زمانی ارنست همینگوی گفت: تمامی متفکران بی خدا هستند! حتی اگر ایده ی همینگوی را زیاده روی بدانیم، لاجرم باید بپذیریم که بخش اعظمشان بی خدا هستند. تقریبا تمام برندگان نوبل علمی و بخش اعظم برجسته ترین دانشمندان و متفکران جهان در وجود خدا تردید دارند و این حتی پیش از آن است که به وجود پیامبران، یا اجنه، شیاطین، فرشتگان یا امام هزار و چند صد ساله ی غایب اعتقاد داشته باشند. دانستن این موضوع از این جهت اهمیت دارد که چنین دیدگاههایی در کشور ایران یا دیگر جوامع اسلامی مانند عربستان با برخورد شدید امنیتی و حتی مجازات مرگ مواجه می شود. بنابر این هنگام مواجه با چنین احکامی (مثل مجازات اعدام برای توهین به پدر ژپتو) باید بدانیم با چه حدی از قطعیت علمی و شناختی مواجه هستیم:
برچسب: آیا خدا وجود دارد
آیا کسی دعاهای ما را می شنود
سالها پیش عمیقا مذهبی بودم. باور عمیق من به وجود خدا نه ناشی از تاثیرپذیری محیطی که از نوع جهان بینی و درک من از دنیای اطراف بود. پیش از آنکه حتی ارسطو را بشناسم باور داشتم که اگر جهان پیچیده ای وجود دارد لابد خالق پیچیده تری هم باید وجود داشته باشد. چون هر پدیده پیچیده ای لاجرم از نوعی طراح پیچیده تر است و جهان اطراف ما هم بسیار پیچیده است. ساعتها و روزها اوقات من صرف راز و نیاز با این موجود خیالی می شد. آن زمان هنوز چیزی از انتخاب طبیعی و تکامل نمی دانستم؛ اینکه طبیعت هم قادر به خلق موجودات پیچیده است بدون اینکه لزوما نیازی به خالق هوشمند داشته باشد. اینکه جهان ما به اندازه ای ناعادلانه، بی قاعده و رنج آور (چه برای حیوانات و چه انسانها) است که در وجود چنین آفریننده ای لزوما شبهه وارد می کند. امروز باورهای دیگری دارم اما کماکان یک پرسش برایم بی پاسخ مانده اینکه آیا کسی دعاهای ما را می شنود.
زمانهایی در زندگی هر انسانی وجود دارد که از سر استیصال تلاش می کند با قدرتی بالاتر و برتر از خود تماس بگیرد. گاه دعاهای ما جواب می گیرد و گاه بی پاسخ می ماند اما زمانهایی هست که در اوج ناامیدی دری برویمان باز می شود. چه کسی این در را برای ما باز می کند؟ آیا این موجود همان خدا است؟ آیا ما فقط احساس می کنیم که کمکی دریافت کردیم یا واقعا کسی به دادمان رسیده؟
«آیا خدا وجود دارد؟» استیون هاوکینگ
آیا خدا وجود دارد و آیا خداوند خالق جهان است؟ پاسخ به این پرسش چه اهمیتی برای ما دارد؟
در اغلب جوامع، پاسخ عمومی به این پرسش یکسان است. توده مردم دنیا در همه دوران ها به نوعی به وجود خدا باور داشته اند؛ اگرچه در هیچکدام از جوامع درک یکسانی از مفهوم خدا وجود ندارد.
در کشور ما علاوه بر اینکه اعتقاد به وجود خدا به عنوان یک اصل، پذیرفته شده است (مانند اغلب جوامع دیگر)؛ اعتقاد به حقانیت نمایندگان خدا که پیامبران باشند و از سوی او به رسالت برگزیده شده اند؛ اعتقاد به رسالت امامان شیعه که نسل اندر نسل جانشینان پیامبر اسلام هستند و اعتقاد به حقانیت روحانیون و ولایت فقیه که جانشین و نایب امامان هستند هم برای ورود به عرصه های سیاسی و اجتماعی لازم دانسته می شود و در همه موارد موجودیت خدا به عنوان یک اصل غیر قابل انکار مورد تایید جامعه، مقدمه ای است برای پذیرش دیگر اصولی که نظامات سیاسی و اقتصادی بر پایه ی آن استوار شده است.
در آمریکا، ۸۳ درصد از مردم به وجود خدا باور دارند؛ این رقم در میان دانشمندان آمریکایی در حدود ۳۳ درصدو در میان برجسته ترین دانشمندان که به عضویت آکادمی ملی می رسند به مراتب کمتر، در حدود هفت درصد از کل جمعیت آنها و در حدود پنج و نیم درصد در میان زیست شناسان است. با همه اینها تنها دو درصد از جمعیت آمریکا، مذهب خودشان را بی خدا یا ندانمگرا معرفی می کنند.