دیدگاه فرستاده شده در کتاب سوزی اعراب در ایران نویسنده: admin.
فرشید جان نشانی تانگار شما در همان ابتدای مطلب موجود است که گویا متوجه آن نشدید و درباره ی بقیه ی موضوعات هم پاسختان را به صورت خصوصی ارسال کردم _پیروز باشید
admin همینطور نوشت:
کتاب سوزی اعراب در ایران
پرسش شما را در زیر پیامتان در این پست پاسخ دادم
farda.us/?p=1121
کتاب سوزی اعراب در ایران
درود دوست گرامی گویا مقاله ویکی را هم شما ویرایش کردید؟ اگر چیزی را می خواهید از جایی نقل کنید عینا نقل قول را بنویسید نه نظر شخصی خودتان را
در مورد رزنتال ایشان استاد زبان عبری و متخصص در زبانهای سامی است و متخصص تاریخ نیست. مطلبی هم که از ایشان نقل کردید نشان نمی دهد که این داستان کپی برداری از کتابسوزی کتابخانه اسکندریه بوده کما اینکه برنارد لوییز دقیقا خلاف همین مطلب شما را درباره کتابخانه اسکندریه نوشته که آن هم از مرجع خودتان است.
اینکه مقدمه ابن خلدون از العبر یا تاریخ ابن خلدون اعتبار کمتری دارد مهملات مرتضی مطهری است و ما این حرفهای آخوندی را جدی نمی گیریم. «مقدمه» مهمترین کار ابن خلدون است و به واسطه آن شناخته می شود و باز در ترجمه انگلیسی مقدمه که خودتان دادید صفحه ی ۳۷۳ آمده
tinyurl.com/3bz6bjb
When the Muslims conquered Persia and came upon an indescribably large number of books and scientific papers, Sa’d b. Abi Waqqas wrote to ‘Umar b. al-Khattab’, asking him for permission to take them and distribute them as booty among the Muslims. On that occasion, ‘Umar wrote him: ‘Threw them into the water. If what they contain is right guidance, God has given us better guidance. If it is error, God has protected us against it.’ Thus, the (Muslims) threw them into the water or into the fire, and the science of the Persians were lost and did not reach us
ترجمه فارسی: «زمانی که مسلمین ایران را فتح کردند و به تعداد غیر قابل توصیفی کتاب و جزوات علمی رسیدند؛ سعد بن ابی وقاص در نوشته ای از عمر بن خطاب درخواست کرد اجازه دهد تا این کتابها به عنوان غنیمت جنگی میان مسلمین تقسیم شود؛ در آن زمان عمر پاسخ داد: آنها را به آب بیانداز؛ اگر آنچه در آنها است رهنمودهای درستی است؛ خداوند برای ما رهنمودهای بهتری فرستاده و اگر نادرست است خداوند ما را از آنها نجات داده است. بنابر این مسلمانان کتابها را به آب یا آتش انداختند و دانش ایرانیان از میان رفت و به ما نرسید»
مطالبی که درباره کتابخانه اسکندریه گذاشتید به کل بی ربط است چون بحث ما کتابسوزی در ایران است و نه اسکندریه مگر آن یک سطری که از برنارد لوییز درباره شباهت این دو داستان مطرح کردید:
«The 14th century historian Ibn Khaldun tells an almost identical story concerning the destruction of a library in Persia, also by order of the Caliph ‘Umar, thus demonstrating its folkloric character »
که می گوید چون این نقل(آتش سوزی کتابخانه اسکندریه) به نوشته ی ابن خلدون درباره کتابسوزیهای ایران شباهت دارد بنابر این یک ویژگی عامیانه در این باور را نشان می دهد.
حتی در مورد کتابخانه اسکندریه هم لوییز چیزی را ثابت نمی کند صرفا کوشش می کند که مسئله کتابسوزی کتابخانه اسکندریه را رد کند اما مطلقا ثابت نمی کند که منابع عربی که در پیرامون آن موضوع نوشتند بی اعتبار هستند یا این موضوع تماما نادرست است با اینحال قبول دارم که نظر برنارد لوییز درباره اسکندریه به عنوان یک متخصص مربوط به موضوع باید لحاظ شود.
مطلب آخر اینکه چه کتابسوزی کتابخانه های ایران را بپذیریم چه نپذیریم بدون تردید در اثر حمله ی عرب بسیاری از آثار ارزشمند ایرانیان از میان رفت و ما بخش بزرگی از میراثمان را از دست دادیم. این موضوع انکار ناپدیر است و به تناوب در زمان چیرگی اعراب تکرار شده؛ در توحش مسلمانان در هنگام ورود به ایران و جنبه های اقتصادی فتح ایران هم کوچکترین تردیدی نیست. به همین نسبت هیچ تردیدی هم نیست که امروز همه ی ما یا بخش بزرگی از جمعیت ایران مسلمان هستیم و این مسلمانی هم در طول چهارده قرن بخش لاینفک از هویت ملی مان شده به نحوی که امکان انکار یا تغییر آن وجود ندارد بنابر این دفاع بیهوده و نادرست از موضوعاتی که اساسا جای دفاع ندارد به موضع اسلام و مسلمانان هم کمکی نمی کند و بیشتر حساسیت ایجاد می کند ما باید جنبه های خوب و بد ورود اسلام به ایران را بررسی کنیم بدون شک تاثیرات مثبت هم دارد چون اگر این بخش را امروز کنار بگذاریم بخش اعظم تمدنمان در دوره های پس از اسلام از میان می رود
کتاب سوزی اعراب در ایران
اینکه « ما با اسلام مشکلی نداریم» بسیار قاعده کلی است و به همین کلیت و عمومیتی که شما گفتید قطعا نمی تواند درست باشد اسلام یک مفهوم مشترک و یکسان نیست که ما بخواهیم مشکلتمان را در قیاس با آن سنجش کنیم چون حتی گروههای مسلمان شیعه و سنی یا مثلا سلفیها با یکدیگر مشکل دارند و همگی هم خود را مسلمان حقیقی می خوانند اما اگر منظورتان این است که مشکل اصلی ما اعتقادات مردم نیست تا حدی این گفته می تواند درست باشد به نظر من بزرگترین مشکل جامعه ی ایران پس از اسلام و حتی پیش از اسلام دستگاه روحانیت است و البته این خاصیت در همه ی جوامع از بین النهرین تا مصر باستان تا اروپای مسیحی و … مشترک بوده که هرگاه روحانیت در جامعه قدرت گرفته جامعه رو به فساد رفته و این صرفا ارتباطی با آیین خاصی ندارد
دیدگاههای دیگر admin
پاسخ به بی بی سی؛ نژاد مردم ایران چیست
دوست عزیز شما پرت و پلا می گویی. حرف مفت می زنی و توقع داری دیگران هم از این دانش لایزالت بهره مند شوند. تصور می کنی من هفته ای چند بار از این مهملات می گیرم؟ سومری ها به لحاظ زبانی یک گروه ایزوله هستند یعنی در هیچ دانشگاه معتبری در جهان این گروه اجداد ترکان یا هیچ گروه قومی دیگری محسوب نمی شوند. http://azargoshnasp.net/recent_history/pan_turkist_philosophy/sumd/buqalamoonsumeri.htm
در مورد آریایی من سه پست در این وبلاگ نوشتم نیازی به توضیح بیشتر نیست. اگر کسی بخواهد چیزی یاد بگیرد می تواند منابع آن نوشته را نگاه کند اگر کسی نخواهد چیزی یاد بگیرد از من کاری بر نمی آید. نژاد هم یک برساخته اجتماعی است و پایه ژنتیکی ندارد. چیزی به نام نژاد نداریم که نژاد اروپایی یا نژاد آریایی داشته باشیم. اینکه چرا ویژگی های ظاهری یکسان وجود دارد یک توضیح مفصل نیاز دارد که شاید بعدا یک پست نوشتم اما چیزی به نام نژاد برای دسته بندی انسان مدرن کاربرد ندارد. در مورد بی بی سی هم مطلب نخستشان را خودشان تکذیب کردند و در مطلب دوم همان ادعای نوشته من را تایید کرد یعنی اینکه ایرانیان بازماندگان آریاییان ساکن در فلات ایران هستند. شما گویا این پست ها را اصلا نخواندی و نظر نوشتی.
رفسنجانی: تجزیه آذربایجان و بلوچستان پس از انتخابات
1)کسانی که امروز به نام سادات می شناسیم ربطی به اعراب شبه جزیره عربستان ندارند. حتی گروههای دیگری که امروز عرب نامیده می شوند مانند مردم عراق یا لبنان جز خط و زبان با اعراب نسبت دیگری ندارند. 2)سیدی در ایران یک کسب و کار پر درآمد بود و هنوز هم هست. بسیاری در قرن های گذشته ادعای سیدی کردند و نسل های بعدی شان سید نامیده می شدند. فقط بیست میلیون سید در هندوستان وجود دارد که اینها اولاد علی نیستند. 3)چیزی به نام نژاد وجود ندارد که نژاد آریایی یا عرب وجود داشته باشد. از قسمت برچسب ها بر روی برچسب نژاد آریایی کلیک کنید و چند مطلبی که من در اینباره نوشتم را ببینید. 4)مصدق ترک قاجار نبود بلکه اجدادش لر آشتیانی بودند. ایل قاجار هم اگرچه یک ایل ترکی است اما آن اندازه با گروههای ایرانی ممزوج شده که نمی شود آن را یک گروه ترکی نامید. درباره ورود مغول ها و مردمان دیگر هم به همین شکل آن اندازه در گروههای دیگر مستحیل شدند که امروز نشانه ای از آنها پیدا نیست.
منشور کورش و ماجرای سرقت رضا مرادی غیاث آبادی
هر جا مطلبی نوشته شده منبع آن نوشته هم همراهش آمده. کلی گویی مانند گزافه گویی مشکل امثال غیاث آبادی را حل نمی کند. در این پست مطلبی ادعا شده نشانی روزنامه همشهری هم همراهش آمده. در باقی موارد هم هرگاه به غیاث آبادی اشاره شده یا ادعایی شده حتما منبع نوشته هم همراهش آمده. اگر به هر کدام از مطالب اعتراض داشتید چه خودش و چه دوستانش می توانند دلیل نادرستی آن نوشته و منبع آن نوشته را زیرش بیاورند و حتما منتشر می شود.
منابع تاریخی مربوط به قرنها پیش در دست امثال غیاث آبادی ارزشی ندارد. غیاث آبادی یک متخصص تاریخ صاحب مقالات عدیده ی ریویو شده و کتب دانشگاهی نیست. صرفا می تواند به متون دانشگاهی اخیر استناد کند تا درستی ادعاهایش را نشان دهد. اگر جایی در این وبسایت مطلبی خلاف متون علمی اخیر بود بنویسید حتما منتشر می شود.
ایرادات برهان صدیقین ابن سینا در اثبات وجود خدا
درود دوست عزیز،
سپاس از نظر خوبتان. به نظرم شما دو چیز را که در نام مشابه هستند را به جای یکدیگر گرفتید. در انگلیسی به اینکار Equivocation می گویند. یک مجموعه اعداد به معنای مجموع (جمع) اعداد نیست. مثلا اعداد اول یا اعداد زوج مجموعه اعداد هستند شامل اعدادی با ویژگی خاص اما خود آنها عدد نیستند. ممکن است یک مجموعه خواص اجزای خود را داشته باشد یا نداشته باشد اما لزوما خواص اجزای خود را ندارد. مثال در این زمینه فقط محدود به مجموعه اعداد نیست است. مثلا بخش عمده بدن من و شما از آب تشکیل شده. اما این بدین معنا نیست که ما خواص آب را داریم مثلا در صد درجه سلسیوس بخار شویم یا در صفر درجه یخ ببندیم یا اگر در جایی نشستیم آنجا را خیس کنیم. این مطلب هم عمدتا ایراداتی بود که فلاسفه بعدی به ابن سینا گرفتند. همانطور که برای کامنت گذار بالایی نوشتم این ایرادات از یک پادکست فلسفه از دانشگاه مونیخ و کینگزکاج لندن از اینجا قابل دسترسی است. پیروز باشید.
historyofphilosophy.net/avicenna-god
میلیاردر یهودی: ایران را بمباران اتمی کنید
نه تعطیل نمی کنم. مرسی از بابت درد و دل.
پاسخ:
خوب جمهوری اسلامی از گرده ی شما سواری می گیرد ایراد ندارد طبیعتتان همین است
_______________________________________________________________________________
استقلال آزادي جمهوري آذربايجان جنوبي
پيام سکوت ملت آذربايجان :آذربايجان در امور داخلي ايران دخالت نميکند.
بعد از حوادث خونبار مربوط به خلق مسلمان در سال 1359درآذربايجان،وجانباختن تعداد کثيري از مردم آذربايجان در آن حادثه تاريخي،که در نهايت به عقب نشيني توام با اعتراف به اشتباه از سوي رهبريت حرکت خلق مسلمان در آذربايجان يعني آيت الله شريعت مداري که علاوه بر مرجعيت بعنوان مردي از داخل نظام که لقب جانشين خميني را هم يدک ميکشيد،وميتوان گفت که از حيث وابستگان نظام اولين کسي بود که وقتي علم مخالفت با توتاليترهاي مذهبي به رهبريت خميني،را برافراشت ،با اولين حمله متقابل از سوي رژيم،مردم را تنها گذاشته وبراي نجات جان خود، شروع به چانه زني نموده ونهايتا تن به اعتراف و توبه داد.مردم آذربايجان با چنين تجربه اي که نشان ميدهد تغيير نظام با تکيه به وابستگان ناراضي حاکميت وکساني که از درون حاکميت ميآيند امکان پذير نيست ، تجربه تلخ وخونبار ديگري را در سال 1385 از سر گذراند ،تجربه اي که در آن ، اعتراض مدني ملت مظلوم آذربايجان به سالها توهين وتحقير از سوي رسانه هاي همواره وابسته به شوونيستها ، در ميان سکوت موذيانه وعمدي مدعيان حقوق بشر ! ودر ميان بهت وحيرت،در کوجه ها وخيابانهاي شهرهاي آذربايجان،توسط رژيم بخاک و خون کشيده شد.همانهايي که مدام آذربايجان را سر ،سبز وطن ميناميدند،و به جانفشانيها وفداکاريهاي بينظير آذربايجانيها در راه بقول آنان ايران! اعتراف و اذعان داشتند،بناگهان زبان در کام فرو بردند،وچشمها بستند،تا اين بقول آنها سر،سبز وطن!سرخ شود.تو گويي آذربايجان وآذربايجاني سرباز بي مزد ومواجب ايران است وفقط در روزهاي دشوار ايران بکار ميآيد وبعد از آن ديگر هيچ! در واقع آذربايجان در خرداد 1385 از ايران جدا شد.اما مسبب اين جدايي آذربايجاني نبود بلکه کساني بودند که چشم بر جنايت رژيم در آن سال در آذربايجان بستند.نميشود آنگاه که ايران به سرباز جنگجوي غيور نياز دارد ،آذربايجاني ، هموطن غيور ،براي ايراني عنوان شود وبعد از کارزار ،سوسک شود وله شدن سزايش، يکي براي ما تعريف کندفاصله هموطن غيور تا سوسک از کجاست تا بکجا؟.آري درست ميخوانيد، آذربايجان در خرداد 1385 از ايران جدا شد. اماآذربايجان از اين جدايي شرمگين نيست وبا سري بلند به تاريخ جواب خواهد داد، چه:آنکه آذربايجان را از ايران جدا کرد آذربايجاني نبود،بلکه کساني بودند که آذربايجاني را گارگر فصلي ايران قلمداد ميکردند.با احترام به جنبش سبز ايران ،ودر پاسخ به گلايه هاي اين جنبش نسبت به نپيوستن ملّت آذربايجان به اين جنبش بايد خاطر نشان کنم باتوجه به اينکه سالهاست اين ملت را از خود جدا کرده ايد (جز در مواقع دشوار که نياز به غيرت آذربايجان ،پيدا ميکنيد) وچون فرزند خوانده ايران به وي نگريسته ودرد ورنج آنها را مربوط به خودشان دانسته وچشم بر مظالم رفته بر آنان ميبنديد،چنين انتظاري (پيوستن ملت آذربايجان به جنبش سبز)غير معقول مينمايد.که چرا وقتي شما امور مربوط به آذربايجان را به خودمربوط ندانسته ونميدانيد ،در شگفتم ،که چگونه پيام ملت آذربايجان را تابحال دريافت نکرده ايد؟پيام سکوت ملت آذربايجان به شما اين است :آذربايجان در امور داخلي ايران دخالت نميکند.
