برچسب: تکامل

جعل و تحریف درباره نظریه تکامل داروین و وجود خدا

انسان تنها زمانی توحش را رها خواهد کرد که ایمان به مهملات را رها کند. --ولتر

انسان تنها زمانی توحش را رها خواهد کرد که ایمان به مهملات را رها کند. –ولتر

برخی از اقسام دروغ از اقسام دیگر خوشایندترند. یک دروغ زمانی خوشایند است که درک ما از جهان یا همان جهان بینی ما را تایید کند.

انسان ها برای دیدن حقایق تکامل نیافتند؛ تکامل یافته اند که زنده بمانند و اگر از درک حقیقت تمارض کنند، راهی برای نشان دادن حقیقت به آنها وجود ندارد. با اینحال برای گروهی که شجاعت کافی برای پذیرفتن حقایق دارند یا دستکم به دنبال پاسخ های منطقی برای پرسشهایشان هستند باید کورسویی از روشنایی در عمق ظلمت باقی بماند؛ اینها تنها دلیلی است که این پست را منتشر می کنم.

اینکه ما به وجود یا عدم چیزی اعتقاد پیدا کنیم صرفا برای اینکه به وجود یا عدم آن علاقه داریم از انواع اشتباهات شناختی (Cognitive Bias) است که در ایران به نادرست آن را برهان فطرت می خوانند!

در چند سال گذشته گروهی با نام مبارزه با الحاد و رد شبهات ملحدین به گستردگی در شبکه های اجتماعی و ویکی پدیا فعال شدند (احتمالا با پشتیبانی مالی دولت ایران) و مکررا دست به جعل، تحریف، یا مغالطات منطقی زدند. این نوشته ها به عنوان حقایق و برای حفظ ایمان ایمانداران و مبارزه با بی دینی منتشر می شود و روی سایت های دیگر مثل وبسایت بالاترین هم می فرستند.

فارغ از اینکه چه عقیده ای داشته باشیم؛ بی دین یا دیندار، با خدا یا بی خدا باشیم، باید بدانیم این مطالب تحریف شده است و برخی از این تحریفات هم پیچیده است و موضوعات اساسی را در بر می گیرد.

علیرغم اینکه وقت بسیار محدودی بر روی اینترنت دارم، تصمیم گرفتم تعدادی از این دروغ ها را با دلایل نادرستی شان فهرست کنم تا از جستجوگر گوگل برای خواننندگان فارسی زبان در دسترس باشد، چون تعداد این مطالب رو به افزایش است و هر آینه با روشهای جعل این مطالب آشنا شوید، ادامه این روند هم برای جاعلین دشوارتر می شود.

آیا کسی دعاهای ما را می شنود

من یک کافر عمیقا دیندار هستم. این تا اندازه ای نوع جدیدی از مذهب محسوب می شود. --انیشتین

من یک کافر عمیقا دیندار هستم. این تا اندازه ای نوع جدیدی از مذهب محسوب می شود. –اینشتین

سالها پیش عمیقا مذهبی بودم. باور عمیق من به وجود خدا نه ناشی از تاثیرپذیری محیطی که از نوع جهان بینی و درک من از دنیای اطراف بود. پیش از آنکه حتی ارسطو را بشناسم باور داشتم که اگر جهان پیچیده ای وجود دارد لابد خالق پیچیده تری هم باید وجود داشته باشد. چون هر پدیده پیچیده ای لاجرم از نوعی طراح پیچیده تر است و جهان اطراف ما هم بسیار پیچیده است. ساعتها و روزها اوقات من صرف راز و نیاز با این موجود خیالی می شد. آن زمان هنوز چیزی از انتخاب طبیعی و تکامل نمی دانستم؛ اینکه طبیعت هم قادر به خلق موجودات پیچیده است بدون اینکه لزوما نیازی به خالق هوشمند داشته باشد. اینکه جهان ما به اندازه ای ناعادلانه، بی قاعده و رنج آور (چه برای حیوانات و چه انسانها) است که در وجود چنین آفریننده ای لزوما شبهه وارد می کند. امروز باورهای دیگری دارم اما کماکان یک پرسش برایم بی پاسخ مانده اینکه آیا کسی دعاهای ما را می شنود.

زمانهایی در زندگی هر انسانی وجود دارد که از سر استیصال تلاش می کند با قدرتی بالاتر و برتر از خود تماس بگیرد. گاه دعاهای ما جواب می گیرد و گاه بی پاسخ می ماند اما زمانهایی هست که در اوج ناامیدی دری برویمان باز می شود. چه کسی این در را برای ما باز می کند؟ آیا این موجود همان خدا است؟ آیا ما فقط احساس می کنیم که کمکی دریافت کردیم یا واقعا کسی به دادمان رسیده؟

لطفا به نژاد من توهین نکنید

اخیرا در میان عده ای از وبلاگنویسان عمدتا چپگرا و برنامه سازان رسانه های بیگانه اینطور رایج شده، که برخی ناهنجاریهای جامعه ایرانی و بد اخلاقی های امروز ایرانیان را به خون آریایی و نژاد ایرانیان نسبت می دهند. این انتصاب و مربوط کردن مقولاتی که اساسا ماهیت نژادی ندارند به خون و تبار مردم یک کشور برای تمسخر و استهزای آن، بطور قطع نژادپرستانه است و توهین نژادی علاوه بر اینکه غیر اخلاقی و غیر انسانی است، در بسیاری از کشورهای جهان جرم محسوب می شود.

از نقطه نظر علمی همه ی ما انسانهای مدرن یا انسانهای کنونی از یک نژاد به نام نژاد هموسیپین (Homo sapien) هستیم که در حدود دویست هزار سال پیش در آفریقا ازنژادهای دیگر انسان تکامل پیدا کرد و امروز در تمام مناطق زمین پراکنده شده است. پیشوند «همو» اشاره به گونه ی ما یعنی انسان و «سیپین» نام علمی نژاد ما است. در گذشته نژادهای دیگری هم از انسان وجود داشت، که امروز اثری از ایشان نمانده و از میلیونها سال تا هزاران سال پیش همگی منقرض شده اند. دوران تکامل انسان کنونی یا هموسیپین ها هنوز آن اندازه طولانی نشده که از لغت نژاد برای توضیح تمایز میان دستجات آن استفاده کنند؛ بنابر این لغت نژاد برای دسته بندی انسانهای مدرن، دستکم در زیست شناسی و انسان شناسی پایه ی علمی ندارد؛ اما کماکان برای اشاره به ترکیب جمعیتی، در تحقیقات غیر تباری و در میان عامه مردم رایج است. از این حیث «ایرانی» یا «آریایی» هم برای اشاره به نژاد یا تبار مردم ایران کاربرد دارد. هر دو ایران و آریایی در واقع یک لغت یکسان هستند و معنای یکسان دارند. پیشتر در دو نوشته جداگانه در اینجا و در اینجا و در پاسخ به بی بی سی فارسی، بطور مبسوط درباره مفهوم آریایی و هویت قومی و تبار ملت ایران مطلبی نوشتم و دلایل انتساب عنوان آریایی به ایرانیان را شرح دادم. (منابع آن دو نوشته را ببینید.)

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners