آریایی توهمی بزرگ آریا و آریا باوری افسانه ای بیش نیست. …

תגובות פורסם: איך היה torkzaban אזרבייג'ן מחברים: savalan.

آریایی توهمی بزرگ
آریا و آریا باوری افسانه ای بیش نیست. بر همگان آشکار است که در تاریخ و ادبیات ما حتی در افسانه های ملی تا این اواخر نامی از قومی به نام آریا وجود نداشته و ذکری از آریاییان در میان نبوده و چنین کلمه ای در قاموس زبان فارسی و زبان های مجاور به مفهوم قوم و مردمی در تاریخ وجود نداشته.
ظاهرا لفظ آریا به مفهوم یک قوم ، ابتدا از طرف نازی های آلمان که به نژاد برتر معتقد بودند، در مفهوم «آلمانی اصیل» به زبان ها افتاده و روز به روز بردامنه اش افزوده شده است و نویسندگان بعدی در این راه چنان تاخته اند که گویی تاریخ (حداقل تاریخ اروپا وقسمت اعظم آسیا) با آنان شروع میشود.
این ایده کذائی که از آلمان نازی شروع و به کشور ما هم به دلایلی که اشاره خواهد شد سرایت کرده بود ، در دوران پهلوی دوم به اوج خود رسیده و شاه را چنان تحت تاثیر قرار داده بود که خود را «آریا مهر» ملقب نموده بود!! که همانند لنگه دیگرش «شاهنشاه» ترکیبی غلط و بی معنی از لحاظ گرامری است. به علاوه آریا باوری پایه تفکر ناسیونالیستی طیفی از ملی گرایان قرارگرفت که بعد از زوال سلطنت پهلوی هم به بقاء خود ادامه داد.
لیکن باید از نظر دور داشت که تاریخ از قومی بنام «آریا» خبر ندارد . البته اگر برخی به اصطلاح باستان شناسان وطنی متعصب که اصراردارند هر شئ زیر خاکی را به نام این قوم موهوم ثبت کنند ، اجازه دهند ، حتی جغرافیا نیز تکه سفالی نیز از آنان در سینه ندارد.
ارانسکی درتایید این نظر میگوید: «مجموع مدارک تاریخی و فرهنگی و زبانی که از فلات ایران به دست آمده (بویژه آنچه مربوط به بخش غربی آن میشود) نیز حاکی ازآن است که زبان ساکنان اصلی و بومی سرزمین مزبور نه به گروه آریایی مربوط بوده و نه (چنانکه مفهوم وسیعتری را در نظر بگیریم) به زبان های هند واروپایی«
البته ارانسکی این سخن را با قبول اصل وجود آریایی ها میگوید. حال آنکه آریا گرایی افسانه ای بیش نبوده و هنوز آریا باوران نتوانسته اند حتی برای این قوم موهوم محل زیست معینی مشخص نمایند!!! عجیب است که ارانسکی از» گروه زبان های آریایی!» سخن به میان می آورد و حال آنکه خود وی پیشتر اذعان دارد که از به اصطلاح زبان آریایی «هیچ نشانی» در دست نیست.
جهت آشنایی با ماهیت و نحوه شکل گیری این افسانه عجیب معاصر به ذکر گوشه ای از نوشته هایموریس دوورژ، استاد حقوق و علوم سیاسی فرانسه می پردازیم:
نظریه هایی «نژادی» که تاکنون بیان داشتیم هر چند غلط باشند . دست کم بر برخی واقعیت ها تکیه دارند . مثلا یک نژاد سفید ، یک نژادسیاه ، یک نژاد زرد وجود دارد که میتوان آنها را از هم باز شناخت . برعکس نظریه های مربوط به نژاد آریایی ، کاملا سرگیجه آور است . چرا که هیچکس نژاد آریایی را ندیده است و هیچکس توفیق تعریف آن را نیافته است”.
درسال 1787 زبان شناسی بنامجونزکه از شباهت های میان زبان های سانسکریت، یونانی و لاتینی، آلمانی و سلتی یکه خورده بود ، فکر کرد که همه این زبانها ریشه مشترکی است و از یک مادر زبان که برای ما کاملا نا آشناست مشتق شده اند.
בשנים הראשונות 1813 “توماس یانگاین زبان مادر را هند و اروپایی نامگذاری کرد.
درسال 1861اف. ماکس مولرمردمی که به این زبان سخن می گفتند را «آریایی» نامید، ولی بعدا توضیح داد که تعریف از مردم آریایی فقط جنبه زبان شناختی دارد.
ماکس مولرچنین نوشت: به عقیده من نژاد شناسی که از نژاد «آریایی» و از »خون آریایی» از «چشم و موی آریایی» سخن میگوید ، به همان اندازه غلط فاحش میشود که اگر زبان شناسی از (אגדה) فرهنگ (دولیکو سفال) یا درازسران یا صرف و نحو «براکی سفال» یا گرد سران سخن گوید .
בשנים הראשונות 1840 “پوتچنین نتیجه گرفت که آریایی ها از دره سیحون و جیحون آمده اند
בשנים הראשונות 1868 “بن فریسرچشمه آنان را از شمال دریای سیاه ، میان دانوب و دریای خزر انگاشت.
בשנים הראשונות 1871 “جی سی کنوکاصل آنان را از محلی بین دریای شمال و اورال دانست.
בשנים הראשונות 1890 “دی. سی. بریتونآنان را اهالی آفریقای شمالی به شمار آورد.
בשנים הראשונות 1892 “دی. گوردون چایلدآریایی ها را از مردم روسیه جنوبی شمرد.
در آغاز قرن بیستمکی. اف. جی. هنسنمهد آنان را کرانه بالتیک گرفت.
ב 1921 “کوسینابا دقت کمتر آنان را فقط در شمال اروپا جای داد.
ב “1922پیتر جیلیزمسکن اصلی آنان را مجارستان شمرد.
ו… هکذا
انبوه نظرات در مورد منشا آریایی خود بر پوچ بودن آن دلالت دارد هنوز هم این نظریات ادامه دارد.
در این بین دو نویسنده ، افسانه های نژاد آریایی را ضمن استنتاجهای کاملا متفاوت به مردم شناساندند.
نخستین آنهاآرتور دوگوبینو” (1816-1882) یک فرانسوی هوادار سلطنت ، ضد آزاد منشی و ضد دموکراسی است. کتاب اساسی وی تحت عنوان «گفتگو در باب نابرابری نژاد های بشری (1852-1855) افسانه آریایی ها را برای توجیه نابرابری اجتماعی در درون هریک از ملتها به کار گرفت. “آرتور دوگوبینومیگوید : میان اشراف و مردم عادی اختلاف نژادی است. اشراف اروپایی همه از آریایی ها یعنی نژادی که بر حسب طبیعت ، مسلط و تمدن را او خلق کرده است، منشعب میشوند.
برخی از شاگردانگوبینو” כי “واشر دولاپوژو” ו “آمونکوشش کردند تا این نظریه را از نظر علمی مورد بررسی قرار دهند و بدین منظور از علم آمار برپایه اندازه گیری جمجمه انسانها بهره گرفتند . از اینجاست که قانون ادعایی جامعه شناختی آمون پایه گرفت که بر اساس آن دراز سران (یعنی آریاییها) درشهر ها بیشتر از روستا ها هستند . بعدها معلوم شد که این قانون یکسره نادرست است.
دومین پایه گذار آریایی گراییهوستون استیوارت چمبرلن” (1855-1927) است، پسر یک فرمانده نیروی دریایی و ستایشگر شیدایی ژرمنها که در سال 1916 در بحبوحه جنگ به تابعیت آلمان در آمد . او در سال 1899 در اثر عظیم یک هزار صفحه ای خود تحت عنوان «پایه های قرن بیستم» با استفاده از افسانه آریایی ، به مدح آلمان ها پرداخت . او بجای اینکه مانندگوبینوآریایی ها را با یکطبقه ، یعنی آرسیتو کراسی ، یکی بداند آنان را با یک ملت ، یعنی آلمان ، یکی دانست و چنین نوشت : اهمیت هر ملت به عنوان قدرت زنده امروزی متناسب با خون اصیل آریایی آلمانی جمعیت آن است و از سوی دیگر کوشید تا نشان دهد که همه نوابغ بزرگ عالم بشریت همچون ژول ورن، اسکندرکبیر، جیوتو ، لئوناردو داوینچی ، گالیله ، والتر و لاوازیه خون آریایی آلمانیان باستان را در رگ داشتند . بنظر وی شخص مسیح نیز از آلمانیان باستان بوده است.!!!
درهر حال اندیشه ریشه واحد زبان های هند و اروپایی ، دنباله طبیعی فرض نژاد واحد برای هندیان و اروپاییان بوده است که هم اصل و هم فرع هر دو بی اساس است. نه منشا واحد برای زبان های هند اروپایی متکی بر دلیل و سند قابل قبولی است و نه نژاد واحد آریایی.
کلمه آریان در مفهوم نژاد و قوم اولین بار در رژیم نازی «به اهالی آلمان و غیر یهودیان» (نژاد برتر ژرمن) اطلاق شد و معلوم نیست که نازی ها این کلمه را از کجا و به چه استنادی در این معنی آورده بودند . در هر حال ظاهرا برخی از باستان گرایان متعصب وطنی که در اروپا تحصیل کرده بودند ، این تفکر را به کشور وارد نموده و در کنار روحیه ناسیونالیسمی افراطی (شئونیزم) رضا پهلوی ، زمینه سیاسی مساعد لازم را برای گسترش آن تهیه نموده و رفته رفته مقبول بعضی محافل خاص افتاد.
طرفه آنکه کالای وارداتی از مد افتاده ، با مرگ و اضمحلال تولید کننده آن (نازیسم) دراروپا تماما از رونق افتاد و از رده خارج شد . اما در بازار اندیشه ما هنوز جای دارد و روایی!!!
اما لفظ آریان در زبان هندویان ، در سنسکریت فعلی بمعنای «شریف و اصیل است و لیکن در گذشته به معنای کسی که به خدای برهمان معتقد و متعبد بوده اطلاق میشده است» و در این کاربرد از هر گونه بار نژادی و مفهومی قومی خالی است معلوم نیست چگونه زبان شناسان «متخصص علوم وفلسفه هند» ما که »چهل واندی سال» در این زمینه استخوان خرد کرده ، قصد دارد به زور بارنژادی و ملی به این کلمه تحمیل نماید!!
آیاهندوان سیاه چرده با اروپاییان ، با وجود فرهنگ و زبان متفاوت ، حتی رنگ ورخساره و ظاهر متفاوت! به لحاظ وجود همین کلمه و استدلال های از این قبیل، میتوان از یک ریشه قلمداد نمود؟!
اگرقرار باشد در هر زبانی کلمه ای متشکل ازA+Rدیدیم آن زبان و متکلمان بدانرا آریایی قلمداد کنیم ، باید ترک ها را سر سلسله این نوع ملت ها بدانیم ! زیرا در ترکی از این نوع کلمات زیاد است (آری= پاک ، تمیز وار= رادمرد. ו(…
امااین محققان عمدتا یهود تاریخ هخامنشیان ، در برخی کتیبه ها ی آنان کلمه»آری/ آریکا» را (به پسوند روسی «- کا» در آخر کلمه دقت شود !) به معنای «آریا» و قوم آریا تعبیر و تاویل کرده اند تا به اکاذیب خود سند تاریخی دست و پا کنند و کلمه آریا را به ریش تاریخی ما ببندند ، تحقیقات اخیر نشان دده است که به عمد یا سهو در این خصوص تحریف صورت گرفته است .آری / آریکا در کتیبه های فوق به معنای «شورشی و شرور» میباشد کهداریوش در توصیف مقاومت های محلی در برابر خود به کار برده است و کلمه خالی از هر گونه بار معنایی نژادی است.
چنانکه امروزه در زبان فارسی هار / هاری همان مفهوم شرارت و سرکشی را دارد وجالب است که در ترکی آذری نیز هارین: گردن فراز ،سرکش و از همان فعلی نیزساخته شده است هاریماق / هارینماق: هار شدن و نافرمانی کردند.
ایده ارتباط ریشه ای میان برخی زبان های هند و اروپایی (یونانی . لاتین . سانسكریت آمانی و سلتی) این بار در سال 1784 از طرف مستشرق انگلیسیسرویلیام جونزمطرح گردید او عنوان نمود كه همه این زبان ها از منشا مشترك برخور دارند.
در سده بعد زبان های بیشتری در زمره زبان های هند و اروپایی قرار داده شدند .
دراوایل قرن 19 ارتباط ریشه ای بر اساس مقایسه فونتیك از طرقدین رامسوسراسك” ו “یاكوب گریمآلمانی مشخص گردید. “یاكوبتطابق بین صائت های متقارن دو زبان آلمانی و یونانی را مشخص نمودو اینچنین داستان زبانهای هند و اروپایی و شاخه ای از آن به نام هند و ایرانی بر سر زبان ها افتاد ، بی آنكه این مسئله از نظر ماهیت پیداش زبان مورد بررسی قرار گیرد .
همانطوركه گفتیم این شباهت یا از طبیعت اخذ شده ، یا كاملا تصادفی است و یا دراثر داد و ستد و كوچ و تهاجم مستمر و متقابل بوده. بنابرین زبان ها درعین وحدت منشا هویت ، تكثر و اختلاف خود را دارند و نمی توان آنان را و یاحداقل بخش عظیم آنان را، از یك منشا واحد دانست .
درهر حال نظریه زبان واحد از هند تا اروپا یك نظریه بدون دقت علمی و پشتوانهمیدانی است. در خصوص زبان فارسی ممكن است برخی از كلمات موجود فارسی ( مثل رود / הוא / دختر/ اعداد و ارقام و غیره .. ) به لحاظ تاریخی ظاهرا ازطریق اسلاوی و یا یونانی وارد زبان فارسی گردیده و با برخی از كلمات اروپایی انطباق و یا شباهت دور و نزدیك نشان دهد اما این نوع تشابهات ازطریق وام گیری حاصل شده است و بیانگر ارتباط ریشه ای و بنیادی نیست این قبیل تشابهات چنانكه گفته شد در مقایسه هر زبانی با زبان دیگر ممكن است بدست آید اما اكثریت قاطع كلمات اصلی زبان فارسی چون دانه / הביתה / خواب / گندم / ارزن / לחם / خرد / خار / חמור / ماهی / دهان / شكم / سر / دل / چشم / רו / سنگ / رنگ / بازو / بهار و شب / سیاه / آرد / آسیا / سفید / پسر / ו… هیچ شباهت ظاهری و یا ریشه ای با زبان های اروپایی ندارد و مستقل است. آن مقدار معدود كلمات دخیل با ریشه اروپایی كه در فارسی حضور دارند به بنیاد و ذات فارسی مربوط نمی شود و صرفا كلمات دخیل هستند كه در زمان حضور اسلاوها و یونانیان در ایران به فارسی راه یافته اند و نمیتوان بابزرگنمایی و تاكید بر این قبیل كلمات دخیل ، فارسی را زبان هند و اروپایی قلمداد نمود .
اصولا فارسی دری بعنوان زبان مصنوع از منابع متعدد گرد هم آمده و ساخته شده است و بعد از تشكل استقلال یافته و بطور تام به هیچ منشاء خاصی وابستگی نداردكلمات دخیل و قرضی عمدتا روسی آن نباید به معنی هند و اروپایی تلقی شدن آن باشد. چنان كه انبوه كلمات قرضی تركی یا عربی آن نباید موجب آلتائیك یا سامی تلقی گشتنش گردد!دخیل دخیل است چه عربی و چه روسی تنها فرقدر زمان ورود است. كلمات دخیل روسی تاریخ مقدم تر دارند و دخیل های عربی موخرترند كذا بیشتر دخیل های تركی و ظاهرا همین حضور قدیمی تر باعث جاافتادگی بیشتر ، فراموشی هویت واقعی و خودی تلقی شدن ، دخیل های روسی گردیده است.
1-موریس دوورژ: جامعه شناسی سیاسی. ترجمه دکتر ابولفضل قاضی. انتشارات دانشگاه تهران 1376 P 248
2-ام ارانسکی .مقدمه فی اللغه ایرانی. ترجمه کریم کشاورز.انتشارات پیام ص 44
3-محمد رضا جلالی ناینی :فرهنگ سنسکریت-فارسی. جلد اول. מבוא. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعه فرهنگی 1375
the oxford English-4dictionary-1989 ترجمه نام آریا در زبان هندی و سنسکریت
5-تاریخ كامل ایران – عبدالله رازی

לינק קצר פוסט זה:

רשום بازخوری آریایی توهمی بزرگ آریا و آریا باوری افسانه ای بیش نیست. …

  • אראז אמר:

    התשובה:
    האבקה על הטוב שאין לך לרכוב. ההתנגדות אותו הוא طبیعتتان
    _______________________________________________________________________________

    חופש עצמאות הרפובליקה של אזרבייג'ן דרום
    הודעה על שתיקה של אומה של אזרבייג'ן :אזרבייג'ן להתערב בענייניה הפנימיים של איראן.

    לאחר אירועי הדמים הקשורים לעם המוסלמי במהלך השנה 1359, drazarbaijan ojanbakhten کثيري מספר אנשים באותו אירוע היסטורי, אשר בסופו של דבר חזרה עם ישראל להודות בטעות על-ידי rhbarit תנועת האנשים באזרבייג'אן, כאשר הכיוון איתאללה Shariat כי בנוסף לפעילות כאדם בעל בתוך המערכת, המכונה על ידי ההחלפה של ח'מיני התעקש, omitavan אמר כי במקרה הראשון זה סומן המערכת בניגוד למדע עם דתיים totalitrhai כדי rhbarit, נבנה, עם מתקפת הנגד הראשון על ידי המשטר, אנשים הניחו obrai היחידה שלהם חייהם, הסנטר נביטה של onhaita טון (b) (ה) וידוי וחרטה של תושבי אזרבייג'ן. החוויה עם כזאת מציגה שינוי במערכת של הסתמכות שותפים בתוך כלל وکساني כלל naradi הכפופות אינה אפשרית, הניסיון המר של, עוד okhunbar שנה 1385 של החוויה, שבו מחאה אזרחית של האומה, המדוכאים על ידי העלבון באזרבאיג'אן othaghir שנים רבות מאז ומתמיד תלויים shownista מדיה, בדיוק בשתיקה של mdaian זכויות האדם oamadi ! Ohairt کوجه הם בין הטובים ביותר בערים okhiabanahai של אזרבייג'ן, על ידי המשטר بخاک, מבטא את hmani קבוע שהדם היה ראש אזרבייג'ן ירוק המולדת, minamidend ו janfshaniha وفداکاريهاي binzir azrbaijaniha בדרכם כמו איראן.! להודות ולהכיר, bnaghan. com, uchshmha למטה בשפה הלשכה, בעוד הם, המולדת ירוק!כמו u oazarbaijani אזרבייג'ן. רד החייל הוא שכר omoajab ומופיע הרדמה בימים הקשים של חם וזה כבר לא! למעשה, בחודש מאי 1385 של איראן. אבל ההפרדה הזאת היה לא סיבתי, אבל אלה היו העין azarbaijani על פשעי המשטר בשנה זו ב אזרבייג'ן, לא כאשר. * jangjoi חייל ghayoor ghayoor Azarbayjani, חבר, צריך להיות כמו הקמפיין חיפושית, הופך לאחד פרומואים שלנו sezaish, טארי של איראן פ חבר Ghayour کندفاصله כדי بکجا של החיפושית הוא למעלה?... Mikhanid ארי הנכון, אזרבייג'ן בחודש יוני 1385 מופרדים מאיראן. ההפרדה הזאת לא shrmegin amaazarbaijan ולא יענה על ההיסטוריה הארוכה של הסדרה, מה:הניתוק אזרבייג'ן, איראן, אך גם אלה שהיו Azarbayjani Azarbayjani כמו של איראן עונתיים gargar. לגבי התנועה הירוקה של איראן, התגובות glaih של תנועה זו כלפי תנועת אזרבייג'ן ملّت npiosten יש לציין לגבי העובדה כי אני בוחר על האומה הזו (G) יש לך שלך (אבל קשה פעמים כי אתה צריך למצוא את ghyart, אזרבייג'ן) הוא נראה ילד קטן יותר לבטא את הידע שלהם הקשורים oranj אותם uchshm על mibandid שלהם נעלם בשל ההתחייבויות, כזה Entezari (הצטרף האומה של אזרבייג'ן, התנועה הירוקה)כאשר הלא-סביר. למה אתה בעניינים הקשורים באזרבאיג'אן onmidanid לא khodmrbot, בפליאה, איך הודעת המדינה אזרבייג'ן כל הזמן הודעה השקטה? האומה להורדה אזרבייג'ן לך הוא :אזרבייג'ן להתערב בענייניה הפנימיים של איראן.
    חופש עצמאות הרפובליקה של אזרבייג'ן דרום

    הצג  
    • השאיפה تجزی קספרסקי אמר:

      آکراد mtoham
      כיום נהוג לחשוב שצפון עיראק, צפון סוריה ודרום-מזרח אנטוליה הם היסטוריה כורדית מזה זמן רב, והכורדים היו נוכחים לצד השבטים האשורים, הסורים, הארמנים, הבבלים והשומריים במסופוטמיה, אנטוליה וסוריה. אפילו כדי לאשש אשליה זו, כמה פנכורדים זייפו והציגו את האלפבית הכורדי לפני האסלאם. לשפה הרשמית של המזרח התיכון מעולם לא היה אלפבית עצמאי והיא שאולה ממסופוטמיה, סורית, ערבית, אלפבית בכתב יתדות, סורית וערבית..
      המציאות היא כי הילידים היו במקור اکراد הזגרוס כמו עץ, Lac אשרות,….. . ונתחיל עם הטורקים הסלג'וקים ב- Anatolia כיבושים( הממשלה הרומית המזרחית) במזרח אנטוליה עד למרגלות הכורדים היה פתוח זה כאשר הכורדים בתור שכיר בשירות של יחידות הסלג'וקי ובהדרגה על החצי המזרחי של אסיה הקטנה שלא יש להתגבר על ארמני נאלצה ההגירה, اکراد, כמו גם اتراک לתוך הסלג'וקים באנטוליה ולשרוד, כמובן, הכיבוש העות'מאני של اتراک במערבה של אנטוליה נגוע בווירוס גם d D הכריחו כאשר יוונית ו אלף שנים התהליך של ترکسازی וکردسازی במזרח, ממערב אנטוליה המשיכו עד לסוף מלחמת העולם השנייה, اکراد hamidiyeh את הממשלה העות'מאנית( הפונקציה של הסולטאן עבדול חמיד) הברית כביכול יעזוב הוועדה ناسیونالیستهای, את הארמנים של מזרח אנטוליה לנצח ניקוי, הבעלים של הקרקע, הם היו مایملک, הגירה כפויה במערב אנטוליה יחד עם 5 מיליון ביבשת יוון יוון במערבה של אנטוליה נאלץ לעזוב יד.
      בצפון עיראק, סוריה, הנוכחות של הכורדים לצפון מזרח של התקופה הוא מעל, אז זה ערים בזמן holaku בעיקר הכורדי ארביל כירכוכ היום, כגון הכריחו, وحکاری, ghamshlo, حسکه ואת דאהוכ…. לא תעובד אבל nn آسوری آسوری בערים אלה יש השם מרמז על זה, אבל יש אזורים בהתקפה עם holaku הח'ליפות עבאסי עם גירוי של נאסר א-דין מ־1233 اکراد ב معیت נחיל החלו לכבוש, הרס והרג באזורים הנ ל, בהדרגה באזורים עם طوایف کوچنده ולוחמים טורקמנים היה שוב מגורים. אז وواقعیت את צפון קוריאה, סוריה, דרום מזרח אנטוליה (טורקיה) המאפיין آسوری הסורית המקורי, ארמני, ולאחר פחות מ 900 שנה בהדרגה נפל לידיו של اکراد וاکراد של הארמנים, נוצרים הסורית آسوری ואת הירידה *!!!!!! הם לומדים. הדבר הזה של پانترکها נמוך ndarandba חוץ מזה پانکردها בכובד ראש امپریالیزم חומר ותמיכה רוחנית של אמצעי התקשורת המערביים, למטרות של אמצעים נחלש, עתיד לא בטוח והמזרח התיכון נבחרו.

      הצג  
    • כרים נאסרי אמר:

      אני מרנדי וכל אזרחיי ופרובינציאלס שלי מאמינים מאוד שיום אחד הרפובליקה המזויפת של אזרבייג'ן, שפעם הופרד בכפייה על ידי הרוסים הממזרים של איראן, יצטרף מחדש לאימאם מיהאן, כלומר איראן, וזה מיעוט מאוד מאוד צנוע. פנטורק יסיים בקרוב.אלה לא ידוע כמה שכירי חרב מזויפים של הרפובליקה האזרבייג'נית ארדואן אנאלפביתים ואובססיביים ואין להם רווח עבור הפאן-פרישה האלה.כל 30 מיליון אזריס בן ארצי חייל הבטן, אבל אמא שלנו חייל איראן והגן על גרגר האדמה שלנו והאלמנטים הפרישה של אביו של ארדואן
      הם נסוגו לרעת בגידתם בקרוב.יחי איראן והתירוצים האציליים והבזויים של ראשי הרפובליקה המזויפת של אזרבייג'ן וראשיה המסריחים של טורקיה המזויפת, שאם אנחנו רוצים לחזור לגבולות ההיסטוריים, טורקיה חייבת גם לחזור למדינה, כלומר איראן הגדולה..

      הצג  
    • אנטידונקי אמר:

      קאס נאנט הוא חמור חסר שורשים

      הצג  
  • כרים נאסרי אמר:

    אני מרנדי וכל אזרחיי ופרובינציאלס שלי מאמינים מאוד שיום אחד הרפובליקה המזויפת של אזרבייג'ן, שפעם הופרד בכפייה על ידי הרוסים הממזרים של איראן, יצטרף מחדש לאימאם מיהאן, כלומר איראן, וזה מיעוט מאוד מאוד צנוע. פנטורק יסיים בקרוב.אלה לא ידוע כמה שכירי חרב מזויפים של הרפובליקה האזרבייג'נית ארדואן אנאלפביתים ואובססיביים ואין להם רווח עבור הפאן-פרישה האלה.כל 30 מיליון אזריס בן ארצי חייל הבטן, אבל אמא שלנו חייל איראן והגן על גרגר האדמה שלנו והאלמנטים הפרישה של אביו של ארדואן
    הם נסוגו לרעת בגידתם בקרוב.יחי איראן והתירוצים האציליים והבזויים של ראשי הרפובליקה המזויפת של אזרבייג'ן וראשיה המסריחים של טורקיה המזויפת, שאם אנחנו רוצים לחזור לגבולות ההיסטוריים, טורקיה חייבת גם לחזור למדינה, כלומר איראן הגדולה..

    הצג  
    • אנונימי אמר:

      יאשסין מרנדי

      הצג  
    • אנונימי אמר:

      חלק מאזרחינו עדיין חולמים על הזנחה, אינם יודעים שארורדוגן חלם עבורם כפי שאילהם אלייב גולאם צלצל באוזנו.. אבל הם התעוורו.
      יחי איראן ואיראן!
      חולדות המחבת היו נוכחות כל הזמן, אבל הן לא העזו
      למעשה, פאן טורק או פאן כורד, כל האנשים האלה צריכים לראות את העץ שלהם, כנראה באג איפשהו בענף טועה;

      הצג  
  • WWW.FARDA.US © 2008-2015, פרוייקט על-ידי Farda.us בחסות Farda.us | כל תמונות, חפצים הם הרכוש של בעליהם