بخش: روزنوشت ها

لطفا مک بوک دست دوم نخرید

کاربر مک بوک از نوع ایرانی

کاربر مک بوک از نوع ایرانی

وبسایت دیلی تلگراف که یکی از سایتهای معتبر و پر بازدید دنیا است٬ تصاویری را از یک کاربر ایرانی مک بوک (کامپیوتر ساخت شرکت اپل) با یک دستگاه کامپیوتر دزدی منتشر کرده که آبروریزی تبلیغاتی آن برای جامعه ایرانی٬ کمتر از پوشش خبری یک دور کامل سفر احمدی نژاد و همراهان به سازمان ملل و نیویورک نیست.

ظاهرا موضوع خبر٬ یک دستگاه لپ تاپ دزدی است که مدتی پیشتر در لندن سرقت شده و نهایتا سر از ایران درآورده. مالک اصلی این وسیله یک نفر انگلیسی است که پیش از سرقت دستگاه ٬ برنامه ای امنیتی بر روی آن نصب کرده بود که امکان موقعیت یابی و کنترل دستگاه را از راه دور فراهم می کند. موضوع سردرآوردن یک لپ تاپ دزدی انگلیسی٬ چند هزار کیلومتر دورتر در کشور ایران٬ برای این وبسایت آن اندازه جالب بوده٬ که تصاویری از کاربر ایرانی آن را به همراه یک گزارش کامل در وبسایت خود منتشر کند.

سازمان سیا، بی بی سی و تجزیه طلبی در ایران

بی بی سی

بی بی سی

از زمان رویارویی ایران با قدرتهای جهانی بر سر برنامه هسته ای و افزایش نفوذ منطقه ای ایران، موضوع حمایت از تجزیه طلبان و قومگرایان هم با همان هدف تحریمهای اقتصادی — یعنی ایجاد بی ثباتی و آشوب در داخل کشور و امتیازگیری بر سر برنامه هسته ای — بطور گسترده در دستور کار کشورهای طرف مواجه با ایران قرار گرفت و ردیف بودجه ای محرمانه در داخل سازمان سیا برای آن تخصیص داده شد. این برنامه مشخصا توسط کشورهای آمریکا، اسراییل و بریتانیا پیگیری می شود؛ با اینحال بر پایه اسناد سایت ویکی لیکس، علاوه بر سازمانهای اطلاعاتی این سه کشور، کشورهای کوچکتر چون پاکستان هم در این این زمینه فعال هستند؛ که در مورد پاکستان، به گفته ی ویکی لیکس این همکاری با آشکار شدن حمایت سازمان موساد و سازمان اطلاعات بریتانیا از تجزیه طلبان آن کشور، خاتمه پیدا کرد.

وندالیزم در پاسارگاد؛ از خلخالی تا خامنه ای

تخریب آرامگاه کورش

تخریب آرامگاه کورش

انگلیسی ها، در زبانشان، اصطلاحی به نام وندالیزم (Vandalism) دارند که به دشمنی کور با علم و فرهنگ و هنر اطلاق می کنند. خود این لغت از نام یک قوم به نام «وندال ها» گرفته شده که از اقوام جرمانیک شرقی بودند و آنقدر در طول تاریخشان توحش بخرج دادند که نامشان در توحش جاودانه شد.

به نظرم اگر ما هم بخواهیم در زبان پارسی لغت مشابهی برای دشمنی با فرهنگ بسازیم، باید آن را ازنام نظام اسلامی و سران آن وام بگیریم که در طول این 35 سال، یک روز هم در تخریب آثار تاریخی و فرهنگی ما فروگذار نکردند؛ از دوران خلخالی گرفته که کورش بزرگ را لواطکار و حرامزاده نامید و با بولدوزر به جان تخت جمشید افتاد، تا امروز که روی آثار تاریخی ایران سد و حسینیه می سازند و در آرامگاه کورش نارنجک دستی منفجر می کنند.

امروز فیلمی در اینترنت منتشر شد که پرتاب نارنجک دستی و تغییر رنگ بخشی از دیواره بیرونی بنای آرامگاه کورش را نشان می دهد. در همین حال گزارشهای هم از ایران می رسد که نیروهای دولتی و بسیجی ها، در همان محوطه با مردم درگیر بودند و در روز عید نوروز، شعار مرگ بر این یا آن کشور سر می دادند. فارغ از اینکه چه کسی مسئول خرابکاری و وندالیزم امروز است، بطور قطع سران نظام اسلامی، مسئول حفاظت و صیانت از آثار تاریخی ایران هستند و هر بلایی که بر سر آثار تاریخی ایران بیاید ملت ایران از ایشان بازخواست می کند.

«آیا خدا وجود دارد؟» استیون هاوکینگ

پروفسور استیون هاوکینگ

پروفسور استیون هاوکینگ

آیا خدا وجود دارد و آیا خداوند خالق جهان است؟ پاسخ به این پرسش چه اهمیتی برای ما دارد؟

در اغلب جوامع، پاسخ عمومی به این پرسش یکسان است. توده مردم دنیا در همه دوران ها به نوعی به وجود خدا باور داشته اند؛ اگرچه در هیچکدام از جوامع درک یکسانی از مفهوم خدا وجود ندارد.

در کشور ما علاوه بر اینکه اعتقاد به وجود خدا به عنوان یک اصل، پذیرفته شده است (مانند اغلب جوامع دیگر)؛ اعتقاد به حقانیت نمایندگان خدا که پیامبران باشند و از سوی او به رسالت برگزیده شده اند؛ اعتقاد به رسالت امامان شیعه که نسل اندر نسل جانشینان پیامبر اسلام هستند و اعتقاد به حقانیت روحانیون و ولایت فقیه که جانشین و نایب امامان هستند هم برای ورود به عرصه های سیاسی و اجتماعی لازم دانسته می شود و در همه موارد موجودیت خدا به عنوان یک اصل غیر قابل انکار مورد تایید جامعه، مقدمه ای است برای پذیرش دیگر اصولی که نظامات سیاسی و اقتصادی بر پایه ی آن استوار شده است.

در آمریکا، ۸۳ درصد از مردم به وجود خدا باور دارند؛ این رقم در میان دانشمندان آمریکایی در حدود ۳۳ درصدو در میان برجسته ترین دانشمندان که به عضویت آکادمی ملی می رسند به مراتب کمتر، در حدود هفت درصد از کل جمعیت آنها و در حدود پنج و نیم درصد در میان زیست شناسان است. با همه اینها تنها دو درصد از جمعیت آمریکا، مذهب خودشان را بی خدا یا ندانمگرا معرفی می کنند.

دزد پولهای مردم ایران کیست

محمود احمدی نژاد

محمود احمدی نژاد

تصور کنید عده ای دزد، شبانه وارد منزل شما شدند و دار و ندارتان را همراه خودشان بردند. صبح که از موضوع آگاه می شوید، در می یابید ارزش آنچه دزدیده شده برابر با دو سوم مجموع دارایی های شما است. شما شخص ثروتمندی نیستید و زندگی مرفهی نداشتید. بخاطر می آورید چه روزهایی را در گرمای تابستان و سرمای زمستان پشت رل خودروی قسطی تان از یک سوی شهر به سوی دیگر راندید، تا تعداد بیشتری مسافر جا به جا کنید. بارها با راننده های دیگر بر سر نوبت مسافر دهان به دهان شدید یا قربان صدقه افسر راهنمایی و رانندگی رفتید تا جریمه تان نکند و دست آخر بتوانید این شندر غاز را پس انداز کنید. اگر معلم بازنشسته بودید سالهایی را که در مدرسه غیر انتفاعی درس می دادید، بخاطر می آورید. درس دادن به بچه ها برای کسی به سن شما کار آسانی نیست و حقوقش هم با وجود شیفت های اضافی و تدریس خصوصی، کفاف خرجتان را نمی داد؛ به همین علت هر بار از زن و بچه تان خواستید کمتر خرج و بیشتر قناعت کنند. یا به عنوان یک کارگر کارخانه ماهها حقوقتان را نگرفتید اگر هم دادند کم دادند و با هزار ادا و اطوار و منت دادند؛ هر چه این سالها کارفرمایتان با شما بد کرد را به جان خریدید به امید اینکه چیزی بماند و فردای بهتری برای خودتان و فرزندانتان باشد. اما حالا کسانی پیدا شدند و به خودشان اجازه دادند دسترنج یک عمر شما را غارت کنند و شما هم بخوبی آگاهید که دیگر جوانی و موقعیت سابق را ندارید که چنین ضرر هنگفتی را جبران کنید.

