Archive for 2010

زبان ترکی مادر همه زبانها و فارسی لهجه زبان ترکی

تارنمای ترکهای افغان مطلب سرگرم کننده ای را از قول «تئهران اوشاقلاری» انتشار داده که حیفم آمد در اینجا بازگو نکنم.

این مقاله ی جالب به وضوح نسبت به نمونه های مشابه قبلی پیشرفت قابل توجهی نشان می دهد!

پیشتر شخصی به نام «دوقتور توحید ملکزاده دیلمقانی» در نوشته ای با عنوان «جایگاه زبان ترکی و سایر زبانها» که سایت دولتی ترکمنهای عراق (کرکوک نت ) و چندین وبسایت پانترکیستی دیگر آن را انتشار دادند, تقریبا نیمی از زبان ایتالیایی و یک پنجم انگلیسی را از ترکی دانسته و فارسی را هم لهجه ی 261 زبان عربی به شمار آورده بود.

البته زبان فارسی در گذشته, همواره در رتبه ی 261 ام نبوده, بل همانطورکه هفته نامه ی امید زنجان ,ماشاالله رزمی و مجله رایاسپهر از قول «یونسکو» جعل کردند, زبان فارسی رتبه ی سی و سومی زبان عربی را داشته که بعدها هرچه ترکان در مقاله نویسی پیشرفت کردند, جایگاه آن هم پسرفت کرده ! اما در این مورد اخیر,سایت ترکهای افغانستان یکبار برای همیشه تیر آخر را زد و تکلیف تمامی زبانهای زنده و مرده ی دنیا را الی الابد معلوم کرد و از این جهت دیگر نیازی هم به رتبه بندی جدیدی نیست

دستگاه قضایی را افکار عمومی نمی گرداند ,حکم براعت را هم شما نمی دهید

وقتی دستگاه قضایی یک مملکت را افکار عمومی بگرداند نتیجه فاجعه خواهد شد. وقتی توده ی مردم بخواهند حکم گناهکاری یا بیگناهی بدهند آنوقت هرج و مرج همه جا را می گیرد .متاسفانه اغلب هم میهنان ما از دموکراسی که صرفا یک شیوه ی حکومتی است, تعریف درستی ندارند و حد و مرزش را هم نمی شناسند. اغلب تصورشان بر این است که اگر عموم مردم بر تصمیمی اجماع داشتند آنوقت حتما آن تصمیم مشروعیت پیدا می کند چون نشات گرفته از اصول دموکراتیک است. بر خلاف باور این گروه، دستگاه داوری در هر کشور باید کاملا مستقل بوده و گردانندگان آن هم افراد مستقل با صلاحیتهای لازم شغلی باشند و همینطور تنها در صورتی میتوان عملکرد چنین نهادی را توجیه نمود که در تصمیم گیریها به کل از هر نوع فشاری چه از جانب مراکز قدرت و چه افکار عمومی بدور بماند.

همه ی ما می دانیم که دستگاه قضایی کشور ما در مواجه با فعالین سیاسی چنین وضعی را ندارد؛ احکام غیر عادلانه ای که برای زندانیان می دهند؛ حکمهای حبس و اعدام که برای سیاسیون صادر کردند؛ همه وهمه افکار عمومی را به وضعیت محاکمات قضایی حساس کرده است. از طرف دیگر ما مردمی هستیم که دستکم بیش از دیگر ملتها در مواجه با رویدادها احساسی برخورد می کنیم و به پیامدهای رفتارهای غیر عقلانی خود پروا نداریم و از آن بدتر از گذشته خودمان عبرت نمیگیریم تمام آنچه که دستکم در طول یکصد سال گذشته بر سرمان آمده ناشی از همین برخوردهای احساسی و عدم عقلانیت در بزنگاههای تاریخی است.امروز هم متاسفانه به یکی از همان مقاطع حساس رسیدیم .شرایط داخلی میهمنمان هر روز بدتر می شود هر روز زیر تیغ تهدیدات جدید خارجی قرار می گیریم و هنوز هم احتمال حمله ی نظامی به وجود دارد ,خطر فروپاشی و تجزیه از جانب گروههای داخلی با حمایت بیگانگان ,کشور را تهدید می کند و به طور کلی در یکی از بدترین دوران تاریخی خودمان هستیم.

داستان کشته شدن کورش بزرگ و تومروس ,ملکه ی قلابی پان ترک ها

ترکان و جعل هویت ماساژت ها از موضوعاتی که اخیرا بسیار مورد توجه تجزیه طلبان پانترک قرار گرفته , داستان کشته شدن کورش هخامنشی- پادشاه باستانی ایران است.

در مورد چگونگی مرگ کورش دوم هخامنشی بیش از ده روایت مختلف وجود دارد که یکی از آنها نقل از هرودوت, تاریخ نگار یونانی است و ارایه ی توضیح مختصری را ضروری می کند.

بر پایه ی آنچه هرودوت از این رویداد نقل کرده, کورش هخامنشی که برای سرکوب ماساژتها(ماساگت تلفظ صحیح است امااز آنجا که در میان فارسی زبانان فرم نخست کاربرد دارد و تغییر در تلفظ ,دگرگونی در معنای آن ایجاد نکرده, تفاوتی ندارد) از اقوام سکایی ,وارد صحرای جنوبی خوارزم شد ابتدا به تهم ریش یا تومیریس (تلفظ یونانی),ملکه ی ایشان پیشنهاد ازدواج داد و او نپذیرفت; سپس میان طرفین مقرر شد یا کورش از رود سیحون عبور کرده و در آنسوی رود با ماساژتها روبرو شود و یا در خاک ایران در انتظار سکاها بماند.

بیشتر فرماندهان, درگیری در خاک ایران را پیشنهاد کردند اما کرزوس پادشاه اسبق لیدی عبور از رودخانه را توصیه کرد و همینکار را کردند و در نهایت کورش در جریان درگیری با ماساژتها به قتل رسید ,ملکه ی ماساژتها دستور داد سر او را از بدن جدا کنند و در اقدامی نمادین به نشانه ی انتقام در تشتی از خون قرار گیرد (برخی از محققان , این روایت را باور نمی کنند بیشتر به این علت که این روایت تنها یکی از روایات متعددی است که درباره ی مرگ کورش نقل شده, بدون اینکه شاهدی بر صحت این ادعاوجود داشته باشد.)

سند تجزیه طلبی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان (آداپ) و فاخته زمانی

فاخته زمانیدوستی اعتراضنامه ی را برای من فرستاده و از من خواسته تا منتشر کنم ;این سند جالب مربوط به سازمانی با نام «انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان » یا «آداپ» است که با عنوان یک سازمان حقوق بشری و حامی زندانیان سیاسی آذربایجانی فعالیت می کند.

همانطور که در وبسایت این گروهک آمده (ساوالان سسی دات کام )این تشکیلات در همه حال خود را تشکیلاتی حقوق بشری می نمایاند که “به هيچ گروه سياسي كلا و جزئا تعلق ندارد” اما عملکرد این ارگان در طول حیاتش و استفاده ی ابزاری از عنوان مشروع حقوق بشر به ایشان امکان داده تا با رویه ی حقوق بشری در راستای اهداف گروههای تجزیه طلب و انتشار محتوای ضد ایرانی گام بردارند.

این اعتراضنامه ظاهرا در سال 2006 خطاب به دبیرکل سازمان ملل نوشته شده و محتوای آن هم پیرامون اختلافات قومی گروههای آذری با کردها است که کردها را تروریست و مهاجمان به آذربایجان معرفی می کند ,اما آنچه این سند را برجسته می کند استفاده از عبارات تجزیه طلبانه و زیر سوال بردن موجودیت ایران توسط لیدر این تشکیلات به اصطلاح حقوق بشری است! آنچنان که فاخته زمانی ( با نام مستعار لونا) در این متن از ایران با عنوان «کشور به اصطلاح ایران »! نام برده و چندین بار از آذربایجان ایران با نام «آذربایجان جنوبی » یاد می کند که مقصودی جز زیر سوال بردن تمامیت ارضی ایران نمی تواند داشته باشد.

علی رغم اینکه نسخه ی اصلی این اعتراضنامه توسط نویسنده از روی سایت آن حذف شده اما نسخه ی پشتیبان از آن بر روی تارنمای آرکیو دات ارگ موجود است و من هم نسخه دیگری را بر روی تارنمای خود قرار دادم ,اهمیت این سند بیشتر از آن جهت است که اهداف تجزیه طلبانه ی آداپ را به خوبی نمایش داده و مشروعیت این سازمان و گردانندگان آن را به عنوان مدافعین مستقل حقوق بشر, به کل زیر سوال می برد .همچنین با در نظر گرفتن اصل پذیرفته شده ی حاکمیت ملی کشورها و حق شناخته شده ی برخورد با عناصر اغتشاش گر و تجزیه طلب که مخل تمامیت سرزمینی کشوری باشند, از این پس نظام سیاسی حاکم بر ایران (هر نظام سیاسی که بر سر کار باشد )و دستگاه قضایی می توانند با استناد به این سند که رونوشتی رسمی از آن هم به سازمان ملل متحد ارسال شده ,تمام مرتبطین با این تشکیلات را به جرم انتصاب به یک ارگان جدایی خواه (و نه تشکیلات حقوق بشری) محاکه و مجازات کنند.

Ghazal Omid , غزال امید ,شوکت غضنفری و چیزهای ما

غزال امید

غزال امید

‘غزال امید’ یا ‘شوکت غضنفری’ نویسنده ی کتاب زندگی در جهنم (منظور از جهنم ایران است) ,فعال حقوق بشر و یک قهرمان شجاع است (نقل شجاعت و قهرمانی ایشان از فاکس نیوز) که تاکنون نامزد یا برنده ی جوایز زیادی برای دفاع از حقوق بشر و اقدامات قهرمانانه شده (بخشی از افتخارات ایشان ). غضنفری که خود را از قربانیان بنیاد گرایی می داند در گفتگو با فاکس ادعا می کند بیش از یک سال با برادر خود رابطه ی جنسی داشته یا مورد تعرض قرار می گرفته (یکی از الزامات قهرمانی احتمالا !) و دو بار هم به همین علت خودکشی کرده.

شوکت و برادرش

YouTube Preview Image

دانلود شوکت و برادرش با حجم کم

میزان خویشاوندی یا پیوستگی تبار ایرانی با گروههای ترک و دیگر ملت ها

اخیرا مقالات متعددی پیرامون تبار و پیشینه ی ایرانیان و پیوستگی یا عدم پیوستگی ایشان با دیگر گروههای قومی به فارسی و انگلیسی منتشر شده که این قبیل نوشته ها در اغلب موارد, مغرضانه اهداف سیاسی از پیش تعیین شده ای را دنبال می کنند و هیچ بنیان علمی درستی ندارند.

در ارتباط با پیوندهای تباری ایرانیان,تارنمای اینترنتی «مجارتی رایتس» یا «حقوق اکثریت» گراف جالبی را مشخصا پیرامون میزان خویشاوندی و شباهت ژنتیکی بیست و شش گروه جمعیتی انتشار داده که با تحقیق بر روی ده هزار نمونه ی واجد شرایط از بیست و شش ملیت مختلف در سال ۱۹۹۴ و به سرپرستی پروفسور «لوییجی س فورزا» از دانشگاه استنفورد به دست آمده و اطلاعات مهمی را در زمینه ی شباهتهای ژنتیکی ایرانیان با دیگر ملل نمایش می دهد.

در این گراف از معیاری به نام «کین شیپ» یا خویشاوندی برای نشان دادن میزان شباهت یا اختلاف ژنتیکی کشورها استفاده شده و بر مبنای ضریب خویشاوندی ,میزان تغییرات فاصله ی ژنتیکی یا واریانس آن, اندازه شباهت یا اختلاف تباری ملتها را نشان می دهد .مطابق با نمودار بالا, میزان اختلاف ژنتیکی میان مردمان دانمارک و انگلستان در حدود ۰٫۰۰۲۱ می باشد که نشان از شباهت این دو ملت دارد (در نمودار با عدد ۲۱ نمایش داده شده/ کلیه ی ارقام نمودار در عدد ده هزار ضرب گردیده ) و این میزان قرابت نزدیکتر از میزان قرابت هشت نسل متوالی یا قرابت یک شخص با پدر پدربزرگ پدر بزرگ پدر بزرگ اوست! همچنین میزان خویشاوندی میان بومیان استرالیایی با مردمان بنتو در آفریقا ۰٫۳۲۷۲ (در نمودار ۳۲۷۲) است که نشاندهنده ی بیشترین اختلاف تباری در گروههای مورد مطالعه است.

مطابق با این گراف نزدیکترین گروه به ایرانیان ,یونانیان هستند با ۰٫۰۰۷۰ اختلاف پس از ایشان به ترتیب ۰٫۰۱۳۳ مردمان ایتالیا و ۰٫۰۱۵۲ هندوستان , خاور نزدیک ۰٫۰۱۵۴ ,دانمارکیها ۰٫۰۱۷۹ و انگلیسیها ۰٫۰۱۹۷ قرار دارند و همینطور میزان خویشاوندی ایرانیان با زردپوستان ترک و اقوام تورکیک (با علامت اختصاری ان تی یو در گراف ) ۰٫۰۸۲۱ است که اختلاف زیادی را نمایش می دهد.

بیست روز اعتصاب غذا با لبهای دوخته; حمله ی پلیس یونان به پناهندگان ایرانی

گزارش تصویری _ بیست روز پس از اعتصاب غذای پناهندگان ایرنی مقابل دفتر سازمان ملل در آتن

روز بیستم اعتصاب غذا بعد از حمله ی پلیس یونان

YouTube Preview Image

لبهای دوخته ی ایرانیان; شانزده روز پس از اعتصاب غذای پناهجویان ایرانی در یونان

تصاویری از اعتصاب غذای شانزده روزه ی پناهجویان ایرانی در یونان ,معترضین در اعتراض به وضعیت بلاتکلیف معیشت و پناهندگی ,لبهای خود را دوختند این اعتراض که تحت شرایط سکوت رسانه ای برگزار می شود با توجه به وضعیت نابسامان داخلی کشور یونان و میزان اهمیت موضوع , نیاز به پوشش خبری گسترده دارد از اینرو از همه ی ایرانیان تقاضا می کنم به هر شکل ممکن برای حفظ جان هم میهنانمان این خبر را منتشر کنند

ابی و خرابکاری در ترانه ی خلیج فارس, دانلود آهنگ خلیج فارس ابی

ابیتقریبا دو سال پیش بود که به فکر تنظیم و آماده سازی تعدادی از ترانه های میهنی افتادم در ابتدا تعدادی کد موسیقی برای وبلاگ خود تهیه کردم ,بعد تعداد بیشتری ایجاد شد و نهایتا به سرویس دریافت کد و پخش آنلاین موسیقی انجامید که تا کنون بیش از پنجاه ترانه ی عمدتا با موضوعات میهنی را به صورت کد موسیقی در خود جای داده و گام بعدی در فرصت مناسب ایجاد یک سایت کامل ساخت خودکار پلیر موسیقی برای ایرانیان خواهد بود. در همان موقع دوستی به من پیشنهاد کرد خوب است اگر ترانه ی خلیج فارس از ابراهیم حامدی(ابی ) هم به صورت کد موزیک درآید ,این کار که در آغاز برای من حالت نوعی تفنن داشت در این مورد خاص رویه ی دیگری به خود گرفت; ایراد از آنجا بود که در آن زمان هر چه گشتیم نمونه ی سالمی از فایل ترانه ی خلیج فارس بر روی اینترنت یافت نشد و هر چه بیشتر جستجو می کردیم, کمتر می یافتیم تا اینکه به کمک آرشیو شخصی یکی از دوستان نهایتا نسخه ی سالمی را جایگزین کردیم , ابتدا موجبات این اشکال را مسایل فنی می پنداشتیم اما بعد متوجه شدیم در دقیقه ی 1:36 ازآن ترانه, آنجا که به جزایر همیشه ایرانی تنب کوچک ,تنب بزرگ و ابوموسی می رسد عمدا خرابکاری انجام شده است ;بر خلاف آنچه که بیشتر هم میهنانمان تصور می کند مشکل کشور امارات هم با دولت و ملت ایران بر روی مالکیت همین سه جزیره است و نه نام خلیج فارس (چنانکه چند هفته ی پیش وزیر خارجه ی این کشور نیز ایران را ضمن مقایسه ی با اسراییل به اشغال خاک امارات متهم کرد )

کتاب سوزی اعراب در ایران

کتابخانه ها و کتابسوزی در ایران

پیرامون کتابسوزی اعراب این نوشته را از من بخوانید. همینطور کتاب “دو قرن سکوت” و منابع مطلبی که در ادامه می آید و از اینجا نقل شده:

مدتها بود که موضوع کتاب سوزی و رفتار اعراب با فرهنگ ایران ذهنم را مشغول کرده بود، پس بر آن شدم که در این زمینه دست به تحقیق بزنم و سعی‌ نمودم که از منابع معتبر و با ذکر صفحه کتب بهره گیرم.از آسیبهای معنوی حمله اعراب هرچه نوشته و گفته شود کم است. پیرامون کشتار و چپاول ایرانیان در زمان حمله اعراب تاریخ نگاران معروف اعراب و ایرانی مانند : ابن خلدون , البلاذری , مسعودی , ابن هشام , ابن حزم , بلعمی , ثعالبی , شویس عدوی و… در کتابهای تاریخ نگاشته اند. یکی از اثر گذارترین این آسیبها به زبان و فرهنگ ایران بود. ایرانیان به سبب عظمت کشورشان کوله بار چندین قرن تسلط بر جهان را در برداشتند و تمدنی کهن را در خود جای داده بودند و بدین سبب علوم عقلی نزدشان بسیار بزرگ و دامنه اش گسترده بود.

ابن خلدون که دقیق ترین و بزرگ ترین جامعه شناس و مورخ عرب است درباره کتاب سوزی به دست اعراب چنین میگوید: ( دو قرن سکوت ص ۹۸ )« وقتی سعد ابن ابی وقاص به مداین دست یافت در آنجا کتابهای بسیار دید. نامه به عمر ابن خطاب نوشت و در باب این کتابها خواست. عمر در پاسخ نوشت که آنهمه را به آب افکن که اگر آنچه در این کتابهاست سبب راهنمایی است خدا برای ما راهنمایی فرستاده است و اگر در آن کتابها جر مایه گمراهی نیست خداوند ما را از شر آنها در امان داشته است. از این سبب آنهمه کتاب ها را در آب یا در اتش افکندند.»

همچنین ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه (صفحه ۳۵،۳۶،۴۸ ) چنین می نویسد:« وقتی قتیبه ابن مسلم سردار حجاج بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتابهاشان همه بسوزانید و تباه کرد.»

ملک عبدالله – پادشاه عربستان :ایران لیاقت موجودیت ندارد

اخیرا ملک عبدالله , پادشاه عربستان طی اظهار نظری ابراز داشت که از نظر وی «در جهان دو کشور هستند که لیاقت موجودیت ندارند! ایران و اسراییل »این گفته ها که در حضور وزیر دفاع فرانسه و در دیدار رسمی ایراد شده تا کنون در بسیای از نشریات جهان بازتاب یافته و دست کم دو دیپلمات فرانسوی اصالت این گفته ها را در گفتگو با فیگاروتایید کردند از میان نشریات داخلی هم سایت تابناک این خبر را انتشار داده است.پیشتر دبیر کل اتحادیه ی عرب هم ضمن عربی خواندن خلیج فارس مدعی عدم وجود ایران پیش از دوران صفویه شده بود و این قبیل اظهارات پیش از آنکه ضد ایرانی باشد نشان از نقش جریانات فکری خاصی دارد که این گروه را از خود متاثر کرده و باورهایی که در میان این طایفه به طور عام پذیرفته شده , بیشتر یاد آور مهملات امثال ناصر پورپیرار – بناکننده است.

به هر روی اینکه چطور کشوری چند هزار ساله که از قدیمی ترین زیستگاههای بشر بوده شایستگی موجودیت ندارد و بخشی از امپراطوری عثمانی که در اثر توطئه ی انگلستان پس از جنگ جهانی اول موجودیت یافته و به توسط آل سعود یا گروهی از سرسپردگان و خدام بریتانیا (اجداد پادشاه فعلی) شکل گرفته , شایستگی موجودیت دارد ! پرسشی است که باید همان ملک عبدالله پادشاه سعودی پاسخ گوید.البته پیرامون شایستگی کشور اسراییل که با پشتیبانی در حدود سیزده میلیون کل جمعیت یهودی در جهان جایگاه ارزنده ای را از لحاظ قدرت سیاسی و اقتصادی از آن خود کرده و صدها میلیون عرب هنوز هم لیاقت رویارویی با قلیلی از ایشان را ندارند ,جای گنده گویی شیخک عرب نمی ماند اما ما ایرانیان در این فقره قطعا تقصیر کاریم و به بهانه ی اظهارات پادشاه عربستان شاید بد نباشد قدری بیشتر کنکاش کنیم , کجای مناسبات ما با تازیان,موجب شده که لیاقت موجودیت در جوار اعراب شایسته را از کف دهیم؟!

ناصر پورپیرار: یهودیان و مسیحیان نجس اند

ناصر بناکننده (پورپیرار) که پیشتر در کارنامه ی خود طیف وسیعی از فعالیتهای ضد ایرانی از جمله عضویت در حزب توده, جاسوسی برای بلوک شرق و جعل تاریخ برای دولتهایی نظیر دولت بعثی صدام حسین و جمهوری آذربایجان را جای داده (پورپیرار در حال حاضر در زمره ی اسلامگرایان قرار دارد ), اخیرا اقدام به ساخت مستند جعلی دیگری با عنوان “مجعولات مجلل” کرده که در بخشی از آن و از زبان قرآن, یهودیان و مسیحیان را نجس می خواند. برای آشنایی بیشتر با آرای ایشان می توانید به پایگاه بدون سانسور( لینک نخست یا لینک دوم) رجوع کنید.

 

| Open Player in New Window

نامه ای از معاویه به برادر خوانده خود زیادبن ابیه پیرامون ایرانیان

اکنون مي رسيم به اين قومي که بنام موالي در ميان امت اسلام به سر مي برند و قوم عجم نام دارند. گوش کن زياد! اين مردم را بايد ذليل کرد. بايد بهمان روشي که عمر بن خطاب آنها را مي کوبيد، طوري کوبيدشان که هرگز نتوانند سر بردارند. اينها جز با سياست عمر بن خطاب اداره شدني نيستند. از عطايشان که حق عمومي اتباع اسلام است تا مي تواني بکاه. در تقسيم خواربار تا مي تواني از سهمشان کم کن. در جبهه جنگ آنها را در صفوف مقدم بگمار تا زودتر از ديگران هدف دشمن تازه نفس قرار گيرند. سربازان آنها را به کار جاده سازي و هموار کردن راهها و کندن درختها و تسطيح بيشه ها بگمار و سعي کن هر چه دشواري و عذاب باشد نصيب اين اعاجم شود. کاري کن که سنگيني بارها بر دوششان هر چه بيشتر فشار آورد. زيرا که اگر جز اين باشد هواي عصيان خواهند کرد.

مراقب باش که اين اعاجم هر قدر هم صالح و متقي باشند، بر صفوف جماعت در نماز پيشنمازي نکنند و در نماز جماعت در صف اول قرار نگيرند، مگر آنکه عده اعراب براي تکميل صفوف کافي نباشد. و هر چقدر هم در فقه و قرآن دانشمند باشند، بر مسند قضا ننشينند. و بر هيچ شهري از شهرهاي اسلام والي و يا حاکم نشوند، و در معابر هر قدر هم مقامشان بالا باشد بر عرب هر چند هم پست و فرومايه باشد تقدير نجويند و در ازدواج حق زناشويي با زن عرب نداشته باشند، اما مردان عرب حق همسري با زنان فارسي را داشته باشند. اينها همه سياست عمر رضي الله عنه است و عمر شايسته است از امت محمد صلي الله عليه و خاصا از بني اميه شايسته ترين پاداش را ببيند.

چه کسی خسارت شیشه ی همسایه ها را می پردازد؟

مانند همه ی خبرهای بدی که جزیی لاینفک از زندگیمان شده; خبرها و نامهایی که تاثیرش تنها چند ثانیه ی گذرا بر ذهنمان می ماند, خبر دستگیری دوست و همرزم میهن پرستم ابوالفضل عابدینی برای چندمین بار در سال گذشته از ایران رسید; انگار دستگیری ,اعدام ,مرگ, تجاوز, شکنجه و بدبختی ملت ایران زایده ی سرنوشت محتوم ایشان است و دنیا کماکان سیر طبیعی خود را طی می کند.

خبر دستگیری عابدینی هم مانند دیگر خبرها آمد اما اینبار برای من آهنگی تازه داشت , ابوالفضل , جوان بیست و هشت ساله ی پان ایرانیست همان روزنامه نگاری که ترجیح داد از بیچارگی هم میهنش بگوید و از ناداری خود نگفت او که قصه ی درد کارگران نیشکر هفت تپه را برای جهان بازگو کرد سرگذشت مردانی که پس از چند ماه عدم پرداخت دستمزد باید شرمنده ی زن و فرزند خود باشند همو را به همراه مادر , برادر و زن برادرش چند ساعت کتک زدند و دست آخر بازداشت کردند ظاهرا پنجاه تنی که برای بازداشت این یک تن آمده بودن علاوه بر شکستن لوازم دو اطاقی که منزل آنها است, شیشه ها و اسباب خانه های مجاور را هم شکستند.

روی سخنم در این نوشته با برادران ارزشی است , هان ای برادر ارزشی , بسیجی , سپاهی , دلاور! تو که در راه خدا با ما ملت کافر ستیز می کنی تو که سرباز گمنام امام زمانی , تو که توطئه ی صهیونیزم و امپریالیزم غرب را بهتر از هرکس می فهمی و ابزار جنگ نرم را می شناسی , تو که مانند کارگران نیشکر هفت تپه شرمنده ی زن و بچه ات نیستی و فیش حقوقت را هفته به هفته می پردازند تو که فحش ناموس به هموطن لغلغه ی زبانت شده و آنقدر باغیرتی که اگر می خواهی یک تن را دستگیر کنی لابد برای تفریح خواهر و مادرش را هم کتک می زنی دیگر چرا اسباب خانه ی همسایه ها را شکستی؟

ابوالفضل مانند بیشتر هموطنانش دلی بزرگ دارد و جیفه ای از دنیا ندارد, تمام این هفته را با خود فکر می کردم چه کسی قرار است خسارت شیشه ی همسایه ها را بپردازد.

 

احمدی نژاد هم به جرگه ی سبزها پیوست!

از “اینیشتین” ,فیزیکدان نامی آلمانی-آمریکایی و مبدع نظریه ی “نسبیت عام “نقل می کنند «دو چیز در جهان حد و مرزی ندارد نخست کهکشانها و دیگری حماقت !» اما من (نویسنده ی این سطور) عقیده دارم “وقاحت” را هم باید بر این دو علاوه کرد.

d8

محمود احمدی نژاد رییس جمهور منصوب مقام عظمای ولایت که پیشتر در سفرهای استانی خود وبرای جلب نظر مردم تقریبا به هر شیوه ای متوسل شده (از پوشیدن انواع لباس محلی تا نشان دادن علامت قورت با دست ,که سمبل تجزیه طلبان پان ترک است) اینبار در سفر اهواز ,دست به حرکتی لابد به زعم خودش انفلابی زده و با شال سبز در انظار عمومی حاضر شد غافل از اینکه سبز و سفید و سرخ این مردم همه بهانه ای برای رهایی از حکومت و حماقتهای خود اوست که جان ملتی را با ندانمکاریهایش به لب رسانده است.

کی خسته است ؟ دشمن! فیلم اظهارات احمدی نژاد در خوزستان

جعل اغوزی و پاسخی اغوزمندانه

این نامه توسط تجزیه طلبان تهیه شده و جالب اینکه برایش روی یوتیوب کلیپ هم ساختند.

جعل ترکی

این یکی هم نسخه ی دیگری است که نشان می دهد آغوزها اولین کاشفان “فتوشاپ” نیستند واگر جمهوری اسلامی از این غیرتها داشت وضع مملکت دست کم در حوزه ی تجزیه طلبان و امنیت ملی این نبود!

ضمنا آغوزهای قهرمان برای پروژه های بعدی در نظر داشته باشید «ترفند» را با طای دسته دار نمی نویسند.

جعل ترک

وقتی تجزیه طلبان به جان یکدیگر می افتند

 

| Open Player in New Window

چندی پیش ویدیدیی را با عنوان “فریادهای یک زن هم میهن آذری” در یکی از کانالهای یوتیوب سازمان مجاهدین خلق مشاهده کردم این ویدیو زنی را نشان می دهد که با زاری در مذمت جمهوری اسلامی و عمال آن لب به اعتراض گشوده اما در واقع این ناهم میهن, “شهناز غلامی” یکی از تجزیه طلبان شناخته شده و خاینین به ایران است. در ابتدا تصور کردم شاید سازمان مجاهدین دچار اشتباه شده و یک تجزیه طلب را با یک شهروند عادی اشتباه گرفته, در اینکه سازمان مجاهدین ,سازمانی ضد ایرانی است تردیدی نداشتم اما اینکه ایشان تصاویر و گفته های تجزیه طلبان را منتشر کنند قدری عجیی می نمود بنابر این پس از درگیری لفظی با چند تن از تجزیه طلبان پیامی را بدین مضمون برای انتشار دهنده ی آن فرستادم : «

با درود_ويديديي كه بر روي كانال خود قرار داديد مربوط است به يكي از فعالين شناخته شده ي تجزيه طلبي به نام “شهناز غلامي” كه از مزدوران شناخته شده ي باكو و آنكارا است و نه آنچنان كه عنوان كرديد “فريادهاي اعتراض يك زن هموطن در تبريز”! اين كاملا صحيح است كه من و شما احتمالا از جمهوري اسلامي نفرت داريم , اما اين دليل به استفاده ي تبليغاتي از هر سگ ضد رژيمي نيست و ما ملي گرايان به اندازه ي كافي گرفتاري با دشمنان ايران و تجزيه طلبان داريم كه نخواهيم با مجاهدين درگير شويم ,از آنجا كه كانال شما نشان مي دهد از طرفداران سازمان مجاهدين خلق هستيد و نه يك گروه تجزيه طلبي به شما توصيه مي كنم اين ويديو را از روي يوتيوب برداريد«

این البته از ساده انگاری من بود که با آگاهی که به ایشان می دهم این ویدیو را از روی اینترنت حذف می کنند امروز اما مطلب جالبی را خواندم که حیفم آمد در اینجا منتشر نکنم و می تواند توجیه گر قرار دادن ویدیوی تجزیه طلبان در کانال مجاهدین باشد . مطلب از قول یکی از تجزیه طلبان معروف به نام ”علیرضا فرشی” است که خودش و همسرش “سیما دیدار” از مزدوران سابقه دار و شناخته شده هستند در رابطه با دلایل آزادی وی و دوستانش اگر فرصتی داشتم مفصلا می نویسم و اینکه نظام چه بهره گیری از تجزیه طلبان به قیمت زیر پا گذاشتن منافع ملی ما می کند , گفته های وی را عینا از “گوناز تی وی” یکی از رسانه های تجزیه طلبی در ادامه ی همین پست نقل می کنم ;فرشی در این نامه که خطاب به عبدالله جاسبی می نویسد خود را از اتهمات و از جمله عضویت در گروه مجاهدین خلق مبرا دانسته و همه ی تقصیرات را متوجه غلامی می داند و همینطور افشا می کند که غلامی و دخترش از ایران گریخته اند مع الوصف اگر گفته های فرشی را در مورد غلامی بپذیریم لاجرم این پهلوان پنبه ی ژورنالیزم ترکستان که اینهمه برایش ترکی می خواندند سر خودشان را هم کلاه گذاشته که البته در میان این طایفه چیز عجیبی نیست

دستگیری دو تن از فعالین پان ایرانیست

در پی بازداشت دو تن از فعالین ملی گرا و پان ایرانیست به جرم نامعلوم و پس از درگیریهای روز عاشورای تهران ,که یک تن از اعضا شب گذشته آزاد شد اما کماکان از وضعیت “شاهین زینعلی” سخنگوی سازمان دانشجویان آزادیخواه ملی خبری در دسترس نیست

در همین ارتباط بیانیه ی سازمان جوانان حزب پان ایرانیست را بخوانید

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners