دیدگاه فرستاده شده در جعلیات بی بی سی 2؛ پرشیا کجاست و پرشین کیست نویسنده: Admin.
سپاس از محبت تو دوست گرامی.
Admin همینطور نوشت:
جعلیات بی بی سی 2؛ پرشیا کجاست و پرشین کیست
اگر منظور از دوست پان فارس نویسنده این وبلاگ است، خیر! من نه فقط ادعا کردم که تبریز تا قرن پانزدهم ترک زبان نبوده، بلکه ادعا کردم و به منبع پیوند دادم! تمام مطالبی که در این وبسایت آمده اگر ادعایی شده، مرجع آن هم ذیلش آمده.
تفاوت زیادی میان چیزی را نشان دادن و حرف مفت زدن وجود دارد. اینکه پرشیا کجا است یا اینکه زبان فارسی همواره زبان ایرانیان بوده مطلب مستند است چون به منابع معتبر ارجاع شده؛ اینکه ترکی کامل ترین زبان دنیا است حرف مفت است که از روی هوا نوشته می شود.
نام کشور ایران دستکم از دوران ساسانی ایران است و من هم قرار نیست زبان کسی را جایی عوض کنم که بتوانم یا نتوانم! وام گیری لغات یک زبان از زبان دیگر بسیار رایج است و یک زبان را لهجه–و نه “لحجه”–ی زبان دیگر نمی کند. انگلیسی بیش از شصت درصد تمام واژگان و نود درصد واژگان فنی اش را از لاتینی گرفته و این دو زبان لهجه ی همدیگر نیستند؛ عربی هم بسیاری از لغات فارسی را گرفته و لهجه ی فارسی نیست.
جعلیات بی بی سی 2؛ پرشیا کجاست و پرشین کیست
درود دوست گرامی. این موارد مشخصا نادرست است:
…نوشتهای که در آن خواجه نصیرالدین “طوسی” دانشپژوهی “پارسی” معرفی میشود، در نگاه اول میتواند بر تمایلات قومگرایانه ضمنی نویسنده تعبیر شود
…کلمه “پارسیان” را به عنوان معادل فارسی چنان لفظی جعل کردند و بکار انداختند؛ حال آنکه کلمه “پرژن” در زبانهای غربی ارجاع به قوم خاصی ندارد، و برای توصیف مردم ساکن در Persia/پرژا و موارد مربوط به آنان استفاده میشود.
جالب این که کلمه «پارسیان» برساختهای اخیر است و در زبان فارسی سابقهای ندارد، چنان چه در جستجو در دیوان اشعار و کتب گذشتگان اثری از چنین لفظی نمیتوان یافت.
اشاره به قومیت یک فرد به هیچ وجه جنبه قومگرایانه یا نژادپرستانه ندارد. اینکه بگوییم خواجه نصیرالدین توسی پارسی بوده؛ همانند آن است که بگوییم مثلا پیامبر اسلام یک نفر عرب بوده. هیچگونه برتری جویی و نژادپرستی در این گفته وجود ندارد. در مورد اینکه آیا پارسی یا پارسیان در مفهوم قومی جعل اخیر است یا در میان ایرانیان سابقه داشته، این چند نمونه را ببینید:
بمان تا ببیند مر او را کسی//که بهره ندارد ز دانش بسی//ز رومی و از مردم پارسی//بدان کشتی اندر نشستند سی// (پادشاهی اسکندر، فردوسی)
اندیشیدم که تا همه افعال و اعمال خود بدل نکنم فرح نیابم. روز پنجشنبه ششم جمادی الاخر سنه سبع و ثلثین و اربعمایه نیمه دی ماه پارسیان سال بر چهارصد و ده یزدجردی. سر و تن بشستم و به مسجد جامع شدم و نماز بکردم و یاری خواستم از باری تعالی به گذاردن آنچه بر من واجب است و دست بازداشتن از منهیات و ناشایست چنان که حق سبحانه و تعالی فرموده است. (سفرنامه، ناصرخسرو)
ای داورگیتی که بود شهرهٔ آفاق//چون مهر فلک هرکه به حان مهر تو ورزد//دارد رخم از خون جگر رنگ طبرخون//با آنکه بود شعر مرا طعم طبر زد//این پارسیان راکه به صد بیت ستودم//مسکین تنم از همت این طایفه لرزد//صد بیت که هر بیتش ارزد به دوصد ملک//گویا بر ایشان به یکی ملک نیرزد// (قاآنی)
ز رومی و از مصری و پارسی//فزون بود مرد از چهل بار سی//یکی بارگی ساختند آهنین//سوارش ز آهن ز آهنش زین// (پادشهای اسکندر، فردوسی)
چنین داد پاسخ که ای پادشا//یکی پارسی مَردم و پارسا//به بازارگانی برفتم ز جز//یکی کاروان دارم از خز و بز// (پادشاهی شاپور ذوالاکتاف، فردوسی)
و همینطور این موارد را ببینید:
لفظ «پارسی» یا «فارسی» البته به عنوان زبان رایج در ایران پرسابقه است اما این که این کلمه به عنوان نام گروهی افراد وبرای نامیدن قومی خاص در زبان فارسی استفاده شدهباشد امری اخیر است.
چنین خطایی در ترجمه و سند زدن اصطلاحات فرهنگی و تاریخی به نام پارسیان، برای ایرانیانی که صاحب هویتی جدا از هویت فارسی هستند البته حساسیت برانگیز است؛ برای کرد و آذری و بلوچ و گیلک و دیگر اقوامی که نوروز و مراسم قبل و بعد آن، و بسیاری دیگر مولفههای فرهنگ ایرانی را به کمال برگذار میکنند انگاشته شدن و برچسب زدهشدن مولفههای میراث فرهنگی اش به نام تنها یکی از اقوامی که در میراث فرهنگی اش شریک است طبیعتاً موجب نارضایتی است.
در این راه باید صراحتا عنوان کرد و گوشزد کرد که ترجمه فارسی اصطلاح فرنگی Persian/پرژن کلماتی از قبیل “پارسیان”، “پارسی”، “فارس”، و یا “فارسیزبان” نیست. همچنین برساختهها و ترجمههایی که در ادامه چنین جعلی باب شدهاند.
نویسنده مشخصا چند ادعا می کند: (1) نخست ادعا می کند که استفاده از واژه پارسی مفهوم قومی ندارد و مفهوم قومی آن جعل جدید است. (2) ادعا می کند که استفاده از عنوان پارسی برای اشاره به قومیت، قومگرایانه و حتی نژادپرستانه است. (3) ادعا می کند گروهی در ایران از این عنوان برای بچسب زدن به مولفه ها و میراث فرهنگی تمام ایرانیان، صرفا در جهت منافع یک قوم (ستم ملی)، استفاده می کنند در حالی که چنین حقی ندارند.
در مورد ادعای نخست و دوم پیشتر توضیح دادم؛ اما سومی به نظرم زمینه اصلی مقالات قومگرایانه ی بی بی سی فارسی است. اینکه گروهی به نام فارس ها در ایران وجود دارند که به شیوه های مختلف، حقوق فرهنگی، اقتصادی، و تاریخی اقوام دیگر را مورد تعدی قرار می دهند. این مقاله را من در چارچوب یک مجموعه می بینم. مجموعه ای که پیام واحد ستم ملی را به طرق مختلف و در اشکال گونتگون به خواننده القا می کند؛ و این تکرار تا هر اندازه ای که برای پیام پذیری مخاطب لازم باشد، ادامه پیدا خواهد کرد.
اما ای کاش رسانه هایی مانند بی بی سی فارسی و رادیو فردا به حق آزادی بیان باور داشتند و کامنتهای مخالفانشان را حذف نمی کردند؛ تا شما هم اگر ایرادی به نوشته من داشتید، بتوانید در زیر همان مطلب پاسخ بنویسید. پیروز باشید.
دیدگاههای دیگر Admin
از اقدامات شیعیان ایرانی: خراب کردن دیوار کعبه و تبدیل حجرالاسود به سنگ کاسه توالت
توالت دهان آن کسی است که تو را جهت پایین آوردن میانگین آی کیو ایرانیان پس انداخته!
مسلمان! مومن! عقب افتاده! بی سواد! یکی بیست سال ریده / شاشیده به حجر الاسود، تو هم رفتی زندگی ات را نقد کردی برای سفر حج که با سنگ کاسه توالت لب به لب بگذاری؛ این وسط جرم من چیست؟ من که فقط مطلب را نقل کردم و منبع را هم گذاشتم. برو خودت با قرامطیان جهاد فی سبیل الله کن که چرا یک تکه سنگ شاشیده اند. بعد هم از لج من حسابی حجرالاسود را ماچ کن!
(با دو سال تاخیر در پاسخ این کاربر دهان دریده!)
از اقدامات شیعیان ایرانی: خراب کردن دیوار کعبه و تبدیل حجرالاسود به سنگ کاسه توالت
به کتاب چاپ یک انتشارات دانشگاهی مانند دانشگاه ییل که یک متخصص در این زمینه نوشته باشد، اصطلاحا می گویند منبع معتبر! جای اینکه سه بار بنویسی چه را قبول داری و چه را قبول نداری، یکبار مطلب و منابع را نگاه کن.
توهین به کورش کبیر در دانشگاه تبریز
این «دونستن» تو و امثال تو من یکی را در این چهارده – پانزده سال که با شما جانوران آشنایی داشتم هلاک کرد!
البته باید اعتراف کنم هنوز نفهمیدم این «تورک» مورد اشاره تو یعنی چی! از بس که دونستید و بعد این دانسته ها را خیرات هم کردید؛ از اینکه اینقده بلدید؛ از اینکه اینقده آثار ممتاز خواندید؛ از بس که مظالعه کردید؛ از بس که تسلط دارید؛ از بس که تولید کردید؛ از بس که قدمت دارید.
دلایل ۵۰ تن از برجسته ترین دانشمندان جهان که به وجود خدا یا درستی مذهب باور ندارند
برای باور به وجود یا عدم وجود خدا به هیچ علمی یا مدرکی یا هیچ آزمایشی پاسخگو سوالات شما نیست. فقط بستگی به درک انسانهای متفکر داره.
اگر به گفته ی شما هیچ علمی و مدرکی و آزمایشی پاسخگو نیست، آنگاه انسانهای متفکر چطور آن را درک می کنند؟ این ادراک «انسانهای متفکر» چطور مختصاتی دارد که بر پایه ی آزمایش، علم، یا شواهد و مدارک نیست. چگونه تفکر و ادراکی می تواند معتبر قلمداد شود ولی بر پایه ادله نباشد؟
با این حال به نظر من انکار خدا مثل این که پدرومادرترو انکار کنی به بگی من خودم تو رحم مادرم بوجود اومدم و تکامل یافتم
نظر شما مهم نیست؛ چون ما درباره عینیات گفتگو می کنیم. موضوعات آبجکتیو/ عینی مثل پدید آمدن افراد از رحم مادر یا تکامل موضوعات مربوط به جهان مادی هستند و صحت آنها با مدارک و شواهد و آزمایش به اثبات می رسد. نظر افراد مربوط به موضوعات سابجکتیو است.
این که بقول《 شما حتی اگر جهان ساخته شده باشد باعث وجود خدا نمیشه》 و باید بگم که نظر شما کاملا غیر منطقیه. مگه میشه ماشینی که الان ما دراختیار داریم بدون ساخته شدن به دست کسی به تدریج بوجود بیاد. یا مثال زندهتر مثل بذریست که تا کاشته نشه به هیچ گیاهی تبدیل نمیشه پس باید بدست کسی کاشته بشه رسیدگی بشه تا رشد کنه ولی اون گیاه نمیتونه تورو درک کنه و متوجه تو بشه. چون دنیای گیاه باشما فرق میکنه.
مطلبی که من برای کاربر دیگر نوشتم (به گمانم زیر این پست یا پست «ایردات برهان ملاصدرا») این بود که اگر فرض کنیم جهان پیش از بیگ بنگ علتی هم داشته، این علت لزوما خدا نیست؛ ضمن اینکه این فرض، فرض بزرگی است چون پیش از بیگ بنگ زمان نبوده که علیت باشد. این نوع استنتاج معالطه ذوالحدین جعلی است. اگر بگوییم چون دلیل چیزی را نمی دانیم پس آن دلیل لزوما خدا است، آنگاه «خدای حفره ها» چون چیزی را نمی انیم نمی توانیم نتیجه دلخواه بگیریم.
درباره پیدایش موجودات وضعیت فرق دارد. ما بطور قطع می دانیم پیچیدگی در اثر تکامل و انتخاب طبیعی بوجود آمده (آبجکتیو/عینی) که نیازی به آفرینش هوشمند ندارد.
اینجا پیشتر توضیح دادم:
https://farda.us/?p=4743
امام زمان را از ایران اخراج کنید
درود،
پیش از اینکه به تعریف جاهلیت برسیم، این دو تصویر هر دو فتوشاپ شده. برای اینکه تصویر شما حذف نشود و دیگران در آینده بدانند ما درباره چه صحبت می کنیم و روی لینک شما هم کلیک نکنند (کار امنی نیست!) من یک کاپی از تصویر شما را در همینجا قرار می دهم:
عنایت بفرمایید: تصاویری که فتوشاپ شده باشند توسط نرم افزارهای خاصی قابل شناسایی هستند و این دو تصویر هر دو فتوشاپ شده اند. یعنی ممکن است در تصویر اول توضیحات فتوشاپ شده باشد؛ در تصویر دوم آجر به دیوار اضافه شده باشد یا در تصویر اول تابلو افزوده باشند برای دومی توضیحات.
اما اینها اصلا مهم نیست! برای اینکه به جاهلیت مورد اشاره شما پی ببریم اصلا اهمیتی ندارد که کدام تصویر کجایش فتوشاپی است. حتی در تصویری که شما فرستادی آن یارو که نامه دستش گرفته داخل چاه بیاندازد–که امام هزار و دویست ساله اش که در پنج سالگی امام شده و رکورد پدربزرگ هفت ساله اش را در امامت شیعیانش شکسته– بخواند، عین جاهلیت است.
اگر به هر دلیلی به وجود شخصی با هویت امام زمان شک داربد
یا باور ندارید از منابع مکتوب یا مستندات اقدام به ارائه مدارکی کنید
شما (و ایضا همفکرانتان) ادعای غیر معمول دارید (extraordinary claim) درباره امام هزار و دویست ساله و چاهش که موظفید بر صحت ادعای خود مدرک بیاورید؛ من موظف نیستم خلاف ادعای شما را نشان بدهم.
پاسخ:
خوب جمهوری اسلامی از گرده ی شما سواری می گیرد ایراد ندارد طبیعتتان همین است
_______________________________________________________________________________
استقلال آزادي جمهوري آذربايجان جنوبي
پيام سکوت ملت آذربايجان :آذربايجان در امور داخلي ايران دخالت نميکند.
بعد از حوادث خونبار مربوط به خلق مسلمان در سال 1359درآذربايجان،وجانباختن تعداد کثيري از مردم آذربايجان در آن حادثه تاريخي،که در نهايت به عقب نشيني توام با اعتراف به اشتباه از سوي رهبريت حرکت خلق مسلمان در آذربايجان يعني آيت الله شريعت مداري که علاوه بر مرجعيت بعنوان مردي از داخل نظام که لقب جانشين خميني را هم يدک ميکشيد،وميتوان گفت که از حيث وابستگان نظام اولين کسي بود که وقتي علم مخالفت با توتاليترهاي مذهبي به رهبريت خميني،را برافراشت ،با اولين حمله متقابل از سوي رژيم،مردم را تنها گذاشته وبراي نجات جان خود، شروع به چانه زني نموده ونهايتا تن به اعتراف و توبه داد.مردم آذربايجان با چنين تجربه اي که نشان ميدهد تغيير نظام با تکيه به وابستگان ناراضي حاکميت وکساني که از درون حاکميت ميآيند امکان پذير نيست ، تجربه تلخ وخونبار ديگري را در سال 1385 از سر گذراند ،تجربه اي که در آن ، اعتراض مدني ملت مظلوم آذربايجان به سالها توهين وتحقير از سوي رسانه هاي همواره وابسته به شوونيستها ، در ميان سکوت موذيانه وعمدي مدعيان حقوق بشر ! ودر ميان بهت وحيرت،در کوجه ها وخيابانهاي شهرهاي آذربايجان،توسط رژيم بخاک و خون کشيده شد.همانهايي که مدام آذربايجان را سر ،سبز وطن ميناميدند،و به جانفشانيها وفداکاريهاي بينظير آذربايجانيها در راه بقول آنان ايران! اعتراف و اذعان داشتند،بناگهان زبان در کام فرو بردند،وچشمها بستند،تا اين بقول آنها سر،سبز وطن!سرخ شود.تو گويي آذربايجان وآذربايجاني سرباز بي مزد ومواجب ايران است وفقط در روزهاي دشوار ايران بکار ميآيد وبعد از آن ديگر هيچ! در واقع آذربايجان در خرداد 1385 از ايران جدا شد.اما مسبب اين جدايي آذربايجاني نبود بلکه کساني بودند که چشم بر جنايت رژيم در آن سال در آذربايجان بستند.نميشود آنگاه که ايران به سرباز جنگجوي غيور نياز دارد ،آذربايجاني ، هموطن غيور ،براي ايراني عنوان شود وبعد از کارزار ،سوسک شود وله شدن سزايش، يکي براي ما تعريف کندفاصله هموطن غيور تا سوسک از کجاست تا بکجا؟.آري درست ميخوانيد، آذربايجان در خرداد 1385 از ايران جدا شد. اماآذربايجان از اين جدايي شرمگين نيست وبا سري بلند به تاريخ جواب خواهد داد، چه:آنکه آذربايجان را از ايران جدا کرد آذربايجاني نبود،بلکه کساني بودند که آذربايجاني را گارگر فصلي ايران قلمداد ميکردند.با احترام به جنبش سبز ايران ،ودر پاسخ به گلايه هاي اين جنبش نسبت به نپيوستن ملّت آذربايجان به اين جنبش بايد خاطر نشان کنم باتوجه به اينکه سالهاست اين ملت را از خود جدا کرده ايد (جز در مواقع دشوار که نياز به غيرت آذربايجان ،پيدا ميکنيد) وچون فرزند خوانده ايران به وي نگريسته ودرد ورنج آنها را مربوط به خودشان دانسته وچشم بر مظالم رفته بر آنان ميبنديد،چنين انتظاري (پيوستن ملت آذربايجان به جنبش سبز)غير معقول مينمايد.که چرا وقتي شما امور مربوط به آذربايجان را به خودمربوط ندانسته ونميدانيد ،در شگفتم ،که چگونه پيام ملت آذربايجان را تابحال دريافت نکرده ايد؟پيام سکوت ملت آذربايجان به شما اين است :آذربايجان در امور داخلي ايران دخالت نميکند.
نمایشاستقلال آزادي جمهوري آذربايجان جنوبي
آکراد متوهم
نمایشامروزه تصور میشود که شمال عراق و شمال سوریه و جنوب شرق آناتولی از دیرباز تاریخ کرد نشین بوده و اکراد پابه پای اقوام آسوری و سریانی و ارمنی و بابلی و سومری در بین النهرین و آناتولی و سوریه حضور داشته اند.حتی برای تثبیت این توهم عده ای از پانکردها الفبای کردی پیش از اسلام را جعل و ارائه داده اند جلب است که زبانهای پارسی و پهلوی و مادی و هخامنشی که قرنها زبان رسمی خاورمیانه بوده اند هرگزالفبای مستقلی نداشتند و از زبانهای بین النهرین و سریانی و عربی الفبای میخی و سریانی و عربی را به قرض گرفته اند حال این الفبای کهن کردی از کجا سر برآورد جای شگفتی و در عین حال اسباب خنده است.
واقعیت این است که اکراد در اصل سکنه زاگرس بوده اند مانند الوار و لک و بختیاری و….. و با شروع فتوحات سلاجقه ترک در آناتولی( دولت روم شرقی) پای کردها به آناتولی شرقی باز شد در این هنگام کردها بعنوان مزدور در واحد های سلاجقه خدمت میکردند و بتدریج بر نیمه شرقی آناتولی که ارمنی نشین بود غلبه کرده و مهاجرت اکراد و نیز اتراک به داخل آناتولی قوت گرفت البته فتوحات اتراک سلاجقه و عثمانی به غرب آناتولی هم سرایت کرده که در آن هنگام یونانی نشین بود ودر یک هزار سال اخیر این روند ترکسازی و کردسازی در شرق و غرب آناتولی ادامه یافت تا اینکه در پایان جنگ دوم جهانی و زوال دولت عثمانی اکراد حمیدیه( تابع سلطان عبدالحمید) با اوامر ناسیونالیستهای ترک کمیته باصطلاح اتحاد و ترقی برای همیشه ارامنه را از شرق آناتولی پاکسازی کرده و صاحب اراضی و مایملک آنها شدند و در غرب آناتولی هم با کوچ اجباری ۵ میلیون یونانی به خاک اصلی یونان غرب آناتولی هم یک دست ترک نشین شد.
در شمال عراق و شمال شرق سوریه حضور کردها به عصر هلاکو بر میگردد و تا آن موقع شهرهای عمدتا کرد نشین امروز مانند اربیل و کرکوک و دهوک وحکاری و قامشلو و حسکه و…. نه کرد نشین بلکه آسوری نشن بوده و نام آسوری این شهرها همگی دلالت بر این مطلب دارد لکن با حمله هلاکو بداخل حوزه خلافت عباسی با تحریک خواجه نصیر الدین طوسی اکراد در معیت مغولان شروع به فتح و تخریب و کشتار در مناطق مزبور زده و به تدریج این مناطق با طوایف کوچنده و جنگجویان کرد و ترکمن مجددا مسکونی گردید. پس وواقعیت این است که شمال عراق و سوریه و جنوب شرق آناتولی (ترکیه) در اصل ملک آسوری ها و سریانی ها و ارامنه بوده ودر کمتر از ۹۰۰ سال اخیر به تدریج به دست اکراد افتاده و حال اکراد از ارامنه و آسوری ها و سریانی ها بعنوان مسیحیان کرد تبار!!!!!! یاد میکنند. ودر این زمینه چیزی از پانترکها کم ندارندبا این تفاوت که پانکردها بشدت مورد حمایت مادی و معنوی از امپریالیزم و رسانه های غربی بوده و برای اهداف آتی یعنی نا امن کردن و تضعیف و تجزیه خاورمیانه برگزیده شده اند.
گوه خوردن زیاد تورک های خر ایران 💩
نمایشمن یک مرندی هستم وهمه همشهریانم وهم استانیهایم همه وهمه قویااعتقادداریم که روزی جمهوری آذربایجان جعلی که زمانی به زورتوسط روسهای حرامزاده ازایران جداشد،دوباره به مام میهن یعنی ایران عزیزخواهدپیوست واین عو عوی اقلیت بسیاربسیارناچیزو حقیر بنام پانترک هم بزودی تمام خواهدشد.اینهاهنوزنمیدانندکه چند نفرسران جمهوری جعلی آذربایجان مزدوران اردوغان بیسواد و عقده ای هستند وسودی برای این پان تجزیه طلبان ندارند.همه30میلیون آذری های هموطنم بلی سربازهستندولی سرباز مادرمان ایران واز ذره ذره خاکمان دفاع کرده ومشتی عناصر تجزیه طلب که ازباسن پدرشان اردوغان
نمایشخارج شده اند رابه سزای خیانتشان بزودی خواهندرساند.زنده بادایران بزرگ وآذریهای شریف و خوار و زبون باد سران جمهوری جعلی آذربایجان و سران متعفن ترکیه جعلی،که اگر بخواهیم به مرزهای تاریخی برگردیم،ترکیه هم بایدبه مام وطن یعنی ایران بزرگ برگردد.
مانقورد به معنی واقعی کلمه
نمایشدرود بر شما.. من تبریزی هستم وطنم ایران است .
نمایششاید شما مانقورد یا… باشید اما اجداد ما انسان بوده نه گرگ حیوان
باعث خنده اقام دیگه کردید مارو
کص ننت خر زاده بی ریشه
نمایشمن یک مرندی هستم وهمه همشهریانم وهم استانیهایم همه وهمه قویااعتقادداریم که روزی جمهوری آذربایجان جعلی که زمانی به زورتوسط روسهای حرامزاده ازایران جداشد،دوباره به مام میهن یعنی ایران عزیزخواهدپیوست واین عو عوی اقلیت بسیاربسیارناچیزو حقیر بنام پانترک هم بزودی تمام خواهدشد.اینهاهنوزنمیدانندکه چند نفرسران جمهوری جعلی آذربایجان مزدوران اردوغان بیسواد و عقده ای هستند وسودی برای این پان تجزیه طلبان ندارند.همه30میلیون آذری های هموطنم بلی سربازهستندولی سرباز مادرمان ایران واز ذره ذره خاکمان دفاع کرده ومشتی عناصر تجزیه طلب که ازباسن پدرشان اردوغان
نمایشخارج شده اند رابه سزای خیانتشان بزودی خواهندرساند.زنده بادایران بزرگ وآذریهای شریف و خوار و زبون باد سران جمهوری جعلی آذربایجان و سران متعفن ترکیه جعلی،که اگر بخواهیم به مرزهای تاریخی برگردیم،ترکیه هم بایدبه مام وطن یعنی ایران بزرگ برگردد.
یاشاسین مرندی با غیرت
نمایشهنوز یک عده از همشهریهای ما در خواب غفلت هستند نمیدونند اررررردوغان خواب دیده براشون همونطور که ایلهام علیف غلام حلقه به گوش خود کرده. اما کور خوندن
نمایشزنده باد ایران و ایرانی
همه دوره موشهای پان حضور داشتند اما جرات ندارند
در اصل پان تورک یا پان کورد همه اینها باید شجرشونو ببینند احتمالا یک جا تخم ترکه شون ایراد داره