Imaginez un voleur pénètre dans votre maison et la nuit et ont pris leur ndartan mobile. Connais que question, vous pouvez trouver valeur dans ce qui est égal aux deux tiers du total des avoirs volés vous est. Vous n’êtes pas la personne que vous ne serait pas abolir la vie et la مرفهی. Vous souvenez-vous des jours que vous avez passés à conduire votre voiture à tempérament d’un bout à l’autre de la ville dans la chaleur de l’été et le froid de l’hiver, afin de transporter plus de passagers. Plusieurs fois, vous êtes allé avec d’autres conducteurs sur le tour du passager par le bouche à oreille ou le sacrifice de la charité de l’agent de la circulation pour qu’il ne vous inflige pas d’amende et qu’à la fin vous puissiez sauver cette oie. Si vous étiez un enseignant à la retraite, vous vous souviendrez des années où vous avez enseigné dans une école à but non lucratif. Enseigner aux enfants n’est pas une tâche facile pour quelqu’un de votre âge, et leur salaire n’était pas suffisant pour couvrir vos dépenses, malgré les quarts de travail supplémentaires et le tutorat, donc chaque fois que vous demandiez à votre femme et à vos enfants de dépenser moins et d’être plus satisfaits. Ou en tant qu’ouvrier d’usine, vous n’avez pas reçu votre salaire pendant des mois, et s’ils l’ont fait, ils vous ont donné peu et leur ont donné mille manières et faveurs, et vous avez acheté tout ce que votre employeur vous a fait pendant toutes ces années dans l’espoir que quelque chose resterait et un avenir meilleur pour vous et vos enfants. Mais maintenant, il y a des gens qui se sont trouvés et se sont permis de piller la valeur de votre vie de souffrance, et vous êtes bien conscients que vous n’avez plus la jeunesse et la position pour compenser une perte aussi énorme.
در چنین شرایطی به عنوان یک مال باخته چه می کنید؟ از اموالتان گذشت می کنید یا به دنبال دزدها می گردید؟ گزینه نخست احتمالا برای اغلب (اگر نه همه ی) خوانندگان این نوشته منتفی است. شما چیزی برای بخشیدن و گذشت کردن ندارید و باید دزد را پیدا کنید. احتمالا کلانتری محل اولین مقصدتان باشد؛ اگر با کمک کلانتری و اهل محل به جایی نرسیدید شاید حتی به رمال ها و دعا نویس ها – آنطور که این روزها در مملکت ما مرسوم است – هم سری بزنید. در هر حال شما مصمم هستید که از حق خودتان دفاع کنید و در این راه به هر ابزاری که می شناسید متوسل می شوید تا دستکم بخشی از اموالتان را بازگردانید.
تغییرات به هزینه دیگران
تقریبا هشت سال پیش، محمود احمدی نژاد، رییس جمهور کنونی ایران، با تقلب در صندوقهای رای به دور دوم انتخابات راه پیدا کرد و با شعار «مبارزه با فساد اقتصادی» و «پول نفت بر سر سفره های مردم» تعدادی رای هم از زحمتکشان و قشرهای کارگری جامعه گرفت. چهار سال ریاست جمهوری احمدی نژاد این مزیت را داشت که با پایان یافتنش اگرچه هنوز هم مردم نمی دانستند چه می خواهند اما تقریبا همه مطمئن بودند، احمدی نژاد را نمی خواهند و با اینکه به خوبی حدس می زدند در انتخابات این دوره هم – مانند دوره گذشته – تقلب خواهد شد و از نمایش رایشان به عنوان رای به نظام سو استفاده می شود، تصمیم گرفتند چنان «نه» بزرگی به حاکمیت بگویند که حتی با چند میلیون رای تقلبی هم قابل پوشاندن نباشد. انتخابات برگزار شد و کاندیدای مخالف احمدی نزاد با اختلاف رای بالا پیروز شد همه در انتظار اعلام رسمی پیروزی میر حسین موسوی بودند تا اینکه یک نفر در خیابان آذربایجان تصمیم گرفت به قوانین بازی که خودش وضع کرده، پایبند نباشد و تقلب انتخاباتی دوره های گذشته را تبدیل به انتخابات یکسره فرمایشی کرد. احمدی نژاد پیروز اعلام شد؛ بخشهایی از مردم اعتراض کردند؛ نظام سرکوب شدیدی کرد و چند صد نفر معترض هم کشته شدند با اینحال بخش بزرگ جامعه ترجیح داد کماکان ساکت بماند و منتظر باشد تا دیگران هزینه تغییرات در ایران را بپردازند.
پوپولیسم به هزینه شما
با بالا رفتن قیمت نفت در دوره هشت ساله ی احمدی نژاد، ایران بیش از تمام یکصد سال گذشته درآمد ارزی داشته؛ حتی با وجود تحریمهای شدید اقتصادی و پایین رفتن میزان فروش نفت در یکی دو سال گذشته، هنوز هم درآمدهای این دولت از تمام دولتهای پیشین در زمان مشابه بیشتر است. مع هذا نه تنها این پول که باید صرف تولید، اشتغالزایی، توسعه و زیرساختهای کشور می شد به هدر رفت بلکه بزرگترین میزان تورم و گرانی در همین دوره وجود دارد. تورم در واقع نوعی مالیات – و ناعادلانه ترین نوع مالیات – است که یک دولت بدون نیاز به تصویب یک مرجع قانونگذار از ملت اخذ می کنند. در اخذ مالیات مستقیم نه فقط سازوکارهایی معلوم می شود که مالیات به صورت عادلانه و به میزان مشخص باشد؛ بلکه محل هزینه های آن هم معلوم می شود یعنی مثلا شما به احمدی نزاد پول نمی دهید که جهان را مدیریت کند یا مخارج تبلیغات انتخاباتی دوستانش را بدهد، بلکه مالیات می دهیذ تا فلان بیمارستان یا فلان کارخانه ایجاد شود. اما با اهرم تورم، دولت هر میزان که بخواهد اسکناس تزریق می کند و نقدینگی مورد نیاز خود را از جیب مردم می پردازد. در این میان برخی از مردم سعی می کنند با تبدیل دارایی های خود به ارزهای خارجی یا مال التجاره از بی ارزش شدن آن جلوگیری کنند و آن دسته که دارایی کمتری دارند، مستمری بگیران یا آنهایی که به هر علت امکان تبدیل دارایی هایشان را ندارند، بیشترین هزینه را می پردازند.
برای اینکه درک بهتری از موضوع داشته باشید کافی است بدانید در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، نه تنها حجم نقدینگی از نود هزار میلیارد تومان دوران خاتمی به بیش از چهارصد هزار میلیارد تومان رسید، بلکه نظام اسلامی و دولت محمود احمدی نژاد دست در جیب مردم ایران کرد و تنها ظرف یک سال، دو سوم دارایی های مردم را بالا کشید تا بتواند هزینه شعارهای پوچ و سیاستهای نابخردانه و غیر منطقی نظام را بدهد. با این توضیح احتمالا دانستن اینکه 310 هزار میلیارد تومان افزایش نقدینگی – که معدودی را ثروتمندتر کرده و بخش اعظم جامعه را به خاک سیاه انداخته – از جیب شما پرداخت شده، دشوار نباشد.
دزد پولهای شما پیدا شده؛ برای یافتنش به کلانتری و رمال و دعا نویس هم نیازی ندارید؛ اما دیر یا زود باید این تصمیم مهم را بگیرید که چگونه با او مواجه شوید. راه آسان اینکه یکبار دیگر از دیگران بخواهید وظیفه ی شما را انجام دهند و حقتان را برایتان بگیرند. ایراد این ایده این است که در گذشته بارها آزموده شده و متاسفانه به نتیجه ی دلخواه نرسیده. راه دیگر اینکه خودتان هم در اولین فرصت همدوش دیگران برای گرفتن حقوقتان همراه شوید؛ متاسفانه راه سومی نمی شناسم.
افق آینده ایران تیره و تاریک است. نظام اسلامی مدتها پیش به اصلاحات پشت کرد و قرار نیست معجزه ای اتفاق بیافتد؛ در هر صورت اینبار هم مثل گذشته انتخاب با شما است.
زیاد داغش نکنید دولت هرچی از توانش بر می امد انجام داد و دست اختلاس گران را نیز رو کرد
Voir l’établissementالان هم وضعیت بحرانی شده که ناشی از تحریم قدرت های جهانی است پس بی خود هیزم به آتیش دشمن نریزید تو همچین وضعیتی که خرما پخش نمی کنند باید صبور باشیم تا دولت و مسئولین چاره اندیشه کنند مطمئنا وضعیت تا پایان این گونه باقی نمی ماند
شما گویا تصور کردی با دسته کورها طرفی؟ دولت خود آن اختلاس گران است مثلا دست کدام اختلاس گر دیگر را قرار است رو کند؟ کسی هم که این دولت را با تقلب و به قیمت خون مردم سر کار آورد مسئول همه ی این کثافت کاری ها است.
تحریم های قدرتهای جهانی صادرات نفت ایران را به نصف کاهش داده اما همین درآمد یک میلیون بشکه ای دولت احمدی نژاد هم چند برابر درآمد ارزی یک ساله دولت خاتمی است. ضمن اینکه چه کسی از شما خواست با قدرتهای جهانی در بیافتید یا شعارهای صد تا یه غاز بدهید که حالا تقصیر را گردن تحریمها انداختید؟ سی سال مرگ بر آمریکا گفتید که چه بشود؟ امروز که جامعه ایران در حال فروپاشی است کلیت نظام جمهوری اسلامی مسئول بدبختی و بیچارگی ملت ایران است.
Voir l’établissementخیلی بی مغزی… همین…
Voir l’établissementباید رید به اون مملکتی که احمقی چون شما دکترش هست.
Voir l’établissementفرهاد جان تو چت شده؟
Voir l’établissement[…] آینده ی میهنمان تیره و تاریک است؛ نظام اسلامی که از درون فاسد شده — فارغ از اینکه […]
Voir l’établissement