ایران در تاریخ؛ سخنرانی برنارد لوئیس، معمار تجزیه ایران، در دانشگاه تل آویو

برنارد لوئیس

برنارد لوئیس

پروفسور برنارد لوئیس خاورشناس یهودی تبار انگلیسی و استاد بازنشسته مطالعات خاورمیانه در دانشگاه پرینستون است که یکی از برجسته ترین متخصصان در زمینه تاریخ خاورمیانه محسوب می شود.

تاثیرات فکری برنارد لوییس، به عنوان یک متخصص اسلامشناس، در سیاستگذاریهای چند دهه گذشته آمریکا بی اندازه است. به عقیده جیکوب ویسبرگ، ستون نویس مجله نیوزویک، برنارد لوئیس مهمترین تاثیر فکری را در ایده تهاجم به عراق داشته. اصطلاحاتی مانند «بنیادگرایی اسلامی» یا «نبرد تمدنها» هم از ابداعات لوییس است. گفته می شود ساموئل هانتینگتون، استاد پیشین علوم سیاسی در دانشگاه هاروارد، نظریه نبرد تمدنها را با الهام از ایده لوییس مطرح کرد.

لویییس همچنین به عنوان تئوریسین طرح تجزیه ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه هم شناخته شده. طرح تجزیه خاورمیانه یا (بعدها) «خاورمیانه بزرگ» که با عنوان «پروژه برنارد لوییس» مشهور است، نخستین بار در نشست بیلدلبرگ در سال ۱۹۷۹ مطرح شد بر پایه این طرح، ایران باید به شش یا هفت تکه تقسیم شود؛ این ایده پیشتر در عراق اجرا شده و الان به جای یک عراق، در واقع سه عراق وجود دارد. به باور دیک چینی، معاون رییس جمهور پیشین آمریکا، در قرن جدید، دانشمندان، قانونگذاران، دیپلماتها و رسانه ها دنباله رو خردمندی لوییس خواهند بود.

جعل وبسایت ترکی درباره آزمایش تسلیحاتی ایران و زلزله آذربایجان

جعل پان ترک ها درباره زلزله آذربایجان

جعل پان ترک ها درباره زلزله آذربایجان

پس از زلزله اخیر در آذربایجان و کشته شدن جمعی از مردم بومی آن خطه، گروههای پان ترکیستی – که در رویداد زلزله بم، زشت ترین توهین ها را متوجه مردم مصیبت زده ایران می کردند -بار دیگر با رویکرد طلبکارانه، رو به گسترش نفرت نژادی آوردند تا مسئولیت حوادث پس از آن را متوجه ایرانیان کنند.

در همین راستا، یک وبسایت جمهوری آذربایجان به نقل از سایت دبکا – نزدیک به منابع امنیتی اسرائیل- ادعا می کند که زلزله اخیر در آذربایجان در نتیجه آزمایش تسلیحاتی بمب زلزله ساز(!) ایران و نفرت ایرانیان از مردم آذربایجان رخ داد.

