The difference between an insult and intellectuals there is charged. Often they do not know the difference between the two, and the same thing can be used for rendering or abuse.. For the first trait, regardless of its true concept and solely for humiliation of the opposite side, it is offensive and said in some cases insulted. But there are other things that unpleasant traits are used in their core concepts, and that is not an act of abuse.
For example, if we give a woman a "prostitution" ratio simply because we have humiliated, it is the name of this insult.. But if the purpose of this assignment is exactly the prostitution and prostitution, and such words are used in their true meaning. – In the way that the speaker is aware of the concept of consideration. – No other name is insulting and it is a charge that we have noticed, if this is proved to be the reason for what we have attributed, we have expressed the truth, and otherwise lie to others, and there is a slander..
For the charge, we should use the literature that is not called insults.. But it doesn't necessarily mean that we are not going to insult.. If he or she can also insult others with the same literature, then they will be charged with the literature..
عموما نیت اهانت یا اتهام زنی از همان ابتدا دانسته می شود. اهانت پایه و اساسی ندارد و در آن بی هیچ شواهدی و صرفا از سر کینه و غیظ، صفتی به دیگری نسبت داده می شود. اما در اتهام یا گوینده و مخاطبش بر درستی آنچه نسبت دادند، از پیش توافق دارند تا لزومی به استدلال دوباره نباشد و یا گوینده به هر شکل می کوشد برای تایید ادعای خود و اثبات آنچه نسبت می دهد، شواهدی بیابد. در هر حال پای دلایلی در میان است.
تااینجا دانستیم که تفاوت عمده اتهام و اهانت در عدم یا وجود شواهدی – هرچند نادرست -است که صحت ادعایی را نشان دهند یا دستکم در ظاهر آن را منطقی و قابل پذیرش جلوه دهند.
چنانچه شواهد ارایه شده توسط گوینده، ساختگی، مجعول و مخدوش باشند و یا منطقا به نتیجه مورد نظر گوینده نرسانند، در اینصورت استدلال او یکی از انواع مغاطلات، و صفتی هم که نسبت می دهد در حکم دروغزنی و افترا است. و اگر بر درستی آنچه اتهام می زند و ادعا می کند مستنداتی بیاورد که لزوما صحت آن را نشان دهد، در اینصورت حقیقتی را بیان کرده و همگان حق دارند حقایق را بیان کنند و یا بر صحت ادعای خود استدلال بیاورند و هیچکس نمی تواند دیگری را به هر دلیل از گفتن حقیقت بازدارد. حتا اگردر آن حقیقت خیری نباشد و و یا بازگویی آن را به مصلحت ندانند، در هر حال این حقی است برای گوینده تا در باره آنچه از حقیقت با خود دارد، تصمیم بگیرد.
این مطلب را از این جهت می نویسم که خلط این مفاهیم در میان ایرانیان بسیار رواج یافته به نحوی که تقریبا در هیچ موردی نمی شود اظهارنظر کرد و به خطوط قرمزی نرسید؛ عموما مذهبیون یا فاناتیک ها را گروههایی می شناسند که علاقه دارند هرگونه مخالفت با خود را توهین و فحاشی وانمود کنند؛ با اینحال این تنها مذهبیون هم نیستند که دستگاه عریض و طویل ممیزی برای خودشان دست و پا کردند. این روزها تقریبا همه جا شده است بنگاههای انگیزیسیون و تفتیش عقاید به هر نوع استانداردی که ممیزی بپسندند و زورش برسد.
[…] در وب دو فارسی | تیر ۱۰م, ۱۳۹۱ Adminمطلبی درباره تفاوت اهانت و اتهام نوشتم و لازم است کوتاه درباره دلایل ارسالش هم بنویسم. […]
Show[…] نظر کنند و باور من هم صرفا نظر شخصی محسوب می شود. من تلقی شخصی خودم را درباره تفاوت اهانت و ابراز عقیده قبلا نوشتم. […]
Show