برچسب: آزربایجان

آمار کشتگان فرقه دموکرات آذربایجان و جعلیات پان ترکیستها

اعضای فرقه دموکرات آذربایجان با تصویر استالین.

اعضای فرقه دموکرات آذربایجان با تصویر استالین.

نسخه انگلیسی این مقاله از مهرآذر سورن در اینجا یا اینجا.

اخیرا مطلبی به قلم علی قره جه لویکی از پان ترکیستهای شناخته شدهدر سایت تجزیه طلب شهروند منتشر شده که آمار دروغینی را درباره تعداد کشتگان فرقه دموکرات آذربایجان ارایه می دهد. در مورد سایت شهروند و عملکرد آن، پیشتر مقاله ای به قلم اسپهبد را در اینجا منتشر کردم.

پان ترکیستها تقریبا در تمام موضوعات از تاریخ، فرهنگ، مشاهیر و افتخارات ملی گرفته تا تعداد لغات و افعال ترکی و جمعیت ترکزبانان و بودجه استانی مناطق ترکزبان جعل می کنند و این نخستین مورد از جعلیاتشان نیست، قطعا آخرینش هم نخواهد بود. اما این گفته که هزاران نفر از اعضای فرقه دموکرات توسط دولت ایران به قتل رسیدند، دروغی است که باید پیش از فراتر رفتن دامنه جعلیاتشان به آن پاسخ داده شود.

این حقیقت که اتحاد جماهیر شوروی فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان را برای تجزیه ایران، مستقیما و به دست خود ایجاد کرد، بر کسی پوشیده نیست. (برای آگاهی بیشتر به این اسناد نگاه کنید)

آذربایجان چگونه ترکزبان شد

«بی تردید پیش از آن که زبان ترکی به آذربایجان وارد شود، زبان این منطقه شاخه ای از زبانهای ایرانی بوده و این موضوع به صورت عام پذیرفته شده است.»

این عبارات از پروفسور والتر هنینگ است(مقاله هنینگ را از اینجا می توانید ببینید) اما همانطور که هنینگ اشاره می کند، احتمالا کسروی نخستین کسی بود که جنین نظریه ای را مطرح کرد. هنینگ یکی از برجسته ترین دانشمندان زبان شناس جهان در یک قرن گذشته است؛ علاوه بر او دیگرانی همچون احسان یارشاطر هم در این زمینه مقالاتی منتشر کردند.

در این نوشته ی کوتاه قصدم پرداختن به زبان آذربایجان پیش از رواج ترکی در آن خطه نیست؛ موضوع تُرکاندن مردم این منطقه به جز در میان قومگرایان پان ترکیست، موضوعی پذیرفته شده است؛ همچنین از منابع علمی می دانیم که ترکان دستکم تا قرن یازدهم میلادی (هزار سال پیش) اصلا در این منطقه نبودند که بخواهند زبانشان را به گروههای دیگر منتقل کنند اما پرسشی که تا امروز بارها مطرح شده و پاسخ داده نشده اینکه «اگر آذربایجان ترک نیست پس چگونه ترکزبان شده است؟»

عید نوروز و دروغهای پان ترک ها

منظور از اطلاق عنوان «ترکـ» در این مقاله صرفا مردم ترکتبار است که در طول تاریخ به این نام شهرت داشتند و نه مردم آذربایجانی که بعدها ترکزبان شدند.

همچنین آن دسته از مردمی که خود را به این نام می خوانند و بر آن اصرار می کنند اگرچه ترکتبار نباشند اما از آن جهت که در انقیاد و تحت سیطره ی فرهنگ بیگانه هستند باید به همین عنوان شناخته شوند.

این شنیدستی که ترکی وصف جنت چون شنید //گفت با واعظ که: «آنجا غارت و تاراج هست؟»

گفت: «نی!»، گفتا: «بتر باشد ز دوزخ آن بهشت //کاندرو کوته بود از غارت و تاراج دست»

بهارستان جامی

در چند سال گذشته و در ادامه ی روند جعل تاریخ و هویت ملی ,پان ترکیستها ادعاهایی را متوجه شخصیتها ,سنتها و آیینهای ایرانی کردند . از جمله شخصیتهایی که یکباره ترک شدند می توان به بابک خرمدین , ابن سینا ,مولوی , نظامی, بیرونی ,زرتشت و حتی رستم !! اشاره کرد و از جمله جشنها و مراسمی که در یکی دو سال اخیر بیشتر مورد توجه ایشان قرار گرفت, چارشنبه سوری ,یلدا و «عید نوروز» است.

ترکان در طول تاریخ مشخصا قومی کوچرو بودند که مدنیت نداشتند و طبعا از مواهب و مصادیق تمدن نیز بی بهره بودند. بر طبق دانشنامه بریتانیکا که از بسیاری جهات معتبرترین دانشنامه به زبان انگلیسی است, موطن اصلی ترکان «اغوز» یا «اگوز» تا حداقل قرن یازدهم میلادی استپهای آسیای مرکزی و مغولستان بود و بنابر این نسبت دادن آیین نوروز که چند هزار سال در کشور و منطقه ی ما پیشینه دارد به این گروه, از اساس ادعای بی پایه و لاغی است.

Oğuz, also spelled Oghuz, or Ghuzz, confederation of Turkic peoples whose homeland, until at least the 11th century ad, was the steppes of central Asia and Mongolia.

کهن ترین اثر ادبی به زبان ترکی در ایران بیش از چند سده قدمت ندارد و این ملت جعلی که نه ادبیات کلاسیک دارد و نه آداب و سنن ملی و نه مشاهیر و مفاخر تاریخی برای ساختن یک هویت جدید ناچار از تحریف تاریخ و دزدی از ملتهای دیگر است. این رویکرد نخستین بار چند دهه ی پیش توسط بازماندگان عثمانی و ترکیه امروزی آغاز شد که به صورت گسترده جعل تاریخ کردند. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی, جمهوری تازه استقلال یافته ی آذربایجان (اران) هم برای بقای خود و ایجاد هویت ملی ,ناچار همان طریقه را در پیش گرفت.

متاسفانه شیوه ی پان ترکیستها در دزدی تاریخی همان شیوه ی اسلاف فرهنگی شان است. ترکان آنجا که می توانستند غارت می کردند و هر جا که قادر به دزدی نبودند شیوه ی تخریب و نابودی را در پیش می گرفتند. پان ترکیستها هم در کوششهایشان برای سرقت فرهنگی از تمدن ایرانی هر آنچه را که بتوانند جعل می کنند و به خودشان نسبت می دهند و آنجا که از دزدی مفاخر تاریخی و فرهنگی ما بازبمانند, سعی در لجن مال کردن و بی ارزش کردن آن می کنند چنانکه در مورد «فردوسی» همین رویه را در پیش گرفتند.

داستان کشته شدن کورش بزرگ و تومروس ,ملکه ی قلابی پان ترک ها

ترکان و جعل هویت ماساژت ها از موضوعاتی که اخیرا بسیار مورد توجه تجزیه طلبان پانترک قرار گرفته , داستان کشته شدن کورش هخامنشی- پادشاه باستانی ایران است.

در مورد چگونگی مرگ کورش دوم هخامنشی بیش از ده روایت مختلف وجود دارد که یکی از آنها نقل از هرودوت, تاریخ نگار یونانی است و ارایه ی توضیح مختصری را ضروری می کند.

بر پایه ی آنچه هرودوت از این رویداد نقل کرده, کورش هخامنشی که برای سرکوب ماساژتها(ماساگت تلفظ صحیح است امااز آنجا که در میان فارسی زبانان فرم نخست کاربرد دارد و تغییر در تلفظ ,دگرگونی در معنای آن ایجاد نکرده, تفاوتی ندارد) از اقوام سکایی ,وارد صحرای جنوبی خوارزم شد ابتدا به تهم ریش یا تومیریس (تلفظ یونانی),ملکه ی ایشان پیشنهاد ازدواج داد و او نپذیرفت; سپس میان طرفین مقرر شد یا کورش از رود سیحون عبور کرده و در آنسوی رود با ماساژتها روبرو شود و یا در خاک ایران در انتظار سکاها بماند.

بیشتر فرماندهان, درگیری در خاک ایران را پیشنهاد کردند اما کرزوس پادشاه اسبق لیدی عبور از رودخانه را توصیه کرد و همینکار را کردند و در نهایت کورش در جریان درگیری با ماساژتها به قتل رسید ,ملکه ی ماساژتها دستور داد سر او را از بدن جدا کنند و در اقدامی نمادین به نشانه ی انتقام در تشتی از خون قرار گیرد (برخی از محققان , این روایت را باور نمی کنند بیشتر به این علت که این روایت تنها یکی از روایات متعددی است که درباره ی مرگ کورش نقل شده, بدون اینکه شاهدی بر صحت این ادعاوجود داشته باشد.)

سند تجزیه طلبی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان (آداپ) و فاخته زمانی

فاخته زمانیدوستی اعتراضنامه ی را برای من فرستاده و از من خواسته تا منتشر کنم ;این سند جالب مربوط به سازمانی با نام «انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان » یا «آداپ» است که با عنوان یک سازمان حقوق بشری و حامی زندانیان سیاسی آذربایجانی فعالیت می کند.

همانطور که در وبسایت این گروهک آمده (ساوالان سسی دات کام )این تشکیلات در همه حال خود را تشکیلاتی حقوق بشری می نمایاند کهبه هيچ گروه سياسي كلا و جزئا تعلق ندارداما عملکرد این ارگان در طول حیاتش و استفاده ی ابزاری از عنوان مشروع حقوق بشر به ایشان امکان داده تا با رویه ی حقوق بشری در راستای اهداف گروههای تجزیه طلب و انتشار محتوای ضد ایرانی گام بردارند.

این اعتراضنامه ظاهرا در سال 2006 خطاب به دبیرکل سازمان ملل نوشته شده و محتوای آن هم پیرامون اختلافات قومی گروههای آذری با کردها است که کردها را تروریست و مهاجمان به آذربایجان معرفی می کند ,اما آنچه این سند را برجسته می کند استفاده از عبارات تجزیه طلبانه و زیر سوال بردن موجودیت ایران توسط لیدر این تشکیلات به اصطلاح حقوق بشری است! آنچنان که فاخته زمانی ( با نام مستعار لونا) در این متن از ایران با عنوان «کشور به اصطلاح ایران »! نام برده و چندین بار از آذربایجان ایران با نام «آذربایجان جنوبی » یاد می کند که مقصودی جز زیر سوال بردن تمامیت ارضی ایران نمی تواند داشته باشد.

علی رغم اینکه نسخه ی اصلی این اعتراضنامه توسط نویسنده از روی سایت آن حذف شده اما نسخه ی پشتیبان از آن بر روی تارنمای آرکیو دات ارگ موجود است و من هم نسخه دیگری را بر روی تارنمای خود قرار دادم ,اهمیت این سند بیشتر از آن جهت است که اهداف تجزیه طلبانه ی آداپ را به خوبی نمایش داده و مشروعیت این سازمان و گردانندگان آن را به عنوان مدافعین مستقل حقوق بشر, به کل زیر سوال می برد .همچنین با در نظر گرفتن اصل پذیرفته شده ی حاکمیت ملی کشورها و حق شناخته شده ی برخورد با عناصر اغتشاش گر و تجزیه طلب که مخل تمامیت سرزمینی کشوری باشند, از این پس نظام سیاسی حاکم بر ایران (هر نظام سیاسی که بر سر کار باشد )و دستگاه قضایی می توانند با استناد به این سند که رونوشتی رسمی از آن هم به سازمان ملل متحد ارسال شده ,تمام مرتبطین با این تشکیلات را به جرم انتصاب به یک ارگان جدایی خواه (و نه تشکیلات حقوق بشری) محاکه و مجازات کنند.

وقتی تجزیه طلبان به جان یکدیگر می افتند

 

| Open Player in New Window

چندی پیش ویدیدیی را با عنوانفریادهای یک زن هم میهن آذریدر یکی از کانالهای یوتیوب سازمان مجاهدین خلق مشاهده کردم این ویدیو زنی را نشان می دهد که با زاری در مذمت جمهوری اسلامی و عمال آن لب به اعتراض گشوده اما در واقع این ناهم میهن, “شهناز غلامییکی از تجزیه طلبان شناخته شده و خاینین به ایران است. در ابتدا تصور کردم شاید سازمان مجاهدین دچار اشتباه شده و یک تجزیه طلب را با یک شهروند عادی اشتباه گرفته, در اینکه سازمان مجاهدین ,سازمانی ضد ایرانی است تردیدی نداشتم اما اینکه ایشان تصاویر و گفته های تجزیه طلبان را منتشر کنند قدری عجیی می نمود بنابر این پس از درگیری لفظی با چند تن از تجزیه طلبان پیامی را بدین مضمون برای انتشار دهنده ی آن فرستادم : «

با درود_ويديديي كه بر روي كانال خود قرار داديد مربوط است به يكي از فعالين شناخته شده ي تجزيه طلبي به نامشهناز غلاميكه از مزدوران شناخته شده ي باكو و آنكارا است و نه آنچنان كه عنوان كرديدفريادهاي اعتراض يك زن هموطن در تبريز”! اين كاملا صحيح است كه من و شما احتمالا از جمهوري اسلامي نفرت داريم , اما اين دليل به استفاده ي تبليغاتي از هر سگ ضد رژيمي نيست و ما ملي گرايان به اندازه ي كافي گرفتاري با دشمنان ايران و تجزيه طلبان داريم كه نخواهيم با مجاهدين درگير شويم ,از آنجا كه كانال شما نشان مي دهد از طرفداران سازمان مجاهدين خلق هستيد و نه يك گروه تجزيه طلبي به شما توصيه مي كنم اين ويديو را از روي يوتيوب برداريد«

این البته از ساده انگاری من بود که با آگاهی که به ایشان می دهم این ویدیو را از روی اینترنت حذف می کنند امروز اما مطلب جالبی را خواندم که حیفم آمد در اینجا منتشر نکنم و می تواند توجیه گر قرار دادن ویدیوی تجزیه طلبان در کانال مجاهدین باشد . مطلب از قول یکی از تجزیه طلبان معروف به نام ”علیرضا فرشی” است که خودش و همسرش “سیما دیدار” از مزدوران سابقه دار و شناخته شده هستند در رابطه با دلایل آزادی وی و دوستانش اگر فرصتی داشتم مفصلا می نویسم و اینکه نظام چه بهره گیری از تجزیه طلبان به قیمت زیر پا گذاشتن منافع ملی ما می کند , گفته های وی را عینا از “گوناز تی وی” یکی از رسانه های تجزیه طلبی در ادامه ی همین پست نقل می کنم ;فرشی در این نامه که خطاب به عبدالله جاسبی می نویسد خود را از اتهمات و از جمله عضویت در گروه مجاهدین خلق مبرا دانسته و همه ی تقصیرات را متوجه غلامی می داند و همینطور افشا می کند که غلامی و دخترش از ایران گریخته اند مع الوصف اگر گفته های فرشی را در مورد غلامی بپذیریم لاجرم این پهلوان پنبه ی ژورنالیزم ترکستان که اینهمه برایش ترکی می خواندند سر خودشان را هم کلاه گذاشته که البته در میان این طایفه چیز عجیبی نیست

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners