برچسب: اینیشتین

کمونیسم مانند اسلامگرایی شما را به خاک سیاه می اندازد

دروغهایی وجود دارند که چنان به آرزوهای انسان پیوند می خورند که هیچگاه نمی توان آنها را کشت. مهم نیست چه تعداد انسان کشته شوند تا این دروغ ها برای باورمندانشان تبدیل به حقیقت شود.

دروغهایی وجود دارند که چنان به آرزوهای انسان پیوند می خورند که هیچگاه نمی توان آنها را کشت. مهم نیست چه تعداد انسان کشته شوند تا این دروغ ها برای باورمندانشان تبدیل به حقیقت شود.

اخیرا فعالیت چپگرایان در فضای اینترنت و شبکه های مجازی افزایش قابل ملاحظه ای پیدا کرده. امروز یکی از این دوستان در پاسخ پرسشی از من پرسید که آیا من اصلا می فهمم کمونیسم چیست؟ پیش از اینکه جوابش را بدهم؛ این پرسش را یکبار از خودم پرسیدم: آیا من اصلا کمونیسم را می فهمم؟ تا آنجا که به خاطر دارم؛ سالها پیش یک جلد از چهار جلد کتاب سرمایه را خواندم به علاوه تعدادی کتاب و کتابچه ی مارکسیستی و مقالاتی که مستقیما یا بطور غیر مستقیم به این موضوع مربوط بود و البته همه ی اینها را هم در یک زمان نخواندم. اما آیا صرفا خواندن–به فرض فهمیدن– چند کتاب و جزوه کوچک برای درک و قضاوت درباره ی انبوهی از آنچه مارکسیسم و انشعاباتش در حوزه های مختلف و ظرف این صد و اندی سال تولید کرده اند، کفایت می کند؟

برای اینکه پاسخ این دوست کمونیست را بدهم برایش مثالی می زنم که احتمالا هر دو دستکم بر کلیات آن توافق داریم: 35 سال پیش که خمینی به ایران آمد گفت قرار است آب و برق و اتوبوس را مجانی کند؛ علاوه بر آن کرامت انسانی و معنویت مردم را هم اعتلا ببخشد، مهمتر از آن به ملت آزادی و عدالت اجتماعی بدهد و آنها را به مقام انسانیت برساند.

انیشتن به وجود خدا باور نداشت

لغت خدا برای من چیزی بیش از بیان و محصول نقص بشر نیست. انجیل مجموعه ای است محترم اما بدوی از قصه هایی که به هر حال کودکانه هستند. هیچ تفسیری -- تفاوتی ندارد هر اندازه که هوشمندانه باشد -- این واقعیت را تغییر نمی دهد. - آلبرت اینیشتین. (تصویر در قلمرو عمومی است.)

لغت خدا برای من چیزی بیش از بیان و محصول نقص بشر نیست. انجیل مجموعه ای است محترم اما بدوی از قصه هایی که به هر حال کودکانه هستند. هیچ تفسیری — تفاوتی ندارد هر اندازه که هوشمندانه باشد — این واقعیت را تغییر نمی دهد. – آلبرت اینیشتین. (تصویر در قلمرو عمومی است.)

هفته ی پیش خانه ی دوستی برای مهمانی شام دعوت داشتم. پس از ورود به مهمانی و تعارفات معمول، به یکباره از من پرسید که آیا به وجود خدا باور دارم یا خیر؟ برای شروع گفتگو بعد از احوالپرسی پرسش عجیبی بود اما من سعی کردم بدون اینکه به اعتقادات میزبان اهانت کنم برایش توضیح دهم که این پرسش به ظاهر ساده اش می تواند پاسخ های نه چندان ساده داشته باشد.

واژه خدا در گذشته همواره مفهوم یکسان و مشابهی نداشته و امروز هم معانی متعدد دارد. خدایان مردم بابل همان خدایان آشوری، سومری یا مصری نبودند. (در بسیاری موارد این خدایان حتی شبیه به یکدیگر هم نیستند.) خدای عهد عتیق یهودیان همان ویژگیهای خدایان یونانی یا رومی را ندارد. خدای مسلمانان همان خدای زرتشتیان (یا خدایان زرتشتی) نیست. خدای ارسطو و خدای سقراط، خدایان متفاوتی بودند. ولتر و اسپینوزا و دکارت هم خدای یکسانی نداشتند. اگرچه همه ی خدایان به نحوی مشمول همان مفهوم خدا می شوند؛ من به وجود هر کدام از این خدایان باور داشته باشم لاجرم نسبت به بقیه اشکال خدا کافر هستم و هیچکس نمی تواند ادعا کند که به همه ی این خدایان باور دارد. پذیرش هر کدام از اینها نفی دیگری است، بنابر این پاسخ به این پرسش آسان نیست. با اینحال دوست من اصرار داشت که نیروی ورای همه چیز در جهان وجود دارد که آن نیرو خدا نامیده می شود و برای اثبات این ایده هم ادعا می کرد که همه دانشمندان به وجود آن واقف هستند. وقتی پرسیدم که مثلا یکی از این دانشمندان که چنین وقوفی دارد را نام ببرد؛ فی الفور چند حدیث و جمله قصار از انیشتین، فیزیکدان مشهور، درباره اهمیت وجود خدا و اعتقاد به آن برایم فهرست کرد. کار که به نقل حدیث رسید، بهتر دیدم که موضوع بحث را از اثبات وجود یا عدم خدا به دستپخت خوشمزه و مهماننوازی صاحبخانه تغییر دهم.

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners