Archive for 2013

جهود همان اندازه توهین آمیز است که فارس توهین آمیز است

ویدیویی از اکبر عبدی، هنرپیشه سینما، منتشر شده که در بخشی از آن به یهودیان با عنوان «جهود» اشاره می کند. ظاهرا این گفته ها اسباب اعتراض برخی هموطنان یهودی شده که به دلایل نامعلوم معتقدند لغت جهود توهین آمیز است.

عنوان کلیمی — که برخی جایگزین یهود و جهود کردند و بکار می برند — از صفت اسلامی موسی، پیغمبر دین یهود، آمده که مسلمانان به او موسی کلیم الله گفتند. کلیم به معنای هم سخن است و در دستور زبان عربی، صفت مشبه است بر وزن فعیل، که از سه حرف کاف، لام میم (مانند کلمه) ساخته شده. کلیم الله یعنی آن کس که خدا با او هم سخن می شود. این واژه بطور قطع مفهوم و بار مذهبی دارد و در آغاز یک نام قومی نبوده؛ با اینحال هر گروهی حق دارد نام قومی خودش را انتخاب کنند و اگر یهودیان کلیمی را بیشتر می پسندند باید همان را برایشان بکار برد.

ملت ایران مجاهد داغ می کند

خواهر مریم و برادر باکر.

خواهر مریم و برادر باکر.

مریم قجر عضدانلو ملقب به «خواهر مریم»، رفیق سابق مرحوم صدام و رییس جمهور تایید شده ی نتانیاهو و برادر بولتون، اخیرا به این اکتشاف مهم نایل شده که ایران یک کشور چند ملیتی است و لازم است که قهرمان حقوق بشری چون خود او از حقوق این ملیت ها دفاع کند. انصافا هم هیچکس (به استثنای قاضی مرتضوی) در حد و اندازه های خواهر مریم اینطور توانایی های ذاتی حقوق بشری ندارد. گفته می شود دلیل اینکه اخیرا در شوهای سازمان مجاهدین خلق همه جور نخاله ای از ملیت های مختلف یافت شده هم همین خوی جهانشمول خواهر مریم است. با اینحال ایراد این ایده این است که اگر قرار بشود ما به جای یک ملیت، چند ملیت داشته باشیم؛ خود او هم باید شغلش را تغییر بدهد و از این پس بجای رییس جمهور برگزیده، دبیرکل برگزیده سازمان ملل ایران باشد.

من به عقیده تو احترام نمی گزارم

یک هندو در حال نیایش یک گاو. تصویر در قلمرو عمومی است. منبع: defence.pk

یک هندو در حال نیایش یک گاو. تصویر در قلمرو عمومی است. منبع: defence.pk

دوره دانشجویی من در ایران هنوز پدیده ی ساندیس خوری حکومتی باب نشده بود و ما ساندیس ها را با خیال راحت و بدون ترس از بی آبرویی سر می کشیدیم. کیک و ساندیس از کالاهای اساسی زمان ما بود که برخی به شوخی به آن «عمله خفه کن» می گفتند. این عمله خفه کن ها در روزهایی که صبح تا شب کلاس داشتیم یا در روزهای ماه رمضان عجیب می چسبید. یادم می آید هفت هشت سال پیش یک روز ماه رمضان، موقع ناهار یکی از همینها را خریده بودم و در یک مکان نسبتا خلوت مشغول روزه خواری بودم. در همین میان آقایی با سر و وضع نسبتا مرتب طرفم آمد و پرسید که مگر نمی دانی که الان رمضان است و نباید روزه خواری کرد؟ گفتم چرا می دانم اما همه مثل او فکر نمی کنند و برخی هم مثل من روزه نیستند. گفت ولی شما باید به عقیده من احترام بگزاری! گفتم با منطق خودت شما هم باید به عقیده من و امثال من احترام بگزاری! گفت اینجا مملکت اسلامی است و اغلب مردم روزه می گیرند و چون تعداد زیادی روزه می گیرند پس نظر من ارجح است. گفتم به فرض هم که اینطور باشد تعداد طرفداران یک عقیده درستی آن و نادرستی باور مخالف را اثبات نمی کند. گفت شما اگر به دموکراسی معتقدی نباید روزه خواری کنی. دیدم پرت و پلا می گوید تهمانده کیک و ساندیسم را هم جلوی رویش فرو دادم. در واقع آنقدر گرسنه بودم که اگر ماشین منکرات هم می آمد اول ترتیب کیک و ساندیس را می دادم بعد سراغ منکرات می رفتم.

انیشتن به وجود خدا باور نداشت

لغت خدا برای من چیزی بیش از بیان و محصول نقص بشر نیست. انجیل مجموعه ای است محترم اما بدوی از قصه هایی که به هر حال کودکانه هستند. هیچ تفسیری -- تفاوتی ندارد هر اندازه که هوشمندانه باشد -- این واقعیت را تغییر نمی دهد. - آلبرت اینیشتین. (تصویر در قلمرو عمومی است.)

لغت خدا برای من چیزی بیش از بیان و محصول نقص بشر نیست. انجیل مجموعه ای است محترم اما بدوی از قصه هایی که به هر حال کودکانه هستند. هیچ تفسیری — تفاوتی ندارد هر اندازه که هوشمندانه باشد — این واقعیت را تغییر نمی دهد. – آلبرت اینیشتین. (تصویر در قلمرو عمومی است.)

هفته ی پیش خانه ی دوستی برای مهمانی شام دعوت داشتم. پس از ورود به مهمانی و تعارفات معمول، به یکباره از من پرسید که آیا به وجود خدا باور دارم یا خیر؟ برای شروع گفتگو بعد از احوالپرسی پرسش عجیبی بود اما من سعی کردم بدون اینکه به اعتقادات میزبان اهانت کنم برایش توضیح دهم که این پرسش به ظاهر ساده اش می تواند پاسخ های نه چندان ساده داشته باشد.

واژه خدا در گذشته همواره مفهوم یکسان و مشابهی نداشته و امروز هم معانی متعدد دارد. خدایان مردم بابل همان خدایان آشوری، سومری یا مصری نبودند. (در بسیاری موارد این خدایان حتی شبیه به یکدیگر هم نیستند.) خدای عهد عتیق یهودیان همان ویژگیهای خدایان یونانی یا رومی را ندارد. خدای مسلمانان همان خدای زرتشتیان (یا خدایان زرتشتی) نیست. خدای ارسطو و خدای سقراط، خدایان متفاوتی بودند. ولتر و اسپینوزا و دکارت هم خدای یکسانی نداشتند. اگرچه همه ی خدایان به نحوی مشمول همان مفهوم خدا می شوند؛ من به وجود هر کدام از این خدایان باور داشته باشم لاجرم نسبت به بقیه اشکال خدا کافر هستم و هیچکس نمی تواند ادعا کند که به همه ی این خدایان باور دارد. پذیرش هر کدام از اینها نفی دیگری است، بنابر این پاسخ به این پرسش آسان نیست. با اینحال دوست من اصرار داشت که نیروی ورای همه چیز در جهان وجود دارد که آن نیرو خدا نامیده می شود و برای اثبات این ایده هم ادعا می کرد که همه دانشمندان به وجود آن واقف هستند. وقتی پرسیدم که مثلا یکی از این دانشمندان که چنین وقوفی دارد را نام ببرد؛ فی الفور چند حدیث و جمله قصار از انیشتین، فیزیکدان مشهور، درباره اهمیت وجود خدا و اعتقاد به آن برایم فهرست کرد. کار که به نقل حدیث رسید، بهتر دیدم که موضوع بحث را از اثبات وجود یا عدم خدا به دستپخت خوشمزه و مهماننوازی صاحبخانه تغییر دهم.

امام زمان را از ایران اخراج کنید

اخراج امام زمان.

اخراج امام زمان.

همانطور که هر بنی بشری می داند و اگر هم نمی دانسته تا الان از طریق یکی از شرکت های خدمات مهاجرت به کانادا و استرالیا ملتفت شده؛ یکی از اصول اولیه مهاجرت به هر کشور، آموختن زبان آن کشور است. بسیاری از کشورها برای پذیرش مهاجر، امتحانات زبان را در سطوح نسبتا بالا برگزار می کنند. این موضوع در مورد کسانی که می خواهند از حق شهروندی برخوردار شوند به تابعیت یک کشور بیگانه دربیایند؛ اهمیت بیشتری هم دارد و در قوانین کشورهای مختلف هم بر آن تاکید شده است. مثلا مطابق قانون اساسی آمریکا هر شهروند کشور بیگانه که بخواهد به تابعیت آمریکا دربیاید باید بتواند هم انگلیسی را خوب بخواند، هم درست بنویسد و هم روان تکلم کند.

شخص بی استعدادی به نام مهدی موعود با نام مستعار «امام زمان»، ساکن چاه جمکران، علیرغم اینکه مدت طولانی (در حدود 1200 سال) را با تابعیت عربستان در کشور ما بسر برده، بر پایه ی روایات شیعی، هنوز نتوانسته زبان فارسی را در حد خواندن چند نامه بیاموزد. این در حالی است که اگر علی آبادی را هم برای مدت مشابه به ریاست اپک فرستاده بودند تا الان چند کلمه انگلیسی یادگرفته بود.

وزیر دفاع اسراییل تلویحا ایران را به نابودی تهدید کرد

موشه یعلون. تصویر از جورسلم پست.

موشه یعلون. تصویر از جورسلم پست.

مقاله ای در سایت جورسلم پست (اورشلیم پست) منتشر شده که از قول موشه یعلون، وزیر دفاع اسراییل، می نویسد: «ایران را مجبور کنید میان [برنامه] اتمی و ادامه ی حیاتش یکی را انتخاب کند.»

در این مطلب از قول یعلون — که به تازگی به سمت وزیر دفاع اسراییل برگزیده شده — چنین آمده: «کشورهای غربی باید فشارهای عمده بر ایران را افزایش دهند تا ایران را به شرایطی برساند که مجبور شود میان زنده ماندن و داشتن بمب اتم یکی را انتخاب کند.»

حمایت وبلاگنویسان و کاربران دنیای مجازی از فراخوان 21 خرداد برای شرکت در مسابقه ایران و لبنان

21 خرداد، استادیوم آزادی با شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران.

21 خرداد، استادیوم آزادی با شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران.

هم میهنان،

در زمانه ای که مردمان دنیای آزاد و منطقه ی خاورمیانه، هر روز دستاوردهای تازه تری در جهت تامین رفاه و حمایت از حقوق اساسی شهروندان کشورهای خود کسب می کنند؛ سهم ملت ایران از این تحولات جهانی تنها تماشا و حسرت است.

ما عده ای از وبلاگنویسان، کاربران شبکه های اجتماعی و فعالان دنیای مجازی و اینترنتی، با آرا و نظرات و دیدگاههای گوناگون، از عموم شهروندان تهرانی و ایرانی دعوت می کنیم، در روز 21 خرداد ماه، بازی تیم های ملی ایران و لبنان (ساعت 18:30) در ورزشگاه آزادی حاضر شوند و با شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» فریاد اتحاد و همدلی خود را به گوش جهان برسانند.

21 خرداد ماه و مسابقه ی تیم های ایران و لبنان، با توجه به تقارن زمانی با انتخابات ریاست جمهوری ایران و محدودیت نظام اسلامی برای هر نوع واکنش قهرآمیز، فرصت بسیار مناسبی برای طرح خواسته های قانونی و شروع حرکتهای اعتراضی بعدی در واکنش به وضعیت فقر، گرانی، ظلم، فساد لجام گسیخته، و نقض گسترده حقوق اساسی مردم ایران است.

ایران، امروز به کمک همه ی فرزندان خود نیاز دارد. لطفا با انتشار این خبر به گسترش حرکت اعتراضی مردم ایران کمک کنید. رسانه شمایید.

فراخوان برای شرکت در مسابقه ایران و لبنان؛ با شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران

نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران

نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران

گروهی از وبلاگنویسان و کاربران شبکه های اینترنتی، برای شرکت در مسابقه فوتبال میان تیم ملی ایران و لبنان فراخوان دادند. مسابقه ی میان تیم های ملی ایران و لبنان، در روز 21 خرداد (ساعت 18:30)، سه روز پیش از انتخابات نمایشی جمهوری اسلامی، و در ورزشگاه آزادی تهران برگزار می شود.

مسابقه ی این دو تیم به صورت زنده از تلویزیون دولتی ایران هم پخش می شود و با توجه شرایط زمانی و موقعیت مکانی، بهترین فرصت را برای طرح شعارهای اعتراضی مردم فراهم می کند. این مسابقه می تواند یک شروع خوب برای تجمعات اعتراضی بعدی باشد.

برخی هنوز «ایران لعنتی» را دوست دارند

شادی صدر، فعال حقوق زنان و همجنسگرایان، اخیرا مطلبی در صفحه ی فیس بوکش انتشار داده و علاوه بر توهین به کشور ایران، از تجزیه آن هم حمایت کرده. پیش از اینکه به این مطلب شادی صدر بپردازم، باید اعتراف کنم که قصد نوشتن و پاسخ دادن به پست فیس بوکی ایشان را نداشتم. به نظرم رسید اینطور مهملات ارزش اتلاف وقت ندارد و خانم صدر هم احتمالا برای جلب توجه دوستانش یا جامعه ایرانی چنین مطالبی می نویسد.

با اینکه اغلب وقت زیادی را صرف خواندن مطالب گروههای مختلف و طیف های سیاسی می کنم، تا پیش از انتشار مقاله شادی صدر درباره حق تعیین سرنوشت و مشروعیت تجزیه ایران، اصلا ایشان را نمی شناختم. خانم صدر در آن مقاله مدعی شده بود که بر پایه حق تعیین سرنوشت، اقوام ایرانی حق تجزیه کشور و تشکیل واحدهای مستقل سیاسی دارند. من پیشتر در یک نوشته توضیح دادم که چرا خانم صدر و دوستانش راست نمی گویند و حق تعیین سرنوشت ملی به مفهوم حق تجزیه طلبی نیست؛ چنانکه منابع آن مطلب هم همگی در دسترس هستند.

سایتهایی که ادعای رفسنجانی درباره تجزیه ایران را سانسور کردند

بی بی سی گفته های هاشمی را بصورت گزینشی منتشر کرد.

بی بی سی گفته های هاشمی را بصورت گزینشی منتشر کرد.

پس از رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی،گفته هایی از وی درباره شرایط اسفبار مملکت و خطاب به هوادارانش منتشر شد که در بخشی از آن به طرح تجزیه ایران توسط سنای آمریکا می پردازد. اینکه چطور آقای هاشمی به یکباره دلسوز تمامیت ارضی ایران و تجزیه ی مملکت شده، موضوع نوشته ی من نیست کما اینکه عده ای هم چنین تردیدهایی را مطرح کردند. من دلایل متعدد دارم که گفته های آقای هاشمی را–با هر انگیزه ای که عنوان شده–جدی بگیرم و بخشی از این دلایل را هم در مطلبی که پیشتر در اینباره نوشتم، شرح دادم. اما موضوع دیگری که درباره ی مطلب هاشمی نظر من و دوستانی که برای من پیام گذاشتند، را جلب کرد، نحوه ی برخورد گزینشی برخی رسانه های فارسی زبان با این بخش از گفته های او بود.

از چند وبسایت فارسی زبانی که مطلب هاشمی را منتشر کردند، گروهی این بخش را به دلایلی بریدند و یا حذف کردند. این برخورد شاید معیار دقیق در خبررسانی این رسانه ها نباشد اما احتمالا می تواند تصویر کلی از اندازه آزادی و بی طرفی آنها بدست دهد.

رفسنجانی: تجزیه آذربایجان و بلوچستان پس از انتخابات

با پایان یافتن دوره ی کاندیداتوری اکبر هاشمی رفسنجانی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و رد صلاحیت اش توسط شورای نگهبان، سخنانی از وی خطاب به طرفدارانش منتشر کرده که در بخشی از آن به طرح تجزیه آذربایجان و بلوچستان ایران توسط سنای آمریکا هم اشاره می کند. به گفته ی آقای هاشمی، قرار است پس از معلوم شدن نتیجه انتخابات این طرح عملیاتی شود:

– در مجلس سنای آمریکا دو طرح خطرناک وجود دارد؛ منتظر انتخابات بودند که تکلیف روشن شود و گویا از این پس فعال می شوند. می خواهند سیستان و بلوچستان و و آذربایجان را تجزیه کنند. بعد هم قرار است اگر اسراییل به ایران حمله نظامی کرد به او کمک نظامی کنند. شاید جنگ روانی باشد اما به قول علما هر احتمالی برای انسان تکلیف می آورد.

ایران را انتخابات نجات نمی دهد؛ اعتصابات و اعتراضات نجات می دهد

اکبر هاشمی زفسنجانی، نامزد اصلاح طلبان در انتخابات 92، محمود احمدی نژاد، و علی خامنه ای. تصویر از خبرگزاری مهر.

اکبر هاشمی زفسنجانی، نامزد اصلاح طلبان در انتخابات ۹۲، محمود احمدی نژاد، و علی خامنه ای. تصویر از خبرگزاری مهر.

دعوای میان رای دهنده ها و تحریم کننده ها باردیگر در آستانه انتخابات بالا گرفته. رای دهنده ها با همان شیوه ی دوره های پیشین، استدلال می کنند، در شرایطی که مملکت در وضعیت بدی قرار دارد، انتخاب یک رییس جمهور میانه رو به تعدیل شرایط و کاهش فشارهای اقتصادی و سیاسی کمک می کند. در طرف مقابل تحریم کننده ها باور دارند که انتخابات فرمایشی جمهوری اسلامی — که علاوه بر جناحی بودن و بسته بودن، سی و چند سال با تقلب انجام شده و در دور گذشته هم به صورت کاملا فرمایشی و به قیمت خون چند صد تن از مردم ایران برگزار شد — فاقد حداقل های لازم برای مشارکت مردم است؛ بنابر این مشارکت در چنین انتخاباتی جز اینکه به نظام اسلامی مشروعیت مردمی بدهد، حاصل دیگری ندارد.

هر دو گروه رای دهنده و تحریم کننده، باور دارند که دیدگاه خودشان بر دیدگاه طرف مقابل ارجح است و جبهه مخالفشان یا از شرایط جاری کشور چیزی نمی فهمد و یا اساسا خاین و مغرض است. هر دو طرف باور دارند که شرکت یا عدم شرکشان قرار است یک اقدام بزرگ سیاسی باشد، که تاثیرات عظیمی بر آینده مملکت بگذارد. رای دهنده ها اصرار دارند که رای دادن به نامزد مد نظرشان، به ضرر حاکمیت است چون نامزد جناح مخالف به پیروزی نمی رسد. تحریم کننده ها هم معتقدند که رای دادنشان علاوه بر اینکه هیچ ثمری ندارد به نظام آبرو و اقتدار (قدرت مشروع) می دهد، چیزی که امروز فاقد آن است. آنچه همه ی این اختلاف نظرها را بی معنی می کند، تکرار هرباره و چندباره آنها در سالهای گذشته است. رای دهنده ها در دوره های مختلف به امید تغییرات به نامزدهای خودشان رای دادند و تحریم کننده ها هم در دوره های مختلف انتخابات را تحریم کردند و در نهایت هم وضع مملکت ما روز بروز بدتر شده. نه رای رای دهنده ها ظرف چند دهه ی گذشته تغییر قابل توجه در شرایط میهنمان ایجاد کرده و نه تحریم انتخابات توانسته گره ای از گره های مملکت باز کند. انتخابات در نظام اسلامی یک پدیده ی بی اهمیت و در بهترین شرایط دعوا میان مافیای درون قدرت برای کسب منابع بیشتر است، که شرکت و یا عدم شرکت در آن بخودی خود هیچ تحول اساسی ایجاد نخواهد کرد. علی القاعده ما نمی توانیم امیدوار باشیم که یک رفتار مشابه را تحت شریط مشابه برای سالها و دهه ها تکرار کنیم و نتایج متفاوتی بگیریم.

توهین های مکرر و نژادپرستانه ی هواداران تراکتورسازی به مردم شریف افغانستان

تراختور

تراختور

پان ترکیستها و قومگرایان ترک گرا — که از لایه های کم سواد و عقب افتاده جامعه ایران و آذربایجان هستند — برای توهین نژادی و تحقیر مردم پارسی زبان ایران، به آنها فارس افغانی یا فارس افغانی نژاد می گویند؛ غافل از اینکه افغانی بودن یا افغانی زاده بودن به هیچ عنوان اسباب شرمندگی نیست و مردم شریف افغانستان سالها در ایران وظیفه انجام کارهای دشور را بر عهده داشتند و بسیار بیش از پان ترکیستهای مفت خور و طلبکار در توسعه ی ایران و پیشرفت و آبادانی کشور ما سهم دارند.

این قبیل توهین ها متاسفانه به فضای استادیوم های فوتبال ایران هم سرایت کرده ودر بازیهایی که یک سوی آن تیم تراکتورسازی یا به قول پان ترکیستها تیم «تیراختور» باشد و در سوی دیگر تیم فارسی زبان و یا از شهرستان دیگر بازی کند، علاوه بر انواع و اقسام ناسزاهای ناموسی و شعارهای ضد ایرانی و توهین به تمامیت ارضی و هویت ملی ایرانیان، شعار فارس افغانی نژاد یا شعار آذربایجان مال ما است، افغانستان مال شما است (آذربایجان بیزیمده، افغانستان سیزینده) هم سر داده می شود.

استیون هاوکینگ: هیچوقت تسلیم نشوید

استیون هاوکینگ و بیل گیتس

استیون هاوکینگ و بیل گیتس

استیون هاوکینگ، مشهورترین دانشمند حال حاضر جهان است که از سن ۲۱ سالگی در شرایط فلج دستگاه عصبی بسر می برد. هاوکینگ را بچه ها با کارتون خانواده سیمپسون میشناسند؛ مردم عادی او را با بیماری عجیب و نظریات جنجالی اش درباره وجود خدا و پیدایش کائنات بیاد می آورند؛ و در دنیای علم با برجسته ترین کار علمی اش به نام تابش هاوکینگ شناخته می شود. اما نکته ی مهم درباره ی هاوکینگ این است که همه ی کارهای علمی او به عنوان یک اختر فیزیکدان و یک دانشمند، در دوران بیماری وی و ظرف ۵۰ سال گذشته انجام شده.

در یک مصاحبه با خبرگزاری بی بی سی، زمانی که خبرنگار بی بی سی از هاوکینگ می پرسد، انتظار می رفت که وی تنها مدت کوتاهی زندگی کند و اگر تنها بخواهد یک عامل را نام ببرد که باعث شده وی این مدت طولانی را دوام بیاورید، آن عامل چیست؟ هاوکینگ پاسخ می دهد: زمانی که من ۲۱ ساله بودم به بیماری عصبی حرکتی مبتلا شدم. این بیماری ای است که هیچ درمانی ندارد و مبتلایان به آن را ظرف دو یا سه سال می کشد. اگر من امروز در سن هفتاد سالگی هنوز زنده ام بخشی مربوط به مراقبت عالی است که در طول این سالها از آن برخوردار بودم و کمک کرد که در شغل علمی خود هم موفق باشم. این موفقیت ها من را فعال نگه داشت. من امیدوارم که سرگذشت من نمونه ای برای کسانی باشد که در شرایط مشابه هستند. هیچوقت تسلیم نشوید.

ویکی لیکس: محمد باقر قالیباف بنا بود رییس جمهور بعدی ایران بشود

محمد باقر قالیباف

محمد باقر قالیباف

سایت کمپین دعوت از محمد خاتمی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، اخیرا مطلبی منتشر کرده که به دعوای درونی جناحهای حکومت ایران اشاره دارد. به گفته ی این وبسایت، احمدی نژاد اسنادی از تخلفات محمد باقر قالیباف، شهردار کنونی تهران، را برای شورای نگهبان فرستاده که اگر اسفندیار رحیم مشایی، نامزد مورد نظر او، در انتخابات پیش رو تایید صلاحیت نشود، به تخلفات قالیباف هم رسیدگی شود و به این ترتیب او هم نتواند در انتخابات ریاست جمهوری آینده شرکت کند.

اینکه احمدی نژاد حتی پیش پیش از اعلام کاندیداتوری و مشخص شدن فهرست نامزدهای انتخاباتی، به سراغ قالیباف برود، ممکن است قدری عجیب به نظر برسد. هر کس با نظامهای استبدادی مانند حکومت ایران آشنایی داشته باشند، بخوبی می داند که فعالیت سیاسی در چارچوب این نظامها با حفظ سلامت سیاسی و اخلاقی تقریبا غیر ممکن است. کما اینکه سلامت سیاسی افراد و مقامات در دایره ی قدرت، برای رقیبان فاسد، حتی تهدید هم به شمار می آید. از اینرو احمدی نژاد — که نه امروز برایش آبرویی مانده و نه دیگر چیزی برای از دست دادن دارد — با توجه به اینکه هشت سال رییس جمهور بوده، نباید در دسترسی به اطلاعات و افشای مفاسد نامزدهای جناح مقابل محدودیتی هم داشته باشد. با اینحال این پرسش وجود دارد که چرا او یکسره سراغ قالیباف رفته و به دیگرانی مثل ولایتی یا حداد عادل یاا محسن رضایی — که آنها هم ظاهرا دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری هستند — نپرداخته؟ شاید احمدی نژاد اطلاعات خاصی درباره شخص قالیباف دارد که دیگران از آن نا آگاهند و شاید این اطلاعات آن اندازه مهم باشد که سرنوشت انتخابات آینده ایران را معلوم کند.

لطفا به نژاد من توهین نکنید

اخیرا در میان عده ای از وبلاگنویسان عمدتا چپگرا و برنامه سازان رسانه های بیگانه اینطور رایج شده، که برخی ناهنجاریهای جامعه ایرانی و بد اخلاقی های امروز ایرانیان را به خون آریایی و نژاد ایرانیان نسبت می دهند. این انتصاب و مربوط کردن مقولاتی که اساسا ماهیت نژادی ندارند به خون و تبار مردم یک کشور برای تمسخر و استهزای آن، بطور قطع نژادپرستانه است و توهین نژادی علاوه بر اینکه غیر اخلاقی و غیر انسانی است، در بسیاری از کشورهای جهان جرم محسوب می شود.

از نقطه نظر علمی همه ی ما انسانهای مدرن یا انسانهای کنونی از یک نژاد به نام نژاد هموسیپین (Homo sapien) هستیم که در حدود دویست هزار سال پیش در آفریقا ازنژادهای دیگر انسان تکامل پیدا کرد و امروز در تمام مناطق زمین پراکنده شده است. پیشوند «همو» اشاره به گونه ی ما یعنی انسان و «سیپین» نام علمی نژاد ما است. در گذشته نژادهای دیگری هم از انسان وجود داشت، که امروز اثری از ایشان نمانده و از میلیونها سال تا هزاران سال پیش همگی منقرض شده اند. دوران تکامل انسان کنونی یا هموسیپین ها هنوز آن اندازه طولانی نشده که از لغت نژاد برای توضیح تمایز میان دستجات آن استفاده کنند؛ بنابر این لغت نژاد برای دسته بندی انسانهای مدرن، دستکم در زیست شناسی و انسان شناسی پایه ی علمی ندارد؛ اما کماکان برای اشاره به ترکیب جمعیتی، در تحقیقات غیر تباری و در میان عامه مردم رایج است. از این حیث «ایرانی» یا «آریایی» هم برای اشاره به نژاد یا تبار مردم ایران کاربرد دارد. هر دو ایران و آریایی در واقع یک لغت یکسان هستند و معنای یکسان دارند. پیشتر در دو نوشته جداگانه در اینجا و در اینجا و در پاسخ به بی بی سی فارسی، بطور مبسوط درباره مفهوم آریایی و هویت قومی و تبار ملت ایران مطلبی نوشتم و دلایل انتساب عنوان آریایی به ایرانیان را شرح دادم. (منابع آن دو نوشته را ببینید.)

لطفا مک بوک دست دوم نخرید

کاربر مک بوک از نوع ایرانی

کاربر مک بوک از نوع ایرانی

وبسایت دیلی تلگراف که یکی از سایتهای معتبر و پر بازدید دنیا است٬ تصاویری را از یک کاربر ایرانی مک بوک (کامپیوتر ساخت شرکت اپل) با یک دستگاه کامپیوتر دزدی منتشر کرده که آبروریزی تبلیغاتی آن برای جامعه ایرانی٬ کمتر از پوشش خبری یک دور کامل سفر احمدی نژاد و همراهان به سازمان ملل و نیویورک نیست.

ظاهرا موضوع خبر٬ یک دستگاه لپ تاپ دزدی است که مدتی پیشتر در لندن سرقت شده و نهایتا سر از ایران درآورده. مالک اصلی این وسیله یک نفر انگلیسی است که پیش از سرقت دستگاه ٬ برنامه ای امنیتی بر روی آن نصب کرده بود که امکان موقعیت یابی و کنترل دستگاه را از راه دور فراهم می کند. موضوع سردرآوردن یک لپ تاپ دزدی انگلیسی٬ چند هزار کیلومتر دورتر در کشور ایران٬ برای این وبسایت آن اندازه جالب بوده٬ که تصاویری از کاربر ایرانی آن را به همراه یک گزارش کامل در وبسایت خود منتشر کند.

سازمان سیا، بی بی سی و تجزیه طلبی در ایران

بی بی سی

بی بی سی

از زمان رویارویی ایران با قدرتهای جهانی بر سر برنامه هسته ای و افزایش نفوذ منطقه ای ایران، موضوع حمایت از تجزیه طلبان و قومگرایان هم با همان هدف تحریمهای اقتصادی — یعنی ایجاد بی ثباتی و آشوب در داخل کشور و امتیازگیری بر سر برنامه هسته ای — بطور گسترده در دستور کار کشورهای طرف مواجه با ایران قرار گرفت و ردیف بودجه ای محرمانه در داخل سازمان سیا برای آن تخصیص داده شد. این برنامه مشخصا توسط کشورهای آمریکا، اسراییل و بریتانیا پیگیری می شود؛ با اینحال بر پایه اسناد سایت ویکی لیکس، علاوه بر سازمانهای اطلاعاتی این سه کشور، کشورهای کوچکتر چون پاکستان هم در این این زمینه فعال هستند؛ که در مورد پاکستان، به گفته ی ویکی لیکس این همکاری با آشکار شدن حمایت سازمان موساد و سازمان اطلاعات بریتانیا از تجزیه طلبان آن کشور، خاتمه پیدا کرد.

وندالیزم در پاسارگاد؛ از خلخالی تا خامنه ای

تخریب آرامگاه کورش

تخریب آرامگاه کورش

انگلیسی ها، در زبانشان، اصطلاحی به نام وندالیزم (Vandalism) دارند که به دشمنی کور با علم و فرهنگ و هنر اطلاق می کنند. خود این لغت از نام یک قوم به نام «وندال ها» گرفته شده که از اقوام جرمانیک شرقی بودند و آنقدر در طول تاریخشان توحش بخرج دادند که نامشان در توحش جاودانه شد.

به نظرم اگر ما هم بخواهیم در زبان پارسی لغت مشابهی برای دشمنی با فرهنگ بسازیم، باید آن را ازنام نظام اسلامی و سران آن وام بگیریم که در طول این 35 سال، یک روز هم در تخریب آثار تاریخی و فرهنگی ما فروگذار نکردند؛ از دوران خلخالی گرفته که کورش بزرگ را لواطکار و حرامزاده نامید و با بولدوزر به جان تخت جمشید افتاد، تا امروز که روی آثار تاریخی ایران سد و حسینیه می سازند و در آرامگاه کورش نارنجک دستی منفجر می کنند.

امروز فیلمی در اینترنت منتشر شد که پرتاب نارنجک دستی و تغییر رنگ بخشی از دیواره بیرونی بنای آرامگاه کورش را نشان می دهد. در همین حال گزارشهای هم از ایران می رسد که نیروهای دولتی و بسیجی ها، در همان محوطه با مردم درگیر بودند و در روز عید نوروز، شعار مرگ بر این یا آن کشور سر می دادند. فارغ از اینکه چه کسی مسئول خرابکاری و وندالیزم امروز است، بطور قطع سران نظام اسلامی، مسئول حفاظت و صیانت از آثار تاریخی ایران هستند و هر بلایی که بر سر آثار تاریخی ایران بیاید ملت ایران از ایشان بازخواست می کند.

استیون هاوکینگ؛ «آیا زندگی مفهومی دارد؟»

معنای زندگی، پرسشی فلسفی درباره ماهیت و اهمیت زندگی است. پاسخهای متعددی از نقطه نظرات گوناگون فلسفی، مذهبی و احتمالا علمی از دوران افلاطون و ارسطو تا زمان حال حاضر به این پرسش داده شده؛ آنچه در ادامه خواهید دید، تفسیری است که استیون هاوکیگ، کیهان شناس و اختر فیزیکدان درباره مفهوم زندگی ارایه می کند، که البته به گفته ی خودش چندان هم فلسفی نیست.

این مستند، دومین مستندی است که از هاوکینگ ترجمه می کنم. بخش نخست را با عنوان «آیا خداوند آفریدگار جهان است» یا «آیا خدا وجود دارد»، از اینجا می توانید ببینید. در برگردان این دو برنامه، کوشش کردم، علی رغم زمان محدود که داشتم، ترجمه روان باشد؛ با اینحال توجه داشته باشید هر دو این دو مستندها اساسا موضوعات پیچیده ای را مورد مطالعه قرار می دهد و با توجه به اینکه زبان اصلی فیلم هم به زبان دیگری است، احتمالا باید هر کدام را حداقل دو بار یا بیشتر تماشا کنید.

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners