خوب يكي به من بگه كي بينگبنگ كرد ؟ هان ؟ يا اين هيچي مثل هموم سوراخ دورش چيه ؟ به نظر من إصفوني ريسك نكنيد و منكر خدا بشيد كه اگه خدايي باشه بأيد حساب پس داد و اگه نباشه ضرر نكرديم …….

    Mostrar  
    • Admin Dijo:

      این مطلب برای یک بار دیدن نیست. شما اگر یک بار این فیلم را تماشا کردی تقاضای پاسخ نداشته باش. این مستند علیرم اینکه کوتاه است به دقت ساخته شده و چه با دلایل آن موافق باشیم یا مخالف، کوشش کرده به چند پرسش اساسی پاسخ دهد. شما باید یکبار آن را ببینی و پرسشهایت را یکجا بنویسی و دوباره و سه باره آن را تماشا کنی. مطلب دوم هم که از هاوکینگ ترجمه کردم و در بخش فیلم ها است هم احتمالا کمک می کند.

      Mostrar  
  • Un Dijo:

    پس بينگ بنگ كار كي بود؟

    Mostrar  
  • سعید Dijo:

    خیلی مستند جالبی بود من هشتاد درصدش رو قبول دارم امکانش هست بعد مرگ زندگی دیگه ای نباشه و انسان سختی های زندگی اش ثمره همون گناهانی باشه که انجام میده ولی این همه نظم و هماهنگی و همون انفجارنشونه بزرگیه از یک بوجود آورنده که زمان براش معنی نداره

    Mostrar  
  • baran Dijo:

    با سلام.خسته نباشید.
    من زیرنویس رو دانلود کردم ولی به زبونای عجیب غریب نشون میده.باید چی کار کنم؟؟

    Mostrar  
    • Admin Dijo:

      درود دوست عزیز. اگر از سیستم عامل ویندوز استفاده می کنید، در مطلب دومی که از هاوکینگ منتشر کردم، توضیح دادم، در صورتی که نوشته ها را درست نمایش نمی دهد، باید چکار کنید. اگر مشکلتان حل نشد برایم همینجا بنویسید.

      Mostrar  
  • said Dijo:

    این گفت وگوهادرباره خدا راه به جایی نمیبرد

    Mostrar  
    • Admin Dijo:

      سعید را بهتر است به حروف لاتین اینطور بنویسید: Saeed

      من هدفم را از انتشار این نوشته در همان چند جمله اول توضیح دادم. این گفتگوها اگر به قول شما راه به جایی هم نبرد؛ دستکم نشان می دهد که در میان بزرگترین متفکران جهان هم به موضوع مهمی مانند وجود یا عدم خدا، تردیدهای اساسی وجود دارد. همانطور که بالا گفتم 93 درصد از برجسته ترین دانشمندان حال حاضر جهان به وجود خدا اعتقاد ندارند.

      این عدم اعتقاد درباره تمام اشکال خدا است. خدایی که لزوما خدای ادیان ابراهیمی نیست؛ خدایی که لزوما در امور جهان دخالت ندارد؛ و خدایی که لزوما خدای دارای شخصیت واحد و خدای قادر مطلق هم نیست؛ صرفا خدایی است که عامل پیدایش جهان بوده. اگر به خدای آفریننده انسان برسیم مشکلات بسیار جدی تری وجود دارد. ابهامات از دایره فلسفه فراتر می روند. در علوم مختلف مانند زیست شناسی ایرادات بزرگی به مانند اصل انتخاب طبیعی وجود دارد و خدای ادیان توحیدی هم اساسا اثبات منطقی و عقلی ندارد.

      حالا تصور کنید ما نه تنها این موجودیت را به عنوان یک اصل غیر قابل انکار و مسلم پذیرفتیم بلکه برای این خدا یا خدایان، پیامبران و برای آن پیامبران جانشین و امام و برای آن امامان نماینده و برای آن نمایندگان دم و دستگاه اقتصادی و حکومتی تعیین کردیم. همه ی اینها بر پایه ی مفروضاتی است که اساسی ترین آنها محل تردید است.

      Mostrar  
      • Mohammad Dijo:

        از دوستان خودم خواهش می کنم اینقدر ساده لوحانه بحث نکن!
        آخه چه سازمان بین المللی چنین ادعایی می تونه بکنه که تعداد برترین دانشمندان دنیا رافقط احصاء کرده؟! چه رسد به اینکه چنین درصدی هم بگیره که مثلا ۹۳% اونها خدا رو قبول ندارند!
        نمی دونم چی بگم!

        Mostrar  
        • Admin Dijo:

          دوست عزیز اشاره ی من به اعضای آکادمی علوم آمریکا بود، که برجسته ترین دانشمندان حال حاضر آمریکا و جهان هستند. نشانی پیوند مطلب مورد اشاره ی من در دانشگاه شیکاگو در پایین نوشته آمده.

          Mostrar  
  • دیوانه قرن Dijo:

    من این فیلمو ندیدم اگر دوستی لطف کنه به ایمیل من بفرسته خیلی ممنون می شم .
    اما نظر من اینه که درسته خدا یا انرژی و جود داره ولی من می خوام بگم خدا چرا فقط در گذشته که دوربین عکاسی یا فیلمبرداری یا اینترنت یا تلویزیون یا ……… وجود نداشته حظورش بیشتر بوده؟ عجیبه که اگر انسان موجودی را درست کنه از دیدگانش مخفی بشه یا از اون بترسه یا دلیلی بیاره که نباید منو ببینیصوفصتاییان در یونان جوری استدلال می کردن که شما قانع می شدید مثلا: می گفتن شما هر چیزی رو که می بینید واقعی نیست و جزو گذشته شما هستش و وجودش در گذشتس ……. و برای این دلیل خود استدلالی می کردن که شنونده قانع می شد ………..

    Mostrar  
  • baran Dijo:

    مرسی.مشکل حل شد.خیلی لطف کردین.از دیدن فیلم واقعا لذت بردم.با منطق ادم خیلی جور در میاد.مستند های استیون هاوکینگ و کتاب هاش همیشه جالبه.
    مرسی از سایت مفیدتون.

    Mostrar  
  • Mahoma Dijo:

    راستی ظاهرا لینک مطلب من در اولین کامنتم خراب شده. ظاهرا علتش حذف شدن پیش وند http:// بوده. اگر برات مقدوره اصلاحش کن. اینجوری با تک صدایی نیز مقابله کرده ای! از سعه صدرت متشکرم.

    Mostrar  
  • Noshngh A. Ashrafi Dijo:

    Uno de los tontos que abusó de la religión y tuvo el último insulto contra Irán fue una estúpida pantera llamada Hassan Mohammadzadeh Sadiq, conocida como Dozgun.
    Una nota sobre la revelación del carácter traicionero de Hussein Siddiq (Dozgun) Autor Ahmad Ashrafi Noshanq

    Hassan Mohammadzadeh Sadiq Jaal Puntark Tonto e insultar a las tribus iraníes- El degradante y el apostador estúpido que se muestra religiosamente con hipocresía, pero que en realidad es el sirviente de comunistas y lichis y fascistas apostadores, es un magnífico lobo gris.. Este idiota es la persona más analfabeta y tonta de la tierra.. El estúpido apostador de Bojnord, Ismail Salarian, también conocido como Shirvanli y Jesús Magi Ardebili, juega un papel importante en la promoción de los pensamientos racistas de esta estúpida pantera..

    Autor: Noshngh A. Ashrafi
    Los primeros movimientos soviéticos en Irán

    Los primeros comentarios públicos y significativos sobre los acontecimientos post-Pahlavi en Irán en un artículo titulado "Renovación de la vida en el Sur" (5) Se titula.. Aunque el artículo fue publicado en la revista mensual perteneciente a la Unión de Escritores Azerbaiyanos, estaba claro que la recopilación del contenido de este artículo fue realizada por los asistentes de Mirza Ibrahimov en la sección de lengua y literatura azerí del sur de Azeri del Instituto de Literatura Militar. (Soy atribuible al poeta persa.) Han sido responsables. En este artículo, muchos comentarios que han sido elegidos de las publicaciones azeríes de Irán en la era post-Pahlavi, las declaraciones mencionadas, revelan la existencia de un fuerte sentimiento nacionalista y una fuerte voluntad política de disfrutar de una autonomía cultural y política dentro de un marco iraní.. Dada la naturaleza de las fuentes de este artículo, las correcciones que están fuertemente coloreadas y olidas por la Unión Soviética no están lejos de lo esperado en muchas de las citas citadas en El artículo de Myrza Ibrahimov.. Meerza Ibrahimov comparte esto con los lectores de la prensa soviética azerí.:

    Los azerbaiyanos, al igual que otros iraníes, han dado los primeros pasos agradables hacia su elevación educativa, cultural, espiritual y social después de una larga noche oscura y un período de cincuenta años de tiranía.. Los deseos de las personas y los deseos que han sido reprimidos durante mucho tiempo han sido gloriosos y, sobre todo, estos sueños se manifiestan en piezas de sátira literaria.(Noshngh A. Ashrafi).

    Muchas de las obras de orden y prosa citadas en este artículo, que se han mencionado como ejemplos de confirmación del despertar nacional azerí en Irán, han sido estimuladas antes del estallido de la Revolución iraní, por lo que se puede ver que en estas obras, las protestas sobre la represión y el acoso nacional en el gobierno pahlavi y, por otro lado, la persecución de los mohsens de la lengua azerí, se ha hablado mucho.. Estos materiales no fueron publicados durante el reinado del Shah y sólo a partir del año. 1979 Fue entonces cuando estuvo expuesto a la opinión pública.. Pero la clase intelectual afiliada a la comunidad literaria azerí de Irán, que había sido tratada desde un lugar seguro en Azerbaiyán, la República Soviética, ha estado abordando estos problemas desde 1948..

    Los críticos literarios soviéticos, señalando el mismo punto, afirman que, a pesar de la falta de publicación de literatura azerí en Irán en los años anteriores a 1979, la literatura azerí de los soviéticos e Irán, en la era de la posguerra, (Mi Segundo Mundo.) Paralelamente, han tomado medidas en el curso de los acontecimientos.. El significado político de esta adaptación y los paralelos literarios se interpretaron de una manera particular, lo que indica que todavía hay un grupo de escritores azeríes en Irán que siguen la política del "Foro de poetas Jafar Khandan", cabe señalar que la asamblea fue formada en 1944 por el periódico en idioma azerí Vatan Yulvanda en Tabriz.. La implicación implícita de tal situación fue que en Irán, hay azeríes que no son tan desagradables para cooperar con sus compatriotas estadounidenses con el fin de lograr la autodeterminación nacional..

    En los medios de comunicación azerí-soviéticos, mucho se ha dicho sobre el hecho de que las posiciones adoptadas por los escritores iraníes azeríes son muy similares a las apoyadas por los soviéticos.. Por ejemplo, se dice que soy una persona nombrada. E, lo siento. Yashar en una publicación en idioma azerí en el año 1979 Publicado en Teherán, declaró que los "patriotas fanáticos de la burguesía feudal" de los tiempos de pahlavi habían creado una situación en la que "el pueblo de Azerbaiyán se vio privado de su lengua materna, características indígenas, autoconciencia nacional y cultura". Como resultado, "sus actividades y habilidades fueron destruidas, porque no pudieron seguir un camino de desarrollo saludable, y las mejores cualidades humanas fueron destruidas". Ridiculizado".. Tal comentario, tan fácil como eso, podría haber tenido lugar en el Azerbaiyán soviético sin ningún cambio por parte de las autoridades de la censura política.. Una de las señas de identidad de la revisión pública (6) La "Cuestión del Sur" por parte de los soviéticos ha sido el uso de citas totalmente seleccionadas de los medios azeríes de Irán en la era post-Pahlavi..

