من فرهاد هستم از اورمیه شهریار …

دیدگاه فرستاده شده در ترک نیوز و ماشین حساب ترکی احمدی نژاد نویسنده: farhad.

من فرهاد هستم از اورمیه
شهریار میگه تهرانیا انصاف می کن خر تویی یا من

الا ای داور دانـــــــــا تــــو مـی دانـی کـه ایـرانــی چــه محـنـتها کشید از دست این فارس و فارسیها

چـــــه طــرفـی بست ازین جمعیت جز پریشانی چــــه دانــد رهـبـری سـرگشـته ی صحرای نادانی

چرا مردی کند دعوی کسی کو کمتر است از زن

الا فارسیها انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

تــــــو ای بــیــمار نـادانی چه هذیان و هدر گفتی برشتی کله ماهی خور به طوسی کله خر گفتی

قــــــمـــی را بـــد شمـردی اصفهانی را بتر گفتی جــوانــمــردان آذربـــایــجــان را تـــرک خـــر گـفتی

تــــرا آتـــش زدنــد و خود بر آن آتش زدی دامن

الا فارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

تــــو اهــل پـایـتـخـتـی بـایـد اهـل معرفت باشی به فــکــر آبــــــرو و افــــتــخــــار مـمـلـکـت بـاشـی

چرا بیچاره مشدی وحشی و بی تربیـت باشی به نقص من چه خندی خود سراپا منقصت باشی

مرا این بس که می دانم تمیز دوست از دشمن

الافارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

تــــو از ایــن کـنـج شـیـرخـانـه و دکـان سـیـرابـــی به جز بدمستی و لاتی و الواطی چه دریابی

در این کولژ که ندهندت به جز لیسانس تون تابی نـخـواهـی بـوعـلـی سینا شد و بونصر فارابی

بــه گاه ادعـا گـویـی کـه دیـپـلم داری از لـندن

الا فارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

تو عقل و هوش خود دیدی که در غوغای شهریور کـشیدند ازدوسو همسایگان در خاک مالشگر

بــه نـق و نـال هـم هـر روز حـال بـدکـنـی بـدتــــر کـنـون تـرکـیـّه بـیـن و نـاز شـسـت تـُرکـهـا بنگر

کـه چـون مـانـدنـد بـا آن مـوقـعـیّـت از بلا ایمن

الافارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

گمان کردم که با من همدل و همدین و همدردی بـــه مـــردی بـا پـیـوسـتـم نـدانستم که نامردی

چـــه گـویـم بـر سـرم بـا نـاجـوانـمردی چه آوردی اگر می خواستی عیب زبان هم رفع می کردی

ولی ما را ندانستی به خود هم کیش و هم میهن

الا فارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

بـــه شـهریــور مـه پـاریـن کـه طـیــّارات با تعجیل فرو می ریخت چون طیرابابیلم به سرِسجّیل

چـه گویم ای همه سازِ تو بی قانون و هر دمبیل تــو را یکشـب نشد ساز و نوا در رادیو تعطیل

تــرا تـنـــبـور و تنبک بر فلک می شد مرا شیون

الا فارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

بــــه قـفـقـازم بــرادر خوانـد با خود مـردم قـفـقـاز چون در تُرکیُه رفتم وه چه حرمت دیدم و اعزاز

بـــه تــهــران آمــدم نشــنـاخــتی از دشمنانم باز مــن آخـــر سـالـها سرباز ایران بودم و جانباز

چرا پس روز را شب خوانی و افرشته اهریمـن

الافارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

بــــه دسـتـم تــا سلاحی بود راه دشمنان بستم عـدو را تا که ننشاندم به جای از پا ننشستم

بـــه کـــام دشــمنــان آخـر گــرفتـی تیغ از دستـم چــنــان پــیـوند بگسستی که پیوند نیارستم

کنون تنها علی مانده است و حوضش چشم ما روشن

الا فارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

چــــو اســتاد دغـل سنگ محک بر سکه ی مـا زد تـــرا تــنــهـا پــذیــرفــت و مـــرا از امتـحان وازد

سـپس در چشم تو تهران به جای مملکت جـا زد چــو تــهــران نـیز تنها دید با جمعی به تنها زد

تــــو این درس خیانت را روان بودی و من کودن

الا فارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

چـــــو خـواهـنـد دشمنی بنیاد قومی را برانــدازد نخست آن جمع را از هم پریشان و جدا سازد

چــــو تـــنـــها کـــرد هـریـک را بـه تنهایی بدو تازد چـــنـان انــدازش از پــا کــه دیـــگر سـر نیفرازد

تو بودی آنکه دشمن را ندانستی فریــب و فن

الا فارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

چـرا با دوستارانـت عــنــاد و کیــن و لــج باشـــد چــرا بــیـچــاره آذربــایــجـــان عـضــو فلج باشد

مگر پنداشتی ایـــران ز تــهـران تــا کــرج باشــد هـــنــوز از مــاســت ایرانرا اگر روزی فرج باشد

تو گل را خار می بینی و گلشن را همه گلخن

الا فارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

تـرا تـا تــــــرک آذربــایجـان بــــــود خراســان بود کجا بارت بدین سنگینی و کارت بدینسان بود

چه شد کردولر یاغی کزو هر مشکل آسان بود کجا شد ایل قشقاقی کزو دشمن هراسان بود

کنون ای پهلوان چونی تیری ماندونی جوشن

الا فارس انصاف مـی کـن خـر تـویـی یـا مـن

کنون گندم نه از سمنان فراز آید نه از زنجان نــه مـاهـی و بـرنج از رشت و چایی ر لاهیجان

از ایـن قحـط و غلا مـشکل توانـی وارهـاندن جان مگر در قصه ها خوانی حدیث زیره و کرمان

دگر انبانه از گندم تهی شد دیزی از بنشن

الا فارس انصاف می کن خر تویی یا من
در ضمن مقابل ترک ادب نگه دار و سر خم کن و مثل لهجه ۳۲ زبان عربیت پارس کن نزدیک است آزادی آذربایجان جنوبی از دست شما خونخواران ترسو قاراباغ بیزیمدی بیزیم اولاجاخ فارس روس ارمنی بوتون ترکون دشمنی

پیوند کوتاه به این نوشته:

بازخوری ثبت نشده به من فرهاد هستم از اورمیه شهریار …

  • ARAZ گفت:

    پاسخ:
    خوب جمهوری اسلامی از گرده ی شما سواری می گیرد ایراد ندارد طبیعتتان همین است
    _______________________________________________________________________________

    استقلال آزادي جمهوري آذربايجان جنوبي
    پيام سکوت ملت آذربايجان :آذربايجان در امور داخلي ايران دخالت نميکند.

    بعد از حوادث خونبار مربوط به خلق مسلمان در سال 1359درآذربايجان،وجانباختن تعداد کثيري از مردم آذربايجان در آن حادثه تاريخي،که در نهايت به عقب نشيني توام با اعتراف به اشتباه از سوي رهبريت حرکت خلق مسلمان در آذربايجان يعني آيت الله شريعت مداري که علاوه بر مرجعيت بعنوان مردي از داخل نظام که لقب جانشين خميني را هم يدک ميکشيد،وميتوان گفت که از حيث وابستگان نظام اولين کسي بود که وقتي علم مخالفت با توتاليترهاي مذهبي به رهبريت خميني،را برافراشت ،با اولين حمله متقابل از سوي رژيم،مردم را تنها گذاشته وبراي نجات جان خود، شروع به چانه زني نموده ونهايتا تن به اعتراف و توبه داد.مردم آذربايجان با چنين تجربه اي که نشان ميدهد تغيير نظام با تکيه به وابستگان ناراضي حاکميت وکساني که از درون حاکميت ميآيند امکان پذير نيست ، تجربه تلخ وخونبار ديگري را در سال 1385 از سر گذراند ،تجربه اي که در آن ، اعتراض مدني ملت مظلوم آذربايجان به سالها توهين وتحقير از سوي رسانه هاي همواره وابسته به شوونيستها ، در ميان سکوت موذيانه وعمدي مدعيان حقوق بشر ! ودر ميان بهت وحيرت،در کوجه ها وخيابانهاي شهرهاي آذربايجان،توسط رژيم بخاک و خون کشيده شد.همانهايي که مدام آذربايجان را سر ،سبز وطن ميناميدند،و به جانفشانيها وفداکاريهاي بينظير آذربايجانيها در راه بقول آنان ايران! اعتراف و اذعان داشتند،بناگهان زبان در کام فرو بردند،وچشمها بستند،تا اين بقول آنها سر،سبز وطن!سرخ شود.تو گويي آذربايجان وآذربايجاني سرباز بي مزد ومواجب ايران است وفقط در روزهاي دشوار ايران بکار ميآيد وبعد از آن ديگر هيچ! در واقع آذربايجان در خرداد 1385 از ايران جدا شد.اما مسبب اين جدايي آذربايجاني نبود بلکه کساني بودند که چشم بر جنايت رژيم در آن سال در آذربايجان بستند.نميشود آنگاه که ايران به سرباز جنگجوي غيور نياز دارد ،آذربايجاني ، هموطن غيور ،براي ايراني عنوان شود وبعد از کارزار ،سوسک شود وله شدن سزايش، يکي براي ما تعريف کندفاصله هموطن غيور تا سوسک از کجاست تا بکجا؟.آري درست ميخوانيد، آذربايجان در خرداد 1385 از ايران جدا شد. اماآذربايجان از اين جدايي شرمگين نيست وبا سري بلند به تاريخ جواب خواهد داد، چه:آنکه آذربايجان را از ايران جدا کرد آذربايجاني نبود،بلکه کساني بودند که آذربايجاني را گارگر فصلي ايران قلمداد ميکردند.با احترام به جنبش سبز ايران ،ودر پاسخ به گلايه هاي اين جنبش نسبت به نپيوستن ملّت آذربايجان به اين جنبش بايد خاطر نشان کنم باتوجه به اينکه سالهاست اين ملت را از خود جدا کرده ايد (جز در مواقع دشوار که نياز به غيرت آذربايجان ،پيدا ميکنيد) وچون فرزند خوانده ايران به وي نگريسته ودرد ورنج آنها را مربوط به خودشان دانسته وچشم بر مظالم رفته بر آنان ميبنديد،چنين انتظاري (پيوستن ملت آذربايجان به جنبش سبز)غير معقول مينمايد.که چرا وقتي شما امور مربوط به آذربايجان را به خودمربوط ندانسته ونميدانيد ،در شگفتم ،که چگونه پيام ملت آذربايجان را تابحال دريافت نکرده ايد؟پيام سکوت ملت آذربايجان به شما اين است :آذربايجان در امور داخلي ايران دخالت نميکند.
    استقلال آزادي جمهوري آذربايجان جنوبي

    نمایش  
    • آنتی تجزی طلب گفت:

      آکراد متوهم
      امروزه تصور میشود که شمال عراق و شمال سوریه و جنوب شرق آناتولی از دیرباز تاریخ کرد نشین بوده و اکراد پابه پای اقوام آسوری و سریانی و ارمنی و بابلی و سومری در بین النهرین و آناتولی و سوریه حضور داشته اند.حتی برای تثبیت این توهم عده ای از پانکردها الفبای کردی پیش از اسلام را جعل و ارائه داده اند جلب است که زبانهای پارسی و پهلوی و مادی و هخامنشی که قرنها زبان رسمی خاورمیانه بوده اند هرگزالفبای مستقلی نداشتند و از زبانهای بین النهرین و سریانی و عربی الفبای میخی و سریانی و عربی را به قرض گرفته اند حال این الفبای کهن کردی از کجا سر برآورد جای شگفتی و در عین حال اسباب خنده است.
      واقعیت این است که اکراد در اصل سکنه زاگرس بوده اند مانند الوار و لک و بختیاری و….. و با شروع فتوحات سلاجقه ترک در آناتولی( دولت روم شرقی) پای کردها به آناتولی شرقی باز شد در این هنگام کردها بعنوان مزدور در واحد های سلاجقه خدمت میکردند و بتدریج بر نیمه شرقی آناتولی که ارمنی نشین بود غلبه کرده و مهاجرت اکراد و نیز اتراک به داخل آناتولی قوت گرفت البته فتوحات اتراک سلاجقه و عثمانی به غرب آناتولی هم سرایت کرده که در آن هنگام یونانی نشین بود ودر یک هزار سال اخیر این روند ترکسازی و کردسازی در شرق و غرب آناتولی ادامه یافت تا اینکه در پایان جنگ دوم جهانی و زوال دولت عثمانی اکراد حمیدیه( تابع سلطان عبدالحمید) با اوامر ناسیونالیستهای ترک کمیته باصطلاح اتحاد و ترقی برای همیشه ارامنه را از شرق آناتولی پاکسازی کرده و صاحب اراضی و مایملک آنها شدند و در غرب آناتولی هم با کوچ اجباری ۵ میلیون یونانی به خاک اصلی یونان غرب آناتولی هم یک دست ترک نشین شد.
      در شمال عراق و شمال شرق سوریه حضور کردها به عصر هلاکو بر میگردد و تا آن موقع شهرهای عمدتا کرد نشین امروز مانند اربیل و کرکوک و دهوک وحکاری و قامشلو و حسکه و…. نه کرد نشین بلکه آسوری نشن بوده و نام آسوری این شهرها همگی دلالت بر این مطلب دارد لکن با حمله هلاکو بداخل حوزه خلافت عباسی با تحریک خواجه نصیر الدین طوسی اکراد در معیت مغولان شروع به فتح و تخریب و کشتار در مناطق مزبور زده و به تدریج این مناطق با طوایف کوچنده و جنگجویان کرد و ترکمن مجددا مسکونی گردید. پس وواقعیت این است که شمال عراق و سوریه و جنوب شرق آناتولی (ترکیه) در اصل ملک آسوری ها و سریانی ها و ارامنه بوده ودر کمتر از ۹۰۰ سال اخیر به تدریج به دست اکراد افتاده و حال اکراد از ارامنه و آسوری ها و سریانی ها بعنوان مسیحیان کرد تبار!!!!!! یاد میکنند. ودر این زمینه چیزی از پانترکها کم ندارندبا این تفاوت که پانکردها بشدت مورد حمایت مادی و معنوی از امپریالیزم و رسانه های غربی بوده و برای اهداف آتی یعنی نا امن کردن و تضعیف و تجزیه خاورمیانه برگزیده شده اند.

      نمایش  
    • کریم ناصری گفت:

      من یک مرندی هستم وهمه همشهریانم وهم استانیهایم همه وهمه قویااعتقادداریم که روزی جمهوری آذربایجان جعلی که زمانی به زورتوسط روسهای حرامزاده ازایران جداشد،دوباره به مام میهن یعنی ایران عزیزخواهدپیوست واین عو عوی اقلیت بسیاربسیارناچیزو حقیر بنام پانترک هم بزودی تمام خواهدشد.اینهاهنوزنمیدانندکه چند نفرسران جمهوری جعلی آذربایجان مزدوران اردوغان بیسواد و عقده ای هستند وسودی برای این پان تجزیه طلبان ندارند.همه30میلیون آذری های هموطنم بلی سربازهستندولی سرباز مادرمان ایران واز ذره ذره خاکمان دفاع کرده ومشتی عناصر تجزیه طلب که ازباسن پدرشان اردوغان
      خارج شده اند رابه سزای خیانتشان بزودی خواهندرساند.زنده بادایران بزرگ وآذریهای شریف و خوار و زبون باد سران جمهوری جعلی آذربایجان و سران متعفن ترکیه جعلی،که اگر بخواهیم به مرزهای تاریخی برگردیم،ترکیه هم بایدبه مام وطن یعنی ایران بزرگ برگردد.

      نمایش  
  • کریم ناصری گفت:

    من یک مرندی هستم وهمه همشهریانم وهم استانیهایم همه وهمه قویااعتقادداریم که روزی جمهوری آذربایجان جعلی که زمانی به زورتوسط روسهای حرامزاده ازایران جداشد،دوباره به مام میهن یعنی ایران عزیزخواهدپیوست واین عو عوی اقلیت بسیاربسیارناچیزو حقیر بنام پانترک هم بزودی تمام خواهدشد.اینهاهنوزنمیدانندکه چند نفرسران جمهوری جعلی آذربایجان مزدوران اردوغان بیسواد و عقده ای هستند وسودی برای این پان تجزیه طلبان ندارند.همه30میلیون آذری های هموطنم بلی سربازهستندولی سرباز مادرمان ایران واز ذره ذره خاکمان دفاع کرده ومشتی عناصر تجزیه طلب که ازباسن پدرشان اردوغان
    خارج شده اند رابه سزای خیانتشان بزودی خواهندرساند.زنده بادایران بزرگ وآذریهای شریف و خوار و زبون باد سران جمهوری جعلی آذربایجان و سران متعفن ترکیه جعلی،که اگر بخواهیم به مرزهای تاریخی برگردیم،ترکیه هم بایدبه مام وطن یعنی ایران بزرگ برگردد.

    نمایش  
    • ناشناس گفت:

      یاشاسین مرندی با غیرت

      نمایش  
    • ناشناس گفت:

      هنوز یک عده از همشهریهای ما در خواب غفلت هستند نمیدونند اررررردوغان خواب دیده براشون همونطور که ایلهام علیف غلام حلقه به گوش خود کرده. اما کور خوندن
      زنده باد ایران و ایرانی
      همه دوره موشهای پان حضور داشتند اما جرات ندارند
      در اصل پان تورک یا پان کورد همه اینها باید شجرشونو ببینند احتمالا یک جا تخم ترکه شون ایراد داره

      نمایش  
  • WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners