برچسب: آذربایجان جنوبی

بی بی سی نام آذربایجان ایران را جعل کرد

خبر انتشار یافته در سایت بی بی سی.

خبر انتشار یافته در سایت بی بی سی.

سایت خبری بی بی سی فارسی در یک اقدام کم سابقه عنوان آذربایجان ایران را به آذربایجان جنوبی جعل کرد. در گزارشی که وبسایت بی بی سی فارسی درباره گروهی از تجزیه طلبان آذربایجان ایران منتشر کرده؛ از آنها با عنوان فعالان سیاسی و از گروه آنها هم با نام حرکت نوین بیداری ملی آذربایجان جنوبی یاد می کند.

نخست باید دانست که این افراد فعال سیاسی نیستند و رسما تجزیه طلب هستند. همانطور که جندالله هم گروه تروریستی است و اعضای فعال سیاسی نیستند. اگرچه ممکن است جندالله شاخه ی سیاسی هم داشته باشد؛ هیچگاه از آنها با عنوان فعال سیاسی یاد نمی شود. چون مشخصا فعالیت این گروه مجرمانه و نامشروع است؛ نمی توان از این عنوان برایشان استفاده کرد. گروه «یئنی گاموح» هم برای خودش کشوری خیالی در درون مرزهای ایران ایجاد کرده و برای آن پرچم، سرود ملی و محدوده قلمروی سیاسی تعیین شده که مصداق بارز تجزیه طلبی است. مطابق قوانین بین المللی (مشخصا اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری به عنوان رکن قضایی سازمان ملل متحد) تجزیه طلبی در زمره ی شنیع ترین جرایم در میان تمام ملل محسوب می شود و این افراد هم در صورت اثبات جرم تجزیه طلبی — یعنی اثبات وابستگی به گروهک یئنی گاموح — مرتکب جرایم بسیار سنگینی شدند که باید مطابق قوانین داخلی ایران با آنها برخورد شود. پس عنوان فعال سیاسی برای انتشار اخبار اعضای این گروه از اساس نادرست است. از این گذشته رسالت خبرنگاری ایجاب می کرد که در متن خبر از بکاربردن ادبیات و واژگان نادرست و مناقشه برانگیز خودداری شود. همانطور که بی بی سی مجاز نیست نام خلیج فارس را فی المثل به خلیج ع ر ب ی جعل کند تا خبری درباره یک تیم فوتبال اماراتی در لیگ آن کشور منتشر کند؛ این رسانه نمی تواند نام بخشی از مملکت ما را جعل کند تا خبر تجزیه طلبان آذربایجانی را بنویسد. عنوان آذربایجان جنوبی مربوط به ادبیات تجزیه طلبان است و این عنوان به همراه ملی خواندن آن بار سیاسی مشخص دارد. اگر لازم بود توضیحی برای عنوان «یئنی گاموح» در لید یا عنوان خبر آورده شود؛ این توضیح یا بدل می توانست «گروه جدایی طلب آذربایجانی» باشد.

فاخته زمانی؛ لمپنیسم آریایی یا لمپنیسم ترکستان

دو سال پیش مطلبی را درباره فاخته زمانی منتشر کردم. بعدتر یکی از وبسایتهای تجزیه طلب هم مطلبی درباره جعلی بودن این پتیشن و نوشته من انتشار داد که لزومی به پاسخ ندیدم اما از آنجا که درباره متن آن درخواستنامه پرسش شده، لازم است این چند خط را اضافه کنم.

یکی از وبسایتهای تجزیه طلب به نام بایبک در اینباره می نویسد:

آمار کشتگان فرقه دموکرات آذربایجان و جعلیات پان ترکیستها

اعضای فرقه دموکرات آذربایجان با تصویر استالین.

اعضای فرقه دموکرات آذربایجان با تصویر استالین.

نسخه انگلیسی این مقاله از مهرآذر سورن در اینجا یا اینجا.

اخیرا مطلبی به قلم علی قره جه لو – یکی از پان ترکیستهای شناخته شده – در سایت تجزیه طلب شهروند منتشر شده که آمار دروغینی را درباره تعداد کشتگان فرقه دموکرات آذربایجان ارایه می دهد. در مورد سایت شهروند و عملکرد آن، پیشتر مقاله ای به قلم اسپهبد را در اینجا منتشر کردم.

پان ترکیستها تقریبا در تمام موضوعات از تاریخ، فرهنگ، مشاهیر و افتخارات ملی گرفته تا تعداد لغات و افعال ترکی و جمعیت ترکزبانان و بودجه استانی مناطق ترکزبان جعل می کنند و این نخستین مورد از جعلیاتشان نیست، قطعا آخرینش هم نخواهد بود. اما این گفته که هزاران نفر از اعضای فرقه دموکرات توسط دولت ایران به قتل رسیدند، دروغی است که باید پیش از فراتر رفتن دامنه جعلیاتشان به آن پاسخ داده شود.

این حقیقت که اتحاد جماهیر شوروی فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان را برای تجزیه ایران، مستقیما و به دست خود ایجاد کرد، بر کسی پوشیده نیست. (برای آگاهی بیشتر به این اسناد نگاه کنید)

گوناز تی وی (تلویزیون گوناز) وابسته به سازمان سیا است

شبکه تلویزیونی گوناز (گوناز تی وی) یک کانال ماهواره ای بیست و چهار ساعته به زبان ترکی آذربایجانی با مدیریت احمد اوبالی است، که از شهر شیکاگو در ایالت ایلینوی آمریکا برنامه هایی را برای مردم ترکزبان در ایران تهیه می کند.

این کانال تلویزیونی علاوه بر استودیو شیکاگو یک استودیوی دیگر هم در باکو مرکز جمهوری اران دارد و برنامه هایش را هم از طریق ماهواره ی هاتبرد (و پیش از آن ترک ست ترکیه) به آذربایجان ایران می فرستد.

ظاهرا با بروز اغتشاشات تجزیه طلبان در سال هشتاد و پنج و با محرز شدن نقش این کانال تلویزیونی در ایجاد اغتشاشات و تهییج مردم ، دولت ایران از دولت ترکیه درخواست کرده بود تا جلوی پخش برنامه های گوناز را از ماهواره ی ترک ست بگیرد.

سند تجزیه طلبی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان (آداپ) و فاخته زمانی

فاخته زمانیدوستی اعتراضنامه ی را برای من فرستاده و از من خواسته تا منتشر کنم ;این سند جالب مربوط به سازمانی با نام «انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان » یا «آداپ» است که با عنوان یک سازمان حقوق بشری و حامی زندانیان سیاسی آذربایجانی فعالیت می کند.

همانطور که در وبسایت این گروهک آمده (ساوالان سسی دات کام )این تشکیلات در همه حال خود را تشکیلاتی حقوق بشری می نمایاند که “به هيچ گروه سياسي كلا و جزئا تعلق ندارد” اما عملکرد این ارگان در طول حیاتش و استفاده ی ابزاری از عنوان مشروع حقوق بشر به ایشان امکان داده تا با رویه ی حقوق بشری در راستای اهداف گروههای تجزیه طلب و انتشار محتوای ضد ایرانی گام بردارند.

این اعتراضنامه ظاهرا در سال 2006 خطاب به دبیرکل سازمان ملل نوشته شده و محتوای آن هم پیرامون اختلافات قومی گروههای آذری با کردها است که کردها را تروریست و مهاجمان به آذربایجان معرفی می کند ,اما آنچه این سند را برجسته می کند استفاده از عبارات تجزیه طلبانه و زیر سوال بردن موجودیت ایران توسط لیدر این تشکیلات به اصطلاح حقوق بشری است! آنچنان که فاخته زمانی ( با نام مستعار لونا) در این متن از ایران با عنوان «کشور به اصطلاح ایران »! نام برده و چندین بار از آذربایجان ایران با نام «آذربایجان جنوبی » یاد می کند که مقصودی جز زیر سوال بردن تمامیت ارضی ایران نمی تواند داشته باشد.