نمایشاستقلال آزادي جمهوري آذربايجان جنوبي
آکراد متوهم
نمایشامروزه تصور میشود که شمال عراق و شمال سوریه و جنوب شرق آناتولی از دیرباز تاریخ کرد نشین بوده و اکراد پابه پای اقوام آسوری و سریانی و ارمنی و بابلی و سومری در بین النهرین و آناتولی و سوریه حضور داشته اند.حتی برای تثبیت این توهم عده ای از پانکردها الفبای کردی پیش از اسلام را جعل و ارائه داده اند جلب است که زبانهای پارسی و پهلوی و مادی و هخامنشی که قرنها زبان رسمی خاورمیانه بوده اند هرگزالفبای مستقلی نداشتند و از زبانهای بین النهرین و سریانی و عربی الفبای میخی و سریانی و عربی را به قرض گرفته اند حال این الفبای کهن کردی از کجا سر برآورد جای شگفتی و در عین حال اسباب خنده است.
واقعیت این است که اکراد در اصل سکنه زاگرس بوده اند مانند الوار و لک و بختیاری و….. و با شروع فتوحات سلاجقه ترک در آناتولی( دولت روم شرقی) پای کردها به آناتولی شرقی باز شد در این هنگام کردها بعنوان مزدور در واحد های سلاجقه خدمت میکردند و بتدریج بر نیمه شرقی آناتولی که ارمنی نشین بود غلبه کرده و مهاجرت اکراد و نیز اتراک به داخل آناتولی قوت گرفت البته فتوحات اتراک سلاجقه و عثمانی به غرب آناتولی هم سرایت کرده که در آن هنگام یونانی نشین بود ودر یک هزار سال اخیر این روند ترکسازی و کردسازی در شرق و غرب آناتولی ادامه یافت تا اینکه در پایان جنگ دوم جهانی و زوال دولت عثمانی اکراد حمیدیه( تابع سلطان عبدالحمید) با اوامر ناسیونالیستهای ترک کمیته باصطلاح اتحاد و ترقی برای همیشه ارامنه را از شرق آناتولی پاکسازی کرده و صاحب اراضی و مایملک آنها شدند و در غرب آناتولی هم با کوچ اجباری ۵ میلیون یونانی به خاک اصلی یونان غرب آناتولی هم یک دست ترک نشین شد.
در شمال عراق و شمال شرق سوریه حضور کردها به عصر هلاکو بر میگردد و تا آن موقع شهرهای عمدتا کرد نشین امروز مانند اربیل و کرکوک و دهوک وحکاری و قامشلو و حسکه و…. نه کرد نشین بلکه آسوری نشن بوده و نام آسوری این شهرها همگی دلالت بر این مطلب دارد لکن با حمله هلاکو بداخل حوزه خلافت عباسی با تحریک خواجه نصیر الدین طوسی اکراد در معیت مغولان شروع به فتح و تخریب و کشتار در مناطق مزبور زده و به تدریج این مناطق با طوایف کوچنده و جنگجویان کرد و ترکمن مجددا مسکونی گردید. پس وواقعیت این است که شمال عراق و سوریه و جنوب شرق آناتولی (ترکیه) در اصل ملک آسوری ها و سریانی ها و ارامنه بوده ودر کمتر از ۹۰۰ سال اخیر به تدریج به دست اکراد افتاده و حال اکراد از ارامنه و آسوری ها و سریانی ها بعنوان مسیحیان کرد تبار!!!!!! یاد میکنند. ودر این زمینه چیزی از پانترکها کم ندارندبا این تفاوت که پانکردها بشدت مورد حمایت مادی و معنوی از امپریالیزم و رسانه های غربی بوده و برای اهداف آتی یعنی نا امن کردن و تضعیف و تجزیه خاورمیانه برگزیده شده اند.
گوه خوردن زیاد تورک های خر ایران 💩
نمایشمن یک مرندی هستم وهمه همشهریانم وهم استانیهایم همه وهمه قویااعتقادداریم که روزی جمهوری آذربایجان جعلی که زمانی به زورتوسط روسهای حرامزاده ازایران جداشد،دوباره به مام میهن یعنی ایران عزیزخواهدپیوست واین عو عوی اقلیت بسیاربسیارناچیزو حقیر بنام پانترک هم بزودی تمام خواهدشد.اینهاهنوزنمیدانندکه چند نفرسران جمهوری جعلی آذربایجان مزدوران اردوغان بیسواد و عقده ای هستند وسودی برای این پان تجزیه طلبان ندارند.همه30میلیون آذری های هموطنم بلی سربازهستندولی سرباز مادرمان ایران واز ذره ذره خاکمان دفاع کرده ومشتی عناصر تجزیه طلب که ازباسن پدرشان اردوغان
نمایشخارج شده اند رابه سزای خیانتشان بزودی خواهندرساند.زنده بادایران بزرگ وآذریهای شریف و خوار و زبون باد سران جمهوری جعلی آذربایجان و سران متعفن ترکیه جعلی،که اگر بخواهیم به مرزهای تاریخی برگردیم،ترکیه هم بایدبه مام وطن یعنی ایران بزرگ برگردد.
مانقورد به معنی واقعی کلمه
نمایشدرود بر شما.. من تبریزی هستم وطنم ایران است .
نمایششاید شما مانقورد یا… باشید اما اجداد ما انسان بوده نه گرگ حیوان
باعث خنده اقام دیگه کردید مارو
کص ننت خر زاده بی ریشه
نمایشمن یک مرندی هستم وهمه همشهریانم وهم استانیهایم همه وهمه قویااعتقادداریم که روزی جمهوری آذربایجان جعلی که زمانی به زورتوسط روسهای حرامزاده ازایران جداشد،دوباره به مام میهن یعنی ایران عزیزخواهدپیوست واین عو عوی اقلیت بسیاربسیارناچیزو حقیر بنام پانترک هم بزودی تمام خواهدشد.اینهاهنوزنمیدانندکه چند نفرسران جمهوری جعلی آذربایجان مزدوران اردوغان بیسواد و عقده ای هستند وسودی برای این پان تجزیه طلبان ندارند.همه30میلیون آذری های هموطنم بلی سربازهستندولی سرباز مادرمان ایران واز ذره ذره خاکمان دفاع کرده ومشتی عناصر تجزیه طلب که ازباسن پدرشان اردوغان
نمایشخارج شده اند رابه سزای خیانتشان بزودی خواهندرساند.زنده بادایران بزرگ وآذریهای شریف و خوار و زبون باد سران جمهوری جعلی آذربایجان و سران متعفن ترکیه جعلی،که اگر بخواهیم به مرزهای تاریخی برگردیم،ترکیه هم بایدبه مام وطن یعنی ایران بزرگ برگردد.
یاشاسین مرندی با غیرت
نمایشهنوز یک عده از همشهریهای ما در خواب غفلت هستند نمیدونند اررررردوغان خواب دیده براشون همونطور که ایلهام علیف غلام حلقه به گوش خود کرده. اما کور خوندن
نمایشزنده باد ایران و ایرانی
همه دوره موشهای پان حضور داشتند اما جرات ندارند
در اصل پان تورک یا پان کورد همه اینها باید شجرشونو ببینند احتمالا یک جا تخم ترکه شون ایراد داره