    Uno de los ejemplos que parece ser la atención soviética a este tema fue la forma en que el país manejó las discusiones sobre la formación de la Asociación de Poetas y Escritores de Azerbaiyán en Irán.. En un informe, The Azeri-language Persian Literary Monthly publica a sus lectores y dice que "de acuerdo con los contenidos contenidos en las publicaciones iraníes" y la información recibida, Hassan Dozghun, editor de Azeri Literary Magazine, que se llama Yuldash "Rafiq" y es un fanático de la Unión Soviética, ha pedido la formación de una reunión para discutir la formación de una organización para escritores azeríes en Irán.. Por recomendación suya, entre las cuestiones que deberían haberse examinado figuraban las siguientes:: Establecer una asociación de poesía y escritores que "se comunique con otros escritores y organizaciones de todo el mundo", defender el "orgullo de nuestro legado nacional destruido por el régimen de Pahlavi", expandir el concepto de "clase trabajadora y trabajador", en Entre el pueblo, mientras "evita cualquier solución nacionalista o prejuiciosa", preparar "libros de texto en lengua materna para el próximo año académico", familiarizar a la generación más joven con el "Orgulloso legado de The Afrin" Educación y literatura", e informar a "los periódicos en lengua persa de Teherán sobre los principales programas de nuestra asociación".

    Además, The Dozing también hizo otras demandas políticas públicas, incluyendo que "las asociaciones estatales y provinciales predichas durante el período constitucional se reactiven de una manera más progresiva y avanzada", y que "el estado otorgue autonomía a Azerbaiyán"..

    Pero a pesar de la naturaleza política de las sugerencias, intercambios y discusiones posteriores de Dozgon, fue casi exclusivo hablar sobre el lenguaje y el papel que el lenguaje literario soviético de Azerbaiyán debería desempeñar en el renacimiento del idioma azerí en Irán.. Pero el tema del idioma tenía muchos problemas.: En primer lugar, en el Soviet azerí, un alfabeto sirílico modificado. (7) Se usó mientras que el alfabeto utilizado en el idioma azerí de Irán se modificó en árabe, en segundo lugar, hubo muchas reformas lingüísticas en el idioma soviético azerí, mientras que el idioma azerí de Irán era de hudud. 35 Fue prohibido el año pasado, que ha evolucionado. (Está controlado de alguna manera.) Impidió, en tercer lugar, el lenguaje literario del Soviet de Azerbaiyán, en gran parte de acuerdo con el dialecto bakui, que era fonéticamente y algo diferente del idioma común en Tabriz, finalmente, que el idioma soviético de Azerbaiyán tenía un vínculo plegable con el comunismo.. Por otro lado, los eruditos azeríes han sentido desde el siglo 19 que el alfabeto árabe es un obstáculo para el aprendizaje y la alfabetización, además de todos los diccionarios, libros de gramática y libros de texto disponibles en el idioma soviético azerí, y la otra es que el Soviet de Azerbaiyán estaba listo para proporcionar cualquier asistencia en este sentido.. Los soviéticos, que estaban convencidos de que cuanta más discusión sobre el idioma en Azerbaiyán, más autoconciencia nacional azerí sería más transformadora, y cuanto más cercanos estarían los dos azerbaiyanos, por lo que en sus escritos de radio y programas transmitidos para Irán, pondrían el idioma en su centro de atención..

    Muchos aspectos de la información. (Manifiesto) Dozingoon, que había pedido cambios políticos y culturales, en las demandas hechas por la Sociedad de Azerbaiyán (No es marxista.) También se reflejó, y la asociación también pidió autonomía en el campo de la cultura, el idioma y la política.. Pero la conclusión final fue que el idioma es una categoría en la que casi todos los azeríes iraníes, independientemente de sus tendencias políticas religiosas personales, pueden estar de acuerdo.. Mirza Ibrahimov se refiere a una historia que cita una "carta al editor" publicada en una revista política en idioma azerí en Irán, durante la cual el autor afirmó que la oposición al idioma azerí en Irán "ha sido un movimiento, en nombre de aquellos que han tratado de adherirnos por la fuerza a su idioma y cultura, lo que de hecho es un desafío malvado contra la voluntad. Dios". Por lo tanto, la existencia de este apoyo popular y público para el idioma azerí en Irán proporciona un gran privilegio promocional para los soviéticos..

    Además de un gran número de trabajos de investigación y disertaciones escritas sobre problemas lingüísticos en Azerbaiyán, Irán, por año 1979 Dos de los poetas azeríes de la República Soviética, Bakhtiar Wahabzadeh y Ali Agha Keurchi Li, han hecho un comentario sobre las opiniones de los estudiantes iraníes azeríes que residen en Inglaterra y han preguntado sus puntos de vista con respecto a sus aspiraciones para el futuro de Azerbaiyán en Irán.. En el mismo año, Wahabzadeh recitó un poema propio llamado "Lengua materna" de Radio Bakú para el azerí iraní, que parece haber grabado su voz en cinta en Irán y luego publicó el texto de su poema en un periódico en idioma azerí en Teherán.. Cuando los poemas mencionados para la conciencia de los lectores (Prensa) Los soviéticos publicaron Wahabzadeh declaró que se inspiró para componer este poema de una carta enviada a él desde Azerbaiyán, Irán, diciendo que: "Soy uno de ustedes, azerí, pero me temo que no conozco mi lengua materna.. Por favor, envíame un libro para que pueda aprender mi idioma"..

    Al mismo tiempo que la publicación de la poesía de Wahabzadeh en una de las revistas soviéticas, se publicó otro artículo en la misma revista, que, con los esfuerzos de la sección de lengua y literatura azerí del Sur, que es la cabeza de Mirza Ibrahimov, recopila una gran cantidad de libros y se envía a Azerbaiyán, Irán.[1]

    Con el inicio de la guerra impuesta y las condiciones que han surgido, las publicaciones y canales del Partido Tudeh se cerraron uno tras otro.. Durante estos años, publicaciones como Yuldash, The Yulunda Revolution, Azadliq, Andy Yule fueron publicadas por la corriente, que se cerró una tras otra..

    La restauración del etnocentrismo después del final de la guerra, después del final de la Defensa Santa, especialmente desde la década de 1991, 1371 El mismo proceso entró en las universidades con un enfoque cultural.. La existencia de lagunas como la falta de aristocracia de las autoridades en cuestiones étnicas a diferentes niveles y la falta de un campo de lengua y literatura turcas en las universidades brindó la mejor oportunidad para que este proceso ampliara sus actividades bajo el pretexto de la lengua materna.. La familiaridad con las actividades de uno de los activistas en esta presentación con los registros de masas marxistas puede ser un signo de muchos hechos..

    El activista panturco más importante de Irán

    Activistas racistas como Zahtabai, Javad Hirat, Dozgun, Dashqan, Behzad Behzadi, Alireza Sarraqi y otros, Bahram Ajirloo, Morteza Majdfar (De las manos de los trabajadores del periódico hamshahri.)Reza Hamraz, Haider Shadi, Jesus Theorati y otros pueden ser mencionados.. Sin embargo, entre estas personas, Hassan Dozgun tiene una posición importante, que es necesaria para observar sus extensas actividades para erradicar los sustratos mentales actuales..

    Dozgun es un activista comunista prerrevolucionario que fue arrestado por el mismo cargo y encarcelado durante algún tiempo.. Después de la victoria de la Revolución Islámica, yuldash publicó por primera vez la publicación "Rafiq" con propaganda comunista.. Esta revista es también uno de los registros más importantes del flujo panturco marquista en Irán.. Después de repetidos insultos al líder supremo de la revolución islámica y al líder supremo de la Revolución Islámica, se publicó en forma de caricatura con la queja de la gente metódica de esta publicación..

    Tenga en cuenta que el artículo está configurado para ser imprimible y es posible que no esté de acuerdo con todo.

    Mostrar  
  • […] شناسیم همواره برقرار است؛ اما آنطور که استیون هاوکینگ در این فیلم شرح می دهد، علیت در مورد پیدایش جهان و اثبات وجود خدا […]

    Mostrar  
  • […] ی عادلانه (Con fines puramente educativos, el uso justo)، می توانید از اینجا دریافت کنید. (بقیه ی مستند های من را از اینجا […]

    Mostrar  
  • kazemita Dijo:

    با علم نمی‌‌توان در مورد وجود یا عدم وجود خدا نظر داد.

    در مورد این طرز تفکر که علم و ایمان دو مقوله جدا از هم هستند در اینجا می‌‌توانید بیشتر بخوانید:

    https://en.wikipedia.org/wiki/Non-overlapping_magisteria

    Mostrar  
  • god is near Dijo:

    بسیاری از دانشمندان سعس کرده اند خدا را نقض کنند اما تاکنون هیچ کس موفق نشده . من احترام خاصی برای شما قاعل هستم اما زدن یک سایت برای نقض خدا بیهوده است . پس اصلا تلاش نکنید که خدارا نقض کنید زیرا اصلا نمی توانید بلکه خود را خسته کرده اید . البته شما که هیچی نیستید بلکه دانشمندان هم نتوانستند خدا را نقض کنند . و نظر من به شما این است که زیاد درباره ی وجود خدا نه سوال زیاد کنید و نه به دنبال نقض آن باشید بلکه خدا را به عنوان یک برهان پذیرفته شده ، بپذیرید زیرا که عقل بشر آنقدر ناقص است که هیچگاه به خدا نمیرسد

    Mostrar  
    • Hesam Dijo:

      خدایی وجود ندارد . یعنی خدایی که ما فکر میکنیم وجود ندارن . و ما اشرف مخلوقات نیستیم . و پیامبران به قول زکریای رازی بز هایی ریش بلند هستند و کتاب هایشان همه افسانه . از خدا و دین و …..خودتون رو رها کنید . و بعد از زندگی لذت ببرین . جلوی لذت های خودتون رو نگیرین همه چی خیلی زود تموم میشه پس فقط لذت ببرین . البته لذت فقط خوردن گشتن رابطه جنسی نیست همین دنبال کردن مطالب علمی و فلسفی و کیهانی خیلی لذت بخش هستن . Ser victorioso

      Mostrar  
  • Anónimo Dijo:

    Çox Sağolun

    Mostrar  
  • Anónimo Dijo:

    Saludos.
    Muchas gracias por sus comentarios..
    ¿Puede responderlo sin esfuerzo si tengo alguna pregunta?

    Mostrar  
  • Hesam Dijo:

    Hola. اینا همشون فقط زاییده ذهنه کمی فکر کنید.بوجود آمدن زمان هنوز مشخص نیست که قبل از بینگ بنگ بوده یا بعد آن.و حتی دانشمندان علت بوجود آمدن آنرا نمیدونن.پس باید خالق یا اول دنیا را بوجود آورده بعد زمانرا یا بالعکس. این آقا تئوری داده که معلوم نیست درسته یانه. اصلا آیا برای ایجاد حادثه بینگ بنگ به انرژی نیاز نیست.یا این که دنیا از یک سلول کوچیک بوجود آمده بعد از حادثه بینگ بنگ تکثیر یافته.آیا برای اینکار احتیاج به خالق نیست؟یا حفره های توخالی که زمان درآنها معنی نداردخب جرم دارند.وزن دارند بازم قدرت خداوند را نشون میده که تونسته یکی از عناصر طببعت را در ساختشون دخالت نده.اصلا میگه خود بخود بوحود آمده برای این کارم که هدف بوجود آمدن هست حتما باید یا خود دارای شعور باشد یا توسط شعور وعقل هدایت گردد.میکه دنیا توسط قانون خلا ساخته شده.قانون اصولا خود ساخته شده یا خالق هست.قانون نمیتواند خالق باشد. بعدا میگه از هبچی ساخته شده. برای خلق از هیچی بنا به فلسفه به شعوری نیاز هست که آن هیچ را هدایت کند تا خلق گردد یا خود دارای شعور باشد. یعنی این کائنات با خودشون باید عقل وشعور داشته باشن یاتوسط شعوری هدایت به هدف خود شوند.هیچ بخودی خود درطبیعت وجود ندارد.شما نمیتونید بگید صفرتا درخت درفلان باغ وجود دارد.هیچم بخودی خود نمیتواند خلق شود

    Mostrar  
  • مريم Dijo:

    مگه میشهمگه دارین،،،،

    Mostrar  
  • Responder a Admin

    :Wink: :trenzado: :rodillo: :¡uy: :mrgreen: :jajaja: :idea: :mal: :danza: :grito de: :arco: :flecha: :enojado-: :?: :-| :-x :-o :-P :-D :-? :) :( :!: 8-O 8)

    WWW.FARDA.US © 2008-2015, Del proyecto por Farda.us Organizado por Farda.us | Todas las imágenes y los objetos son propiedad de sus respectivos propietarios