علی رغم اینکه نسخه ی اصلی این اعتراضنامه توسط نویسنده از روی سایت آن حذف شده اما نسخه ی پشتیبان از آن بر روی تارنمای آرکیو دات ارگ موجود است و من هم نسخه دیگری را بر روی تارنمای خود قرار دادم ,اهمیت این سند بیشتر از آن جهت است که اهداف تجزیه طلبانه ی آداپ را به خوبی نمایش داده و مشروعیت این سازمان و گردانندگان آن را به عنوان مدافعین مستقل حقوق بشر, به کل زیر سوال می برد .همچنین با در نظر گرفتن اصل پذیرفته شده ی حاکمیت ملی کشورها و حق شناخته شده ی برخورد با عناصر اغتشاش گر و تجزیه طلب که مخل تمامیت سرزمینی کشوری باشند, از این پس نظام سیاسی حاکم بر ایران (هر نظام سیاسی که بر سر کار باشد )و دستگاه قضایی می توانند با استناد به این سند که رونوشتی رسمی از آن هم به سازمان ملل متحد ارسال شده ,تمام مرتبطین با این تشکیلات را به جرم انتصاب به یک ارگان جدایی خواه (و نه تشکیلات حقوق بشری) محاکه و مجازات کنند.

وقتی تجزیه طلبان به جان یکدیگر می افتند

 

| Open Player in New Window

چندی پیش ویدیدیی را با عنوان “فریادهای یک زن هم میهن آذری” در یکی از کانالهای یوتیوب سازمان مجاهدین خلق مشاهده کردم این ویدیو زنی را نشان می دهد که با زاری در مذمت جمهوری اسلامی و عمال آن لب به اعتراض گشوده اما در واقع این ناهم میهن, “شهناز غلامی” یکی از تجزیه طلبان شناخته شده و خاینین به ایران است. در ابتدا تصور کردم شاید سازمان مجاهدین دچار اشتباه شده و یک تجزیه طلب را با یک شهروند عادی اشتباه گرفته, در اینکه سازمان مجاهدین ,سازمانی ضد ایرانی است تردیدی نداشتم اما اینکه ایشان تصاویر و گفته های تجزیه طلبان را منتشر کنند قدری عجیی می نمود بنابر این پس از درگیری لفظی با چند تن از تجزیه طلبان پیامی را بدین مضمون برای انتشار دهنده ی آن فرستادم : «

با درود_ويديديي كه بر روي كانال خود قرار داديد مربوط است به يكي از فعالين شناخته شده ي تجزيه طلبي به نام “شهناز غلامي” كه از مزدوران شناخته شده ي باكو و آنكارا است و نه آنچنان كه عنوان كرديد “فريادهاي اعتراض يك زن هموطن در تبريز”! اين كاملا صحيح است كه من و شما احتمالا از جمهوري اسلامي نفرت داريم , اما اين دليل به استفاده ي تبليغاتي از هر سگ ضد رژيمي نيست و ما ملي گرايان به اندازه ي كافي گرفتاري با دشمنان ايران و تجزيه طلبان داريم كه نخواهيم با مجاهدين درگير شويم ,از آنجا كه كانال شما نشان مي دهد از طرفداران سازمان مجاهدين خلق هستيد و نه يك گروه تجزيه طلبي به شما توصيه مي كنم اين ويديو را از روي يوتيوب برداريد«

این البته از ساده انگاری من بود که با آگاهی که به ایشان می دهم این ویدیو را از روی اینترنت حذف می کنند امروز اما مطلب جالبی را خواندم که حیفم آمد در اینجا منتشر نکنم و می تواند توجیه گر قرار دادن ویدیوی تجزیه طلبان در کانال مجاهدین باشد . مطلب از قول یکی از تجزیه طلبان معروف به نام ”علیرضا فرشی” است که خودش و همسرش “سیما دیدار” از مزدوران سابقه دار و شناخته شده هستند در رابطه با دلایل آزادی وی و دوستانش اگر فرصتی داشتم مفصلا می نویسم و اینکه نظام چه بهره گیری از تجزیه طلبان به قیمت زیر پا گذاشتن منافع ملی ما می کند , گفته های وی را عینا از “گوناز تی وی” یکی از رسانه های تجزیه طلبی در ادامه ی همین پست نقل می کنم ;فرشی در این نامه که خطاب به عبدالله جاسبی می نویسد خود را از اتهمات و از جمله عضویت در گروه مجاهدین خلق مبرا دانسته و همه ی تقصیرات را متوجه غلامی می داند و همینطور افشا می کند که غلامی و دخترش از ایران گریخته اند مع الوصف اگر گفته های فرشی را در مورد غلامی بپذیریم لاجرم این پهلوان پنبه ی ژورنالیزم ترکستان که اینهمه برایش ترکی می خواندند سر خودشان را هم کلاه گذاشته که البته در میان این طایفه چیز عجیبی نیست

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners