برچسب: فارسی

توهین های مکرر و نژادپرستانه ی هواداران تراکتورسازی به مردم شریف افغانستان

تراختور

تراختور

پان ترکیستها و قومگرایان ترک گرا — که از لایه های کم سواد و عقب افتاده جامعه ایران و آذربایجان هستند — برای توهین نژادی و تحقیر مردم پارسی زبان ایران، به آنها فارس افغانی یا فارس افغانی نژاد می گویند؛ غافل از اینکه افغانی بودن یا افغانی زاده بودن به هیچ عنوان اسباب شرمندگی نیست و مردم شریف افغانستان سالها در ایران وظیفه انجام کارهای دشور را بر عهده داشتند و بسیار بیش از پان ترکیستهای مفت خور و طلبکار در توسعه ی ایران و پیشرفت و آبادانی کشور ما سهم دارند.

این قبیل توهین ها متاسفانه به فضای استادیوم های فوتبال ایران هم سرایت کرده ودر بازیهایی که یک سوی آن تیم تراکتورسازی یا به قول پان ترکیستها تیم «تیراختور» باشد و در سوی دیگر تیم فارسی زبان و یا از شهرستان دیگر بازی کند، علاوه بر انواع و اقسام ناسزاهای ناموسی و شعارهای ضد ایرانی و توهین به تمامیت ارضی و هویت ملی ایرانیان، شعار فارس افغانی نژاد یا شعار آذربایجان مال ما است، افغانستان مال شما است (آذربایجان بیزیمده، افغانستان سیزینده) هم سر داده می شود.

«آیا خدا وجود دارد؟» استیون هاوکینگ

پروفسور استیون هاوکینگ

پروفسور استیون هاوکینگ

آیا خدا وجود دارد و آیا خداوند خالق جهان است؟ پاسخ به این پرسش چه اهمیتی برای ما دارد؟

در اغلب جوامع، پاسخ عمومی به این پرسش یکسان است. توده مردم دنیا در همه دوران ها به نوعی به وجود خدا باور داشته اند؛ اگرچه در هیچکدام از جوامع درک یکسانی از مفهوم خدا وجود ندارد.

در کشور ما علاوه بر اینکه اعتقاد به وجود خدا به عنوان یک اصل، پذیرفته شده است (مانند اغلب جوامع دیگر)؛ اعتقاد به حقانیت نمایندگان خدا که پیامبران باشند و از سوی او به رسالت برگزیده شده اند؛ اعتقاد به رسالت امامان شیعه که نسل اندر نسل جانشینان پیامبر اسلام هستند و اعتقاد به حقانیت روحانیون و ولایت فقیه که جانشین و نایب امامان هستند هم برای ورود به عرصه های سیاسی و اجتماعی لازم دانسته می شود و در همه موارد موجودیت خدا به عنوان یک اصل غیر قابل انکار مورد تایید جامعه، مقدمه ای است برای پذیرش دیگر اصولی که نظامات سیاسی و اقتصادی بر پایه ی آن استوار شده است.

در آمریکا، ۸۳ درصد از مردم به وجود خدا باور دارند؛ این رقم در میان دانشمندان آمریکایی در حدود ۳۳ درصدو در میان برجسته ترین دانشمندان که به عضویت آکادمی ملی می رسند به مراتب کمتر، در حدود هفت درصد از کل جمعیت آنها و در حدود پنج و نیم درصد در میان زیست شناسان است. با همه اینها تنها دو درصد از جمعیت آمریکا، مذهب خودشان را بی خدا یا ندانمگرا معرفی می کنند.

ایران در تاریخ؛ سخنرانی برنارد لوئیس، معمار تجزیه ایران، در دانشگاه تل آویو

برنارد لوئیس

برنارد لوئیس

پروفسور برنارد لوئیس خاورشناس یهودی تبار انگلیسی و استاد بازنشسته مطالعات خاورمیانه در دانشگاه پرینستون است که یکی از برجسته ترین متخصصان در زمینه تاریخ خاورمیانه محسوب می شود.

تاثیرات فکری برنارد لوییس، به عنوان یک متخصص اسلامشناس، در سیاستگذاریهای چند دهه گذشته آمریکا بی اندازه است. به عقیده جیکوب ویسبرگ، ستون نویس مجله نیوزویک، برنارد لوئیس مهمترین تاثیر فکری را در ایده تهاجم به عراق داشته. اصطلاحاتی مانند «بنیادگرایی اسلامی» یا «نبرد تمدنها» هم از ابداعات لوییس است. گفته می شود ساموئل هانتینگتون، استاد پیشین علوم سیاسی در دانشگاه هاروارد، نظریه نبرد تمدنها را با الهام از ایده لوییس مطرح کرد.

لویییس همچنین به عنوان تئوریسین طرح تجزیه ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه هم شناخته شده. طرح تجزیه خاورمیانه یا (بعدها) «خاورمیانه بزرگ» که با عنوان «پروژه برنارد لوییس» مشهور است، نخستین بار در نشست بیلدلبرگ در سال ۱۹۷۹ مطرح شد بر پایه این طرح، ایران باید به شش یا هفت تکه تقسیم شود؛ این ایده پیشتر در عراق اجرا شده و الان به جای یک عراق، در واقع سه عراق وجود دارد. به باور دیک چینی، معاون رییس جمهور پیشین آمریکا، در قرن جدید، دانشمندان، قانونگذاران، دیپلماتها و رسانه ها دنباله رو خردمندی لوییس خواهند بود.

جعل وبسایت ترکی درباره آزمایش تسلیحاتی ایران و زلزله آذربایجان

جعل پان ترک ها درباره زلزله آذربایجان

جعل پان ترک ها درباره زلزله آذربایجان

پس از زلزله اخیر در آذربایجان و کشته شدن جمعی از مردم بومی آن خطه، گروههای پان ترکیستی – که در رویداد زلزله بم، زشت ترین توهین ها را متوجه مردم مصیبت زده ایران می کردند -بار دیگر با رویکرد طلبکارانه، رو به گسترش نفرت نژادی آوردند تا مسئولیت حوادث پس از آن را متوجه ایرانیان کنند.

در همین راستا، یک وبسایت جمهوری آذربایجان به نقل از سایت دبکا – نزدیک به منابع امنیتی اسرائیل- ادعا می کند که زلزله اخیر در آذربایجان در نتیجه آزمایش تسلیحاتی بمب زلزله ساز(!) ایران و نفرت ایرانیان از مردم آذربایجان رخ داد.

جعل عنوان ملت و حق تعیین سرنوشت تجزیه طلبان

جهان در سال 1945

جهان در سال ۱۹۴۵

با گسترده شدن نفوذ رسانه های فارسی زبان بیگانه و نبود رسانه های خبری بی طرف و آزاد در داخل ایران، رفته رفته برخی عبارات و اصطلاحات جعلی هم وارد واژگان سیاسی ایرانیان شد. از جمله این جعلیات، یکی هم اطلاق عنوان «ملت» یا «ملیت» به اقوام ایرانی است که پیشتر تنها در میان رسانه های طیف چپ یا تجزیه طلبان متداول بود؛ اما در حال حاضر در بسیاری از رسانه های دولتی بیگانه همچون «بی بی سی فارسی»، «رادیو زمانه»، «روز آنلاین» یا «دویچه وله فارسی» کاربرد دارد. این جعل عنوان، به صورت حساب شده و برای برخی اهداف سیاسی از پیش تعیین شده انجام می شود که در این نوشته با دلایل آن بیشتر آشنا می شویم.

پارلمان اروپا؛ حمایت از حقوق بشر یا تجزیه طلبی در ایران؟

چند هفته ی پیش پارلمان اروپا قطعنامه ای را درباره نقض حقوق بشر در ایران به مجمع عمومی این نهاد برد و نمایندگانی هم درباره این موضوع سخنرانی کردند.

YouTube Preview Image

موضوع نقض مکرر حقوق بشر در ایران یک حقیقت غیر قابل انکار است و تقریبا همه کسانی که اندک آشنایی با شرایط ایران داشته باشند از آن آگاهی دارند و بنابر این محکومیت نقض حقوق بشر در ایران هم کمتر کسی را به شگفتی وا می دارد. اما این حمایت از حقوق بشر در سالهای اخیر رویه دیگری پیدا کرده و جنبه سیاسی بخود گرفته چنانکه برخی گروههای حقوق بشری یا نهادهای سیاسی مانند پارلمان اتحادیه اروپا، کنگره آمریکا یا برخی پارلمانهای محلی اروپایی این روند را برای رسیدن به اهداف مد نظر خود را دنبال می کنند.

فلسطینی های مسلمان، افغانی های نامسلمان و چپی های نگران

مدرسه برای کودکان افغان

مدرسه برای کودکان افغان

طی سی و سه سالی که از عمر نظام اسلامی گذشت، دشمنی و کینه توزی نظام نسبت به کشور اسراییل به عنوان اصل محوری و لایتغیر داکترین سیاست خارجی ایران، اسباب مخاطرات و گرفتاریهای فراوانی برای ملت ایران شد. در واقع هیچکس نمی تواند انکار کند، جمهوری اسلامی – که مدعی دفاع از حقوق مردم«فلسطین» و دیگر مسلمانان جهان است – در تمام این سالها برای دفاع از گروههای فلسطینی رودروی اسراییل و حامیان این کشور – که در مراکز بزرگ قدرت و ثروت جهان حضور دارند – قرار گرفت و هزینه های هنگفت آن را هم بر ملت ایران هموار کرد.

این رویارویی همواره با عنوان دفاع از حقوق مسلمانان ستمدیده فلسطین انجام می شود؛ اما رفتار نظام اسلامی در مواجه با دیگر مسلمانان از جمله مردم مسلمان افغانستان تردیدهای جدی در اهداف نظام و ادعای ظلم ستیزی سران آن ایجاد می کند.

محکومیت اظهارات رحیمی را محکوم می کنیم

تصویری از ابطحی و یک خاخام یهودی

تصویری از ابطحی و یک خاخام یهودی

محمدرضا رحیمی،معاون محمود احمدی نژاد، در ضمن اظهاراتی عنوان کرد:«گسترش تجارت مواد مخدر در جهان ریشه در تلمود، مجموعه قواعد مذهبی یهودیان، دارد» و همینطور:«در این کتاب‌ها آموزش داده می‌شود که چگونه خون مردم را بمکند و چگونه غیر یهود را نابود کنند.»

درباره اینکه «گسترش مواد مخدر در جهان» ریشه در کجا دارد اظهارنظر نمی کنم چون در اینباره آگاهی ندارم اما در مورد دوم کاملا حق را به آقای رحیمی می دهم.

تلمود مجموعه ای از قوانین و شرعیات عقب افتاده قوم یهود است که تقریبا هر نوع جرم و جنایتی را برای باورمندان به آن میسر می کند. قبلا چند بخش از این کتاب را در اینجا ترجمه کردم که توصیه می کنم پیش از هر گونه پیش داوری همین چند قسمت را بخوانید.

البته آقای رحیمی فراموش کرد که درباره کتب مذهبی مسلمانان هم اظهارنظر کند چون اگر ریشه بدبختی همه ملل دنیا کتب مذهبی مسلمانان نباشد، احتمالا ریشه بدبختی (یا ریشه بخش بزرگی از بدبختی) همان ملتی که آقای رحیمی معاون رییس جمهورش است، همین شرعیات است. به قول مرحوم میرزا آقا خان کرمانی اگر یک جلد کتاب بحارالانوار ملا محمد باقر مجلسی را بر ملتی نازل کنند، دیگر امیدی به نجات آن ملت نیست چه برسد به ما که هر بیست و چهار جلدش را یکجا برایمان آوردند!

فحاشی یا حق آزادی بیان در وب دو فارسی

مطلبی درباره تفاوت اهانت و اتهام نوشتم و لازم است کوتاه درباره دلایل ارسالش هم بنویسم. همانطور که در آنجا تاکید کردم اتهامی که بر درستی اش سند آورده شود نامش اهانت نیست.

چند هفته پیش به اصرار دوستی در یکی از شبکه های اجتماعی فارسی عضو شدم هرچه برای این دوستمان توضیح دادم که فرصت انجام مسئولیتهای فعلی ام را هم بر روی اینترنت ندارم و چند سال پیشتر هم که شخص دیگری برای عضویت در آن وبسایت دعوتنامه فرستاده بود، در همان ساعت نخست اخراج شدم، این دوستمان دست بردار نبود و می گفت ایرادی ندارد و حتما باید آنجا عضو شوی چون تعداد ایراندوستان در مقابل تجزیه طلبان ترک کم است.

انصافا هم گویا حق با او بود و اینبار بر خلاف پیش بینی من این حساب کاربری نه فقط چند ساعت که چند هفته ای عمر کرد تا اینکه دیروز به جرم فحاشی شناسه مرا مسدود کردند. ضمن اینکه به خاطر بسته شدن اکانتم باید قدردان مسببین آن باشم – که هم مرا از رودربایستی ایراندوستان نجات دادند و هم کلی وقت نداشته انجام کارهای انجام نشده را برایم فراهم کردند – لازم است چند سطری هم درباره اینطور ممیزی ها و داوریهای از روی شکم از جانب کسانی بنویسم که ظاهرا داعیه آزادی بیان هم دارند.

بی بی سی، نژاد آریایی و ایران ستیزی

بی بی سی

بی بی سی

چندی پیش تلویزیون بی بی سی فارسی و بخش وبسایت آن، بر پایه تحقیقات یک متخصص ژنتیک به نام دکتر اشرفیان بناب، چنین ادعا کردند که: «اکثر ایرانیان بر خلاف آنچه تصور می شود، نژاد آریایی ندارند بلکه به نژادی تعلق دارند که حدود ده هزار سال پیش ساکن ایران بوده‌اند.»

انتشار این مطلب از هر طرف – موافق و مخالف – سر و صدای زیادی پا کرد. در آن زمان من هم پاسخ نسبتا مبسوطی نوشتم و دلایل نادرستی ادعای بی بی سی را شرح دادم (لینک نوشته من درباره نژاد مردم ایران و فایل صوتی مصاحبه بی بی سی را از اینجا ببینید.)

اخیرا آقای بناب هم پاسخی به بی بی سی فرستاد و این ادعای نادرست را که به او نسبت داده شده بود، رد کرد(لینک تکذیب نامه دکتر بناب در وبسایت بی بی سی فارسی):

درینکویو و جمشید پادشاه اساطیری ایران

اهورامزدا

اهورامزدا

در سال 1963 میلادی در جریان بازسازی یک خانه در شهر درینکویو در مرکز ترکیه امروزی، کشف بزرگی صورت گرفت. در آن زمان یک تن از اهالی به طور اتفاقی معبری را پیدا کرد که به یک شهر باستانی هزاران ساله می رسید. این شهر تا عمق دویست و هشتاد فیتی (تقریبا 85 متر زیر زمین) در دل کوه امتداد دارد و بیش از بیست هزار تن سکنه را در خود جای می دهد.

آنچه در ارتباط با این شهر باستانی اهمیت دارد تنها قدمت آن نیست بلکه فناوری های به کار رفته برای ساخت آن است. برخی کارشناسان این شهر باستانی را از نظر اهمیت با بزرگترین اهرام جیزه مقایسه می کنند. به همین علت هم پرسشهای اساسی درباره ماهیت شهر وجود دارد از جمله اینکه شهری به این عظمت چگونه و به دستور چه کسی ساخته شده و چه میزان قدمت دارد و اساسا هدف از ساخت چنین بنایی در دل زمین چیست؟

ازدواج زرتشت با دختر خود پوروچیستا

آقای رضا مرادی غیاث آبادی اخیرا ادعا کرد که گاتا ها یا گاثاها اشو زرتشت را به فارسی برگردانده و ترجمه او«نخستین کوشش برای ترجمه فارسی غیرتخیلی از گاتهای زرتشت» است! وی همچنین ادعا می کند که ترجمه گاث ها از زبان اوستایی به وسیله ی شخص دیگری انجام شده و غیاث آبادی هم آن را ترجمه کرده! با این توصیف اصلا معلوم نیست اگر ترجمه اوستایی از دیگری باشد، غیاث آبادی دقیقا چه چیز را ترجمه کرده؟ (ترجمه انگلیسی یا آلمانی به فارسی را که دارالترجمه هم انجام می دهد). به هر روی اینکه چه چیز ترجمه شده موضوع چندان مهمی نیست تا ادعای عجیبی که برای نخستین بار بر پایه آن مطرح می کند.

پیش از آنکه بخواهم به ادعای غیاث آبادی بپردازم، باید به طور خلاصه بنویسم که گاثاها چیست و چرا اهمیت دارد. گاثاها قدیمی ترین بخشهای اوستا و سروده هایی است که سرایش آنها را به خود زرتشت نسبت می دهند و به لحاظ زبانی هم از دیگر بخشهای اوستا قدیمی تر است؛ همین موضوع گاثاها را نسبت به دیگر متون زرتشتی در موقعیت برجسته تری قرار می دهد. پروفسور ویلیام مالندرا، مدیر بخش خاور نزدیک دانشگاه مینستوتا، در ایرانیکا می نویسد: گاثاها بارها و بارها ترجمه شده و در تمام اوستا هیچ متنی به اندازه گاثاها ترجمه نشده است. وی همینطور ادعا می کند ترجمه هیچ متنی در تمام جهان، چه کهن و چه نو به اندازه گاثاها شرح و تفسیر و اما و اگر نداشته است.

رضا مرادی غیاث آبادی؛ دکتر قلابی و جاعل تاریخ

رضا مرادی غیاث آبادی

رضا مرادی غیاث آبادی

تقریبا دو سال پیش برای نخستین بار در تارنمای «پژوهشهای ایرانی» متعلق به «رضا مرادی غیاث آبادی» و در اعتراض به یک نوشته ی او کامنتی گذاشتم؛ چند ماه قبل هم یکبار پیامی به ایمیل ایشان فرستادم که درباره آن هم خواهم نوشت اما آنچه که بر سر آن کامنت من آمد، دستکم از همان زمان بر من آشکار کرد که نه با یک محقق و پژوهشگر دگراندیش یا مخالف که با یک جاعل و تحریفگر سر و کار دارم. رضا غیاث آبادی به علت نامعلوم و بدون هیچ ملاحظه نوشته ای که متعلق به دیگری بود را با واژگان خودش تغییر داد تا جایی که مفهوم آن نوشته به کل به چیز دیگری تغییر کند.

اخلاقا یک نویسنده یا مدیر سایت مختار است که نوشته ی خواننده اش رامنتشر کند یا اگر صلاح نمی داند از انتشار آن چشم بپوشد؛ اما دست بردن در نوشته ی دیگران به منظور تغییر دادن معنا و مفهوم یک مطلب که با نام دیگری منتشر شده حتی اگر در سایت و وبلاگ شخصی باشد، در حکم دزدی است و کسی که در اندازه ی حفظ پیام یک مخاطب اش امانتدار نیست، نمی تواند در مقولاتی که نیاز به بردباری، خویشتنداری و دقت بیشتر دارد(مانند تاریخ چند هزار ساله یک ملت) جانب امانت و انصاف نگاه دارد.

کتابخانه ها و کتابسوزی در ایران

سال گذشته مطلبی را درباره کتاب سوزی اعراب در ایران در یک وبلاگ فارسی خواندم که نسخه ای از آن نوشته را با مختصری تغییرات در این پایگاه منتشر کردم. با توجه به اینکه موضوع کتابسوزی اعراب با تاریخ رسمی که نظام کنونی سعی در القای آن می کند، همخوانی ندارد و جمهوری اسلامی هم بنا به تجربه، صدای مخالف را حتی در موضوعات غیر سیاسی و فرهنگی هم تحمل نمی کند؛ تردید نداشتم که نوشته دوست وبلاگ نویسمان هم حذف خواهد شد و به همین علت آنرا انتشار دادم.

در آن مقاله نویسنده با اشاره به چند نوشته تاریخی کوشش کرده بود تا به موضوع کتابسوزی در ایران بپردازد. از آن جمله مطلبی که از ابن خلدون و درباره کتابسوزی ایران به نقل از تاریخ طبری و کتاب دو قرن سکوت زرینکوب آمده بود. اصل این نوشته در کتاب مقدمه ابن خلدون(ص 373) موجود است و ترجمه انگلیسی را هم می توانید در اینجا ببینید:

جعل اس اس ال و راهکارهایی برای امنیت بیشتر

خبری که اخیرا بر روی اینترنت منتشر شده و تا این لحظه وبسایتهای زیادی آن را منتشر کردند؛ خبر جعل تعداد زیادی گواهینامه ی اس اس ال سایتهای معتبر توسط یک گروه هکر است که می تواند امنیت هزاران نفر را به خطر بیاندازد

با توجه به ابعاد قضیه حتما متخصصانی که بر موضوع اشراف بیشتری دارند در این زمینه راهنماییهای تخصصی خواهند کرد ؛ با اینحال من هم مطلبی را می نویسم صرفا به امید اینکه این اطلاعات هر چند محدود بتواند مفید باشد لطفا چنانچه این نوشته یا بخشی از آن را سودمند یافتید؛ آن را برای دوستان خود هم منتشر کنید

پارسی خواندن کورش جعلی است یا تجزیه طلبان سایت لور مهمل می بافند؟

در بخش کامنتهای مطلب پیشین، یکی از خوانندگان از من خواست تا در رابطه با مقاله ی جعلی تارنمای لوور (با موزه ی لوور پاریس اشتباه نشود!) پیرامون هویت کورش هخامنشی توضیحی بنویسم.

واقعیت این است که ما امکان پاسخگویی به همه ی این تحریفاتی که روز به روز دامنه اش فراتر می رود را نداریم و این وبسایت لور هم دستکم دهها مطلب جعلی و تحریف تاریخی انتشار داده و پاسخ به همه ی اینها در توان ما نیست.

از طرف دیگر هم هیچ آدم عاقلی برای کسب اطلاعات تاریخی سراغ وبسایت لوور نمی رود. بنابر این من بر خلاف خواسته ی این دوست مخاطبم قصد پاسخگویی نداشتم؛ اما در این مورد خاص به موضوع جالب تری از خود مقاله برخوردم که انگیزه ای برای نوشتن این مطلب شد که به آن هم در ادامه اشاره خواهم کرد.

ظاهرا شخصی به نام «سجاد مومنی» این مطلب را نوشته و دقیقا معلوم نیست این نام هم مانند آن «مهران بهاری» یا به قول خودش «مئهران باهارلی» ،جاعل پان ترک ها، جعلی است یا دست برقضا جاعل لوورها شخصیت حقیقی از آب درآمده؟ هر که هست و هرچه هست؛ دروغهای این شخص را درباره هویت غیر ایرانی آریو برزن در همین پایگاه پاسخ دادیم و یکی از اشکالاتی که به آن مطلب گرفتیم اینکه چرا هیچ رفرنس و منبعی برای ادعایش نداده؟

زبان ترکی مادر همه زبانها و فارسی لهجه زبان ترکی

تارنمای ترکهای افغان مطلب سرگرم کننده ای را از قول «تئهران اوشاقلاری» انتشار داده که حیفم آمد در اینجا بازگو نکنم.

این مقاله ی جالب به وضوح نسبت به نمونه های مشابه قبلی پیشرفت قابل توجهی نشان می دهد!

پیشتر شخصی به نام «دوقتور توحید ملکزاده دیلمقانی» در نوشته ای با عنوان «جایگاه زبان ترکی و سایر زبانها» که سایت دولتی ترکمنهای عراق (کرکوک نت ) و چندین وبسایت پانترکیستی دیگر آن را انتشار دادند, تقریبا نیمی از زبان ایتالیایی و یک پنجم انگلیسی را از ترکی دانسته و فارسی را هم لهجه ی 261 زبان عربی به شمار آورده بود.

البته زبان فارسی در گذشته, همواره در رتبه ی 261 ام نبوده, بل همانطورکه هفته نامه ی امید زنجان ,ماشاالله رزمی و مجله رایاسپهر از قول «یونسکو» جعل کردند, زبان فارسی رتبه ی سی و سومی زبان عربی را داشته که بعدها هرچه ترکان در مقاله نویسی پیشرفت کردند, جایگاه آن هم پسرفت کرده ! اما در این مورد اخیر,سایت ترکهای افغانستان یکبار برای همیشه تیر آخر را زد و تکلیف تمامی زبانهای زنده و مرده ی دنیا را الی الابد معلوم کرد و از این جهت دیگر نیازی هم به رتبه بندی جدیدی نیست

ابی و خرابکاری در ترانه ی خلیج فارس, دانلود آهنگ خلیج فارس ابی

ابیتقریبا دو سال پیش بود که به فکر تنظیم و آماده سازی تعدادی از ترانه های میهنی افتادم در ابتدا تعدادی کد موسیقی برای وبلاگ خود تهیه کردم ,بعد تعداد بیشتری ایجاد شد و نهایتا به سرویس دریافت کد و پخش آنلاین موسیقی انجامید که تا کنون بیش از پنجاه ترانه ی عمدتا با موضوعات میهنی را به صورت کد موسیقی در خود جای داده و گام بعدی در فرصت مناسب ایجاد یک سایت کامل ساخت خودکار پلیر موسیقی برای ایرانیان خواهد بود. در همان موقع دوستی به من پیشنهاد کرد خوب است اگر ترانه ی خلیج فارس از ابراهیم حامدی(ابی ) هم به صورت کد موزیک درآید ,این کار که در آغاز برای من حالت نوعی تفنن داشت در این مورد خاص رویه ی دیگری به خود گرفت; ایراد از آنجا بود که در آن زمان هر چه گشتیم نمونه ی سالمی از فایل ترانه ی خلیج فارس بر روی اینترنت یافت نشد و هر چه بیشتر جستجو می کردیم, کمتر می یافتیم تا اینکه به کمک آرشیو شخصی یکی از دوستان نهایتا نسخه ی سالمی را جایگزین کردیم , ابتدا موجبات این اشکال را مسایل فنی می پنداشتیم اما بعد متوجه شدیم در دقیقه ی 1:36 ازآن ترانه, آنجا که به جزایر همیشه ایرانی تنب کوچک ,تنب بزرگ و ابوموسی می رسد عمدا خرابکاری انجام شده است ;بر خلاف آنچه که بیشتر هم میهنانمان تصور می کند مشکل کشور امارات هم با دولت و ملت ایران بر روی مالکیت همین سه جزیره است و نه نام خلیج فارس (چنانکه چند هفته ی پیش وزیر خارجه ی این کشور نیز ایران را ضمن مقایسه ی با اسراییل به اشغال خاک امارات متهم کرد )

کتاب سوزی اعراب در ایران

کتابخانه ها و کتابسوزی در ایران

پیرامون کتابسوزی اعراب این نوشته را از من بخوانید. همینطور کتاب “دو قرن سکوت” و منابع مطلبی که در ادامه می آید و از اینجا نقل شده:

مدتها بود که موضوع کتاب سوزی و رفتار اعراب با فرهنگ ایران ذهنم را مشغول کرده بود، پس بر آن شدم که در این زمینه دست به تحقیق بزنم و سعی‌ نمودم که از منابع معتبر و با ذکر صفحه کتب بهره گیرم.از آسیبهای معنوی حمله اعراب هرچه نوشته و گفته شود کم است. پیرامون کشتار و چپاول ایرانیان در زمان حمله اعراب تاریخ نگاران معروف اعراب و ایرانی مانند : ابن خلدون , البلاذری , مسعودی , ابن هشام , ابن حزم , بلعمی , ثعالبی , شویس عدوی و… در کتابهای تاریخ نگاشته اند. یکی از اثر گذارترین این آسیبها به زبان و فرهنگ ایران بود. ایرانیان به سبب عظمت کشورشان کوله بار چندین قرن تسلط بر جهان را در برداشتند و تمدنی کهن را در خود جای داده بودند و بدین سبب علوم عقلی نزدشان بسیار بزرگ و دامنه اش گسترده بود.

ابن خلدون که دقیق ترین و بزرگ ترین جامعه شناس و مورخ عرب است درباره کتاب سوزی به دست اعراب چنین میگوید: ( دو قرن سکوت ص ۹۸ )« وقتی سعد ابن ابی وقاص به مداین دست یافت در آنجا کتابهای بسیار دید. نامه به عمر ابن خطاب نوشت و در باب این کتابها خواست. عمر در پاسخ نوشت که آنهمه را به آب افکن که اگر آنچه در این کتابهاست سبب راهنمایی است خدا برای ما راهنمایی فرستاده است و اگر در آن کتابها جر مایه گمراهی نیست خداوند ما را از شر آنها در امان داشته است. از این سبب آنهمه کتاب ها را در آب یا در اتش افکندند.»

همچنین ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه (صفحه ۳۵،۳۶،۴۸ ) چنین می نویسد:« وقتی قتیبه ابن مسلم سردار حجاج بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتابهاشان همه بسوزانید و تباه کرد.»

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners