ابوالفضل عابدینی روزنامه نگار و عضو حزب پان ایرانیست است، که به جرم تبلیغ علیه نظام، به گذرندان دوازده سال زندان محکوم شد. اوایل او را در زندان اهواز نگهداری می کردند. در آن دوره چندین بار توسط مسئولین زندان و زندانیان تجزیه طلب عرب مورد ضرب و جرح قرار گرفت؛ تا اینکه با تلاشهای بسیار در سال 89 به زندان اوین در تهران منتقل شد.
سال گذشته اتفاقی در بند 350 اوین رخ داد که زندگی برخی زندانیان سیاسی آن بند و از جمله ابوالفضل عابدینی هم تحت الشعاع قرار گرفت. ماجرا مربوط به مرگ یک وبلاگنویس جوان از قشر زحمتکش جامعه — مانند خود ابوالفضل — است که توسط مسئولین زندان شکنجه شد و پس از آزار و اذیت فراوان او را کشتند. نام این وبلاگنویس ستار بهشتی بود و بجز وبلاگنویسی و ابراز عقایدش جرم دیگری نداشت. بهشتی شکنجه شد و زیر شکنجه رفت. بر خلاف پیشبینی قاتلین، جامعه واکنش شدیدی به این یک مورد نشان داد؛ و اگرچه در جمهوری اسلامی چیزی به نام آبرو وجود ندارد؛ قتل ستار بهشتی نهایتا به ضرر نظام تمام شد.
در آن زمان برخی زندانیان سیاسی و از جمله ابوالفضل عابدینی و حسین رونقی ملکی شهادت دادند که علایم شکنجه را بر روی بدن مقتول مشاهده کردند و این گفته ها توسط نمایندگی دادستانی هم ثبت شد؛ اما از آنجا که در نظام اسلامی چیزی به نام عدالت معنا ندارد؛ حکومت نهایتا تصمیم گرفت که مرگ ستار بهشتی یک موضوع طبیعی بوده و ارتباطی به آزار و اذیت در زندان نداشته و پزشکی قانونی هم همین را اعلام کرد. با اینحال هنوز یک ایراد بزرگ وجود دارد که نمی دانند با اینهمه شاهد زنده باید چه کنند. ابوالفضل و دیگر زندانیان را تهدید کردند، دهانشان را ببندند و وانمود کنند که چیزی ندیدند؛ اما ابوالفضل که همه ی عمرش را صرف حمایت از حقوق کسانی همچون ستار بهشتی کرده، نمی تواند چنین ظلمی را ببیند و خاموش بماند. سال پیش مسئولین زندان و اربابانشان تصمیم گرفتند که ابوالفضل را بخاطر همین ایستادگی اش به زندان اهواز تبعید کنند که با واکنشهای شدید جامعه روبرو شد و نهایتا منصرف شدند. امسال همان کار را دوباره تکرار کردند و او به اهواز منتققل شد. در واکنش به این اقدام او و برخی از زندانیان بند 350 تصمیم به اعتصاب غذا گرفتند که در حال حاضر هم در حال اعتصاب هستند.