张贴的评论: 阿富汗高贵的博鲁西亚支持者一再受到侮辱和种族主义 作者: 匿名.
فارس ها حاصل تجاوز تمام ملت های روی زمین هستند و هر کس به سرزمین فارس حمله کرده فارس ها لنگهایشان را هوا داده اند .
ناشناس همینطور نوشت:
阿富汗高贵的博鲁西亚支持者一再受到侮辱和种族主义
نژاد پارس خیلی نژاد خوبیه ..این نژاد از گونه سگ سانان بوده و بسیار سگ صفت هستند دندان های بسیار تیزی دارند ولی گونه دوپای آنها بسیار وحشی و رام نشدی است و در روایت ها امده است که انها را نجس نیز میدانستند آنها همیشه زبان خودرا بر دیگر ملت ها و قومیت ها تحمیل کرده و بسیار زورگو و ناسپاس هستند در هیچ جای تاریخ از انها نام و نشانی نبوده و نیست و لیکن انها برای خود تاریخ سازی کرده و تاریخ دیگران را نیز تخریب نموده و برای خود اسطوره و پادشاهان خیالی و افسانه ای میسازند و با توجه به خصوصیت سگیشان هرکجا میرسند شاشی کرده و خاکش را مصادره نموده و حتی لهجه شان را نیز نمیتوان به عنوان لهجه هم پذیرفت به عنوان زبان پارسی (واق واق سگ ) در مدارسشان به عنوان زبان ملی ندریس میکنند و با شرمساری از کلمه پارس (پارس سگ ) انرا زبان فارسی مینامند که در زبان عربی هم بتوان ان را تلفظ کرد
阿富汗高贵的博鲁西亚支持者一再受到侮辱和种族主义
ر پاسخ به ادعای احمقانه شونیستهای تجزیه طلب پانترک در باب “””زبان مردم آذربایجان و نیز تبار مردم آذربایجان””””
مطالب و منابع بسیاری راجع به ایرانی بودن مردم آذربایجان موجود است که پانترکها بدون دلیل و احمقانه این منابع را که اکثزا عربیست رد میکنند.فرتوری که گذاشته شده مربوط به کتاب “سفر نامه احمد بن فضلان”است که ۹۰۰سال پیش از طرف خلیفه به سمت مغولستان رفت و مطالب زیادی را راجع به ترکان (مردمانی بومی مغولستان)نگاشته است.
در اینجا با پرسش دیگری روبرو هستیم؛ آیا زبان وگویش آدمی بیانگر تبار و ریشه های قومی و خاندانی اوست؟ هر انسان خردمندی در پاسخ به این پرسش بی درنگ میگوید، همیشه نه! نمونه ها در این زمینه آنقدر زیاداست که هر انسان بینایی با اندکی نگرش در پیرامون خویش میتواند به این پاسخ دست یابد. مردم برزیل به زبان پرتقالی سخن میگویند اما پیرامون ۱۵ درصد از آنها ریشه پرتقالی دارند. مردم سیرالئون بزبان انگلیسی و گینه کوناکری بزبان فرانسوی سخن میگویند اما از دیدگاه شما، مردمان سیه چهره اخیر، لاتینو یا آنگلو ساکسون هستند؟ مردم بولیوی،کلمبیا وشیلی چطور؟ لاتینوی اسپانیولی هستند یا سرخپوستانی مخلوط با لاتینها که زبان پدران چندسده پیش را از دست داده اند؟ به چنین پدیده ای میگویند چیرگی زبانی (Lingual Domination). در اثر چیرگی زمانبر یک گروه قومی بردیگری بویژه در طی چند سده، قومیت زیردست زبان خویش را به مرور ازدست داده وزبان نیروی مسلط را می پذیرد حتی اگر نیروی برتر در اینجا ازدیدگاه شمارگان انسانی دراقلیت باشد. چنین پدیده ای دربسیاری ازسرزمینهای جهان رخ داده که از خاورمیانه گرفته تا امریکای لاتین را دربرمیگیرد. کشورهای مصر، لیبی، مراکش، سوریه ، لبنان و… نمونه های بارزی از عرب شدن جوامعی هستند که از دیدگاه تباری هرگز در زمره اعراب جای نمی گیرند. درمورد مردمان سرزمین سپند آذربایجان و نیز ترکزبانان قفقاز وآناتولی نیز همین دیدگاه، گویای راستی وحقیقت است. چنانکه در بررسیهای ژنتیکی مشاهده کردید، مردمان یادشده هرگز از تبار ترک بعنوان یکی از شاخه های نژاد زرد بشمار نمی روند، در حالیکه اینان بزبان ترکی مخلوط با واژگان فارسی و عربی سخن میگویند. آنچه درباره زبان ترکی هویدا وآشکارست این امر میباشد که این زبان ریشه درگروه زبانهای اورال-آلتایی دارد و با زبانهای مغولی،چینی، کره ای و… هم خانواده و هم گروه است؛ چنانکه زبان پارسی با زبانهای کردی،تالشی، پهلوی کهن، سانسکریت، توتونی، اسلاوونیک، لاتین و… دریک خانواده زبانی است. هرچندکه زبان پارسی به شوند آنکه زبان ادبی،آموزشی ودیوانی(اداری) فلات ایران و سرزمینهای پیرامون آن بوده،درهزارسال گذشته واژه های گوناگونی ازدیگر زبانهای پیرامون وبویژه عربی گرفته که شوندِ آن،پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان بوده است. این پدیده سبب شد تا بتدریج آثار باشندگی گسترده دین اسلام در زندگی روزمره ایرانیان، چهره خویش را در زبان و گویش مردمان این پهنه نشان دهد.
واما توضیح این پدیده که چرا مردم آذربایگان، زبان آذری کهن را که شاخه ای مهم از زبان پهلوی دوره ساسانی بوده، از دست دادند و بزبان کنونی سخن میگویند بسیارساده وآشکار است: بر اثر سیادت قومی وحکومتی ترکان اغوز در این مناطق از سده پنجم هجری (یازده میلادی) بدین سو، مردمان بومی آذربایجان، اران (شمال ارس) وآناتولی زبان نیاکانی خویش را که گوناگون نیز بوده، به آرامی و درطی چندسده ازدست داده و به زبان نوتری سخن میگویند که کمترین پیوند تباری را با ایشان دارد. اینکه در دیگر نواحی ایران چنین دگرگونی رخ نداده به شَوند آنست که در دیگر سرزمینهای ایرانی، تنها برتری حکومتی خانهای ترک وجود داشته ونه باشندگی ایلات اغوز. حضرات پانترک بهتراست به مطالعات نوین درترکیه نگاهی بیاندازند.درپژوهش سینوقلو(ازترکیه) وهمکاران وی از دانشگاههای آمریکا وایتالیا، درآناتولی بسیارآشکارآمده است:«…برای برآوردکردن باشندگی آللهای آسیای مرکزی درآناتولی امروزی، ساده ترین توضیح آنست که تا پیش از سده ۱۱ میلادی، (آللهای) مردم ترکیه همانند دیگر همسایگانشان درمدیترانه، خاور و جنوبشرق اروپا بوده است … ؛ دوم اینکه، تا پیش از سال ۹۹۲ میلادی، طوایف اغوز در سرزمینی بودند که امروزه قرقیزستان خوانده میشود. امروزه قزاقها، اویغورها و قرقیزها در میان خانواده زبانی ترکها، نزدیکترین وابستگی را به شاخه ترکی از زبانهای آلتائی دارند…». این پژوهش، سه الگوی مهاجرتی را درهزارسال اخیر از آسیای مرکزی به آناتولی(همسان با آذربایجان) بیان میکندو براین امر صحه می گزارد که تا هزار سال پیش،خبری ازترکزبانان دراین ناحیه ازآسیا نبوده و برای اثبات گفتار خویش چندین سند وگواه را ازپژوهشگران گوناگون همچون گوگلیلمینو ۱۹۹۰، لانگ۱۹۹۱، اندرس۱۹۸۸،کوماس۱۹۹۸ و .. می آورد. همچنین کانر برکمن(شماره ۳ بالا) از ترکیه ،شمه ای از نمایان شدن ترکزبانان را چنین می آورد: « میان سده های ۵ تا ۷ پس از میلاد، آسیای مرکزی بدست قبائل بدوی ترکزبان کنترل میشد. در سده ۶ میلادی اتحادیه ای ازقبائل ترکزبان دربیرون مغولستان ظهوریافتند که خود را گوک-ترک می نامیدند… پس از انشعاب گوک-ترکها، گروهی از آنها بنام اغوزها بسمت غرب مهاجرت کردند… در بازه سده های ۹ تا ۱۱ میلادی طوائف ترکزبان پکنز، اوز و قبچاق، شمال دریای سیاه را اشغال و به خاور اروپا مهاجرت کردند… در آناتولی، گروههای نامور به ترکزبان پیرامون سده ۱۱ میلادی ظاهرشدند، چنانکه پیشتر نشان داده شد، درآغاز دوره هیتی ها تا پایان سده های اخیردر آناتولی بزبان هندو اروپایی سخن گفته میشد. زبان ترکی پیرامون هزارسال اخیر وبا یورش گروههای بیابانگرد ترکزبان(奥古兹土耳其人) وارد شد. در نتیجه فشار قپچاقها، ترکان اغوز بطور عمده از سرزمین اصلیشان درمیانه دریای آرال وکاسپین مهاجرت کردند… آن دسته ای که به جنوب دریای کاسپین یورش آوردند، زبانشان را به مردم آذربایجان و آناتولی تحمیل کردند …» (کانر برکمن:۲۰۰۶ ، رویه ۷-۶)
با این همه پانترکها که پس از روبرو گشتن با چنین یافته های نوینی بشدت کلافه گشته اند، راهکار را در جعل تاریخی دیگری جستجو میکنند. اینان با راهنمایی یک توده ای شیاد بنام محمدزاده صدیق میگویند نام آذربایجان برگرفته از طایفه ای بنام آز یا آس است که بدین شکل درآمده وچون قبیله آز، ترک بوده اند پس نام آذربایجان نام ترکی ومردم آذربایجان نیز از نسل همان طایفه هستندو لزوما ترک تبارند! محمدزاده صدیق و دیگر پانترکها واقعا شاهکار جعل ودزدی تباری هستند؛ میگویید چرا؟ ۱) طایفه ای که بنام آز یا آس مورد ادعای جاعلان پانترک است،یکی ازقبائل چهارگانه سارماتها هستند:آلانها،روکسولانها،سیراکها وآورس ها. دوستان اگر میخواهند بدانند که سارماتها کیستند کافیست به دانشنامه بریتانیکا،ایرانیکا،دانشنامه مرجع کشور روسیه یا هرکتاب دانشگاهی دیگردرباره تیره های باستانی ایرانی رجوع کنندو آشکارا ببینند که طوایف نام برده، از قدیمی ترین خاندانهای ایرانی درجنوب روسیه بوده اند که نامشان حتی درنقشه ژنرالهای رومی درسده های نخست میلادی آمده است. در اوستای کهن نام سارماتها بصورت سائیریم و درشاهنامه سلم (یکی از فرزندان فریدون) 来了. درگذشته دور سارماتها بیشتر با نام آلان شناخته شده میشدند که نامورترین گروه سارماتها بودند (همچون ایران که دربسیاری از اسناد باستانی با نام پارس یا پرشیا خوانده میشد). اینان پس ازشکست خوردن از خزرها درسده ۴ میلادی از صحنه قدرت جهان کنار رفتند ودردیگر اقوام قفقاز و نیز در یکدیگر تحلیل رفتند تا آنجا که تنها سرزمینی کوچک برای آنان باقی ماند.
2。) نام اُس،آس یا آز، گویش گرجی ازنام همان طایفه آورس است که امروزه بصورت اوست یا اوستیا باقیمانده وشگفتا که مردمان این سرزمین هنوز خود را «ایرونی» میخوانند، ولی پانترکها نام طایفه آنها را بنام خویش مصادره کرده اند!
3。) نام اوز که درمیان اغوزها پس ازسده ۱۰ میلادی دیده میشود، کوچکترین پیوندی با آذربایجان ندارد زیرا محدوده باشندگی قبیله اوز درشمال کاسپین ودریای سیاه بوده(بیش از هزارکیلومتری آذربایجان) و ازسویی مدتها پیش ازآنکه چنین نامی درمتون قدیمی بیاید؛ نام آذربایجان در اسناد ایرانی و اسلامی آمده بود. همچنین نام اوز که بشکل بسیار گمان برانگیزی از سوی پانترکها مطرح میشود هرگز نام جغرافیایی نبوده و این نام را تنها میتوان درمیان واژه ازبک یافت، آنهم با هزارتفسیر! دیگرآنکه قبیله ای که بدین نام از سوی پانترکها یاد میشود درسده ۱۱میلادی ازدشت قبچاق در روسیه بسمت خاوراروپا رانده شدند وبه تندی درمیان مانده های سکاها واسلاوها گم شدند. اکنون چگونه وباکدامین سند تاریخی، از آذربایجان سربرآورده اند؟
4。)حتی کودکان هم میدانند نام آذربایجان برگرفته از نام آتورپاتکان در دوره اشکانی،آذرپاتگان در دوره ساسانی و آذرآبایجان درسده های نخست اسلامی است وترکیبی است از۲ واژه پارسیِ آذر(آتور یا آترو-athro در پهلوی) وپاتکان یاهمان آبادگان که پسوندمکان است. این نام سپس براثر فشارگویش عربی، درمتون نخست اسلامی بصورت آذربایجان روایی یافته است. نام آتورپاتکان یا کوتاه شده آن «مادِ آتروپاتن»، در نوشته های مورخین رمی ویونانی همچون استرابو، آریان، یوسف فلاویوس، پولیبیوس، پلینی و…آمده وچنانکه استرابو آشکارا یادآور شده است:«چون دور پادشاهی هخامنشیان به پایان آمد، سرداری بنام آتورپات در آتورپاتکان برخواسته و آن سرزمین را که بخشی از خاک ماد بنام ماد کوچک بود، از افتادن بدست یونانیان نگاه داشت و آن سرزمین بنام او آتورپاتکان خوانده شد». (عنایت الله رضا، رویه های: ۲۷-۲۲(
5) مگر نام یک محل یا طایفه، هویت تباری ونژادی انسانها را تعیین میکند؟ پس اگر اینگونه است هر ایتالیایی که نام چیرو (کورش بزبان ایتالیایی) را دارد، ایرانیست؟ نهایتا پیشنهاد میکنم که چند آینه برای پانترکها خریداری گردد تا ضمن دیدن قیافه خویش در آینه؛ به میزان شباهت خویش با ترکان زرد پی ببرند.
阿富汗高贵的博鲁西亚支持者一再受到侮辱和种族主义
بله همونطور که میدونید کون ترکهای هون وحشی از پیروزی ارامنه ی شریف و کردها و اخراج ترکهای وحشی کثیف مغول تبار از کرکوک توسط کردهای اریایی بدجور سوخته.ما کردها ۵۰ میلیون کرد ترکیه را از خرهای ترک و پدر خرشان آتاخر ازالد خواهیم کرد و قبرس هم به یونان خواهد رسید و ترکها یا زیر لوای زندگی میکنند یا به مغولستان بر میگردند.
دیدگاههای دیگر ناشناس
伊朗什叶派的行动: 克尔白和黑石墙废墟转向岩石马桶
حرف حق زدی، دمت گرم.
事实上,正是在阿布·塔希尔·卡尔马蒂死后,卡尔马蒂才知道不可能实现他们的目标,因此在 339 年古尔邦节那天,桑巴尔·伊本·哈桑·卡尔马蒂在麦加总督面前取出了这块在这段时间保存完好的黑石,并用同样的银覆盖物将其放在原处。他们把它从原来的地方拿出来,用银制的新项圈让它更坚固. 585 年,麦加统治者达乌德·伊本·伊萨·哈萨尼 (Dawud ibn Isa al-Hasani) 下令摘下了项圈.
吐槽 Dorari 管理员的荣誉
伊朗什叶派的行动: 克尔白和黑石墙废墟转向岩石马桶
在所有消息来源中,卡尔马特人在谋杀和掠夺麦加时拿走了黑石,它被安装在某人家的墙上 20 年,并且有一个消息来源说没有提到使用马桶石,这是一个彻头彻尾的谎言。.
以斯玛伊派是一个嗜血和离经叛道的教派,其分支,卡尔马蒂派,追随穆罕默德·伊本·伊斯梅尔·哈维 (Muhammad ibn Isma'il al-Khawi) 的马赫德主义,具有类似哈瓦里吉的特征,事实上,当代学者将他们的统治称为历史上最早的“共产主义”政府之一.
我希望亲爱的反对派不要发布依靠谎言和污泥来诋毁自己的内容,他们已经这样做了
因为这个国家没有拴牛,现在也不是 Rezapals 的时代,人们听从仆人的祝福之口和朝臣的碗.
伊朗什叶派的行动: 克尔白和黑石墙废墟转向岩石马桶
真相是苦涩的
伊朗什叶派的行动: 克尔白和黑石墙废墟转向岩石马桶
用灰狗把天房变成一块石头。
让他成为他性情和悲伤的结。
的答案:
花粉的好你不必骑同样的异议是طبیعتتان
_______________________________________________________________________________
南阿塞拜疆共和国独立自由
阿塞拜疆国家的无声信息 :阿塞拜疆不干涉伊朗的内政.
在1359年与穆斯林人民有关的血腥事件之后,德拉扎尔拜扬·奥扬巴赫滕[][]在那个历史事件中的人数,终于回到以色列承认一个错误,由阿塞拜疆人民运动的rhbarit,当阿亚图拉伊斯兰教的方向,除了作为一个人的任务 在系统内,以霍梅尼的替换为名,奥米塔万说,在第一个被贴上系统标签的体系,而不是一个科学与宗教完全的rhbarit,建立,与政权的第一次反击,人们已经奠定了自己的生命只有奥布雷,钦和萌芽的翁海塔吨(b)(E)阿塞拜疆人民的忏悔和悔改。这种经验表明,在规则内依赖附属机构的制度发生了变化,但"纳拉迪"的从属地位是不可能的,当年另一个"奥肯巴"的惨痛经历 1385 在这一经历中, 国家的公民抗议受到了多年来对阿塞拜疆的侮辱的压迫, othaghir 一直依赖媒体 shownista, 正是在 oamadi 人权的沉默中 mdaian ! Ohairt 和کوجه是阿塞拜疆 okhiabanahai 城市中最优秀的国家之一, 由بخاک政权, 并表示持续的 hmani, 血液是阿塞拜疆绿色家园, minamidend 和 janfshaniha وفداکاريهاي binzir 在他们的方式作为伊朗的头。! 承认和承认, bnaghan com, uchshmha 在语言局, 因为他们的头到绿色的家园,!正如 u oazarbaijani 阿塞拜疆. 红色战士是 omoajab 薪水和麻醉在困难的天温暖和它不再出现! 事实上, 在5月 1385 伊朗. 但这一分离并非起因, 但这些都是 azarbaijani 在阿塞拜疆那一年对政权犯罪的关注, 而不是当时的情况. * jangjoi 士兵展开展开 Azarbayjani, 成员, 需要作为伊朗和甲虫运动, 成为我们的 sezaish 的促销活动之一, tarif. 加尤尔成员کندفاصله到بکجا的甲虫是上升?。正确的阿里 mikhanid, 阿塞拜疆在6月 1385 与伊朗分离. 这种分离不是 shrmegin amaazarbaijan 的, 将回答这个系列的悠久历史, 什么:与阿塞拜疆和伊朗分离, 但也被 Azarbayjani Azarbayjani 为伊朗的季节性加加尔. 关于伊朗的绿色运动, 以及对这一运动向阿塞拜疆ملّت npiosten 的行动 glaih 的反应应注意到我选择这个国家的事实(G) 您有您的 (但你需要找到 ghyart 的艰难时刻, 阿塞拜疆) 他看着一个较小的孩子, 以表达他们的知识与 oranj 他们 uchshm 他们的 mibandid 已到期负债, 如 Entezari (加入阿塞拜疆国家, 绿色运动)当一个不合理的时候.为什么你有关阿塞拜疆的事,而不是霍德姆博特,不知道,阿塞拜疆民族的信息是如何保持沉默的信息? 下载国家阿塞拜疆给你的是 :阿塞拜疆不干涉伊朗的内政.
显示南阿塞拜疆共和国独立自由
آکراد mtoham
显示今天,人们认为伊拉克北部、叙利亚北部和安纳托利亚东南部长期以来一直是库尔德人的历史,阿克拉德一直存在于亚述人、叙利亚人、亚美尼亚人、巴比伦人和苏美尔部落的脚下,位于美索不达米亚、安纳托利亚和叙利亚。他们从来没有一个独立的字母表,他们借用楔形文字,叙利亚和阿拉伯字母从美索不达米亚,叙利亚和阿拉伯语,但这个古老的库尔德字母从何而来,这是一个奇迹,同时它是一个笑柄。.
事实上, 原住民原本是اکراد扎格罗斯像木材和紫胶ČR 和….. 开始与塞尔柱王朝土耳其人在安纳托利亚征服( 东罗马政府) 库尔德人向东安纳托利亚开放 当时,库尔德人在萨拉热窝部队担任雇佣兵,并逐渐克服了亚美尼亚安纳托利亚的东半部,阿克拉德和阿特拉克向安纳托利亚的迁移得到加强,当然,对阿拉克萨拉热窝和奥斯曼人的征服蔓延到当时的希腊西部,在过去1 000年中,这一进程被放弃。在第二次世界大战结束时,阿克拉德·哈米迪耶奥斯曼帝国政府的衰落( 苏丹阿卜杜勒·哈米德的职能) 所谓的联盟将离开委员会与ناسیونالیستهای和东部安纳托利亚的亚美尼亚人永远清除和土地的所有者, 并且他们是مایملک和牵强的迁移在西部安纳托利亚与500万希腊大陆希腊在安纳托利亚西边被迫留下一只手.
在伊拉克和叙利亚北部, 库尔德人对这个时代的东北部的存在已经结束, 因此今天在以库尔德的埃尔比勒和基尔库克为主的地方, 库尔德人的存在是一个及时的全息城市, 例如强迫和…. 不会渲染, 但 nn آسوریآسوری这些城市都有这个名字意味着这一点, 但有地区在攻击与哈里发 holaku 阿巴西与刺激纳赛尔 al Din 土司اکراد在معیت部落开始征服和摧毁和杀害在上述地区, 并逐步与طوایفکوچنده地区和土库曼战斗机和再次住宅. 所以真正的事情是伊拉克北部,叙利亚和东南部安纳托利亚 (土耳其) 阿克拉德最初由亚述人、叙利亚人和亚美尼亚人拥有,在不到900年的时间里逐渐落入阿克拉德之手,现在阿克拉德来自亚美尼亚人、亚述人和叙利亚人,是库尔德基督徒。!!!!!! 他们在学习. 而这东西پانترکها低 ndarandba 除了پانکردها严重امپریالیزم的物质和精神支持的西方媒体, 并为手段削弱和不安全的期货和中东被选中.
很多土耳其驴吃 💩
显示我是一个马兰迪人,我所有的公民和我的省都坚信,有一天,曾经被伊朗的混蛋俄罗斯人强行分离的假阿塞拜疆共和国, 将重新加入马姆米汉, 即伊朗, 这是一个非常, 非常卑微的少数民族。 潘图尔克很快就要结束了。 这些不知道有多少假阿塞拜疆共和国雇佣兵 埃尔多安是文盲和痴迷者,没有为这些泛分裂分子谋取利益。 所有 3000 万阿塞拜疆人都是我的同胞贝利士兵, 但我们的母亲士兵伊朗, 捍卫了我们土壤的斑点还有埃尔多安父亲抨击的分离主义分子
显示伊朗万岁,假阿塞拜疆共和国的头颅和假土耳其的臭头的高尚和鄙视的借口,如果我们想回到历史边界,土耳其也必须回到这个国家,即大伊朗。.
مانقورد به معنی واقعی کلمه
显示愿你平安。. 我是大不里士,我的祖国是伊朗。 .
显示也许你是芒果,或者......我们的祖先是人类,而不是狼。
你逗我笑了。
Kass Nant 是一头无根的驴
显示我是一个马兰迪人,我所有的公民和我的省都坚信,有一天,曾经被伊朗的混蛋俄罗斯人强行分离的假阿塞拜疆共和国, 将重新加入马姆米汉, 即伊朗, 这是一个非常, 非常卑微的少数民族。 潘图尔克很快就要结束了。 这些不知道有多少假阿塞拜疆共和国雇佣兵 埃尔多安是文盲和痴迷者,没有为这些泛分裂分子谋取利益。 所有 3000 万阿塞拜疆人都是我的同胞贝利士兵, 但我们的母亲士兵伊朗, 捍卫了我们土壤的斑点还有埃尔多安父亲抨击的分离主义分子
显示伊朗万岁,假阿塞拜疆共和国的头颅和假土耳其的臭头的高尚和鄙视的借口,如果我们想回到历史边界,土耳其也必须回到这个国家,即大伊朗。.
亚沙辛·马兰迪
显示我们的一些同胞仍然梦想着被忽视,他们不知道阿罗尔多汉为他们做梦,因为伊利哈姆·阿利耶夫·古拉姆(Ilham Aliyev Ghulam)的耳环。. 但他们失明了。
显示伊朗和伊朗人万岁!
泛鼠一直都在场,但它们不敢
实际上,Pan Turk 或 Pan Kurd 所有这些人都应该看到他们的树,可能是树枝某处的虫子是错误的