Comentarios: ¿Hay un Dios?"Steven Hawking Autores: Mahoma.
جناب ادمین سلام
ممنونم که کامنتهای بنده رو حذف نکردید و پاسخ هم دادید
آنچه جنابعالی با عنوان برهان های منطقی اثبات وجود خدا یاد کرده اید را درست فرمودید که بنده شناختی از آن ندارم
حداقل می توانم ادعا کنم چنین تعبیری را علی رغم مطالعه نسبتا خوبی که در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی داشته ام ندیده ام. در این خصوص می تونید دو لینک ذیل رو ببینید؛
fa.wikipedia.org/wiki/رده:برهانهای_اثبات_بودن_خدا
fa.wikipedia.org/wiki/برهانهای_اثبات_بودن_خدا
تا منظور شما از این تعبیر چه دسته براهین باشد!
ولی بعید می دانم براهین مد نظر شما مربوط به فلسفه اسلامی باشد و از دیگر سو تا جایی که می دانم مهمترین براهین مطرح در مغرب زمین براهین وجودشناختی است که اتفاقا بنده در آخرین مطلب وبلاگم این براهین را نقد کردم.
ولی از این حرفها گذشته و فارغ از علم یا جهل بنده به دیگر براهین در مطلبی که لینک داده ام یک برهان کامل و عقلی را مطرح کرده ام که متعلق به یکی از مطرح ترین فلاسفه اسلامی یعنی بوعلی سیناست. شما به جای اینکه بفرمایید بنده برهان های منطقی را میشناسم یا نه نظرتان راجع به برهان مطرح شده را بیان می کردید.
محمد همینطور نوشت:
¿Hay un Dios?"Steven Hawking
راستی ظاهرا لینک مطلب من در اولین کامنتم خراب شده. ظاهرا علتش حذف شدن پیش وند http:// بوده. اگر برات مقدوره اصلاحش کن. اینجوری با تک صدایی نیز مقابله کرده ای! از سعه صدرت متشکرم.
¿Hay un Dios?"Steven Hawking
جناب ادمین گرامی اینکه تقسیم بندی موضوعی که شما برای علم و فلسفه انجام دادید رو ممکنه یه منبع براش معرفی کنید. چون من در آراء و نظرات هیچ فیلسوف یا فیلسوف علمی ندیده ام. فلسفه بنا به اینکه کدام فلسفه مد نظرتان باشه فلسفه اروگای قاره ای، فلسفه انگلیسی و تحلیلی یا فلسفه اسلامی هر کدام یک تعریفی دارد ولی آنچه حداقل فلسفه قاره ای و اسلامی مدعی است کشف حقیقت از جهان اعم از ماده و فرا ماده است. به هیچ وجه هم حوزه مطالعه فیلسوفان محدود به ممکنات یا چیزهایی از این دست نیست. کما اینکه علم نیز صرفا به جهان مسلمات به قول شما نمی پردازد. بلکه اگر فرآیند نظریه سازی را در روش شناسی علمی و در پارادایمی مثلا پوزیتیویستی یا نگاتیویستی در نظر بگیریم هر نظریه ابتدای امر از یک فرضیه آغاز می شود و بسیار از قواعد علمی حال حاضر جهان در واقع هنوز فرضیه هستند ولی چون خلاف آن ها نیز ثابت نشده به عنوان یک گزاره علمی در نظر گرفته شده اند. در خصوص نالج و تروث نیز ما بر سر لغات بحثی نداریم. هرچند نالج با کی بزرگ محدود به متافیزیک نیست. بلکه به معنی آگاهی است و اعم از علم تجربی یا ساینس می باشد. برای اطلاع بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید:
fa.wikipedia.org/wiki/دانش
در خصوص اینکه گفتید ماچیزی به نام پارادایم غربی نداریم چون پارادایم شرقی نداریم هم حرف منطقی ای نیست. حداقل همین ادعا که مثلا شما طرفدار این تز روش شناختی هستید که فقط موضوعات آبجکتیو و قابل آزمایش و مشاهده را علمی می دانید و بنده علاوه بر این مقولات تجربی و محسوس، معقولات و در راس آنها فلسفه را نیز علمی و بلکه مادر تمام علوم می دانم این اختلاف ناشی از دو پارادایم یا دو الگوواره متمایز و متفاوت است.
———————————–
در پاسخ کامنت دیگر شما نیز باید عرض کنم این مدعا که غلسفه اسلامی بخشی از فلسفه غرب است نشاندهنده آن است که شما نه فلسفه غرب را می شناسید و نه فلسفه اسلامی را! حال اگر می گفتید فلسفه یونان یا فلسفه اسکولاستیک یه چیزی! ولی اینکه فلسفه اسلامی را بخشی از فلسفه غرب می دانید جای تعجب داره! لازم به ذکره فیلسوفان مسلمان از فلاسفه یونان و اسکولاستیسم پس از یونان تاثیر پذیرفته اند ولی تاثیری از جنس همان تاثیری که علم اصول در میان شیعیان از اصول عامه پذیرفته است. یعنی به کل آن مبانی را دگرگون کرده اند. اصولا حجم و دامنه و تنوع مسایل فلسفه اسلامی با فلسغه یونان قابل مقایسه نیست ونه جوابهایی که برای مسایل دارند.
——————@@@@@@@@@@@@
در خصوص تقسیم بندی براهین نیز تقَسیم بندی های زیادی صورت گرفته ولی همونطور که خود شما هم اشاره کردید چیز به نام براهین منطقی مسبوق نیست. و اما اینکه فرموده اید هیچ یک از براهین اثبات وجود خدا پذیرفته نشده؛ بحث اصلی ما بر سر این موضوع است. جناب ادمین چه کسی باید این براهین را بپذیرد تا برای شما حجت عقلی شود. بسیاری از فلاسفه به بسیاری از براهین اعتقاد یافتند. مثلا دکارت و پلانیتینگا معتقد به تقریری از برهان وجودی آنسلم بودند. آیا این کفایت می کند؟ اصولا هر اعتقادی حتی در علوم تجربی ممکن است مخالفینی داشته باشد. آیا صرف مخالفت برخی افراد با یک اعتقاد دلیل کذب آن اعتقاد است و یا صرف طرفداریشان دلیل صحت آن؟! اصلا مگر صدق و کذب گزاره های علمی دموکراسی بردار است؟! یک گزاره علمی را می بایست شما با عقل خود بسنجید و بررسی کنید که آیا صحیح است یا ناصحیح!
حال سوال بنده از شما این اَست و ایضا خواهشم؛ یک بارهم که شده بدون پیش داوری برهان ذکر شده در صفحه زیر را بخوان!
dehdari.blog.ir/1390/03/ایا-خدا-وجود-دارد
فقط یک بار سعی کن ذهن خود را از ساختارهای تحمیلی رسانه هایی که احاطه مان کرده اند فارغ کنی و به این بیاندیشی که آیا معادلات منطقی و عقلی به ما این اجازه را می دهند که وجود این جهان را بدون اعتقاذ به وجود خالق بپذیریم؟! یا عقل ما محکوم به پذیرفتن این مقوله است؟ برهان بوعلی سینا و نیز ملاصدرا نمی خواهند و نمی توانند در خصوص کیفیت وجود خدا چیزی را اثبات کنند. لذا سعی می کنند ذهن را از کوچه پس کوچه های شک و تردید عبور داده و به جایی برسانند که راهی جز قبول وجود خدا نداشته باشد.و البته در اینکار موفق بوده اند. و باز البته برهان صدیقین ملاصدرا موفق تر! چه آنکه بی واسطه تر اینکار را انجام داده و چه بهتر که برای اثبات خالق از مخلوق استفاده نکنیم.
و در آخر اینکه مطمءن باش اگر به دنبال حقیقت باشی همان خدایی که نظاره گر اعمال و حالات و احوال ماست کمکت خواهد کرد. شک نکن.
¿Hay un Dios?"Steven Hawking
در مورد علمی خواندن کلام و فلسفه هم لازم به ذکر است علم در اینجا مشترک لفظی واقع شده
شما آن را به معنی علم تجربی یا science در نظر گرفته اید ولی علم در فلسفه اسلامی محدود به علم تجربی نیست بلکه به مطلق آگاهی یا knowledge اطلاق می شود. در پارادایم غربی که مد نظر شماست کلیه علوم انسانی از دایره علم خارجند من جمله فلسفه و کلام ولی بنده به این پارادایم اعتقادی ندارم والبته کاملا هم واضح است که به چه دلیل! چون منابع کسب علم را محدود به حواس پنج گانه نمی دانم. چرا که عقل در راس منابع معرفت بشر است که از دید پوزیتیویست ها مغفول مانده. بگذریم که حواس پنجگانه در خود علم تجربی هم صرفا حکم ورودی داده را دارند و پردازش اصلی در آن علوم هم بوسیله عقل صورت می گیرد.
La respuesta:
El polen de la buena que no tienes que estar en la cresta la objeción misma es طبیعتتان
_______________________________________________________________________________
Libertad de independencia de República de Azerbaiyán del sur
Un mensaje silencioso de nación de Azerbaiyán :Azerbaiyán no interfiere en los asuntos internos de Irán.
Después de los sangrientos eventos relacionados con la población musulmana en el año 1359, drazarbaijan número کثيري de ojanbakhten de personas en ese acontecimiento histórico, que es finalmente de nuevo con Israel para admitir un error por el rhbarit del movimiento de personas en Azerbaiyán, cuando la orientación del ayatolá Shariat que además a la tarea como un hombre de En el sistema, denominado por el reemplazo de Jomeini insistió, omitavan dijo que en el caso de la primera de ellas que fue etiquetado como el sistema en lugar de una ciencia religiosa totalitrhai a la rhbarit, construido, con el primer contraataque por el régimen, personas han puesto su vidas sólo obrai, el mentón y la germinación de onhaita toneladas (b) (E) la confesión y el arrepentimiento del pueblo de Azerbaiyán la experiencia con tal muestra un cambio en el sistema de confiar a los afiliados dentro de la regla وکساني regla naradi subordinado no es posible, la amarga experiencia del otro en el año okhunbar 1385 De la experiencia, en la que protesta civil de la nación, oprimida por el insulto a Azerbaiyán por muchos años othaghir ha sido siempre dependiente en shownista de los medios de comunicación, precisamente en el silencio de la mdaian de los derechos humanos oamadi ! Ohairt y کوجه están entre los mejores en las ciudades de okhiabanahai de Azerbaiyán, por el régimen بخاک, expresa la constante hmani que sangre era el jefe de la azrbaijaniha del binzir de la وفداکاريهاي de la patria, minamidend y janfshaniha de Azerbaiyán verde en su camino como Irán.! Admitir y reconocer, bnaghan com, uchshmha hacia abajo en la lengua de la oficina, como se dirigen a la patria verde,!Como u oazarbaijani Azerbaiyán rojo soldado es omoajab sueldo y anestésico en los días difíciles del calentador y ya no aparece! De hecho, en mayo 1385 De Irán pero esta separación no fue causal, pero eran los ojos de azarbaijani sobre los crímenes del régimen en ese año en Azerbaiyán, cuando. * jangjoi soldado ghayoor ghayoor Azarbayjani, miembro, debe ser como la iraní y la campaña de escarabajo, convirtiéndose en uno de nuestros promociones para sezaish, tari F el. es miembro de Ghayour کندفاصله a بکجا del escarabajo?. La mikhanid correcta de la ari, Azerbaiyán en junio 1385 Separada de Irán. Esta separación no es shrmegin amaazarbaijan y responderá a la larga historia de la serie, lo que:La separación de Azerbaijan e Irán, pero también aquellos que eran Azarbayjani Azarbayjani como temporada gargar. de Irán en relación con el movimiento verde de Irán y las respuestas a glaih de este movimiento hacia el movimiento a Azerbaiyán ملّت npiosten debe señalarse en relación con el hecho de que elegir para esta nación (G) tiene su (Pero el duro momento que usted necesita encontrar ghyart, Azerbaiyán) Miró a un niño más pequeño a expresar sus conocimientos relacionados con oranj les uchshm en su mibandid pasado por pasivos, tal Entezari (Únete a la nación de Azerbaiyán, el movimiento verde)Cuando un no-razonable. por asuntos relacionados a Azerbaiyán a onmidanid no khodmrbot, de maravilla, ¿cómo el mensaje de nación Azerbaiyán mantiene mensaje silencioso? descargar nación Azerbaiyán le es :Azerbaiyán no interfiere en los asuntos internos de Irán.
MostrarLibertad de independencia de República de Azerbaiyán del sur
آکراد mtoham
MostrarHoy en día, se cree que el norte de Irak, el norte de Siria y el sureste de Anatolia han sido durante mucho tiempo historia kurda, y los kurdos han estado presentes junto a las tribus asirias, sirias, armenias, babilónicas y sumerias en Mesopotamia, Anatolia y Siria. Incluso para confirmar esta ilusión, algunos pankurdos han forjado y presentado el alfabeto kurdo antes del Islam. El idioma oficial de Oriente Medio nunca ha tenido un alfabeto independiente y ha tomado prestado de Mesopotamia, el siríaco, el árabe, el alfabeto cuneiforme, el siríaco y el árabe..
La realidad es que los aborígenes han sido originalmente اکراد Zagros como madera y Lac ČR y….. Y empezar con los turcos selyúcidas en conquistas de Anatolia( El gobierno romano del este) La Anatolia oriental a los pies de los kurdos fue este libre cuando los kurdos como un mercenario al servicio de las unidades de Seljuk y poco a poco en la mitad oriental de Anatolia que ha superado al armenio fue obligado inmigración y اکراد así como اتراک a los selyúcidas de Anatolia y, por supuesto, sobreviven las conquistas otomanas de اتراک en el oeste de Anatolia también ha infectado d D se vio obligado al griego y 1 mil años el proceso de ترکسازی y کردسازی en el este y el oeste de Anatolia continuó hasta el final de la segunda guerra mundial y el gobierno otomano hamidiyeh اکراد( La función del Sultan Abdul Hamid) La Alianza llamada dejaría el Comité con ناسیونالیستهای y los armenios de Anatolia oriental por siempre claro y el dueño de la tierra y eran مایملک y migraciones forzadas en la Anatolia occidental junto con 5 millones continente griego Grecia en el oeste de Anatolia fue obligado a abandonar una mano.
En el norte de Irak y Siria, la presencia de los kurdos al norte oriente de la época está sobre y por lo que es una oportuna holaku las ciudades en el principalmente kurda de Arbil y Kirkuk hoy, como forzado y وحکاری y ghamshlo y حسکه y Dahuk…. No se puede representar sino nn آسوری آسوری estas ciudades todas tienen su nombre lo indica esto, pero hay áreas en el ataque con holaku califato Abbasi con estimulación de Nasir al-Din Tusi, اکراد en معیت la Horda comenzó a conquistar y destrucción y muerte en las áreas ya mencionadas y gradualmente las áreas con کوچنده de طوایف Y los combatientes de Turkmen y era otra vez residencial. Por lo que وواقعیت es que Corea del norte y Siria y Anatolia oriental de sur (Turquía) Propiedad آسوری en el original siríaco y el armenio y el menos de 900 años y gradualmente ha caído en manos de اکراد y اکراد de los armenios y los cristianos de Syriac آسوری y descenso *!!!!!! Aprenden. Y esta cosa de پانترکها bajo ndarandba que پانکردها gravemente امپریالیزم apoyo material y espiritual de los medios occidentales y a los efectos de los medios debilitaron y futuros precarios y el Medio Oriente han sido elegidos.
Mucha comida 💩 de burro turco
MostrarSoy un Marandi y todos mis ciudadanos y mis provinciales creen firmemente que algún día la falsa República de Azerbaiyán, que una vez fue separada por la fuerza por los bastardos rusos de Irán, se reincorporará a Mam Mihan, es decir, Irán, y esta es una minoría muy, muy humilde. Panturk se terminará pronto.No se sabe cuántos falsos mercenarios de la República de Azerbaiyán Erdoğan son analfabetos y obsesivos y no tienen ganancias para estos pansecesionistas.Todos los 30 millones de azeríes mi compatriota soldado del vientre, pero nuestra madre soldado Irán y defendió la mota de nuestro suelo Y los elementos secesionistas de la fiesta del padre de Erdogan
MostrarVivan pronto Irán y las nobles y despreciadas excusas de los jefes de la falsa República de Azerbaiyán y las cabezas apestosas de la falsa Turquía, que si queremos volver a las fronteras históricas, Turquía también debe regresar al país, es decir, el Gran Irán..
Manghurd significa literalmente la palabra.
MostrarLa paz sea con vosotros.. Soy Tabrizi, mi patria es Irán. .
MostrarTal vez seas un manghurd o... Nuestros antepasados eran humanos, no animales lobos.
Me hiciste reír.
Kass Nant es un burro sin raíces
MostrarSoy un Marandi y todos mis ciudadanos y mis provinciales creen firmemente que algún día la falsa República de Azerbaiyán, que una vez fue separada por la fuerza por los bastardos rusos de Irán, se reincorporará a Mam Mihan, es decir, Irán, y esta es una minoría muy, muy humilde. Panturk se terminará pronto.No se sabe cuántos falsos mercenarios de la República de Azerbaiyán Erdoğan son analfabetos y obsesivos y no tienen ganancias para estos pansecesionistas.Todos los 30 millones de azeríes mi compatriota soldado del vientre, pero nuestra madre soldado Irán y defendió la mota de nuestro suelo Y los elementos secesionistas de la fiesta del padre de Erdogan
MostrarVivan pronto Irán y las nobles y despreciadas excusas de los jefes de la falsa República de Azerbaiyán y las cabezas apestosas de la falsa Turquía, que si queremos volver a las fronteras históricas, Turquía también debe regresar al país, es decir, el Gran Irán..
Yashasin Marandi
MostrarAlgunos de nuestros conciudadanos todavía sueñan con el abandono, no saben que Arordoghan soñó para ellos mientras Ilham Aliyev Ghulam tenía el oído sonado.. Pero se quedaron ciegos.
Mostrar¡Viva Irán e Irán!
Las ratas de sartén estaban presentes todo el tiempo, pero no se atrevían
En realidad, Pan Turk o Pan Kurd, todas estas personas deberían ver su árbol, probablemente un insecto en algún lugar de la ramita está mal