Archive for می, 2013

برخی هنوز «ایران لعنتی» را دوست دارند

شادی صدر، فعال حقوق زنان و همجنسگرایان، اخیرا مطلبی در صفحه ی فیس بوکش انتشار داده و علاوه بر توهین به کشور ایران، از تجزیه آن هم حمایت کرده. پیش از اینکه به این مطلب شادی صدر بپردازم، باید اعتراف کنم که قصد نوشتن و پاسخ دادن به پست فیس بوکی ایشان را نداشتم. به نظرم رسید اینطور مهملات ارزش اتلاف وقت ندارد و خانم صدر هم احتمالا برای جلب توجه دوستانش یا جامعه ایرانی چنین مطالبی می نویسد.

با اینکه اغلب وقت زیادی را صرف خواندن مطالب گروههای مختلف و طیف های سیاسی می کنم، تا پیش از انتشار مقاله شادی صدر درباره حق تعیین سرنوشت و مشروعیت تجزیه ایران، اصلا ایشان را نمی شناختم. خانم صدر در آن مقاله مدعی شده بود که بر پایه حق تعیین سرنوشت، اقوام ایرانی حق تجزیه کشور و تشکیل واحدهای مستقل سیاسی دارند. من پیشتر در یک نوشته توضیح دادم که چرا خانم صدر و دوستانش راست نمی گویند و حق تعیین سرنوشت ملی به مفهوم حق تجزیه طلبی نیست؛ چنانکه منابع آن مطلب هم همگی در دسترس هستند.

سایتهایی که ادعای رفسنجانی درباره تجزیه ایران را سانسور کردند

بی بی سی گفته های هاشمی را بصورت گزینشی منتشر کرد.

بی بی سی گفته های هاشمی را بصورت گزینشی منتشر کرد.

پس از رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی،گفته هایی از وی درباره شرایط اسفبار مملکت و خطاب به هوادارانش منتشر شد که در بخشی از آن به طرح تجزیه ایران توسط سنای آمریکا می پردازد. اینکه چطور آقای هاشمی به یکباره دلسوز تمامیت ارضی ایران و تجزیه ی مملکت شده، موضوع نوشته ی من نیست کما اینکه عده ای هم چنین تردیدهایی را مطرح کردند. من دلایل متعدد دارم که گفته های آقای هاشمی را–با هر انگیزه ای که عنوان شده–جدی بگیرم و بخشی از این دلایل را هم در مطلبی که پیشتر در اینباره نوشتم، شرح دادم. اما موضوع دیگری که درباره ی مطلب هاشمی نظر من و دوستانی که برای من پیام گذاشتند، را جلب کرد، نحوه ی برخورد گزینشی برخی رسانه های فارسی زبان با این بخش از گفته های او بود.

از چند وبسایت فارسی زبانی که مطلب هاشمی را منتشر کردند، گروهی این بخش را به دلایلی بریدند و یا حذف کردند. این برخورد شاید معیار دقیق در خبررسانی این رسانه ها نباشد اما احتمالا می تواند تصویر کلی از اندازه آزادی و بی طرفی آنها بدست دهد.

رفسنجانی: تجزیه آذربایجان و بلوچستان پس از انتخابات

با پایان یافتن دوره ی کاندیداتوری اکبر هاشمی رفسنجانی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و رد صلاحیت اش توسط شورای نگهبان، سخنانی از وی خطاب به طرفدارانش منتشر کرده که در بخشی از آن به طرح تجزیه آذربایجان و بلوچستان ایران توسط سنای آمریکا هم اشاره می کند. به گفته ی آقای هاشمی، قرار است پس از معلوم شدن نتیجه انتخابات این طرح عملیاتی شود:

– در مجلس سنای آمریکا دو طرح خطرناک وجود دارد؛ منتظر انتخابات بودند که تکلیف روشن شود و گویا از این پس فعال می شوند. می خواهند سیستان و بلوچستان و و آذربایجان را تجزیه کنند. بعد هم قرار است اگر اسراییل به ایران حمله نظامی کرد به او کمک نظامی کنند. شاید جنگ روانی باشد اما به قول علما هر احتمالی برای انسان تکلیف می آورد.

ایران را انتخابات نجات نمی دهد؛ اعتصابات و اعتراضات نجات می دهد

اکبر هاشمی زفسنجانی، نامزد اصلاح طلبان در انتخابات 92، محمود احمدی نژاد، و علی خامنه ای. تصویر از خبرگزاری مهر.

اکبر هاشمی زفسنجانی، نامزد اصلاح طلبان در انتخابات ۹۲، محمود احمدی نژاد، و علی خامنه ای. تصویر از خبرگزاری مهر.

دعوای میان رای دهنده ها و تحریم کننده ها باردیگر در آستانه انتخابات بالا گرفته. رای دهنده ها با همان شیوه ی دوره های پیشین، استدلال می کنند، در شرایطی که مملکت در وضعیت بدی قرار دارد، انتخاب یک رییس جمهور میانه رو به تعدیل شرایط و کاهش فشارهای اقتصادی و سیاسی کمک می کند. در طرف مقابل تحریم کننده ها باور دارند که انتخابات فرمایشی جمهوری اسلامی — که علاوه بر جناحی بودن و بسته بودن، سی و چند سال با تقلب انجام شده و در دور گذشته هم به صورت کاملا فرمایشی و به قیمت خون چند صد تن از مردم ایران برگزار شد — فاقد حداقل های لازم برای مشارکت مردم است؛ بنابر این مشارکت در چنین انتخاباتی جز اینکه به نظام اسلامی مشروعیت مردمی بدهد، حاصل دیگری ندارد.

هر دو گروه رای دهنده و تحریم کننده، باور دارند که دیدگاه خودشان بر دیدگاه طرف مقابل ارجح است و جبهه مخالفشان یا از شرایط جاری کشور چیزی نمی فهمد و یا اساسا خاین و مغرض است. هر دو طرف باور دارند که شرکت یا عدم شرکشان قرار است یک اقدام بزرگ سیاسی باشد، که تاثیرات عظیمی بر آینده مملکت بگذارد. رای دهنده ها اصرار دارند که رای دادن به نامزد مد نظرشان، به ضرر حاکمیت است چون نامزد جناح مخالف به پیروزی نمی رسد. تحریم کننده ها هم معتقدند که رای دادنشان علاوه بر اینکه هیچ ثمری ندارد به نظام آبرو و اقتدار (قدرت مشروع) می دهد، چیزی که امروز فاقد آن است. آنچه همه ی این اختلاف نظرها را بی معنی می کند، تکرار هرباره و چندباره آنها در سالهای گذشته است. رای دهنده ها در دوره های مختلف به امید تغییرات به نامزدهای خودشان رای دادند و تحریم کننده ها هم در دوره های مختلف انتخابات را تحریم کردند و در نهایت هم وضع مملکت ما روز بروز بدتر شده. نه رای رای دهنده ها ظرف چند دهه ی گذشته تغییر قابل توجه در شرایط میهنمان ایجاد کرده و نه تحریم انتخابات توانسته گره ای از گره های مملکت باز کند. انتخابات در نظام اسلامی یک پدیده ی بی اهمیت و در بهترین شرایط دعوا میان مافیای درون قدرت برای کسب منابع بیشتر است، که شرکت و یا عدم شرکت در آن بخودی خود هیچ تحول اساسی ایجاد نخواهد کرد. علی القاعده ما نمی توانیم امیدوار باشیم که یک رفتار مشابه را تحت شریط مشابه برای سالها و دهه ها تکرار کنیم و نتایج متفاوتی بگیریم.

توهین های مکرر و نژادپرستانه ی هواداران تراکتورسازی به مردم شریف افغانستان

تراختور

تراختور

پان ترکیستها و قومگرایان ترک گرا — که از لایه های کم سواد و عقب افتاده جامعه ایران و آذربایجان هستند — برای توهین نژادی و تحقیر مردم پارسی زبان ایران، به آنها فارس افغانی یا فارس افغانی نژاد می گویند؛ غافل از اینکه افغانی بودن یا افغانی زاده بودن به هیچ عنوان اسباب شرمندگی نیست و مردم شریف افغانستان سالها در ایران وظیفه انجام کارهای دشور را بر عهده داشتند و بسیار بیش از پان ترکیستهای مفت خور و طلبکار در توسعه ی ایران و پیشرفت و آبادانی کشور ما سهم دارند.

این قبیل توهین ها متاسفانه به فضای استادیوم های فوتبال ایران هم سرایت کرده ودر بازیهایی که یک سوی آن تیم تراکتورسازی یا به قول پان ترکیستها تیم «تیراختور» باشد و در سوی دیگر تیم فارسی زبان و یا از شهرستان دیگر بازی کند، علاوه بر انواع و اقسام ناسزاهای ناموسی و شعارهای ضد ایرانی و توهین به تمامیت ارضی و هویت ملی ایرانیان، شعار فارس افغانی نژاد یا شعار آذربایجان مال ما است، افغانستان مال شما است (آذربایجان بیزیمده، افغانستان سیزینده) هم سر داده می شود.

استیون هاوکینگ: هیچوقت تسلیم نشوید

استیون هاوکینگ و بیل گیتس

استیون هاوکینگ و بیل گیتس

استیون هاوکینگ، مشهورترین دانشمند حال حاضر جهان است که از سن ۲۱ سالگی در شرایط فلج دستگاه عصبی بسر می برد. هاوکینگ را بچه ها با کارتون خانواده سیمپسون میشناسند؛ مردم عادی او را با بیماری عجیب و نظریات جنجالی اش درباره وجود خدا و پیدایش کائنات بیاد می آورند؛ و در دنیای علم با برجسته ترین کار علمی اش به نام تابش هاوکینگ شناخته می شود. اما نکته ی مهم درباره ی هاوکینگ این است که همه ی کارهای علمی او به عنوان یک اختر فیزیکدان و یک دانشمند، در دوران بیماری وی و ظرف ۵۰ سال گذشته انجام شده.

در یک مصاحبه با خبرگزاری بی بی سی، زمانی که خبرنگار بی بی سی از هاوکینگ می پرسد، انتظار می رفت که وی تنها مدت کوتاهی زندگی کند و اگر تنها بخواهد یک عامل را نام ببرد که باعث شده وی این مدت طولانی را دوام بیاورید، آن عامل چیست؟ هاوکینگ پاسخ می دهد: زمانی که من ۲۱ ساله بودم به بیماری عصبی حرکتی مبتلا شدم. این بیماری ای است که هیچ درمانی ندارد و مبتلایان به آن را ظرف دو یا سه سال می کشد. اگر من امروز در سن هفتاد سالگی هنوز زنده ام بخشی مربوط به مراقبت عالی است که در طول این سالها از آن برخوردار بودم و کمک کرد که در شغل علمی خود هم موفق باشم. این موفقیت ها من را فعال نگه داشت. من امیدوارم که سرگذشت من نمونه ای برای کسانی باشد که در شرایط مشابه هستند. هیچوقت تسلیم نشوید.

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners