دیدگاه فرستاده شده در میزان خویشاوندی یا پیوستگی تبار ایرانی با گروههای ترک و دیگر ملت ها نویسنده: ایلار.
مقایسه فارسی و ترکی{فارسی گویشی از عربی (به اصتلاح عام لحجه ای از عربی) یا زبان؟}
بیش از60% از فارسی عربی هست حال در مورد زبان یا گویش بودن فارسی (به اصتلاح عام لحجه بودن فارسی) خودتان قضاوت کنید البته شما هم میتوانید با مراجعه به لغت نامه ها و یا اگر دست رسی نداشتید به فرهنگ معاصر کوچک نوع فارسی به انگلیسی حییم که در انها لغات عربی با حرف ع مشخص شده اند با شمردن این لغات برای حداقل بیست صفحه و درصد گیری به این 60 درصد برسید البته 32 درصد فارسی را هم لغات انگلیسی ترکی فرانسوی و…. تشکیل داده و فقط 10 درصد باقی مانده فارسی است فارسی زبان بسیار ضعیفی است همین ضعف باعث از بین رفتنش شده مگرنه 2500سال پیش فارسی هم برای خودش زبانی بود ولی به تدریج با ورود لغات بی شماری از عربی و زبان های دیگر حالا دیگر چیزی از فارسی باقی نمانده(کمتر از 8 درصد) و دیگر نمی توان به ان زبان گفت و بهتر است بگوییم گویشی از عربی فارسی معادل کلمات زیادی در زبان های دیگر را ندارد و مترجمان را در ترجمه زبان های دیگر به این زبان دچار مشکل میکند علت این است که فارسی یک زبان ضعیفی است و ریشه اصلی ان زبان عربی هست عربی گویش های دیگری هم چون عراقی ، مصری، لیبی،عبری، اسپانیولی، لیبی، اردنی،خلیجی، خوزستانی و…….. دارد که گویش 33 ان فارسی است (که توضحات بیشتر در این مورد در قسمت های دیگر این وب لاگ داده شده است ) اما در این جا تنها دو زبان ترکی و فارسی را برسی میکنم تا ببینید فارسی چه کاستی هایی دارد ضمنا در سال 86الی87 با شایعه کردن لحجه بودن زبان های دیگر مانند کردی و لر وسایر زبان ها تلاش کردند تا لحجه(گویش عربی) بودن فارسی را گم کنند اما موفق نشدند چون حماقتی بیش نبود و اتفاقا باعث بیشتر شناخته شدن زبان ها شد و کاستی های فارسی بیشتر نمودار گردید.
در ترکی کلماتی با اختلاف جزئی وجود دارد که در فارسی نیست مثلا برای انواع دردها کلمات: آغری/آجی/سیزی/سانجی/گوینه مک/گیزیلدمک/اینجیمک/ زوقور/ یانقی .که هر کدام درد بخصوصی را بیان میکند
اغری: معادل درد فارسی است
سانجی:به درد کولیک احشاء توخالی گفته میشود مانند درد قولنج روده ها
آجی: به درد شدیدی گفته میشود مانند درد کشیدن دندان
سیزی: به درد خفیف سوزش دار گفته میشود
یانغی:معادل سوزش فارسی میباشد
زوققو: درد همراه ضربان است مانند درد عقربک انگشتان
گوینه مک : مانند سوختن است و در دقایق اول سوختگی دیده میشود
اینجیمک: درد هنگام پیچ خوردگی مفاصل و یا درد حاصل از ضربه و سقوط میباشد
گیزیلده مک: دردشبیه گز گز کردن دردناک میباشد
در فارسی برای تمام حالات فوق لغت درد یا سوزش به کار میرود و معادل ندارند
در ترکی برای دعوا کردن کلمات متفاوتی بکار میبرند که که هر کدام شکل و حالت ویژه ای از دعوا را بیان میکند
دؤیوشمک:همدیگر را کتک زدن
ووروشماق: همدیگر را زدن
ساواشماق: با یک دیگر جنگ و دعوا کردن و گلاویز شدن
دیدیشمک: دعوا همراه چنگ زدن یکدیگر
چارپیشماق: باهم برخورد کردن(تصادم)
دالاشماق : باهم دعوای افظی داشتن
دارتیشماق: با هم مشاجره داشتن
چاخناشماق: با هم سر شاخ شدن
توتوشماق: دعوا همراه با گرفتن هم دیگر
بؤغوشماق: دعوا همراه با یقه هم دیگر را گرفتن
تیپشمک: دعوا همراه با لگد انداختن به هم
سویوشمک: همدیگر را دشنام دادن
دیریشمک: هم دیگر را دشنام دادن ورودر روی هم ایستادن
بوغازلاشماق: گلوی هم دیگر را گرفتن و رودر روی هم قرار گرفتن ودعوا کردن
چیرپیشماق: زود وخرد
دوروشماق:مناقشه مجادله رودرو شدن
سؤپورلشمک: گلاویز شدن درهم آویختن
همچنین برای این که بگوییم فلانی از در وارد شد بسته به شخصیت فلانی ونحوه ورود و مناسبت گوینده با وی کلمات زیر به کار میرود
قاپی دان گلدی:(از در امد به طور متعارف)
قاپی دان ایچری بویوردولار:(از در تشریف فرما شدن)
قاپیدان گیردی: از در وارد شد به طور خود نمایی
قاپی دان کئچدی : از در گذشت
قاپی دان سؤخولدی: از در خودش را چپاند
قاپی دان تپیلدی: از در خودش را به زور وارد کرد
قاپی دان دوروتولدو: از در یواشکی تو امد
قاپیدان شوروشدو : از در سر خو امدی تو به معنی مجازی
کلمات خیلی زیاد دیگری و جود دارد که در فارسی موجود نیسد اما در این جا مجال توضیح نیست. چند هزار لغت با ریشه ترکی در زبان فارسی موجود است که عینا تکرار شده که از این لغات بیش از 600 لغت جزء کلمات پرکاربرد است، مانند: آقا، خانم، بابا، ماما، آبجی، داداش، دایی، بی بی، آتش، بشقاب، قابلمه، دولمه، سنجاق، اتاق، من، تخم، باتلاق، اجاق، آچار، آرزو، دگمه، تشک، فشنگ، توپ، قاچاق، گمرک، اتو، آذوقه، اردو، سوغات، اوستا، الک، النگو، آماج، ایل، بیزار، تپه، چکش، چماق، اردک، چوپان، چنگال، چپاول، چادر، باجه، بشکه، بقچه، چروک، اغوز،الاچیق ،باقلوا،بد قلق،بلدرچین،بلغور،بلوک،پاتوق،پلو،تبق،تفنگ ،تلمبه،توتون،چاپ،چاقو،چاق،چکمه ،ساجمه،سرمه،سورتمه ،شلوق ،قوچ،قارچ،قاطی،قالی،قدغن،قراول،قزل الا،قشلاق،قلچماق،قلدر،قِلِق،قنداق،قو ،قورباغه،قوشی ،قوطی،قیچی،قیماق،کشیک چی،کمک،کوک،گلنگدن،یواش،ییلاقی،یونجه،و ……..)حال شما تصور کنید یک مترجم وقتی میخواد یک کتاب ترکی یا هر زبان دیگه را به زبان فارسی ترجمه کنه و یا یک فیلم نامه ترکیه را ترجمه کنه با چه مشکلاتی روبرو است
در ترکی به مرغ ابی اؤردک گفته میشود اما برای انواع انها اسامی مختلف به کار میرود مثلا به اردک ماده بورچین و برای نر سونا و یا یاشیل باش گفته میشود
در ترکی برای اسب و بیشتر حیوانات اهلی در هر سنی نام مخصوص وجود دارد مثلا قولان به اسب نوزاد دای به اسب دو ساله و یولان به اسب پنج ساله گفته میشود
حال توجه شما را به بندهای سه گانه منشور زبان مادری مصوب سال 1996جلب میکنم
یک: همه شاگردان مدارس باید تحصیلات رسمی خود را به زبان مادری اغاز کنند
دو: همه دولتها موظف هستند که برای تویت و اموزش زبان مادری کلیه منابع /موارد وسایل لازم را تولید و توضیع نمایند
سه:برای تدریس زبان مادری باید معلم به اندازه کافی تربیت و اماده شود زیرا تدریس به زبان مادری وسیله ای برای برابری اجتماعی شمرده میشود
ایلار همینطور نوشت:
میزان خویشاوندی یا پیوستگی تبار ایرانی با گروههای ترک و دیگر ملت ها
تو از من کتاب خواستی اما من میدونستم هر کتابی معرفی کنم خواهی گفت که پاترکیسم ها نوشتن ا ما امروز برایت کتابی اوردم که قادر نخواهی بود چنین گهی بخوری کتاب های ناصر پور پیرار نویسنده این کتاب خودش یک فارسه البته من این کتاب را شخصا مطالعه نکردم و از یک وبلاگ برداشتم جالب است که خود وبلاگ هم توسط یک فارس نوشته شده البته این وبلاگ تنها به برسی ازدواج کوروش با مادرش نپرداخته بلکه چیزهای دیگری را هم برسی کرده که بسیار جاب هستند و حتی از ازدواج کوروش با مادرش هم جالب تره توصیه میکنم رفتن به این وبلاگ را از دست ندهید
korush1.persianblog.ir
/
میزان خویشاوندی یا پیوستگی تبار ایرانی با گروههای ترک و دیگر ملت ها
اقای عزیز اگه شما فکر میکنید من در مورد کوروش مهملات در اوردم کافی است بریید یک کتای در مورد زندگی نامش بخرید من نمیگم چه کتابی که باعث سو تفاهم بشه هر کتابی که فکر میکنی درست نوشته بخر اگر در مورد ازدواج کوروش با مادرش چیزیب نخواندی حق داری هر فوشی به من بدی چیزی هم که در مورد زنان ترک گفتی یک دروغ احمقانه است چون اگر زن های ایرانی بخوان خود فروشی کنند قیمتشان در ایران بیشتر است خرجش هم کمتر است به خارج از کشور نمیروند بعدش هم من از خود ایران و داخل تهران به تو مثال اوردم واقعا فکر میکنی یک تهرانی چند پدر داشته باشد
میزان خویشاوندی یا پیوستگی تبار ایرانی با گروههای ترک و دیگر ملت ها
مطلب بسیار جالب و قابل تامل اینجاست که اگر به وبلاگ های ترکها و فارسها دقت کنید متوجه میشوید که فارس ها (پان فارسیسم ها)همیشه سعی میکنن با واژه( اذری) بگن ترکها نژادشان از فارسهاست که زبانشان تغییر کرده اما ترکها در مقابل هیچ وقت درهیچ جایی نمیگن فارسها نژادشان از ترکه بلکه میگن فارسها زبان و نژادشان از عربه البته من کاری به واقعی یا غیر واقعی بودن هیچ کدام از این ادعاها ندارم اما اینها نشان میده فارسها سعی میکنن خودشون را از ترکها بدونند و در واقع سعی میکنن خودشونو به ترکها بچسبونند ولی ترکها برعکس سعی میکنن خودشون را از فارس دور کنن و همیشه از فارس فرار میکنن و انها را جزء عرب میدونند به نظر شما دلیل این رفتارها چیست و چرا هیچ کدام از ترک ها حتی دروغ گوها و احمقهایانشان هم ادعا نمیکنن فارس نژادش از ترکه به نظر من در واقع فارسها و پافارسیسم ها میخوان با چسباندن خود به ترکها به نوعی در افتخارات انها سهیم باشند در واقه میخوان به ترک تکیه کنند و در سایه ترک باشن اما در مقابل ترک ها همیشه سعی میکنن خود را از فارس دور کنن و هیچ وقت نمیگن فارس نژادش از ترکه حتی پان ترکیسم ها هم از گفتن این حرف خوداری میکنن و اگه کسی چنین حرفی بزنه ممکنه کتک هم بخوره اینها همه نشان میدهد که ترکها از اینکه فارس باشن احساس حقارت و بد بختی میکنن و فارس را مایه ننگ میدونند ولی برعکس فارسها از اینکه ترک باشن و با انها باشن احساس افتخار میکنن هرچند به ظاهر این را نشان نمیدهند اما با اذری خواندن ترکها به وضوح میگن که چه قد از ترک بودن و با انها بودن احساس خوبی دارند اما افسوس که فارسند برای همین سعی میکنند با انواع توهین ها ترک را تخریب کنند
اما از تمام اینها جالبتر این است که اگه دقت کنید فارس ها بیشتر از همه به رستم افتخار میکنند اما اشکال کار اینجاست که رستم یک شخصیت خیالی است و هیچ وقت وجود نداشته و فارس ها چون شخصیت واقعی ندارند یکیشون امده از تخیلاتش استفاده کرده و یک شخصیت خیالی به وجود اورده که بحش افتخار کنند ذر حالی که همه شخصیت های افتخار امیز ترک ها واقعی هست ( کور اغلو – اتا تورک-ستارخان سردار ملی – باقر خان سالار ملی-بابک – میرزاکوچیک خان جنگلی – عباس میرزا و ….) کوروشی هم که دارند بیشتر مایه ننگ است تا افتخار چون ازدواج با محارم را همین پدر سوخته به وجود اورد و با ماردش ازدواج کرد حتی لواط هم میکرد
پاسخ:
خوب جمهوری اسلامی از گرده ی شما سواری می گیرد ایراد ندارد طبیعتتان همین است
_______________________________________________________________________________
استقلال آزادي جمهوري آذربايجان جنوبي
پيام سکوت ملت آذربايجان :آذربايجان در امور داخلي ايران دخالت نميکند.
بعد از حوادث خونبار مربوط به خلق مسلمان در سال 1359درآذربايجان،وجانباختن تعداد کثيري از مردم آذربايجان در آن حادثه تاريخي،که در نهايت به عقب نشيني توام با اعتراف به اشتباه از سوي رهبريت حرکت خلق مسلمان در آذربايجان يعني آيت الله شريعت مداري که علاوه بر مرجعيت بعنوان مردي از داخل نظام که لقب جانشين خميني را هم يدک ميکشيد،وميتوان گفت که از حيث وابستگان نظام اولين کسي بود که وقتي علم مخالفت با توتاليترهاي مذهبي به رهبريت خميني،را برافراشت ،با اولين حمله متقابل از سوي رژيم،مردم را تنها گذاشته وبراي نجات جان خود، شروع به چانه زني نموده ونهايتا تن به اعتراف و توبه داد.مردم آذربايجان با چنين تجربه اي که نشان ميدهد تغيير نظام با تکيه به وابستگان ناراضي حاکميت وکساني که از درون حاکميت ميآيند امکان پذير نيست ، تجربه تلخ وخونبار ديگري را در سال 1385 از سر گذراند ،تجربه اي که در آن ، اعتراض مدني ملت مظلوم آذربايجان به سالها توهين وتحقير از سوي رسانه هاي همواره وابسته به شوونيستها ، در ميان سکوت موذيانه وعمدي مدعيان حقوق بشر ! ودر ميان بهت وحيرت،در کوجه ها وخيابانهاي شهرهاي آذربايجان،توسط رژيم بخاک و خون کشيده شد.همانهايي که مدام آذربايجان را سر ،سبز وطن ميناميدند،و به جانفشانيها وفداکاريهاي بينظير آذربايجانيها در راه بقول آنان ايران! اعتراف و اذعان داشتند،بناگهان زبان در کام فرو بردند،وچشمها بستند،تا اين بقول آنها سر،سبز وطن!سرخ شود.تو گويي آذربايجان وآذربايجاني سرباز بي مزد ومواجب ايران است وفقط در روزهاي دشوار ايران بکار ميآيد وبعد از آن ديگر هيچ! در واقع آذربايجان در خرداد 1385 از ايران جدا شد.اما مسبب اين جدايي آذربايجاني نبود بلکه کساني بودند که چشم بر جنايت رژيم در آن سال در آذربايجان بستند.نميشود آنگاه که ايران به سرباز جنگجوي غيور نياز دارد ،آذربايجاني ، هموطن غيور ،براي ايراني عنوان شود وبعد از کارزار ،سوسک شود وله شدن سزايش، يکي براي ما تعريف کندفاصله هموطن غيور تا سوسک از کجاست تا بکجا؟.آري درست ميخوانيد، آذربايجان در خرداد 1385 از ايران جدا شد. اماآذربايجان از اين جدايي شرمگين نيست وبا سري بلند به تاريخ جواب خواهد داد، چه:آنکه آذربايجان را از ايران جدا کرد آذربايجاني نبود،بلکه کساني بودند که آذربايجاني را گارگر فصلي ايران قلمداد ميکردند.با احترام به جنبش سبز ايران ،ودر پاسخ به گلايه هاي اين جنبش نسبت به نپيوستن ملّت آذربايجان به اين جنبش بايد خاطر نشان کنم باتوجه به اينکه سالهاست اين ملت را از خود جدا کرده ايد (جز در مواقع دشوار که نياز به غيرت آذربايجان ،پيدا ميکنيد) وچون فرزند خوانده ايران به وي نگريسته ودرد ورنج آنها را مربوط به خودشان دانسته وچشم بر مظالم رفته بر آنان ميبنديد،چنين انتظاري (پيوستن ملت آذربايجان به جنبش سبز)غير معقول مينمايد.که چرا وقتي شما امور مربوط به آذربايجان را به خودمربوط ندانسته ونميدانيد ،در شگفتم ،که چگونه پيام ملت آذربايجان را تابحال دريافت نکرده ايد؟پيام سکوت ملت آذربايجان به شما اين است :آذربايجان در امور داخلي ايران دخالت نميکند.
نمایشاستقلال آزادي جمهوري آذربايجان جنوبي
آکراد متوهم
نمایشامروزه تصور میشود که شمال عراق و شمال سوریه و جنوب شرق آناتولی از دیرباز تاریخ کرد نشین بوده و اکراد پابه پای اقوام آسوری و سریانی و ارمنی و بابلی و سومری در بین النهرین و آناتولی و سوریه حضور داشته اند.حتی برای تثبیت این توهم عده ای از پانکردها الفبای کردی پیش از اسلام را جعل و ارائه داده اند جلب است که زبانهای پارسی و پهلوی و مادی و هخامنشی که قرنها زبان رسمی خاورمیانه بوده اند هرگزالفبای مستقلی نداشتند و از زبانهای بین النهرین و سریانی و عربی الفبای میخی و سریانی و عربی را به قرض گرفته اند حال این الفبای کهن کردی از کجا سر برآورد جای شگفتی و در عین حال اسباب خنده است.
واقعیت این است که اکراد در اصل سکنه زاگرس بوده اند مانند الوار و لک و بختیاری و….. و با شروع فتوحات سلاجقه ترک در آناتولی( دولت روم شرقی) پای کردها به آناتولی شرقی باز شد در این هنگام کردها بعنوان مزدور در واحد های سلاجقه خدمت میکردند و بتدریج بر نیمه شرقی آناتولی که ارمنی نشین بود غلبه کرده و مهاجرت اکراد و نیز اتراک به داخل آناتولی قوت گرفت البته فتوحات اتراک سلاجقه و عثمانی به غرب آناتولی هم سرایت کرده که در آن هنگام یونانی نشین بود ودر یک هزار سال اخیر این روند ترکسازی و کردسازی در شرق و غرب آناتولی ادامه یافت تا اینکه در پایان جنگ دوم جهانی و زوال دولت عثمانی اکراد حمیدیه( تابع سلطان عبدالحمید) با اوامر ناسیونالیستهای ترک کمیته باصطلاح اتحاد و ترقی برای همیشه ارامنه را از شرق آناتولی پاکسازی کرده و صاحب اراضی و مایملک آنها شدند و در غرب آناتولی هم با کوچ اجباری ۵ میلیون یونانی به خاک اصلی یونان غرب آناتولی هم یک دست ترک نشین شد.
در شمال عراق و شمال شرق سوریه حضور کردها به عصر هلاکو بر میگردد و تا آن موقع شهرهای عمدتا کرد نشین امروز مانند اربیل و کرکوک و دهوک وحکاری و قامشلو و حسکه و…. نه کرد نشین بلکه آسوری نشن بوده و نام آسوری این شهرها همگی دلالت بر این مطلب دارد لکن با حمله هلاکو بداخل حوزه خلافت عباسی با تحریک خواجه نصیر الدین طوسی اکراد در معیت مغولان شروع به فتح و تخریب و کشتار در مناطق مزبور زده و به تدریج این مناطق با طوایف کوچنده و جنگجویان کرد و ترکمن مجددا مسکونی گردید. پس وواقعیت این است که شمال عراق و سوریه و جنوب شرق آناتولی (ترکیه) در اصل ملک آسوری ها و سریانی ها و ارامنه بوده ودر کمتر از ۹۰۰ سال اخیر به تدریج به دست اکراد افتاده و حال اکراد از ارامنه و آسوری ها و سریانی ها بعنوان مسیحیان کرد تبار!!!!!! یاد میکنند. ودر این زمینه چیزی از پانترکها کم ندارندبا این تفاوت که پانکردها بشدت مورد حمایت مادی و معنوی از امپریالیزم و رسانه های غربی بوده و برای اهداف آتی یعنی نا امن کردن و تضعیف و تجزیه خاورمیانه برگزیده شده اند.
گوه خوردن زیاد تورک های خر ایران 💩
نمایشمن یک مرندی هستم وهمه همشهریانم وهم استانیهایم همه وهمه قویااعتقادداریم که روزی جمهوری آذربایجان جعلی که زمانی به زورتوسط روسهای حرامزاده ازایران جداشد،دوباره به مام میهن یعنی ایران عزیزخواهدپیوست واین عو عوی اقلیت بسیاربسیارناچیزو حقیر بنام پانترک هم بزودی تمام خواهدشد.اینهاهنوزنمیدانندکه چند نفرسران جمهوری جعلی آذربایجان مزدوران اردوغان بیسواد و عقده ای هستند وسودی برای این پان تجزیه طلبان ندارند.همه30میلیون آذری های هموطنم بلی سربازهستندولی سرباز مادرمان ایران واز ذره ذره خاکمان دفاع کرده ومشتی عناصر تجزیه طلب که ازباسن پدرشان اردوغان
نمایشخارج شده اند رابه سزای خیانتشان بزودی خواهندرساند.زنده بادایران بزرگ وآذریهای شریف و خوار و زبون باد سران جمهوری جعلی آذربایجان و سران متعفن ترکیه جعلی،که اگر بخواهیم به مرزهای تاریخی برگردیم،ترکیه هم بایدبه مام وطن یعنی ایران بزرگ برگردد.
مانقورد به معنی واقعی کلمه
نمایشدرود بر شما.. من تبریزی هستم وطنم ایران است .
نمایششاید شما مانقورد یا… باشید اما اجداد ما انسان بوده نه گرگ حیوان
باعث خنده اقام دیگه کردید مارو
کص ننت خر زاده بی ریشه
نمایشمن یک مرندی هستم وهمه همشهریانم وهم استانیهایم همه وهمه قویااعتقادداریم که روزی جمهوری آذربایجان جعلی که زمانی به زورتوسط روسهای حرامزاده ازایران جداشد،دوباره به مام میهن یعنی ایران عزیزخواهدپیوست واین عو عوی اقلیت بسیاربسیارناچیزو حقیر بنام پانترک هم بزودی تمام خواهدشد.اینهاهنوزنمیدانندکه چند نفرسران جمهوری جعلی آذربایجان مزدوران اردوغان بیسواد و عقده ای هستند وسودی برای این پان تجزیه طلبان ندارند.همه30میلیون آذری های هموطنم بلی سربازهستندولی سرباز مادرمان ایران واز ذره ذره خاکمان دفاع کرده ومشتی عناصر تجزیه طلب که ازباسن پدرشان اردوغان
نمایشخارج شده اند رابه سزای خیانتشان بزودی خواهندرساند.زنده بادایران بزرگ وآذریهای شریف و خوار و زبون باد سران جمهوری جعلی آذربایجان و سران متعفن ترکیه جعلی،که اگر بخواهیم به مرزهای تاریخی برگردیم،ترکیه هم بایدبه مام وطن یعنی ایران بزرگ برگردد.
یاشاسین مرندی با غیرت
نمایشهنوز یک عده از همشهریهای ما در خواب غفلت هستند نمیدونند اررررردوغان خواب دیده براشون همونطور که ایلهام علیف غلام حلقه به گوش خود کرده. اما کور خوندن
نمایشزنده باد ایران و ایرانی
همه دوره موشهای پان حضور داشتند اما جرات ندارند
در اصل پان تورک یا پان کورد همه اینها باید شجرشونو ببینند احتمالا یک جا تخم ترکه شون ایراد داره