برچسب: تجزیه طلبی

حق تجزیه طلبی در رادیو فردا

گویا رادیو فردا رسما تعارف را کنار گذاشته و با جمع آوری تجزیه طلبان شناخته شده به زعم خودش دنبال احقاق حقوق مردم داخل ایران است. کامنت ها را هم کما فی السابق سانسور می کند که بیشتر جا برای تعارف باقی نگذارد.

نخست باید دانست که اساسا حقی به نام تجزیه طلبی یا طرح موضوع تجزیه طلبی برای رادیو گشاد فردا یا یک رسانه بیگانه دیگر وجود ندارد. این موضوع پیش از اینکه به نظر فواحش تجزیه طلب مربوط باشد به قوانین بین المللی مربوط است.

جعلیات بی بی سی 3؛ مرگ خوب است اما برای ملت ایران

بی بی سی.

بی بی سی. منبع تصویر: andyjohnscreative.com

بنابر اسناد منتشر شده سایت ویکی لیکس دولت انگستان به همراه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، اسراییل، عربستان و حتی پاکستان متصدی امر حمایت از تجزیه طلبی در ایران هستند (این مطلب را به همراه تمام منابعش ببینید.). بنا به گفته ی لوموند دیپلماتیک سازمان سیا اینکار را علاوه بر حمایت مستقیم، با هزینه کردن میلیونها دلار، با نام حقوق بشر و در غالب سازمانهای حقوق بشری انجام داد؛ بنابر این جای تعجب نباید باشد که بدانید بسیار از کسانی که عنوان فعال حقوق بشر و فعال حامی حقوق اقوام به خودشان بستند؛ از کجا تامین مالی می شوند.

جعلیات بی بی سی 2؛ پرشیا کجاست و پرشین کیست

بی بی سی فارسی.

بی بی سی فارسی.

بنابر اسناد منتشر شده سایت ویکی لیکس دولت انگستان به همراه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، اسراییل، عربستان و حتی پاکستان متصدی امر حمایت از تجزیه طلبی در ایران هستند (این مطلب را به همراه تمام منابعش ببینید.). بنا به گفته ی لوموند دیپلماتیک سازمان سیا اینکار را علاوه بر حمایت مستقیم، با هزینه کردن میلیونها دلار، با نام حقوق بشر و در غالب سازمانهای حقوق بشری انجام داد؛ بنابر این جای تعجب نباید باشد که بدانید بسیار از کسانی که عنوان فعال حقوق بشر و فعال حامی حقوق اقوام به خودشان بستند؛ از کجا تامین مالی می شوند.

جعلیات بی بی سی 1؛ زبان فارسی همواره زبان مشترک ایرانیان است

بی بی سی فارسی.

بی بی سی. تصویر در قلمرو عموم.

بنابر اسناد منتشر شده سایت ویکی لیکس دولت انگستان به همراه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، اسراییل، عربستان و حتی پاکستان متصدی امر حمایت از تجزیه طلبی در ایران هستند (این مطلب را به همراه تمام منابعش ببینید.). بنا به گفته ی لوموند دیپلماتیک سازمان سیا اینکار را علاوه بر حمایت مستقیم، با هزینه کردن میلیونها دلار، با نام حقوق بشر و در غالب سازمانهای حقوق بشری انجام داد؛ بنابر این جای تعجب نباید باشد که بدانید بسیار از کسانی که عنوان فعال حقوق بشر و فعال حامی حقوق اقوام به خودشان بستند؛ از کجا تامین مالی می شوند.

بی بی سی نام آذربایجان ایران را جعل کرد

خبر انتشار یافته در سایت بی بی سی.

خبر انتشار یافته در سایت بی بی سی.

سایت خبری بی بی سی فارسی در یک اقدام کم سابقه عنوان آذربایجان ایران را به آذربایجان جنوبی جعل کرد. در گزارشی که وبسایت بی بی سی فارسی درباره گروهی از تجزیه طلبان آذربایجان ایران منتشر کرده؛ از آنها با عنوان فعالان سیاسی و از گروه آنها هم با نام حرکت نوین بیداری ملی آذربایجان جنوبی یاد می کند.

نخست باید دانست که این افراد فعال سیاسی نیستند و رسما تجزیه طلب هستند. همانطور که جندالله هم گروه تروریستی است و اعضای فعال سیاسی نیستند. اگرچه ممکن است جندالله شاخه ی سیاسی هم داشته باشد؛ هیچگاه از آنها با عنوان فعال سیاسی یاد نمی شود. چون مشخصا فعالیت این گروه مجرمانه و نامشروع است؛ نمی توان از این عنوان برایشان استفاده کرد. گروه «یئنی گاموح» هم برای خودش کشوری خیالی در درون مرزهای ایران ایجاد کرده و برای آن پرچم، سرود ملی و محدوده قلمروی سیاسی تعیین شده که مصداق بارز تجزیه طلبی است. مطابق قوانین بین المللی (مشخصا اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری به عنوان رکن قضایی سازمان ملل متحد) تجزیه طلبی در زمره ی شنیع ترین جرایم در میان تمام ملل محسوب می شود و این افراد هم در صورت اثبات جرم تجزیه طلبی — یعنی اثبات وابستگی به گروهک یئنی گاموح — مرتکب جرایم بسیار سنگینی شدند که باید مطابق قوانین داخلی ایران با آنها برخورد شود. پس عنوان فعال سیاسی برای انتشار اخبار اعضای این گروه از اساس نادرست است. از این گذشته رسالت خبرنگاری ایجاب می کرد که در متن خبر از بکاربردن ادبیات و واژگان نادرست و مناقشه برانگیز خودداری شود. همانطور که بی بی سی مجاز نیست نام خلیج فارس را فی المثل به خلیج ع ر ب ی جعل کند تا خبری درباره یک تیم فوتبال اماراتی در لیگ آن کشور منتشر کند؛ این رسانه نمی تواند نام بخشی از مملکت ما را جعل کند تا خبر تجزیه طلبان آذربایجانی را بنویسد. عنوان آذربایجان جنوبی مربوط به ادبیات تجزیه طلبان است و این عنوان به همراه ملی خواندن آن بار سیاسی مشخص دارد. اگر لازم بود توضیحی برای عنوان «یئنی گاموح» در لید یا عنوان خبر آورده شود؛ این توضیح یا بدل می توانست «گروه جدایی طلب آذربایجانی» باشد.

ملت ایران مجاهد داغ می کند

خواهر مریم و برادر باکر.

خواهر مریم و برادر باکر.

مریم قجر عضدانلو ملقب به «خواهر مریم»، رفیق سابق مرحوم صدام و رییس جمهور تایید شده ی نتانیاهو و برادر بولتون، اخیرا به این اکتشاف مهم نایل شده که ایران یک کشور چند ملیتی است و لازم است که قهرمان حقوق بشری چون خود او از حقوق این ملیت ها دفاع کند. انصافا هم هیچکس (به استثنای قاضی مرتضوی) در حد و اندازه های خواهر مریم اینطور توانایی های ذاتی حقوق بشری ندارد. گفته می شود دلیل اینکه اخیرا در شوهای سازمان مجاهدین خلق همه جور نخاله ای از ملیت های مختلف یافت شده هم همین خوی جهانشمول خواهر مریم است. با اینحال ایراد این ایده این است که اگر قرار بشود ما به جای یک ملیت، چند ملیت داشته باشیم؛ خود او هم باید شغلش را تغییر بدهد و از این پس بجای رییس جمهور برگزیده، دبیرکل برگزیده سازمان ملل ایران باشد.

برخی هنوز «ایران لعنتی» را دوست دارند

شادی صدر، فعال حقوق زنان و همجنسگرایان، اخیرا مطلبی در صفحه ی فیس بوکش انتشار داده و علاوه بر توهین به کشور ایران، از تجزیه آن هم حمایت کرده. پیش از اینکه به این مطلب شادی صدر بپردازم، باید اعتراف کنم که قصد نوشتن و پاسخ دادن به پست فیس بوکی ایشان را نداشتم. به نظرم رسید اینطور مهملات ارزش اتلاف وقت ندارد و خانم صدر هم احتمالا برای جلب توجه دوستانش یا جامعه ایرانی چنین مطالبی می نویسد.

با اینکه اغلب وقت زیادی را صرف خواندن مطالب گروههای مختلف و طیف های سیاسی می کنم، تا پیش از انتشار مقاله شادی صدر درباره حق تعیین سرنوشت و مشروعیت تجزیه ایران، اصلا ایشان را نمی شناختم. خانم صدر در آن مقاله مدعی شده بود که بر پایه حق تعیین سرنوشت، اقوام ایرانی حق تجزیه کشور و تشکیل واحدهای مستقل سیاسی دارند. من پیشتر در یک نوشته توضیح دادم که چرا خانم صدر و دوستانش راست نمی گویند و حق تعیین سرنوشت ملی به مفهوم حق تجزیه طلبی نیست؛ چنانکه منابع آن مطلب هم همگی در دسترس هستند.

رفسنجانی: تجزیه آذربایجان و بلوچستان پس از انتخابات

با پایان یافتن دوره ی کاندیداتوری اکبر هاشمی رفسنجانی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و رد صلاحیت اش توسط شورای نگهبان، سخنانی از وی خطاب به طرفدارانش منتشر کرده که در بخشی از آن به طرح تجزیه آذربایجان و بلوچستان ایران توسط سنای آمریکا هم اشاره می کند. به گفته ی آقای هاشمی، قرار است پس از معلوم شدن نتیجه انتخابات این طرح عملیاتی شود:

– در مجلس سنای آمریکا دو طرح خطرناک وجود دارد؛ منتظر انتخابات بودند که تکلیف روشن شود و گویا از این پس فعال می شوند. می خواهند سیستان و بلوچستان و و آذربایجان را تجزیه کنند. بعد هم قرار است اگر اسراییل به ایران حمله نظامی کرد به او کمک نظامی کنند. شاید جنگ روانی باشد اما به قول علما هر احتمالی برای انسان تکلیف می آورد.

سازمان سیا، بی بی سی و تجزیه طلبی در ایران

بی بی سی

بی بی سی

از زمان رویارویی ایران با قدرتهای جهانی بر سر برنامه هسته ای و افزایش نفوذ منطقه ای ایران، موضوع حمایت از تجزیه طلبان و قومگرایان هم با همان هدف تحریمهای اقتصادی — یعنی ایجاد بی ثباتی و آشوب در داخل کشور و امتیازگیری بر سر برنامه هسته ای — بطور گسترده در دستور کار کشورهای طرف مواجه با ایران قرار گرفت و ردیف بودجه ای محرمانه در داخل سازمان سیا برای آن تخصیص داده شد. این برنامه مشخصا توسط کشورهای آمریکا، اسراییل و بریتانیا پیگیری می شود؛ با اینحال بر پایه اسناد سایت ویکی لیکس، علاوه بر سازمانهای اطلاعاتی این سه کشور، کشورهای کوچکتر چون پاکستان هم در این این زمینه فعال هستند؛ که در مورد پاکستان، به گفته ی ویکی لیکس این همکاری با آشکار شدن حمایت سازمان موساد و سازمان اطلاعات بریتانیا از تجزیه طلبان آن کشور، خاتمه پیدا کرد.

جعل عنوان ملت و حق تعیین سرنوشت تجزیه طلبان

جهان در سال 1945

جهان در سال ۱۹۴۵

با گسترده شدن نفوذ رسانه های فارسی زبان بیگانه و نبود رسانه های خبری بی طرف و آزاد در داخل ایران، رفته رفته برخی عبارات و اصطلاحات جعلی هم وارد واژگان سیاسی ایرانیان شد. از جمله این جعلیات، یکی هم اطلاق عنوان «ملت» یا «ملیت» به اقوام ایرانی است که پیشتر تنها در میان رسانه های طیف چپ یا تجزیه طلبان متداول بود؛ اما در حال حاضر در بسیاری از رسانه های دولتی بیگانه همچون «بی بی سی فارسی»، «رادیو زمانه»، «روز آنلاین» یا «دویچه وله فارسی» کاربرد دارد. این جعل عنوان، به صورت حساب شده و برای برخی اهداف سیاسی از پیش تعیین شده انجام می شود که در این نوشته با دلایل آن بیشتر آشنا می شویم.

پارلمان اروپا؛ حمایت از حقوق بشر یا تجزیه طلبی در ایران؟

چند هفته ی پیش پارلمان اروپا قطعنامه ای را درباره نقض حقوق بشر در ایران به مجمع عمومی این نهاد برد و نمایندگانی هم درباره این موضوع سخنرانی کردند.

YouTube Preview Image

موضوع نقض مکرر حقوق بشر در ایران یک حقیقت غیر قابل انکار است و تقریبا همه کسانی که اندک آشنایی با شرایط ایران داشته باشند از آن آگاهی دارند و بنابر این محکومیت نقض حقوق بشر در ایران هم کمتر کسی را به شگفتی وا می دارد. اما این حمایت از حقوق بشر در سالهای اخیر رویه دیگری پیدا کرده و جنبه سیاسی بخود گرفته چنانکه برخی گروههای حقوق بشری یا نهادهای سیاسی مانند پارلمان اتحادیه اروپا، کنگره آمریکا یا برخی پارلمانهای محلی اروپایی این روند را برای رسیدن به اهداف مد نظر خود را دنبال می کنند.

آمار کشتگان فرقه دموکرات آذربایجان و جعلیات پان ترکیستها

اعضای فرقه دموکرات آذربایجان با تصویر استالین.

اعضای فرقه دموکرات آذربایجان با تصویر استالین.

نسخه انگلیسی این مقاله از مهرآذر سورن در اینجا یا اینجا.

اخیرا مطلبی به قلم علی قره جه لو – یکی از پان ترکیستهای شناخته شده – در سایت تجزیه طلب شهروند منتشر شده که آمار دروغینی را درباره تعداد کشتگان فرقه دموکرات آذربایجان ارایه می دهد. در مورد سایت شهروند و عملکرد آن، پیشتر مقاله ای به قلم اسپهبد را در اینجا منتشر کردم.

پان ترکیستها تقریبا در تمام موضوعات از تاریخ، فرهنگ، مشاهیر و افتخارات ملی گرفته تا تعداد لغات و افعال ترکی و جمعیت ترکزبانان و بودجه استانی مناطق ترکزبان جعل می کنند و این نخستین مورد از جعلیاتشان نیست، قطعا آخرینش هم نخواهد بود. اما این گفته که هزاران نفر از اعضای فرقه دموکرات توسط دولت ایران به قتل رسیدند، دروغی است که باید پیش از فراتر رفتن دامنه جعلیاتشان به آن پاسخ داده شود.

این حقیقت که اتحاد جماهیر شوروی فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان را برای تجزیه ایران، مستقیما و به دست خود ایجاد کرد، بر کسی پوشیده نیست. (برای آگاهی بیشتر به این اسناد نگاه کنید)

رضا مرادی غیاث آبادی؛ دکتر قلابی و جاعل تاریخ

رضا مرادی غیاث آبادی

رضا مرادی غیاث آبادی

تقریبا دو سال پیش برای نخستین بار در تارنمای «پژوهشهای ایرانی» متعلق به «رضا مرادی غیاث آبادی» و در اعتراض به یک نوشته ی او کامنتی گذاشتم؛ چند ماه قبل هم یکبار پیامی به ایمیل ایشان فرستادم که درباره آن هم خواهم نوشت اما آنچه که بر سر آن کامنت من آمد، دستکم از همان زمان بر من آشکار کرد که نه با یک محقق و پژوهشگر دگراندیش یا مخالف که با یک جاعل و تحریفگر سر و کار دارم. رضا غیاث آبادی به علت نامعلوم و بدون هیچ ملاحظه نوشته ای که متعلق به دیگری بود را با واژگان خودش تغییر داد تا جایی که مفهوم آن نوشته به کل به چیز دیگری تغییر کند.

اخلاقا یک نویسنده یا مدیر سایت مختار است که نوشته ی خواننده اش رامنتشر کند یا اگر صلاح نمی داند از انتشار آن چشم بپوشد؛ اما دست بردن در نوشته ی دیگران به منظور تغییر دادن معنا و مفهوم یک مطلب که با نام دیگری منتشر شده حتی اگر در سایت و وبلاگ شخصی باشد، در حکم دزدی است و کسی که در اندازه ی حفظ پیام یک مخاطب اش امانتدار نیست، نمی تواند در مقولاتی که نیاز به بردباری، خویشتنداری و دقت بیشتر دارد(مانند تاریخ چند هزار ساله یک ملت) جانب امانت و انصاف نگاه دارد.

دستگاه قضایی را افکار عمومی نمی گرداند ,حکم براعت را هم شما نمی دهید

وقتی دستگاه قضایی یک مملکت را افکار عمومی بگرداند نتیجه فاجعه خواهد شد. وقتی توده ی مردم بخواهند حکم گناهکاری یا بیگناهی بدهند آنوقت هرج و مرج همه جا را می گیرد .متاسفانه اغلب هم میهنان ما از دموکراسی که صرفا یک شیوه ی حکومتی است, تعریف درستی ندارند و حد و مرزش را هم نمی شناسند. اغلب تصورشان بر این است که اگر عموم مردم بر تصمیمی اجماع داشتند آنوقت حتما آن تصمیم مشروعیت پیدا می کند چون نشات گرفته از اصول دموکراتیک است. بر خلاف باور این گروه، دستگاه داوری در هر کشور باید کاملا مستقل بوده و گردانندگان آن هم افراد مستقل با صلاحیتهای لازم شغلی باشند و همینطور تنها در صورتی میتوان عملکرد چنین نهادی را توجیه نمود که در تصمیم گیریها به کل از هر نوع فشاری چه از جانب مراکز قدرت و چه افکار عمومی بدور بماند.

همه ی ما می دانیم که دستگاه قضایی کشور ما در مواجه با فعالین سیاسی چنین وضعی را ندارد؛ احکام غیر عادلانه ای که برای زندانیان می دهند؛ حکمهای حبس و اعدام که برای سیاسیون صادر کردند؛ همه وهمه افکار عمومی را به وضعیت محاکمات قضایی حساس کرده است. از طرف دیگر ما مردمی هستیم که دستکم بیش از دیگر ملتها در مواجه با رویدادها احساسی برخورد می کنیم و به پیامدهای رفتارهای غیر عقلانی خود پروا نداریم و از آن بدتر از گذشته خودمان عبرت نمیگیریم تمام آنچه که دستکم در طول یکصد سال گذشته بر سرمان آمده ناشی از همین برخوردهای احساسی و عدم عقلانیت در بزنگاههای تاریخی است.امروز هم متاسفانه به یکی از همان مقاطع حساس رسیدیم .شرایط داخلی میهمنمان هر روز بدتر می شود هر روز زیر تیغ تهدیدات جدید خارجی قرار می گیریم و هنوز هم احتمال حمله ی نظامی به وجود دارد ,خطر فروپاشی و تجزیه از جانب گروههای داخلی با حمایت بیگانگان ,کشور را تهدید می کند و به طور کلی در یکی از بدترین دوران تاریخی خودمان هستیم.

سند تجزیه طلبی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان (آداپ) و فاخته زمانی

فاخته زمانیدوستی اعتراضنامه ی را برای من فرستاده و از من خواسته تا منتشر کنم ;این سند جالب مربوط به سازمانی با نام «انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان » یا «آداپ» است که با عنوان یک سازمان حقوق بشری و حامی زندانیان سیاسی آذربایجانی فعالیت می کند.

همانطور که در وبسایت این گروهک آمده (ساوالان سسی دات کام )این تشکیلات در همه حال خود را تشکیلاتی حقوق بشری می نمایاند که “به هيچ گروه سياسي كلا و جزئا تعلق ندارد” اما عملکرد این ارگان در طول حیاتش و استفاده ی ابزاری از عنوان مشروع حقوق بشر به ایشان امکان داده تا با رویه ی حقوق بشری در راستای اهداف گروههای تجزیه طلب و انتشار محتوای ضد ایرانی گام بردارند.

این اعتراضنامه ظاهرا در سال 2006 خطاب به دبیرکل سازمان ملل نوشته شده و محتوای آن هم پیرامون اختلافات قومی گروههای آذری با کردها است که کردها را تروریست و مهاجمان به آذربایجان معرفی می کند ,اما آنچه این سند را برجسته می کند استفاده از عبارات تجزیه طلبانه و زیر سوال بردن موجودیت ایران توسط لیدر این تشکیلات به اصطلاح حقوق بشری است! آنچنان که فاخته زمانی ( با نام مستعار لونا) در این متن از ایران با عنوان «کشور به اصطلاح ایران »! نام برده و چندین بار از آذربایجان ایران با نام «آذربایجان جنوبی » یاد می کند که مقصودی جز زیر سوال بردن تمامیت ارضی ایران نمی تواند داشته باشد.

علی رغم اینکه نسخه ی اصلی این اعتراضنامه توسط نویسنده از روی سایت آن حذف شده اما نسخه ی پشتیبان از آن بر روی تارنمای آرکیو دات ارگ موجود است و من هم نسخه دیگری را بر روی تارنمای خود قرار دادم ,اهمیت این سند بیشتر از آن جهت است که اهداف تجزیه طلبانه ی آداپ را به خوبی نمایش داده و مشروعیت این سازمان و گردانندگان آن را به عنوان مدافعین مستقل حقوق بشر, به کل زیر سوال می برد .همچنین با در نظر گرفتن اصل پذیرفته شده ی حاکمیت ملی کشورها و حق شناخته شده ی برخورد با عناصر اغتشاش گر و تجزیه طلب که مخل تمامیت سرزمینی کشوری باشند, از این پس نظام سیاسی حاکم بر ایران (هر نظام سیاسی که بر سر کار باشد )و دستگاه قضایی می توانند با استناد به این سند که رونوشتی رسمی از آن هم به سازمان ملل متحد ارسال شده ,تمام مرتبطین با این تشکیلات را به جرم انتصاب به یک ارگان جدایی خواه (و نه تشکیلات حقوق بشری) محاکه و مجازات کنند.

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners