برچسب: خدا

«آیا خدا وجود دارد؟» استیون هاوکینگ

پروفسور استیون هاوکینگ

پروفسور استیون هاوکینگ

آیا خدا وجود دارد و آیا خداوند خالق جهان است؟ پاسخ به این پرسش چه اهمیتی برای ما دارد؟

در اغلب جوامع، پاسخ عمومی به این پرسش یکسان است. توده مردم دنیا در همه دوران ها به نوعی به وجود خدا باور داشته اند؛ اگرچه در هیچکدام از جوامع درک یکسانی از مفهوم خدا وجود ندارد.

در کشور ما علاوه بر اینکه اعتقاد به وجود خدا به عنوان یک اصل، پذیرفته شده است (مانند اغلب جوامع دیگر)؛ اعتقاد به حقانیت نمایندگان خدا که پیامبران باشند و از سوی او به رسالت برگزیده شده اند؛ اعتقاد به رسالت امامان شیعه که نسل اندر نسل جانشینان پیامبر اسلام هستند و اعتقاد به حقانیت روحانیون و ولایت فقیه که جانشین و نایب امامان هستند هم برای ورود به عرصه های سیاسی و اجتماعی لازم دانسته می شود و در همه موارد موجودیت خدا به عنوان یک اصل غیر قابل انکار مورد تایید جامعه، مقدمه ای است برای پذیرش دیگر اصولی که نظامات سیاسی و اقتصادی بر پایه ی آن استوار شده است.

در آمریکا، ۸۳ درصد از مردم به وجود خدا باور دارند؛ این رقم در میان دانشمندان آمریکایی در حدود ۳۳ درصدو در میان برجسته ترین دانشمندان که به عضویت آکادمی ملی می رسند به مراتب کمتر، در حدود هفت درصد از کل جمعیت آنها و در حدود پنج و نیم درصد در میان زیست شناسان است. با همه اینها تنها دو درصد از جمعیت آمریکا، مذهب خودشان را بی خدا یا ندانمگرا معرفی می کنند.

ایران در تاریخ؛ سخنرانی برنارد لوئیس، معمار تجزیه ایران، در دانشگاه تل آویو

برنارد لوئیس

برنارد لوئیس

پروفسور برنارد لوئیس خاورشناس یهودی تبار انگلیسی و استاد بازنشسته مطالعات خاورمیانه در دانشگاه پرینستون است که یکی از برجسته ترین متخصصان در زمینه تاریخ خاورمیانه محسوب می شود.

تاثیرات فکری برنارد لوییس، به عنوان یک متخصص اسلامشناس، در سیاستگذاریهای چند دهه گذشته آمریکا بی اندازه است. به عقیده جیکوب ویسبرگ، ستون نویس مجله نیوزویک، برنارد لوئیس مهمترین تاثیر فکری را در ایده تهاجم به عراق داشته. اصطلاحاتی مانند «بنیادگرایی اسلامی» یا «نبرد تمدنها» هم از ابداعات لوییس است. گفته می شود ساموئل هانتینگتون، استاد پیشین علوم سیاسی در دانشگاه هاروارد، نظریه نبرد تمدنها را با الهام از ایده لوییس مطرح کرد.

لویییس همچنین به عنوان تئوریسین طرح تجزیه ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه هم شناخته شده. طرح تجزیه خاورمیانه یا (بعدها) «خاورمیانه بزرگ» که با عنوان «پروژه برنارد لوییس» مشهور است، نخستین بار در نشست بیلدلبرگ در سال ۱۹۷۹ مطرح شد بر پایه این طرح، ایران باید به شش یا هفت تکه تقسیم شود؛ این ایده پیشتر در عراق اجرا شده و الان به جای یک عراق، در واقع سه عراق وجود دارد. به باور دیک چینی، معاون رییس جمهور پیشین آمریکا، در قرن جدید، دانشمندان، قانونگذاران، دیپلماتها و رسانه ها دنباله رو خردمندی لوییس خواهند بود.

غیاث آبادی، داریوش هخامنشی و کشتار سکاها به دلایل مذهبی

رضا مرادی غیاث آبادی می گوید بر پایه کتیبه بیستون، داریوش هخامنشی سکاها را به دلایل مذهبی و نپرستیدن اهورا مزدا کشتار می کرد و اسرایشان را هم به رودخانه می انداخت؛ که البته این موضوع هم مانند اغلب ادعاهای اخیر وی حقیقت ندارد.

درباره آزادی مذهبی در دوران داریوش یک استاد مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه میشیگان چنین می گوید:

.Nearly every scholar who has broached the subject views the religious policy of Darius as favorable to the gods of subject peoples

Bresciani says Darius I displayed tolerance and respect for the Egyptian province, as for the other provinces of the empire.

تقریبا تمامی محققین متفق القول اند که سیاست مذهبی داریوش بر پایه خوشامد خدایان مردم مد نظر بود. بریسایانی می گوید که داریوش یکم نسبت به مصریان بمانند دیگر بخشهای امپراتوری از خود احترام و مدارا نشان داد.

همینطور بر طبق تاریخ ایران چاپ کمبریج که از معتبرترین منابع مطالعه تاریخ ایران است، داریوش کوشش می کرد نظر موافق پیشوایان دینی مصری را جلب کند و با ایشان همانند دیگر ملل به مدارا و احترام رفتار می کرد. همین رفتار را از او درباره معبد اپولو سراغ داریم و به طور کلی داریوش به واسطه همین تسامح دینی همواره مورد توجه مورخین قرار دارد.

مسلمانان تقیه کنند یهودیان چکار می کنند

ایهود باراک و بنیامین نتانیاهو، وزیر دفاع و نخست وزیر اسرائیل

ایهود باراک و بنیامین نتانیاهو، وزیر دفاع و نخست وزیر اسرائیل

ایهود باراک، وزیر دفاع اسراییل، معتقد است که به گفته های مقامات جمهوری اسلامی نباید اعتماد کرد و به مذاکرات هسته ای ایران و غرب هم نباید خوش بین بود چون در میان مسلمانان سنت «تقیه» وجود دارد.

موضوع «تقیه» کردن مسلمانان نخستین باری نیست که توسط اسراییلی ها یا طرفدارانشان مطرح می شود. هفته پیش ادعای مشابهی در نیویورک تایمز هم منتشر شد و آقای باراک در گفتگو با کریستین امانپور هم مطلب مشابهی می گوید.

در مصاحبه امانپور و باراک، امانپور از او می پرسد که آیا تصور می کند فتوای خامنه ای ممکن است به خاتمه یافتن برنامه اتمی منجر شود؟ و او پاسخ می دهد « آیا شما درباره تقیه شنیده اید؟ تقیه سنتی است که به مسلمانان و علی الخصوص شیعیان اجازه می دهد به شرکایشان دروغ بگویند و آنها را گمراه کنند تا زمانی که به اهداف گروه، قبیله یا ملت برسند.»

کورش، داریوش یا غیاث آبادی؛ کدامیک دروغ می گویند

سگ حسن پسند

سگ حسن پسند

داریوش شاه می گوید:«به خواست اهورامزدا، من چنينم که راستی را دوست دارم و از دروغ رویگردانم.» و از اهورا مزدا می خواهد که کشورش را از دروغ، دشمن و سال بد (قحطی) مصون بدارد.
اما اخیرا رضا مرادی غیاث آبادی، سلطان چارطاقی های جهان، دارنده مدرک دکترا از ناکجا آباد و سگ حسن پسند فراهان (این آخری از خودش است) کاشف به عمل آورده که داریوش شاه یا سلفش، کورش (شاید هم هر دو) خود از دروغگویان بودند و تا امروز هم کسی از ترس کورش پرستان جرات نداشته تا دروغهایشان را آشکار کند، الا همان اخترِ عرصه باستانشناسی، رضا مرادی غیاث آبادی! شاید اصلا بخاطر همین دروغگویی داریوش باشد که خدا هم این دعایش را به هیچ گرفته و ما را گیر دروغگویان بی شرمی امثال احمدی نژادها در عرصه سیاست وغیاث آبادی ها در عرصه فرهنگ انداخته.

کتاب سوزی اعراب در ایران

کتابخانه ها و کتابسوزی در ایران

پیرامون کتابسوزی اعراب این نوشته را از من بخوانید. همینطور کتابدو قرن سکوتو منابع مطلبی که در ادامه می آید و از اینجا نقل شده:

مدتها بود که موضوع کتاب سوزی و رفتار اعراب با فرهنگ ایران ذهنم را مشغول کرده بود، پس بر آن شدم که در این زمینه دست به تحقیق بزنم و سعی‌ نمودم که از منابع معتبر و با ذکر صفحه کتب بهره گیرم.از آسیبهای معنوی حمله اعراب هرچه نوشته و گفته شود کم است. پیرامون کشتار و چپاول ایرانیان در زمان حمله اعراب تاریخ نگاران معروف اعراب و ایرانی مانند : ابن خلدون , البلاذری , مسعودی , ابن هشام , ابن حزم , بلعمی , ثعالبی , شویس عدوی ودر کتابهای تاریخ نگاشته اند. یکی از اثر گذارترین این آسیبها به زبان و فرهنگ ایران بود. ایرانیان به سبب عظمت کشورشان کوله بار چندین قرن تسلط بر جهان را در برداشتند و تمدنی کهن را در خود جای داده بودند و بدین سبب علوم عقلی نزدشان بسیار بزرگ و دامنه اش گسترده بود.

ابن خلدون که دقیق ترین و بزرگ ترین جامعه شناس و مورخ عرب است درباره کتاب سوزی به دست اعراب چنین میگوید: ( دو قرن سکوت ص ۹۸ )« وقتی سعد ابن ابی وقاص به مداین دست یافت در آنجا کتابهای بسیار دید. نامه به عمر ابن خطاب نوشت و در باب این کتابها خواست. عمر در پاسخ نوشت که آنهمه را به آب افکن که اگر آنچه در این کتابهاست سبب راهنمایی است خدا برای ما راهنمایی فرستاده است و اگر در آن کتابها جر مایه گمراهی نیست خداوند ما را از شر آنها در امان داشته است. از این سبب آنهمه کتاب ها را در آب یا در اتش افکندند.»

همچنین ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه (صفحه ۳۵،۳۶،۴۸ ) چنین می نویسد:« وقتی قتیبه ابن مسلم سردار حجاج بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتابهاشان همه بسوزانید و تباه کرد.»

چه کسی خسارت شیشه ی همسایه ها را می پردازد؟

مانند همه ی خبرهای بدی که جزیی لاینفک از زندگیمان شده; خبرها و نامهایی که تاثیرش تنها چند ثانیه ی گذرا بر ذهنمان می ماند, خبر دستگیری دوست و همرزم میهن پرستم ابوالفضل عابدینی برای چندمین بار در سال گذشته از ایران رسید; انگار دستگیری ,اعدام ,مرگ, تجاوز, شکنجه و بدبختی ملت ایران زایده ی سرنوشت محتوم ایشان است و دنیا کماکان سیر طبیعی خود را طی می کند.

خبر دستگیری عابدینی هم مانند دیگر خبرها آمد اما اینبار برای من آهنگی تازه داشت , ابوالفضل , جوان بیست و هشت ساله ی پان ایرانیست همان روزنامه نگاری که ترجیح داد از بیچارگی هم میهنش بگوید و از ناداری خود نگفت او که قصه ی درد کارگران نیشکر هفت تپه را برای جهان بازگو کرد سرگذشت مردانی که پس از چند ماه عدم پرداخت دستمزد باید شرمنده ی زن و فرزند خود باشند همو را به همراه مادر , برادر و زن برادرش چند ساعت کتک زدند و دست آخر بازداشت کردند ظاهرا پنجاه تنی که برای بازداشت این یک تن آمده بودن علاوه بر شکستن لوازم دو اطاقی که منزل آنها است, شیشه ها و اسباب خانه های مجاور را هم شکستند.

روی سخنم در این نوشته با برادران ارزشی است , هان ای برادر ارزشی , بسیجی , سپاهی , دلاور! تو که در راه خدا با ما ملت کافر ستیز می کنی تو که سرباز گمنام امام زمانی , تو که توطئه ی صهیونیزم و امپریالیزم غرب را بهتر از هرکس می فهمی و ابزار جنگ نرم را می شناسی , تو که مانند کارگران نیشکر هفت تپه شرمنده ی زن و بچه ات نیستی و فیش حقوقت را هفته به هفته می پردازند تو که فحش ناموس به هموطن لغلغه ی زبانت شده و آنقدر باغیرتی که اگر می خواهی یک تن را دستگیر کنی لابد برای تفریح خواهر و مادرش را هم کتک می زنی دیگر چرا اسباب خانه ی همسایه ها را شکستی؟

ابوالفضل مانند بیشتر هموطنانش دلی بزرگ دارد و جیفه ای از دنیا ندارد, تمام این هفته را با خود فکر می کردم چه کسی قرار است خسارت شیشه ی همسایه ها را بپردازد.

 

فرازهایی از فرمایشات حضرت امام

(خميني و حكومت) منظور از حكومت اسلامي اين نيست كه رهبران مذهبي خود حكومت را اداره كنند (مصاحبه با خبرنگار راديو تلويزيون فرانسه/23 شهريور1357/نجف)

علما خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادي مجريان امور مي باشند (خبرگزاري رويتر/4آبان1357/پاريس)

من هيچ سمت دولتي را نخواهم پذيرفت (گفت و گو با خبرنگاران/12آبان1357/پاريس)

نه ميل و رغبت من و نه سن من و نه موقعيت من اجازه نمي دهد كه شخصاً نقشي در حكومت جديد بعهده بگيرم (مصاحبه با خبرنگار خبرگزاري آسوشيتدپرس/16آبان1357/پاريس)

من بنا ندارم كه خودم يا اشخاصي كه حالا در پيش من هستند از روحانيون، جانشين رژيم بشوند (گفت و گو با خبرنگاران/دي1357/پاريس)

روحاني نبايد به كاري غير از روحانيت يعني بسط توحيد و تقوي و پخش و تعليم قوانين آسماني و تهذيب اخلاق بپردازد (كشف الاسرار/ص208)

و اما پس از پيروزي انقلاب:

مي گويند كه روحانيت بايد بروند سراغ كار خودشان و ملت را بگذارند و سياست را بگذارند براي ما. شما در اين 50 سال هيچ غلطي نكرديد. شما را من مي شناسم. نمي خواهم اسمتان را ببرم. سر جايتان بنشينيد. آدم بشويد! (سخنراني درجمع فارغ التحصيلان دانشكده افسري/روزنامه جمهوري اسلامي/26آبان1359)

اين را بدانيد كه تنها روحانيت ميتواند در اين مملكت كارها را از پيش ببرد. فكر نكنيد كه بخواهيد كنار بگذاريد روحانيت را (ديدار با نمايندگان مجلس شوراي اسلامي/6خرداد1360/جماران)

(خميني و دموكراسي) دولت اسلام يك دولت دموكراتيك به معناي واقعي است (گفت و گو با خبرنگاران/18آبان1357/پاريس)

در جمهوري اسلامي مطبوعات در نشر همه حقايق و واقعيات آزادند (روزنامه ايتاليايي پائزه سرا/11آبان1357)

در جمهوري اسلامي كمونيستها نيز در بيان عقايد خود آزادند (روزنامه هلندي دي ولكرانت/16آبان1357/پاريس)

حكومت اسلامي يك حكومت مبتني بر عدل و دموكراسي است (مصاحبه با خبرنگار روزنامه تايمز/16آذر1357)

ما حكومتي را مي خواهيم كه براي اينكه يك دسته مي گويند مرگ بر فلان كس، آنها را نكشند (مصاحبه با خبرنگاران/12آبان1357)

و اما پس از پيروزي انقلاب:

به آنها كه از دموكراسي حرف مي زنند گوش ندهيد. آنها با اسلام مخالفند. مي خواهند ملت را از مسير خودش منحرف كنند. ما قلمهاي مسموم آنهايي را كه صحبت ملي و دموكراتيك و اينها را مي كنند مي شكنيم (سخنراني 22اسفند1357/قم)

آنهايي كه فرياد مي زنند دموكراسي باشد، اينها مسيرشان غلط است. ما اسلام مي خواهيم (در جمع دانشجويان دانشگاه اهواز/روزنامه كيهان/3خرداد1358)

من انقلابي نيستم. اگر ما انقلابي بوديم اجازه نمي داديم اينها اظهار وجود كنند! تمام احزاب را ممنوع اعلام مي كرديم، تمام جبهه ها را ممنوع اعلام مي كرديم و يك حزب و آن حزب الله، حزب مستضعفان تشكيل مي داديم و من توبه مي كنم از اين اشتباهي كه كردم (كيهان/27مرداد1358)

اين ملت براي اسلام جنگيده نه آزادي (مصاحبه با اوريانا فالاچي/2مهر1358/قم)

همه آشفتگي ها زير سر همين هايي است كه مي گوييد دموكرات هستند (مصاحبه با اوريانا فالاچي /2مهر1358/قم)

WWW.FARDA.US © 2008-2015, Project by Farda.us Hosted by Farda.us | All Images and Objects are the property of their Respective Owners