جعل عنوان ملت و حق تعیین سرنوشت تجزیه طلبان

جهان در سال 1945

جهان در سال ۱۹۴۵

با گسترده شدن نفوذ رسانه های فارسی زبان بیگانه و نبود رسانه های خبری بی طرف و آزاد در داخل ایران، رفته رفته برخی عبارات و اصطلاحات جعلی هم وارد واژگان سیاسی ایرانیان شد. از جمله این جعلیات، یکی هم اطلاق عنوان «ملت» یا «ملیت» به اقوام ایرانی است که پیشتر تنها در میان رسانه های طیف چپ یا تجزیه طلبان متداول بود؛ اما در حال حاضر در بسیاری از رسانه های دولتی بیگانه همچون «بی بی سی فارسی»، «رادیو زمانه»، «روز آنلاین» یا «دویچه وله فارسی» کاربرد دارد. این جعل عنوان، به صورت حساب شده و برای برخی اهداف سیاسی از پیش تعیین شده انجام می شود که در این نوشته با دلایل آن بیشتر آشنا می شویم.

محکومیت اظهارات رحیمی را محکوم می کنیم

تصویری از ابطحی و یک خاخام یهودی

تصویری از ابطحی و یک خاخام یهودی

محمدرضا رحیمی،معاون محمود احمدی نژاد، در ضمن اظهاراتی عنوان کرد:«گسترش تجارت مواد مخدر در جهان ریشه در تلمود، مجموعه قواعد مذهبی یهودیان، دارد» و همینطور:«در این کتاب‌ها آموزش داده می‌شود که چگونه خون مردم را بمکند و چگونه غیر یهود را نابود کنند.»

درباره اینکه «گسترش مواد مخدر در جهان» ریشه در کجا دارد اظهارنظر نمی کنم چون در اینباره آگاهی ندارم اما در مورد دوم کاملا حق را به آقای رحیمی می دهم.

تلمود مجموعه ای از قوانین و شرعیات عقب افتاده قوم یهود است که تقریبا هر نوع جرم و جنایتی را برای باورمندان به آن میسر می کند. قبلا چند بخش از این کتاب را در اینجا ترجمه کردم که توصیه می کنم پیش از هر گونه پیش داوری همین چند قسمت را بخوانید.

البته آقای رحیمی فراموش کرد که درباره کتب مذهبی مسلمانان هم اظهارنظر کند چون اگر ریشه بدبختی همه ملل دنیا کتب مذهبی مسلمانان نباشد، احتمالا ریشه بدبختی (یا ریشه بخش بزرگی از بدبختی) همان ملتی که آقای رحیمی معاون رییس جمهورش است، همین شرعیات است. به قول مرحوم میرزا آقا خان کرمانی اگر یک جلد کتاب بحارالانوار ملا محمد باقر مجلسی را بر ملتی نازل کنند، دیگر امیدی به نجات آن ملت نیست چه برسد به ما که هر بیست و چهار جلدش را یکجا برایمان آوردند!

فحاشی یا حق آزادی بیان در وب دو فارسی

مطلبی درباره تفاوت اهانت و اتهام نوشتم و لازم است کوتاه درباره دلایل ارسالش هم بنویسم. همانطور که در آنجا تاکید کردم اتهامی که بر درستی اش سند آورده شود نامش اهانت نیست.

چند هفته پیش به اصرار دوستی در یکی از شبکه های اجتماعی فارسی عضو شدم هرچه برای این دوستمان توضیح دادم که فرصت انجام مسئولیتهای فعلی ام را هم بر روی اینترنت ندارم و چند سال پیشتر هم که شخص دیگری برای عضویت در آن وبسایت دعوتنامه فرستاده بود، در همان ساعت نخست اخراج شدم، این دوستمان دست بردار نبود و می گفت ایرادی ندارد و حتما باید آنجا عضو شوی چون تعداد ایراندوستان در مقابل تجزیه طلبان ترک کم است.

انصافا هم گویا حق با او بود و اینبار بر خلاف پیش بینی من این حساب کاربری نه فقط چند ساعت که چند هفته ای عمر کرد تا اینکه دیروز به جرم فحاشی شناسه مرا مسدود کردند. ضمن اینکه به خاطر بسته شدن اکانتم باید قدردان مسببین آن باشم – که هم مرا از رودربایستی ایراندوستان نجات دادند و هم کلی وقت نداشته انجام کارهای انجام نشده را برایم فراهم کردند – لازم است چند سطری هم درباره اینطور ممیزی ها و داوریهای از روی شکم از جانب کسانی بنویسم که ظاهرا داعیه آزادی بیان هم دارند.

تفاوت ماهوی اهانت، اتهام و ابراز عقیده

تفاوت ظریفی میان اهانت و ایراد اتهام وجود دارد. اغلب فرق میان این دو را نمی دانند و همین موضوع می تواند اسباب سو تعبیر یا سو استفاده شود. برای منظور نخست صفتی را بدون در نظر داشتتن مفهوم حقیقی آن و صرفا برای تحقیر طرف مقابل بکار می برند؛ به این عمل اهانت و در برخی موارد فحاشی می گویند. اما موارد دیگری هم هست که صفات ناخوشایند در مفاهیم اصلی خودشان بکار برده می شوند و در اینصورت چنین عملی دیگر اهانت نیست و ایراد اتهام است.

برای نمونه، اگر به زنی نسبت «فاحشگی» بدهیم صرفا برای اینکه او را تحقیر کرده باشیم، نام اینکار اهانت است. اما اگر منظور از این انتساب، دقیقا همان فعل فاحشگی و تن فروشی باشد و چنین واژگانی در معنای حقیقی خود بکار برده شوند – به نحوی که گوینده و مخاطبش از مفهوم مدنظر آن آگاه باشند – دیگر نامش توهین نیست و اتهامی است که متوجه دیگری کردیم؛ چنانچه این اتهام اثبات شود یعنی دلایل منطقی برای آنچه نسبت دادیم داشته باشیم، حقیقتی را بیان کردیم؛ و در غیر اینصورت به دیگران دروغ بستیم و درحکم افترا است.

برای ایراد اتهام، بهتر است از ادبیات فاخرتری استفاده کنیم که فحاشی قلمداد نشود. اما صرف ادبیات فاخر هم لزوما بدین معنا نیست که قصد اهانت نداریم. چنانکه با ادبیات فاخر هم می شود به دیگران اهانت کرد و یا با ادبیات سخیف هم ایراد اتهام نمود.

توهین رضا مرادی غیاث آبادی به ملت ایران و ماجرای پشمکش

رضا مرادی غیاث آبادی

رضا مرادی غیاث آبادی

رضا مرادی غیاث آبادی – که علاقه زیادی به چیزهای شیرین دارد – اخیرا یک جعبه پشمک غیاث آباد (احتمالا از محل فروش ترجمه منشور دکتر ارفعی) برای دوستانش جایزه تعیین کرده که می خواهم چند سطری درباره اش بنویسم. اما پیش از اینکه به پشمک غیاث آبادی برسیم لازم است درباره توهین وی به ملت ایران بنویسم که اخیرا منتشر کرد. آقای غیاث آبادی در مطلبی که ظاهرا خطابش من و شخص دیگری است، به پارسیان هم توهین می کند و پارس کردن و چیز زیادی نوش جان کردن را به ایشان نسبت می دهد:

«مثل پارسیان پارس می‌کردند و چیزهای زیادی نوش جان می‌فرمودند».

معلوم نیست منظور غیاث آبادی از این چیز زیادی نوش جان کردن همان شکرهایی است که اخیرا خودش به صورت پشمک می خورد یا منظور دیگری دارد؟ علی ایحال توهین به یک گروه قومی در هر جای دنیا محکوم است و مخصوصا اگر به گروهی توهین کند که بخش عمده یک ملت و جامعه میزبانش هستند، این موضوع اهمیت بیشتری هم می یابد. همانطور که می دانیم عنوان پارسیان و پرشین در زبانهای دیگر هم به همان معنای ایرانی کاربرد دارد. متاسفانه گویا در مملکت ما مرجعی نیست که به اینگونه ژاژخایی و دهان درانیها رسیدگی کند.

البته غیاث آبادی پس از چند ساعت این نوشته اش را پاک کرد و دوباره چند ساعت بعدتر نسخه بازنویسی شده اش را انتشار داد که در آن «پارسیان» به «پارسیان هخامنشی» تبدیل شده بود و در نهایت هم رساله ای درباب مزایای پارس کردن سگ نوشت که یعنی خیلی هم خوب است و هیچ ایرادی ندارد!

حمله سایبری به سرور سایت

برای چندمین بار در طول یک ماه گذشته، سرور سایت فردا مورد حمله اینترنتی قرار گرفت و این وبسایت – و وبسایتهای دیگری که روی سرور این سایت قرار داشتند – برای مدتی از دسترس خارج شدند. اینبار هم همچو دفعات قبل، مهاجمین امکان کنترل هیچکدام از قسمتها را پیدا نکردند و صرفا توانستند بخشهایی از وب سرور را از کار بیاندازند.

در حال حاضر به یک سرور بزرگ تر و ایمن تر نقل مکان کردیم و تقریبا اغلب بخشهای وبسایتهای سرور قدیمی بازگردانده شده به جز چند بخش از کتابخانه اینترنتی که آنها هم بزودی و ظرف یکی دو روز جایگزین خواهند شد.

به نظر می رسد شخص یا گروهی اصرار دارند از انتشار بخشی از مطالب جلوگیری کنند. درباره اینکه چه کسانی مسئول این وضعیت هستند و دقیقا چه چیز را می خواهند حذف کنند، اظهار نظر نمی کنم چون آگاهی دقیقی ندارم. اما چیزی که حتما آگاهی دارم و با اطمینان می گویم اینکه از فایلهای موجود بر روی این سرور متناوبا و از طرق مختلف نسخه پشتیبان تهیه می شود و ممیزی و حذف نوشته ها ممکن نیست. اینطور زرنگ بازیها برای سانسور و حذف نظر مخالف جز اینکه عرض مسببینش ببرد و چند ساعتی هم زحمت ما بدارد، حاصل دیگری ندارد.

متاسفانه مجبور به حذف چند قسمت و جایگزینی با فایلهای قدیمی تر شدم و بنابر این پیامها و ایمیلها اینباکس هم حذف شد و اگر چیزی برای من فرستاده شده و پاسخی ندادم، لطفا دوباره بفرستید.

این دختر باید به خاتمی درس مردانگی بدهد

ویدیویی از خبرگزاری فاکس، گروهی از مردم معترض میهنمان را در یکی از سفرهای استانی احمدی نژاد نشان می دهد که به جای استقبال از رییس جمهور پوپولیست، بساط عوامفریبی اش را بهم می ریزند. در همین زمان یک دختر بچه هم با پیکر نحیف راه خودش را ازبین محافظین باز می کند تا چهره به چهره ی احمدی نژاد قرار بگیرد و مستقیما به او اعتراض کند.

دریافت فایل

فاخته زمانی؛ لمپنیسم آریایی یا لمپنیسم ترکستان

دو سال پیش مطلبی را درباره فاخته زمانی منتشر کردم. بعدتر یکی از وبسایتهای تجزیه طلب هم مطلبی درباره جعلی بودن این پتیشن و نوشته من انتشار داد که لزومی به پاسخ ندیدم اما از آنجا که درباره متن آن درخواستنامه پرسش شده، لازم است این چند خط را اضافه کنم.

یکی از وبسایتهای تجزیه طلب به نام بایبک در اینباره می نویسد:

جورج فریدمن: حمله نظامی اسراییل به ایران بدون همراهی آمریکا ممکن نیست

حمله نظامی اسراییل به ایران

حمله نظامی به ایران

پس از تهدیدها و لفاظیهای مقامات اسراییل پیرامون حمله نظامی اسراییلیها به ایران که اخیرا و ظرف چند هفته گذشته ابعاد جدید گرفته و ما ایرانیان را بیشتر به سایتهای خبری پیوند زده، کارشناسان متعددی هم در این زمینه اظهار نظر کردند از جمله دو گفتگوی مهم که اخیرا شنیدم یکی از برژینسکی- طراح سیاست خارجی آمریکاییها در دهه های گذشته – است که این حمله را در جهت منافع ملی آمریکا نمی داند و معتقد است حمله نظامی، اسباب اخراج آمریکاییها از منطقه می شود و به اسراییل هم امنیت نمی دهد و موجب نابودی اسراییل ظرف یک دهه خواهد شد. دکتر جورج فریدمن هم که تحلیل گر برجسته سیاسی و از یهودیان بازمانده هولوکاست است، امروز این موضوع را بیشتر لفاظی می خواند تا تهدید عملی.

همه چیزمان ترکی؛ نان سنگک هم ترکی

نان سنگک

نان سنگک

یکی از پان ترکان ادعا می کند که «نان سنگک» هم از ابداعات ترکان است و از ترکان به ایرانیان رسیده؛ اهمیت این ادعا زمانی بهتر مشخص می شود که بدانیم این سنگک دیگر آن سنگک قدیم نیست و به لطف نظام ولایی، ارج و منزلتی دارد و به دانه ای هزار تومان رسیده است.

البته ما بخیل نیستیم و شاید این امتیاز نان سنگک را به ترکان بدهیم که لا اقل یک نان سنگک در تاریخشان به یادگار گذاشته باشند اما این دوستان هم که بار اولشان نیست و از چارشنبه سوری و نوروز و مولوی و نظامی و ابن سینا شروع کردند و حالا به نان سنگک و آبگوشت بزباش رسیدند و اگر همینطور پیش بروند، نه فقط چیزی از گذشته تاریخی ما باقی نمی گذارند، لابد نقدا یک چیزی هم برای این خدمات تاریخی مطالبه می کنند.

علی ایحال دانشنامه غذاهای یهودی که یک مرجع جامع دانشگاهی برای طبقه بندی غذاها است، عقیده ای خلاف عقیده این دوستان پان ترکیست دارد بر طبق این دانشنامه، نان سنگک یک نان ایرانی است که باز هم بر خلاف عقیده این دوست پان ترکیستمان، نام آن از همان لغت «سنگ» پارسی گرفته شده و برای مدتهای مدید نان استاندارد ارتش ایران بوده؛ هر سرباز کیسه ای از آرد و سنگریزه همراه خود داشته و در صورت لزوم با خمیر کردن آرد نان می پخته.

نان بربری هم که نام آن از نام «بربرها» آمده، نان سنتی مردم افغانستان است و ربطی به ترکان ندارد و در قرن هجدهم به ایران آمد.

آذربایجان چگونه ترکزبان شد

«بی تردید پیش از آن که زبان ترکی به آذربایجان وارد شود، زبان این منطقه شاخه ای از زبانهای ایرانی بوده و این موضوع به صورت عام پذیرفته شده است.»

این عبارات از پروفسور والتر هنینگ است(مقاله هنینگ را از اینجا می توانید ببینید) اما همانطور که هنینگ اشاره می کند، احتمالا کسروی نخستین کسی بود که جنین نظریه ای را مطرح کرد. هنینگ یکی از برجسته ترین دانشمندان زبان شناس جهان در یک قرن گذشته است؛ علاوه بر او دیگرانی همچون احسان یارشاطر هم در این زمینه مقالاتی منتشر کردند.

در این نوشته ی کوتاه قصدم پرداختن به زبان آذربایجان پیش از رواج ترکی در آن خطه نیست؛ موضوع تُرکاندن مردم این منطقه به جز در میان قومگرایان پان ترکیست، موضوعی پذیرفته شده است؛ همچنین از منابع علمی می دانیم که ترکان دستکم تا قرن یازدهم میلادی (هزار سال پیش) اصلا در این منطقه نبودند که بخواهند زبانشان را به گروههای دیگر منتقل کنند اما پرسشی که تا امروز بارها مطرح شده و پاسخ داده نشده اینکه «اگر آذربایجان ترک نیست پس چگونه ترکزبان شده است؟»

رضا مرادی غیاث آبادی؛ دکتر قلابی و جاعل تاریخ

رضا مرادی غیاث آبادی

رضا مرادی غیاث آبادی

تقریبا دو سال پیش برای نخستین بار در تارنمای «پژوهشهای ایرانی» متعلق به «رضا مرادی غیاث آبادی» و در اعتراض به یک نوشته ی او کامنتی گذاشتم؛ چند ماه قبل هم یکبار پیامی به ایمیل ایشان فرستادم که درباره آن هم خواهم نوشت اما آنچه که بر سر آن کامنت من آمد، دستکم از همان زمان بر من آشکار کرد که نه با یک محقق و پژوهشگر دگراندیش یا مخالف که با یک جاعل و تحریفگر سر و کار دارم. رضا غیاث آبادی به علت نامعلوم و بدون هیچ ملاحظه نوشته ای که متعلق به دیگری بود را با واژگان خودش تغییر داد تا جایی که مفهوم آن نوشته به کل به چیز دیگری تغییر کند.

اخلاقا یک نویسنده یا مدیر سایت مختار است که نوشته ی خواننده اش رامنتشر کند یا اگر صلاح نمی داند از انتشار آن چشم بپوشد؛ اما دست بردن در نوشته ی دیگران به منظور تغییر دادن معنا و مفهوم یک مطلب که با نام دیگری منتشر شده حتی اگر در سایت و وبلاگ شخصی باشد، در حکم دزدی است و کسی که در اندازه ی حفظ پیام یک مخاطب اش امانتدار نیست، نمی تواند در مقولاتی که نیاز به بردباری، خویشتنداری و دقت بیشتر دارد(مانند تاریخ چند هزار ساله یک ملت) جانب امانت و انصاف نگاه دارد.

پاسخ به بی بی سی؛ نژاد مردم ایران چیست

بی بی سی

بی بی سی

سایت بی بی سی فارسی اخیرا مطلبی را با عنوان “اکثر ایرانیان، نژاد آریایی ندارند” به نقل از دکتر مازیار اشرفیان بناب، پژوهشگر علم ژنتیک، در قالب یک مصاحبه منتشر کرده و درتوضیح آن چنین آورده:
«گروهی از محققین ژنتیک در دانشگاه پورتسموت انگلیس، به سرپرستی یک محقق ایرانی به نتایج جالبی درباره نژاد ایرانیان رسیده‌اند. این گروه معتقدند اکثر ایرانیان بر خلاف آنچه تصور می شود، نژاد آریایی ندارند بلکه به نژادی تعلق دارند که حدود ده هزار سال پیش ساکن ایران بوده‌اند. این تحقیقات که قسمتی از تحقیقات جهانی ژنتیک است به سرپرستی دکتر مازیار اشرفیان بناب سالها پیش در دانشگاه کمبریج شروع شده و در دانشگاه پورتسموت به نتیجه رسیده است.»

آنچه از عنوان و محتوای این خبر و گزارش بی بی سی برداشت می شود این است که «نژادی به نام نژاد آریایی وجود دارد و اغلب مردم ایران بر خلاف باوری که تا کنون رایج بوده، از این نژاد نیستند و از نژاد دیگری هستند که در حدود ده هزار سال پیش در ایران زندگی می کردند.»

پایه ای ترین اصول خبرنگاری ایجاب می کند که اگر مطلبی را از کسی نقل می کنیم عینا همان باشد که عنوان شده و نه اینکه برداشت شخصی و نتیجه گیریهای خود را از گفته دیگران در قالب خبر یا گزارش بازتاب دهیم.

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners