ویدیوییاز اکبر عبدی، هنرپیشه سینما، منتشر شده که در بخشی از آن به یهودیان با عنوان «جهود» اشاره می کند. ظاهرا این گفته ها اسباب اعتراض برخی هموطنان یهودی شده که به دلایل نامعلوم معتقدند لغت جهود توهین آمیز است.
عنوان کلیمی — که برخی جایگزین یهود و جهود کردند و بکار می برند — از صفت اسلامی موسی، پیغمبر دین یهود، آمده که مسلمانان به او موسی کلیم الله گفتند.کلیمبه معنای هم سخن است و در دستور زبان عربی، صفت مشبه است بر وزن فعیل، که از سه حرف کاف، لام میم (مانند کلمه) ساخته شده. کلیم الله یعنی آن کس که خدا با او هم سخن می شود. این واژه بطور قطع مفهوم و بار مذهبی دارد و در آغاز یک نام قومی نبوده؛ با اینحال هر گروهی حق دارد نام قومی خودش را انتخاب کنند و اگر یهودیان کلیمی را بیشتر می پسندند باید همان را برایشان بکار برد.
پروفسوربرنارد لوئیسخاورشناس یهودی تبار انگلیسی و استاد بازنشسته ((Emeritus)) مطالعات خاورمیانه در دانشگاه پرینستون است که یکی از برجسته ترین متخصصان در زمینه تاریخ خاورمیانه محسوب می شود.
تاثیرات فکری برنارد لوییس، به عنوان یک متخصص اسلامشناس، در سیاستگذاریهای چند دهه گذشته آمریکا بی اندازه است. به عقیده جیکوب ویسبرگ، ستون نویس مجله نیوزویک، برنارد لوئیس مهمترین تاثیر فکری را در ایده تهاجم به عراق داشته. اصطلاحاتی مانند «بنیادگرایی اسلامی» یا «نبرد تمدنها» هم از ابداعات لوییس است. گفته می شودساموئل هانتینگتون، استاد پیشین علوم سیاسی در دانشگاه هاروارد، نظریه نبرد تمدنها را با الهام از ایده لوییس مطرح کرد. (( Mr. Lewis was the voice of conservatives, a brooding pessimist, in the time of a sublime faith in things new and untried. It was he, in that 1990 article, who gave us the notion of a “clash of civilizations” that Samuel Huntington would popularize, with due attribution to Bernard Lewis. [+]))
لویییس همچنین به عنوان تئوریسین طرح تجزیه ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه هم شناخته شده. طرح تجزیه خاورمیانه یا (بعدها) «خاورمیانه بزرگ» که با عنوان «پروژه برنارد لوییس» مشهور است، نخستین بار در نشست بیلدلبرگ در سال ۱۹۷۹ مطرح شد بر پایه این طرح، ایران باید به شش یا هفت تکه تقسیم شود؛ این ایده پیشتر در عراق اجرا شده و الان به جای یک عراق، در واقع سه عراق وجود دارد. ((Tarpley, W. (2008). Obama: The Postmodern Coup: Making of a Manchurian Candidate.[+])) به باور دیک چینی، معاون رییس جمهور پیشین آمریکا، در قرن جدید، دانشمندان، قانونگذاران، دیپلماتها و رسانه ها دنباله رو خردمندی لوییس خواهند بود. ((In this new century, his wisdom is sought daily by policymakers, diplomats, fellow academics, and the news media. [+]))
مدتها بود که موضوع کتاب سوزی و رفتار اعراب با فرهنگ ایران ذهنم را مشغول کرده بود، پس بر آن شدم که در این زمینه دست به تحقیق بزنم و سعی نمودم که از منابع معتبر و با ذکر صفحه کتب بهره گیرم.از آسیبهای معنوی حمله اعراب هرچه نوشته و گفته شود کم است. پیرامون کشتار و چپاول ایرانیان در زمان حمله اعراب تاریخ نگاران معروف اعراب و ایرانی مانند : ابن خلدون , البلاذری , مسعودی , ابن هشام , ابن حزم , بلعمی , ثعالبی , شویس عدوی و… در کتابهای تاریخ نگاشته اند. یکی از اثر گذارترین این آسیبها به زبان و فرهنگ ایران بود. ایرانیان به سبب عظمت کشورشان کوله بار چندین قرن تسلط بر جهان را در برداشتند و تمدنی کهن را در خود جای داده بودند و بدین سبب علوم عقلی نزدشان بسیار بزرگ و دامنه اش گسترده بود.
ابن خلدون که دقیق ترین و بزرگ ترین جامعه شناس و مورخ عرب است درباره کتاب سوزی به دست اعراب چنین میگوید: ( دو قرن سکوتص ۹۸ )« وقتی سعد ابن ابی وقاص به مداین دست یافت در آنجا کتابهای بسیار دید. نامه به عمر ابن خطاب نوشت و در باب این کتابها خواست. عمر در پاسخ نوشت که آنهمه را به آب افکن که اگر آنچه در این کتابهاست سبب راهنمایی است خدا برای ما راهنمایی فرستاده است و اگر در آن کتابها جر مایه گمراهی نیست خداوند ما را از شر آنها در امان داشته است. از این سبب آنهمه کتاب ها را در آب یا در اتش افکندند.»
همچنین ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه (صفحه ۳۵،۳۶،۴۸ ) چنین می نویسد:« وقتی قتیبه ابن مسلم سردار حجاج بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتابهاشان همه بسوزانید و تباه کرد.»
اخیرا ملک عبدالله , پادشاه عربستان طی اظهار نظری ابراز داشت که از نظر وی«در جهان دو کشور هستند که لیاقت موجودیت ندارند! ایران و اسراییل »این گفته ها که در حضور وزیر دفاع فرانسه و در دیدار رسمی ایراد شده تا کنون در بسیای از نشریات جهان بازتاب یافته و دست کم دو دیپلمات فرانسوی اصالت این گفته ها را درگفتگو با فیگاروتایید کردند از میان نشریات داخلی همسایت تابناکاین خبر را انتشار داده است.پیشتر دبیر کل اتحادیه ی عرب هم ضمن عربی خواندن خلیج فارس مدعیعدم وجود ایران پیش از دوران صفویهشده بود و این قبیل اظهارات پیش از آنکه ضد ایرانی باشد نشان از نقش جریانات فکری خاصی دارد که این گروه را از خود متاثر کرده و باورهایی که در میان این طایفه به طور عام پذیرفته شده , بیشتر یاد آور مهملات امثالناصر پورپیرار – بناکنندهاست.
به هر روی اینکه چطور کشوری چند هزار ساله که از قدیمی ترین زیستگاههای بشر بوده شایستگی موجودیت ندارد و بخشی از امپراطوری عثمانی که در اثر توطئه ی انگلستان پس از جنگ جهانی اول موجودیت یافته و به توسط آل سعود یا گروهی از سرسپردگان و خدام بریتانیا (اجداد پادشاه فعلی) شکل گرفته , شایستگی موجودیت دارد ! پرسشی است که باید همان ملک عبدالله پادشاه سعودی پاسخ گوید.البته پیرامون شایستگی کشور اسراییل که با پشتیبانی در حدود سیزده میلیون کل جمعیت یهودی در جهان جایگاه ارزنده ای را از لحاظ قدرت سیاسی و اقتصادی از آن خود کرده و صدها میلیون عرب هنوز هم لیاقت رویارویی با قلیلی از ایشان را ندارند ,جای گنده گویی شیخک عرب نمی ماند اما ما ایرانیان در این فقره قطعا تقصیر کاریم و به بهانه ی اظهارات پادشاه عربستان شاید بد نباشد قدری بیشتر کنکاش کنیم , کجای مناسبات ما با تازیان,موجب شده که لیاقت موجودیت در جوار اعراب شایسته را از کف دهیم؟!