Une histoire sur la différence Insultes et accusations J'ai écrit un bref arsalsh pour les raisons d'écrire. Comme je l'ai souligné, les accusations portées contre le document n'ont pas été qualifiées d'insultes..
Il y a quelques semaines, je suis devenu membre d'une amitié dans un réseau social persan, que j'ai expliqué à cet ami que j'avais eu l'occasion de faire mes responsabilités actuelles sur Internet, et quelques années plus tard, quand quelqu'un d'autre avait envoyé une invitation sur le site, j'ai été expulsé dans la première heure, Cet ami n'était pas un vecteur et a dit qu'il n'avait pas tort et doit être membre de la barre parce que le nombre d'Iraniens devant les réformistes est faible..
Dieu avait droit à lui, et une question d'anticipation, je n'étais pas juste il ya quelques heures il ya une semaine, jusqu'à ce que j'ai été bloqué par le crime de jurer hier.. Je dois vous remercier pour la fermeture de mon bandeau. – Qui m'a sauvé de l'Iranestan et n'a pas eu le temps de faire des choses pour moi. – Il est nécessaire d'écrire quelques rangées d'audits et le ventre de ceux qui ont apparemment une libre expression de la parole,.
چند سال پیش بعد از عضویت در این سایت، صرفا به این علت در همان روز نخست اخراج شدم که قسمتی از یک متن قرن پانزدهمی را عینا نقل کرده بودم:
There are no crueller and more audacious villains under the heavens than the Turks who spare no age or sex and mercilessly cut down young and old alike and pluck unripe fruit from the wombs of mothers”
در زیر آسمانها هیچکس پست تر و بیرحم تر از ترکان نیست که در بیرحمی هیچ سن و جنسیتی نمی شناسند و پیر و جوان را به یکسان سلاخی می کنند و جنین در رحم زنان را از شکم مادرانشان بیرون می کشند.
این مطلب و شناسه من به عنوان فحاشی حذف شد. اگر چه هم مطلب منبع دار است و هم متن کلاسیک است و بجز آن می تواند حتی نظری باشد که گروهی دیگر با آن موافق نیستند. به هر روی چنین نوشتجاتی را که در منابع متعدد دانشگاهی هم به آنها اشاره شده را نمی توان بی دلیل حذف کرد و دلیل حذف را هم فحاشی بنویسند آن هم زمانی که منبع نوشته همراه آن درج شده باشد. البته این را هم باید گفت که در آنزمان وبسایتهای فارسی جو بسیار غمخوارانه تری نسبت به تجزیه طلبان ترک داشتند و آنها هم توهینها و دروغهایشان را با آسودگی بیشتری منتشر می کردند.
علاوه بر این، اینطور نقل قولها درباره ترکان، برای کسانی که با تاریخ آشنایی دارند، عجیب نیست. ترکان در مقوله توحش شهرت دارند. یکی از معانی لغت ترک در زبانهای اروپایی و از جمله انگلیسی همان وحشی و رذل است (شماره هشت از این واژه نامه). حتی ولتر با تمام نجابتش درباره این مردم می گوید:
I hate calumny so much that I do not want even to impute foolishness to the Turks, although I detest them as tyrants over women and enemies of the arts.
من از بدنامی چنان نفرت دارم که حتی راضی نیستم که حماقت را به ترکان نسبت بدهم. (حتی به بدنامی ترکان هم راضی نیستم) اگرچه از آنها به عنوان دشمنان هنر و ظالمان به زنان نفرت دارم.
مولوی هم این مردم را گروهی می داند که برای خراب کردن خلق شدند:
«حق سبحانه و تعالی چون ایجاد عالم ملک فرمود ..گروه ترکان آفرید تا بی محابا و شفقت هر عمارتی که دیدند خراب کردند و منهدم گردانیدند،»
به هر روی از بخت بد، سرو کار ما هم با گروهی از این مردم افتاده که اگرچه شاید تبار ترک نداشته باشند، اما به شدت ترک فرهنگ هستند و وجودشان مصیبت بزرگی برای حیات جامعه ایرانی است. از عادتهایشان هم یکی این است که صفات خودشان را به دیگران هم نسبت می دهند. برای نمونه شخصی به نام حسین فیض الهی، به کورش کبیر نسبت لواط می دهد و خزعبلات او را دیگر ترکان هم به کرات منتشر کردند. از جمله منابع این فیض الهی ها هم کسانی چون Isabelle Reza Moradi Abadi Est(بخش منابع این مقاله).
از قضا این ادعا که ترکان دارند با پیشینه ی خودشان بسیارهمخوانی دارد. مع الوصف همانطور که من از حق ایشان (و ایضا دوستان تازه شان) برای آوردن شواهد منطقی (از متون دانشگاهی) برای اثبات مدعایشان استقبال می کنم، ما هم این حق را برای خودمان محفوظ می دانیم که دلایل خود را در این مورد یا موارد مشابه بنویسیم.
در واقع لواط و همجنسگرایی در میان این مردم آن اندازه رایج بوده که می توان موارد متعدد، اسناد غیر قابل انکاری از سنتهای آن ذکر کرد. یک مورد بسیار مشهور از اسناد تاریخی، سفرنامه ابن فضلان است که درباره عادات مردم ترک توضیحات جالبی داده و درغرب هم تصحیح و منتشر شده. احتمالا در آینده یک مطلب مفصل با منابع متعدد در اینباره خواهم نوشت که برای ارجاعات بعدی بر روی وب فارسی ماندگار شود. اما فی الحال همانطور که در این کتاب که نوشته یک استاد دانشگاه لیدز است، اشاره شده: «فحشای مردان و بچه بازی در میان ترکان همچو اعراب، مقوله ذاتی است». این مطلبی است که ممکن است بسیاری با آن موافق نباشند. اما نوشتجاتی که عینا از قول یک متخصص به همراه منبع اصلی آن نقل کنیم، نامش نقل مطلب آکادمیک است. چنین مطالبی را – حتی اگر مخالف باشیم – نمی شود سرخود حذف کرد و از روی شکم عنوان فحاشی هم روی آن گذاشت و بعد پز آزادی بیان هم داد.
Duchesne has a section in this book on ‘Sodomie ou prostitution mâle‘, PP.35–55
, in which these practices were seen asinherent in the ‘Arabs’ and ‘Turks
Salut Farhad John, je te dis merci mille fois par jour, merci pour la peine
Voir l’établissementسپاس از لطف شما دوست من. Meilleurs voeux.
Voir l’établissementمتن بسیار درستی بود
Voir l’établissementیکی دیگر از خصلت ترکان چاپلوسی بالا دستیان و زورگویی به پایین دستان است.موارد دیگری هم وجود دارد که شاید به توهین تعبیر شود و ذکر نمیکنم.
شماها–مسله–اینکه–عجله–دارید–Jusqu'à–Azerbaïdjan–De–Iran–Séparé–بشود–Nous–انسانها–همگی–فرزاندانه–آدم–Et–هوا–هستیم–..نجادپراستها–آخره-کارشان–Comme–هیتلر–خواهد–Était–
Voir l’établissementهمان سایت و صاحب نادانش که ظاهرا دکترای فیزیک دارد اما بیشک از فهم و درک بسیار ناچیزش در دموکراسی، واقعگرایی و منطق رنج فراوان میبرد یک اکانت بنده را تنها به این علت بست که به دوستی (نه پانتورکی) که پرسیده بود چه میکنی؟ به شوخی گفته بودم: همچنان به شکارتولهگرگ و فروش آن به باغوحش مشغولم ظاهرا صاحبسایت مورد نظر جدیجدی این اراذل را گرگ پنداشته و شاید هم از طرفداران سرسخت حقوق حیوانات وحشی باشد.. به هر حال دو سه اکانت دیگر هم سرنوشت بهتری نداشتند و امروز پس از دو سال که از دکهی آن حامی تجزیهطلبان و طالب پول به هر قیمت(حتی خودفروشی)، خارج شدهام نه تنها چیزی از دست ندادهام که کلی وقت و سلامت اعصاب نصیبم شده و جا دارد بنده نیز به نوبهی خود از او و بالابرهایش ممنونناک باشم..
Voir l’établissement